سایه رکود
مطمئنترین بازار سودآور چیست؟
یکی از مشکلات اقتصاد ایران شاید این باشد که بسیار دمدمی و سیال است؛ یعنی دورههای رونق و رکود آن طوفانی است و به قول معروف «حد وسط» ندارد.
یکی از مشکلات اقتصاد ایران شاید این باشد که بسیار دمدمی و سیال است؛ یعنی دورههای رونق و رکود آن طوفانی است و به قول معروف «حد وسط» ندارد. این مشکل ممکن است ناشی از این امر باشد که وقتی در کشور ما قیمت کالایی رشد مییابد مردم خرید خود را بیشتر میکنند و برعکس وقتی قیمتها رو به کاهش بگذارد آحاد اقتصادی نیز خرید خود را کاهش میدهند. یکی از نتایج این امر این است که زمانی که اوضاع کشور بحرانی است و شرایط ویژهای بر اقتصاد حاکم است وضعیت بازار و میزان خرید و فروش رونق مییابد و وقتی اوضاع کشور به ثبات نسبی میرسد و انتظار بهبود در شرایط اقتصادی میرود رکود بر بازار حکمفرما میشود؛ به عنوان مثال برخی افراد در کشور هنگامی که با احتمال گران شدن کالایی بهخصوص کالاهای بادوام مواجه میشوند آنقدر اقدام به خرید میکنند که هم سبب کمبود بیشتر جنس در بازار میشود و هم تا مدتها نیازی به خرید آن کالا پیدا نمیکنند و در نهایت وقتی التهابات کاسته میشود و کالا ارزان نیز میشود خریداری برای آن کالا پیدا نمیشود چراکه افرادی که بیش از نیاز خود این کالاها را تدارک دیده بودند تصمیم به مصرف کالاها در زمان آرامش میگیرند چراکه اطمینان مییابند دیگر امکان افزایش قیمت وجود ندارد در نتیجه در زمان افزایش قیمت مصرف از حالت طبیعی خارج شده و در زمان کاهش قیمت به طور معکوس از میزان مصرف عادی کاسته میشود. یک نمونه دیگر از این موضوع بحث خودروهای تولید داخل است که وقتی برجام و گشایشهای اقتصادی شکل گرفت کسی حاضر به خرید محصولات تولید داخل نمیشد و تحریم خرید خودرو صفر و دیگر مسائل مطرح شد اما با خروج آمریکا از برجام و تحریم مجدد صنعت خودرو دوباره صف خرید برای این محصولات شکل گرفت. این مقدمه بیان شد تا چشمانداز بهتری را برای توجیه وضعیت فعلی اقتصاد کشور و سمتوسوی بازارها ترسیم کنیم و ببینیم در شرایط به اصطلاح رکودی کنونی اقتصاد سرمایهها به کدامسو تمایل مییابند. در ابتدا باید گفت بازارهای جذاب برای نقدینگی در کشور دلار و ارز، سکه و طلا، مسکن، سهام، سپردههای بانکی و تا حدودی خودرو است. این بازارهای جذاب اما تقریباً دو سه ماهی است که در رکود به سر میبرند و به جز بازار سهام و سپردههای بانکی بقیه بازارها تقریباً با رشد منفی نسبت به ماههای قبلی مواجهاند. برای بررسی این بازارها باید به موتور محرکه بازارها در این دو سال یعنی بازار دلار و ارز پرداخت. این بازار اما بازاری سیاسی است تا اقتصادی و میزان سیاسی بودن آن در ماههای اخیر از گذشته به مراتب بیشتر شده است. یعنی در حقیقت بازار ارز در کشور نه از میزان صادرات در مقابل واردات و نه حتی از میزان فروش نفت کشور سیگنال دریافت میکند بلکه شاید مذاکرات و توافقات یا عدم توافقات یا به عبارت بهتر «انتظارات» است که این بازار را شکل میدهد. در حال حاضر انتظارات در رابطه با قیمت دلار کاهشی است و در صورتی که بانک مرکزی به عنوان بازارساز قیمتها را در این بازار کنترل کند میتوان گفت این بازار در ماههای آینده با عدم افزایش قیمت روبهرو است و از آنجا که بازار طلا و سکه نیز متاثر از بازار ارز است بهرغم افزایش کمسابقه قیمت جهانی طلا به واسطه جنگ تجاری آمریکا و چین، هم حباب سکه تقریباً تخلیه شده و هم قیمت طلا به بیشینه خود در سال 1398 که متاثر از قیمت دلار بود نرسیده است. بنابراین انتظار رونق در بازار سکه و طلا با توجه به انتظارات کاهشی ارز بعید است.
