شناسه خبر : 45854 لینک کوتاه

بازگشت ترامپ

چرا پیروزی ترامپ در انتخابات برای ایران خطرناک است؟

 

زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

40دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان دست برتر را دارد. طبق نظرسنجی نیویورک تایمز ترامپ در ایالت‌های مهم از جمله نوادا، جورجیا، آریزونا، میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین از جو بایدن پیشی گرفته است. در نظرسنجی  دیگر نیویورک تایمز، 37 درصد از رای‌دهندگان در حوزه اقتصاد به بایدن اعتماد دارند این درحالی است که 59 درصد از رای‌دهندگان در این حوزه به ترامپ اعتماد دارند. موضوع مهم‌تر در رابطه با اقلیت‌هاست. آن‌گونه که اکونومیست گزارش داده است، برای دهه‌ها دموکرات‌ها به حمایت رای‌دهندگان سیاه‌پوست و اسپانیایی‌تبار تکیه کرده بودند، اما نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که تعداد قابل توجهی از آنان از حزب خارج شدند. به نظر می‌رسد که در 11 ماه آینده، کوچک‌ترین اشتباه از سوی هر یک از نامزدها می‌تواند نتیجه رقابت را تعیین کرده و در نتیجه جهان را متزلزل کند. این لحظه‌ای خطرناک است برای اینکه مردی مانند ترامپ دوباره در کاخ سفید حضور پیدا کند. اکنون دموکراسی در داخل آمریکا با دشواری‌های فراوانی روبه‌رو است. باید بدانیم که ادعای ترامپ مبنی بر پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ دروغی بیش نبود، قماری که ترامپ به واسطه آن هموطنانش را بدبین و آرای آنان را دستکاری و ایشان را مرعوب کرد.

آن‌گونه که اکونومیست گزارش داده است، جمهوریخواهان رادیکال، ماه‌هاست که برای دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ برنامه‌ریزی کرده‌اند، طبیعتاً ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش نسبت به دور اول، سازماندهی‌شده‌تر عمل خواهد کرد. مومنان واقعی وی، مهم‌ترین مناصب را اشغال خواهند کرد. آقای ترامپ در پی تلافی است و بسیار افراطی و بی‌مرز عمل خواهد کرد. بنابراین جای تعجب نیست اگر ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش، پارلمان‌ها و اتاق‌های هیات‌مدیره جهان را لبریز از ناامیدی کند.

در این گزارش تلاش ‌می‌کنیم ضمن بررسی احتمال بازگشت ترامپ به کاخ ریاست‌جمهوری، در مرحله اول به این پرسش‌ها پاسخ دهیم که آیا محکومیت احتمالی ترامپ در دادگاه می‌تواند مانع از بازگشت او به کاخ سفید شود؟ چرا ترامپ در مناظرات انتخاباتی جمهوریخواهان شرکت نمی‌کند؟ آیا دموکرات‌ها از تقابل مجدد بایدن و ترامپ می‌ترسند؟ و در مرحله بعد سراغ ایران می‌رویم و تلاش می‌کنیم به این پرسش‌ها پاسخ دهیم که آیا برجام در این یک سال باقی‌مانده تا انتخابات احیا می‌شود؟ سوال بعدی که مطرح می‌شود این است که آیا مدل برجام در سال 2025 مدل به‌روزی برای دو طرف توافق خواهد بود؟ آیا می‌شود مدل دیگری از توافق را جایگزین برجام کرد؟ و در نهایت اینکه چرا پیروزی ترامپ در انتخابات برای ایران خطرناک است؟

آیا محکومیت احتمالی ترامپ می‌تواند مانع از بازگشت او به کاخ سفید شود؟

دونالد ترامپ، در حالی در چهار پرونده قضایی تحت تعقیب قرار گرفته که بنا به نظرسنجی‌ها در رقابت برای کسب نامزدی حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ پیشتاز است. برای او تاکنون در پرونده واشنگتن دی‌سی: وقایع ششم ژانویه، پرونده فلوریدا: دستکاری اسناد طبقه‌بندی‌شده، پرونده منهتن: دستکاری در اسناد و پرونده جورجیا: تلاش برای تغییر نتیجه انتخابات سال ۲۰۲۰، کیفرخواست صادر شده است.

