منشا آلودگی
بنگاه چگونه به اسارت سیاستمدار درآمد؟
زمان گذشت و گردوخاکها فرونشست و اکنون با دید بهتر میتوان به وقایع پیرامون فولاد مبارکه نگریست. آنچه رخ داد نیاز به بررسی و تحلیل جامع دارد و نباید از کنارش به سادگی گذشت. در این مقوله بیشتر به نظر میرسد قسمت بزرگی از آنچه گزارش شده، فساد نیست و ممکن است تخلف باشد. چون فساد با تخلف تفاوت دارد و تخلف با کار نادرست متفاوت است. در این میان برخی میگویند اختلاس رخ داده که واضح است این افراد فرق فساد و اختلاس و تخلف را نمیدانند. در این میان کمتر به آلودگیهای ناشی از سیاستگذاری اشاره میشود. اغلب اقتصاددانان بر این باورند که آلودگی بنگاههای ایرانی دو دلیل عمده دارد؛ یا ریشه سیاسی دارد یا ریشه سیاستگذاری. باعث و بانی اولی، سیاستمداران تیولدار هستند که بنگاهها را در حیاط خلوت خود میدانند و باعث و بانی دومی، سیاستگذارانی هستند که یا در خدمت سیاستمداران آلوده قرار دارند یا ناآگاهانه به غلط سیاستگذاری میکنند. معمولاً حجم فساد سیاستمداران بسیار کمتر از فساد سیاستگذاران است اما سروصدای اولی در جامعه بیشتر است اما آلودگی دومی که بسیار بزرگتر است واکنش مردم را بر نمیانگیزد. اگر ریالی جابهجا شود مردم به شدت واکنش نشان میدهند و خواستار مجازات افراد مرتبط هستند اما اگر به واسطه سیاستگذاری غلط هزاران میلیارد تومان از بین برود هیچکس واکنش نشان نمیدهد. در مقوله فولاد مبارکه از یک سو با آلودگی ناشی از سیاستگذاری مواجه بودیم و از سوی دیگر شائبه برخی پرداختها به سیاستمداران و نهادها مطرح شد، حجم فساد ناشی از قیمتگذاری در برابر پرداختیهای شرکت به افراد، شبیه فیل و فنجان بود اما اغلب رسانهها فنجان را دیدند اما فیل را نادیده گرفتند.
چرا جامعه به فساد سیاسی حساس است اما فساد سیاستگذاری را نمیبیند؟