در کنار بازارهای یادشده بازار مسکن به دلیل تاثیر نرخ ارز بر مصالح ساختمانی و قیمت تمامشده مسکن بازار بعدی است که از انتظارات نرخ ارز تاثیر میپذیرد، چنانکه از ابتدای تابستان امسال نیز وارد فاز رکود شده است. هرچند کاهش قیمت آن هنوز به اندازه بازار ارز نرسیده است اما با توجه به افزایش قیمت بالای آن در اسفند سال قبل و اردیبهشت امسال که با اوجگیری دوباره دلار اتفاق افتاده بود این بازار نیز پس از افت دلار با یکی از بدترین شرایط خود از نظر میزان خرید و فروش روبهرو بوده است که نشان میدهد خریداران در این بازار نیز منتظر کاهش قیمتها هستند.
دیگر بازار دارایی کشور، بازار خودرو نیز بهرغم اینکه همچنان مشکلات تحریم سبب شده تولید کاهش بیابد اما انتظار افزایش قیمتی در آن نمیرود چراکه از یکسو قیمت تمامشده قطعات به دلیل کاهش قیمت ارز کاهش مییابد (با توجه به اینکه توجیه خودروسازان در هنگام افزایش قیمت افزایش نرخ دلار در بازار آزاد است نه ارز نیمایی و 4200تومانی) و هم با توجه به فشار قوه قضائیه در روزهای اخیر بر مسوولان این بازار به نظر میرسد رفتارهای سفتهبازانه در این بازار تا حدودی کنترل شده و آرام گرفته است. اما در مجموع باید در نظر داشت مشکل این بازار کمبود عرضه به دلیل عدم امکان دریافت قطعات خودرو و خارج شدن برخی شرکتهای خارجی است و عوامل خارجی دیگری نیز بر آن اثرگذار است.
اما در رابطه با بازار سهام و بورس باید گفت شاید برای نخستینبار است که جهت حرکتی بازار بورس خلاف جهت بازار ارز است. تجربه این بازار نشان داده که قیمت دلار و افزایش آن شاخص بورس را تقویت میکرد و متقابلاً کاهش قیمت ارز این شاخص را کاهشی میکند. اما چرا روند این بازار همچنان مثبت است شاید دلیل آن این باشد که نقدینگی سرگردان که از سایر بازارهای کشور قطع امید کرده به این بازار وارد شده است و بازار بورس را محل خوبی برای سودآوری یافته است. در کنار آن باید گفت در چند وقت اخیر تحرکات بازارهای ارز، سکه و خودرو از سوی نهادهای امنیتی کنترل میشود و فعالان این بازارها زیر ذرهبین قرار دارند که این امر سبب شده این افراد نقدینگی خود را یا در بانکها نگه دارند یا وارد بازار بورس کنند. اینکه تا چه مدت این رونق در بازار بورس حاکم باشد و آیا الان حباب در این بازار شکل گرفته است یا خیر، بحث کاملتری را میطلبد اما نااطمینانی از نوسانات در بورس و احتمال خروج یکباره نقدینگی از آن دور از ذهن نیست.
در حال حاضر بازار سپرده بانکی مجدداً به مطمئنترین بازار سودآور در کشور تبدیل شده است، از طرفی اگر دولت و بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی و کاهش تورم و نیز متناسب کردن نرخ سود بانکی با نرخ تورم در کشور اقدام به افزایش سود بانکی کنند این بازار بهترین بازار برای نقدینگی میشود. در واقع در کشور ما در زمان رکود با توجه به نرخ بالای سود بانکی که البته در مقایسه با نرخ تورم گاهی اوقات بالاتر و گاهی اوقات پایینتر از آن است بازار مناسبی جهت ورود پولهای سرگردان است. یکی از مسائلی که بازار سپرده را برای نقدینگی جذاب میکند این است که امکان ورود و خروج در آن با کمترین میزان ضرر صورت میگیرد. در دورههای قبل که تفاوت نرخ سود سپرده کوتاهمدت و یکساله بسیار به هم نزدیک بود و نرخ سود نیز روزشمار محاسبه میشد سپردههای بانکی این امکان را فراهم میآورد که سیالیت پول افزایش یابد و علاوه بر آنکه قدرت چانهزنی سپردهگذاران را افزایش میداد سبب میشد سفتهبازان هر موقع احساس کنند امکان سفتهبازی در سایر بازارها فراهم است به سرعت و به راحتی این بازار را ترک کنند. البته باید توجه داشت افزایش نرخ سود بانکی نیز در عین اینکه یک سیاست ضدتورمی است در کنار آن تشدیدکننده رکود نیز خواهد بود.
در مجموع باید گفت در شرایط فعلی و با ادامه روند کنونی شکل گرفته از انتظارات در سایر بازارها، رکود بر فضای اقتصاد ایران سایه خود را بگستراند و در این زمینه بانکها دوباره یک گزینه جذاب برای نقدینگی خواهند شد؛ البته باید این نقدینگی فراهم آمده در بانکها به طور صحیحی وارد چرخه تسهیلات شود تا به روند تولید و اشتغال در کشور کمک کند.