در پرونده وقایع ششم ژانویه، جک اسمیت، بازپرس ویژه آگوست سال جاری، چهار مورد اتهام به ترامپ در رابطه با تلاش برای ماندن در قدرت پس از انتخابات ۲۰۲۰ در واشنگتن دی‌سی وارد کرد. اساس استدلال این کیفرخواست این است که ترامپ در مورد «تقلب و تخلف گسترده» در انتخابات دروغ گفته و به مقام‌های متعددی فشار آورده تا نتیجه را تغییر دهند. روز ششم ژانویه سال ۲۰۲۰ و زمانی که در یک مراسم تشریفاتی در آخرین مرحله، کنگره در حال تایید نهایی پیروزی جو بایدن، رقیب ترامپ در این انتخابات بود، ترامپ در برابر کاخ سفید به طرفدارانش گفت: «ما (به سمت کنگره) می‌رویم و من آنجا با شما خواهم بود.» صدها نفر از طرفداران خشمگین ترامپ به کنگره حمله کردند. حمله به ساختمان کنگره چندین کشته و ده‌ها زخمی برجای گذاشت. در روزهای بعد صدها نفر که در حمله به کنگره شرکت داشتند، بازداشت و به جرائم فدرال متهم شدند. دادگاه متهمان همچنان در جریان است.

در پرونده اسناد طبقه‌بندی‌شده، تیم حقوقی جک اسمیت در ماه ژوئن در پرونده‌ای جداگانه و در ایالت فلوریدا ترامپ را به ۳۷ مورد متهم کرد. رئیس‌جمهوری سابق آمریکا متهم است که اسنادی محرمانه از جمله اسرار دفاعی را به صورت غیرقانونی نگه ‌داشته و مانع اجرای عدالت شده است. در کیفرخواست او آمده است که ترامپ اطلاعات طبقه‌بندی‌شده را به بازدیدکنندگان مارآلاگو -اقامتگاه شخصی او در فلوریدا- نشان می‌داده و جعبه‌های اسناد محرمانه را به شکل بی‌حساب و کتابی در اقامتگاهش انبار کرده بود. او همچنین متهم است که به تیم تحقیق دروغ گفته و مانع تحقیقات فدرال شده است. در پایان ماه جولای تیم حقوقی جک اسمیت کیفرخواستی دیگر ثبت کردند که جایگزین کیفرخواست قبلی می‌شد و شامل اتهام‌های بیشتری بود از جمله اینکه ترامپ به جای آنکه تصاویر دوربین‌های مداربسته را در اختیار تیم تحقیق قرار دهد، سعی در پاک کردن آنها داشته است.

در پرونده دستکاری در اسناد، آلوین براگ، دادستان منهتن در ماه آوریل ترامپ را به ۳۴ مورد اتهامی در رابطه با دستکاری در اسناد مالی کسب‌وکارش برای سرپوش گذاشتن در پرداخت حق‌السکوت به استورمی دنیلز -هنرپیشه فیلم‌های بزرگسالان- متهم کرد. استورمی دنیلز، هنرپیشه فیلم‌های مستهجن، ادعا کرده با دونالد ترامپ رابطه داشته و مایکل کوهن، وکیل ترامپ در زمان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶، امکان پرداخت حق‌السکوت به خانم دنیلز را فراهم کرده بود. هر‌چند پرداخت حق‌السکوت به خودی خود جرم تلقی نمی‌شود، اما نحوه و محل پرداخت چنین حق‌السکوتی در حقیقت تخلف از قوانین مالی کمپین بود و این یکی از تخلفاتی بود که مایکل کوهن به خاطر آن به زندان افتاد. کوهن اصرار داشت که حق‌السکوت را به دستور ترامپ پرداخت کرده و ترامپ هم این اتهام را رد کرده بود.

در نهایت پرونده انتخابات 2020، به‌وسیله فانی ویلیس، دادستان ناحیه فولتون در ایالت جورجیا گشوده شد و اتهام احتمالی به «تلاش برای تغییر پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ در ایالت جورجیا» مربوط می‌شود. منشأ این اتهام مکالمه تلفنی ترامپ با یکی از مقام‌های ایالت جورجیاست که در آن از او خواسته بود برایش ۱۱۷۸۰ رای پیدا کند (بایدن در ایالت جورجیا با اختلاف ۱۱۷۷۹ رای ترامپ را شکست داده بود). 18 تن دیگر از جمله رودی جولیانی، وکیل ترامپ، مارک میدو، رئیس سابق کارکنان کاخ سفید و جان ایستمن، وکیل سابق کاخ سفید هم به همکاری با ترامپ در این توطئه متهم شده‌اند.

با توجه به این اتهامات این پرسش به میان می‌آید که آیا محکومیت احتمالی ترامپ در دادگاه می‌تواند مانع از بازگشت او به کاخ سفید شود؟ آن‌گونه که یورونیوز گزارش داده به گفته حقوقدانان آمریکایی و کارشناسان قانون اساسی این کشور، دونالد ترامپ حتی در صورت محکومیت از سوی دادگاه‌های ایالتی یا فدرال می‌تواند باز هم به کاخ سفید راه یابد. قانون اساسی ایالات‌متحده شروط اندکی برای انتخاب به عنوان رئیس‌جمهوری این کشور تعیین کرده است. یکی از این شروط  داشتن حداقل ۳۵ سال سن است. یکی دیگر از این شروط در اختیار داشتن شهروندی آمریکا به عنوان یک فرد متولد در این کشور است. نامزد رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده همچنین باید به مدت ۱۴ سال ساکن این کشور بوده باشد. با این حال در قانون اساسی آمریکا اشاره‌ای به محدودیت برای انتخاب رئیس‌جمهوری از میان افرادی که تحت تعقیب قضایی قرار دارند یا مجرم شناخته شده‌اند و حتی کسانی که در زندان هستند، نشده است. محکومیت در دادگاه‌های ایالتی می‌تواند مانع از نامزدی افراد برای مقام‌های محلی و ایالتی بشود اما این محکومیت‌ها مانعی برای نامزدی در انتخابات یک جایگاه فدرال (مانند رئیس‌جمهوری) ایجاد نمی‌کند.

پرسش دیگری که حقوقدانان و کارشناسان قانون اساسی ایالات‌متحده با آن روبه‌رو می‌شوند این است که در صورت پیروزی دونالد ترامپ به عنوان یک زندانی در انتخابات چه رخ خواهد داد؟ پاسخ اکثر آنها به این سوال این است که چنین سناریویی تاکنون روی نداده و پیش‌بینی هم نشده است. به این ترتیب شرایط بسیار مبهم و غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. با این حال یکی از احتمال‌هایی که مطرح می‌شود این است که رئیس‌جمهوری منتخب پس از آغاز دوران ریاست‌جمهوری خود می‌تواند خود را عفو کند و از زندان آزاد شود. با این حال احتمالاً این تصمیم در دیوان عالی آمریکا به چالش کشیده خواهد شد. از سوی دیگر وزارت دادگستری دولت آینده دونالد ترامپ می‌تواند اگر پرونده‌های فدرال او پیش از انتخابات به نتیجه نرسیده باشند آنها را مختومه اعلام کند.

41

چرا ترامپ در مناظرات انتخاباتی جمهوریخواهان شرکت نمی‌کند؟

دونالد ترامپ پیش از آغاز مناظرات مرحله مقدماتی انتخابات ریاست‌جمهوری در حزب جمهوریخواه تاکید کرد که در مناظرات پیش‌رو شرکت نخواهد کرد. رئیس‌جمهور سابق آمریکا گفت که تازه‌ترین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که او با ارقام «افسانه‌ای» از سایر رقبای خود در این حزب پیش است. آقای ترامپ، ۷۷ساله، در پستی در شبکه اجتماعی خود نوشت: «مردم مرا می‌شناسند و می‌دانند که چه ریاست‌جمهوری موفقی داشته‌ام.» آن‌گونه که روزنامه وطن امروز گزارش داده، حضور نیافتن ترامپ در مناظره‌های انتخاباتی حزب جمهوریخواه و موافقت او برای تسلیم شدن نشان می‌دهد مشاوران رسانه‌ای و انتخاباتی او راهی بسیار جالب توجه را برای پیشبرد کمپین انتخاباتی‌اش پیش‌روی رئیس‌جمهور سابق آمریکا گذاشته‌اند. ترامپ سال 2016 نیز با این تصویرسازی از خود به عنوان یک بازیگر خارج از فضای سیاسی واشنگتن که در تلاش است مرداب فساد سیاسی در این کشور را بخشکاند، توانست آرای مردم آمریکا را از آن خود کرده و پیروز انتخابات شود.

برپایی دادگاه‌های مختلف علیه او و 91 مورد اتهامی که در این دادگاه‌ها به او وارد شده، فرصت خوبی برای ترامپ بوده که نشان دهد فرضیه قبلی‌اش درباره اینکه دولت پنهان در ایالات‌متحده مانع حضور او در سیاست است، کاملاً درست بوده است. ترامپ شاید دادگاه‌های دموکرات‌ها علیه خود را اقدامی جهت انتقام‌گیری این حزب از پیروزی‌اش در انتخابات 2016 بداند اما در نهایت با شرکت نکردن در مناظره‌های انتخاباتی حزب جمهوریخواه، نشان ‌می‌دهد از عملکرد حزب متبوعش در حمایت از خود به‌شدت ناراحت و ناامید است.

ترامپ تنها در شرایطی می‌تواند با ایجاد بحران در فضای سیاسی آمریکا، زمینه را برای بازگشت به قدرت فراهم کند که غیر از دوقطبی کردن فضای سیاسی جامعه، مظلوم‌نمایی بکند. او از یک‌سو می‌داند حضور نیافتن در مناظره‌های انتخاباتی به رونق این مناظره‌ها لطمه می‌زند و مانع شنیدن صدای نامزدهای دیگر در این عرصه می‌شود و از سوی دیگر می‌خواهد نشان دهد نیازی به حزب جمهوریخواه برای رای‌آوری دوباره در انتخابات نیز ندارد، زیرا این حزب به ‌دلیل پایین بودن میزان آرا و محبوبیت سایر گزینه‌ها، راهی جز رو آوردن به ترامپ و درخواست از وی برای پذیرفتن نامزدی حزب برای رقابت با بایدن ندارد.

ترامپ تلاش می‌کند مردم به‌جای پرداختن به مباحث انتخاباتی حزب جمهوریخواه، در نهایت به تماشای تصاویر تسلیم شدن به زندان ایالت جورجیا و سرنوشت مردی بنشینند که در مرداب سیاسی واشنگتن، از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات عبور کرده و نماینده واقعی مردم برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌عنوان یک «اوت سایدر» یا بازیگر خارجی است. او در پست دیگری در شبکه اجتماعی‌اش نوشته است: «می‌تونی باور کنی؟ به آتلانتا می‌روم، جورجیا، تا دادستان چپ‌گرای رادیکال بازداشتم کند.» همین مساله نشان می‌دهد ترامپ قصد دارد از تمام روند موجود در دادگاه و کسانی که در آن مشارکت دارند، در جهت اهداف انتخاباتی‌اش بهره بگیرد و دوگانه دموکرات فاسد و دیکتاتورمآب و ترامپ، قهرمان تنهای مبارزه با مرداب سیاسی واشنگتن را دوباره برای انتخابات بعدی زنده کند.

سوالی که اینجا مطرح می‌شود، این است: آیا این استراتژی می‌تواند به او در پیروزی در نبردهای انتخاباتی کمک کند؟ نگاهی به نظرسنجی‌های اخیر انتخاباتی بعد از متهم شدن ترامپ در دادگاه‌های مختلف نشان می‌دهد این اقدامات تا حد زیادی باعث بالا رفتن میزان آرای او در حزب جمهوریخواه شده است. بر اساس نظرسنجی انجام‌شده به‌وسیله شبکه خبری سی‌بی‌اس، ترامپ برای ۶۲ درصد از رای‌دهندگان جمهوریخواه، کاندیدای مطلوب است و نزدیک‌ترین رقیب او، فرماندار فلوریدا، ران دسانتیس، ۱۶ درصد حمایت دارد. سایر نامزدهای این حزب در رقابت برای نامزدی کمتر از ۱۰ درصد حمایت داشتند. ترامپ عقیده دارد به قدری آرای مردم در حزب جمهوریخواه را با خود به همراه دارد که بهتر است در مناظره‌های انتخاباتی با رقبایی که آرایی حتی نزدیک به او نیز ندارند، هم‌کلام نشده و به آنها درباره کارنامه کاری خود پاسخگو نباشد.

با این حال ممکن است سایر رقبای او به این نتیجه برسند که بهتر است در غیاب ترامپ، یکدیگر را نشانه نروند و تنها به ضربه زدن به جایگاه او در حزب جمهوریخواه و جمهوریخواهان بپردازند. ترامپ اما به نظر می‌رسد اعتقاد دارد بدون او، این مناظره‌ها دیدنی نیست و اصولاً رای‌دهندگان جمهوریخواه تاثیرپذیری از این مناظرات ندارند. تعیین سایر مناظره‌های انتخاباتی با نامزدهای حزب دموکرات اما بعداً مشخص می‌شود و باید دید آیا ترامپ می‌تواند اقدامات حقوقی خود را سروسامان داده و با خیال راحت‌تری در این مناظره‌ها شرکت کند یا قبل از رسیدن به فصل مناظره‌ها بین دو حزب، راهی زندان می‌شود.

آیا دموکرات‌ها از تقابل مجدد بایدن و ترامپ می‌ترسند؟

زمانی که باراک اوباما، رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا با جو بایدن در تابستان امسال دیدار و نگرانی‌های خود را در مورد قدرت گرفتن دونالد ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۴ مطرح کرد، این هشدار اولین نگرانی از داخل حزب دموکرات نبود و آخرین نیز نخواهد بود. این پیام از یکی از شخصیت‌های برجسته حزب دموکرات با یک وعده همراه بود تا هر کاری از دستش برمی‌آید برای ماندن بایدن در کاخ سفید انجام دهد. نگرانی‌های اوباما ممکن است وزن بیشتری به عنوان رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا و شخص مورد اعتماد بایدن داشته باشد، اما ترس‌های او درباره شکل‌گیری یک رویارویی دیگر با ترامپ بر روی این احساس فزاینده در میان دموکرات‌ها تاثیر می‌گذارد.

منشأ این ترس دموکرات‌ها به این موضوع برمی‌گردد که جمهوری خواهان قابلیت این را ندارند که در مقابل ترامپ طرف قانون بایستند و آن را اجرا کنند. اگر به خاطر داشته باشید، در زمان کمپین انتخاباتی ترامپ در سال 2016، نواری ضبط‌شده از او پخش شد که موضعش را نسبت به زنان مشخص می‌کرد و به خوبی سابقه طولانی ترامپ را در بدرفتاری و سوءاستفاده از زنان نشان می‌داد. در همان زمان بسیاری به این نتیجه رسیدند که باید ترامپ را به عنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه کنار بگذارند اما در نهایت حزب جمهوریخواه به حمایت از ترامپ ادامه داد و همین موضوع باعث شد هزینه کنار گذاشتن ترامپ افزایش پیدا کند.

در دو استیضاحی که علیه ترامپ صورت گرفت نیز جمهوریخواهان، مجدد تسلیم ترامپ شدند و اگر در آینده نیز ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا به قدرت برسد بدون شک می‌توان گفت که استیضاح راهی برای کنار گذاشتن او نخواهد بود و اگر دادگاه هم نتواند جلوی او را بگیرد به قدرت رسیدن ترامپ می‌تواند آغازی بر پایان دموکراسی در ایالات‌متحده باشد. در نظر داشته باشید که در گذشته هم حکومت‌های فاشیستی با انتخابات بر سر کار آمدند؛ نمونه بارز آن هیتلر است که با یک انتخابات آزاد به قدرت رسید و در نهایت به یک دیکتاتور بدل شد.

البته در میان دموکرات‌ها گروهی هم هستند که از حضور دونالد ترامپ در انتخابات استقبال می‌کنند. این گروه بر این باورند که همان‌طور که بایدن در انتخابات سال 2020 توانست ترامپ را شکست دهد در شرایط فعلی نیز با توجه به اینکه ابعاد فساد و جرائم ترامپ بیشتر از گذشته روشن شده و همچنین با توجه به اینکه در انتخابات میان‌دوره‌ای سال گذشته هم کاندیداهایی که ترامپ از آنها حمایت کرد نتوانستند وارد کنگره شوند، بایدن این امکان را دارد که به‌طور مجدد ترامپ را شکست دهد.

اما دو ایراد اساسی به این رویکرد وارد است: اول اینکه در سال 2016 هم این تصور وجود داشت که ترامپ کاندیدایی جدی نیست و به راحتی قابل شکست است اما این‌گونه نشد. در شرایط فعلی نیز در تمامی ایالت‌های کلیدی ترامپ جلوتر از بایدن است و اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند یک قمار سیاسی بزرگ رخ می‌دهد چراکه نتیجه این انتخابات، آینده نظام سیاسی در ایالات‌متحده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ایراد دوم این است که حتی اگر ترامپ بازنده این انتخابات هم باشد ممکن است بنیان دموکراسی در آمریکا به خطر بیفتد. با توجه به میزان بالای احساسات دوقطبی که در شرایط فعلی در جامعه آمریکا وجود دارد اگر ترامپ ادعا کند که در انتخابات تقلب شده، کشور به سمت نابسامانی و هرج‌ومرج پیش خواهد رفت.

42

آیا برجام در این یک سال باقی‌مانده تا انتخابات احیا می‌شود؟

دولت بایدن این قدرت را ندارد که در سال انتخابات آن هم در شرایطی که حتی برای توافق بسیار محدودی که با ایران داشت (تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده) مورد بازخواست قرار گرفت، برجام را احیا کند. جمهوریخواهان در آمریکا، دولت بایدن را به باج‌دهی به ایران متهم کردند و کاخ سفید را برای انجام این توافق به باد انتقاد گرفتند. مایک مک کال، سیاستمدار جمهوریخواه و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در همین زمینه، ضمن انتقاد از توافق با ایران ادعا کرده است که تهران از این پول‌ها برای تقویت نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه استفاده خواهد کرد. هرچند بخشی از این انتقادات از سوی جمهوریخواهان را می‌توان در چهارچوب رقابت‌های سیاسی میان دو حزب دسته‌بندی کرد و در فاصله حدود یک سال مانده به انتخابات 

ریاست‌جمهوری آمریکا، جمهوریخواهان تلاش خواهند کرد در هر موضوعی دولت بایدن را مورد انتقاد قرار دهند. علاوه بر این در شرایطی که ایران در دو جنگ غزه و اوکراین در جبهه مقابل آمریکاست، رفع تحریم از جمله مواردی است که نه در کنگره مدافع دارد و نه دولت بایدن حاضر به پرداخت این هزینه خواهد بود.

در طرف مقابل ایران هم تمایلی به احیای برجام ندارد. اگر به خاطر داشته باشید ایران در سال 2022 با وجود اینکه دو سال تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا باقی‌مانده بود، نگران بقا و پایداری توافق با آمریکا بود. در همین راستا بسیار بعید است که ایران چند ماه پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا حاضر باشد تمامی اهرم‌های هسته‌ای خود را از دست بدهد بدون اینکه بداند رئیس‌جمهور بعدی آمریکا چه کسی خواهد بود. بنابراین احیای برجام در شرایط فعلی غیرقابل تصور است.

خطر بازگشت ترامپ به قدرت یک‌بار دیگر نشان‌دهنده این است که عدم احیای برجام در سال گذشته سیاستی اشتباه بود؛ به این خاطر که اگر ایران و آمریکا توانسته بودند برجام را احیا کنند، ایران از فرصت زمانی دوساله‌ای برخوردار بود تا بتواند زیرساخت‌های اقتصادی‌اش را تقویت کند و برای طوفان دیگری که ممکن است با بازگشت ترامپ مجدداً آغاز شود خودش را آماده کند. البته سناریوی بازگشت ترامپ تنها سناریوی پیش‌رو نیست. سناریوی دیگر این است که یک دولت دموکرات برای چهار سال دیگر زمام امور را به دست بگیرد. در این شرایط باید به این موضوع فکر کرد که آیا می‌توان در این یک سال باقی‌مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری، زیرساخت‌های لازم برای یک توافق جدید با آمریکا را از طریق گفت‌وگو پایه‌گذاری کرد؟ سوال بعدی که مطرح می‌شود این است که آیا الگوی برجام در سال 2025، الگوی به‌روزی برای دو طرف توافق خواهد بود؟ آیا می‌شود الگوی دیگری از توافق را جایگزین برجام کرد؟

اما نکته‌ای که مطرح است این است که رسیدن به یک توافق حتی در یک دولت دموکرات دشوار خواهد بود به این خاطر که برنامه هسته‌ای ایران در سال 2025 پیشرفت‌های بسیار زیادی کرده، در حالی که غرب اهرم‌های مذاکراتی‌اش را که تحریم‌ها هستند به منتهی‌الیه خود رسانده و اقتصاد ایران با وجود دشواری‌ها همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهد. بنابراین ایران به دنبال توافقی خواهد بود که حتی از توافق برجام بهتر باشد و بتواند امتیازات بیشتری را به دست آورد. واقعیت این است که نظام سیاسی ایران در شرایط فعلی تصمیم راهبردی لازم را مبنی بر اینکه برجام تامین‌کننده منافع ایران نیست نگرفته است. با این حال، افرادی که مسوولیت مذاکرات هسته‌ای ایران را بر عهده گرفته‌اند، پیشتر از منتقدان یا مخالفان برجام بوده‌اند و طبیعتاً به دنبال آن هستند که با دست بالاتر، امتیازات بیشتری کسب کنند. اما مشکل این است که آنچه در فضای سیاسی ایران مورد قبول خواهد بود، یعنی نتیجه‌ای که به‌طور خلاصه می‌توان از آن با عنوان بیشتر در برابر کمتر یاد کرد (یعنی ایران امتیازات بیشتری را به دست بیاورد اما امتیازات کمتری بدهد) در فضای سیاسی واشنگتن به هیچ وجه قابل قبول نخواهد بود. دوم اینکه برخی از خواسته‌های ایران در قالب برجام قابل دستیابی نیست و نمی‌توان برجام را که به عنوان یک تفاهم سیاسی غیرالزام‌آور مورد مذاکره قرار گرفته بود، امروز به یک توافق الزام‌آور با تضمین‌های حقوقی تبدیل کرد.

تیم مذاکره‌کننده ایرانی بر این گمان است که با توجه به اینکه برجام در زمانی به دست آمد که زمان گریز هسته‌ای ایران حدود دو ماه بود، پس می‌توان به یک برجام بهتر با زمان گریز هسته‌ای حدود دوهفته‌ای دست یافت. اگر ایران واقعاً به دنبال یک توافق جایگزین است، باید انتظار داشته باشد که طرف مقابل نیز دست به اهرم‌سازی بزند که این مساله، کل ماجرا را وارد یک روند تقابلی با هزینه بسیار بالا برای طرفین خواهد کرد و ریسک‌های قابل توجهی را نیز به دنبال خواهد آورد.

در همین راستا دو طرف باید در نظر داشته باشند که زمان هرگز به نفع هیچ‌یک از طرفین نبوده و تجربه یک سال و نیم گذشته به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد. از شروع جنگ در اوکراین که پیچیدگی‌های مذاکرات در ایران و غرب را به مراتب بیشتر از گذشته کرد، تا بروز اعتراضات داخلی در ایران که روابط ایران و غرب را مخدوش کرد، تا امروز و این جنگی که در غزه صورت گرفته شرایط را بد و بدتر کرده به شکلی که ایران و آمریکا هر دو در شرایط باخت-باخت قرار دارند. از یک‌سو برنامه هسته‌ای ایران پیشرفت کرده است و از سوی دیگر ایران مورد تحریم قرار دارد، بنابراین این تصور خام‌اندیشانه است که بگوییم زمان می‌تواند به نفع طرفین باشد، برای همین باید از کوچک‌ترین پنجره زمانی برای تبیین یک راه‌حل دیپلماتیک استفاده کرد. تنها راه ممکن حل بحرانی است که امروز میان ایران و غرب وجود دارد. تمام شیوه‌های دیگر در 20 سال گذشته از سوی دو طرف مورد آزمون و خطا قرار گرفته و نتیجه بهتری از دیپلماسی برای طرفین نداشته است، بنابراین نهایتاً بازگشت به این مسیر لازم و ضروری است و هرچه زودتر صورت بگیرد و شرایط برای آن زودتر فراهم شود به نفع دو طرف خواهد بود.

چرا پیروزی ترامپ در انتخابات برای ایران خطرناک است؟

اگر در سال آینده دونالد ترامپ به قدرت برسد بدون شک مواضع تندی را علیه ایران اتخاذ خواهد کرد. در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ، با اینکه خود او از همان ابتدا خواهان خروج آمریکا از برجام بود اما تیمی که با آن کار می‌کرد، مانند اچ‌آر مک‌مستر، مشاور امنیت ملی و رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه، مخالف خروج آمریکا از برجام بودند و اعتقاد داشتند در شرایطی که ایران به برجام پایبند است خروج از توافق برجام، آمریکا را در فضای بین‌المللی منزوی خواهد کرد. این وضعیت زمانی تغییر کرد که جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد. اما در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ تیمی که از همان ابتدا سرکار خواهد آمد آشنایی بیشتری با دستگاه‌های زمامداری آمریکا دارد و می‌تواند با توان بیشتری بر ایران فشار آورد. به احتمال بسیار زیاد در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، رابرت گرین وی، که یکی از تندروترین و ایدئولوژیک‌ترین مواضع را نسبت به ایران دارد، به عنوان مدیر ارشد خاورمیانه انتخاب خواهد شد؛ این انتخاب خطر درگیری میان دو طرف را افزایش خواهد داد.

در نظر داشته باشید که بین سال‌های 2019 تا 2020 (در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ) ایران و آمریکا تقریباً سه‌بار به مرز درگیری نظامی رسیدند: اولین‌بار زمانی بود که ایران یک پهپاد آمریکایی را ساقط کرد؛ بار دوم زمانی بود که جنبش انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان حمله کردند و در نهایت زمانی که آمریکایی‌ها سردار سلیمانی را ترور کردند. بنابراین با روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ، امکان درگیری افزایش پیدا می‌کند.

اگر بخواهیم از منظر ایران به موضوع نگاه کنیم ترامپ شخصی است که از توافق هسته‌ای برجام خارج شد و سردار سلیمانی را ترور کرد، بنابراین دست دراز کردن به سوی ترامپ برای هر سیاستمدار ایران یک نوع خودکشی سیاسی محسوب خواهد شد. در همین راستا در شرایطی که ترامپ به قدرت برسد باید امکان رسیدن به یک توافق را منتفی دانست. چراکه ترامپ و تیم همراه او دشمنی دیرینه و عمیقی نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند و تصور اینکه اینها بتوانند به یک توافق برد-برد با ایران برسند دور از ذهن است. در چنین شرایطی امکان اینکه ایران راهکار دیگری را در پیش بگیرد افزایش خواهد یافت. 

دراین پرونده بخوانید ...