مانعزار
چرا بهبود محیط کسبوکار بر پولپاشی اولویت دارد؟
رضا طهماسبی: اگر به لغات و اصطلاحاتی چون بیشهزار، نیزار و بوتهزار آشنا باشید و بدانید به معنای جایی است که در آن گیاه، نی و بوته بسیار روییده است، پربیراه نیست اگر محیط کسبوکار در کشورمان را با لغت مانعزار توصیف کنیم؛ آنچه فعالان اقتصادی (بخش عمدهای که نه دستی بر آتش رانت دارند و نه خط اتصالی به پشت میزها) در مسیر عرضه تولید و خدمات بسیار حس میکنند، برخورد به موانع ریز و درشت و کوتاه و بلندی است که نه فقط استحکام خوبی دارند، که ریشه میدوانند و تکثیر میشوند؛ همینگونه است که اگر فردی بخواهد یک فعالیت اقتصادی را شروع کند از همان کپی کارت ملی (همین کارتهای جدید که یک سالی طول میکشد تا صادر شود) و شناسنامه و کدپستی 10رقمی که هنوز مشخص نیست از کجا باید گرفت، بگیرید تا گواهی عدم سوءپیشینه، مفاصاحساب مالیاتی و بیمه و اجارهنامه رسمی هولوگرامدار از یک محل الزاماً اداری و... فهرست بلندبالایی از این مجوزها و نامهها و خواستهها را باید فراهم کند، جدا از فسادی که بسیار شیوع یافته و مثلاً باید به برخی ماموران نهادهای مختلفی که باید برای بازرسی یا ارائه خدمتی مراجعه حضوری کنند، زیرسبیلی هم داد تا سلیقهای رد نکنند یا سر سیم را بکشند و علمکی نصب کنند. همه اینها باعث شده است تا رتبه ایران در شاخص جهانی سهولت انجام کسبوکار یا همان Doing Business سال به سال بدتر شود. در آخرین گزارش که مربوط به ابتدای سال 2020 است جایگاه ایران در بین 190 کشور جهان رتبه 127 بود. نکته مهمتر اینکه بدترین مولفه اقتصاد ایران در این پیمایش نیز «شروع کسبوکار» است، با رتبه 178.
چندی قبل رهبر انقلاب در یک ارتباط تصویری با مدیران بنگاههای تولیدی و کارگران، به مساله داغ این روزها یعنی «حمایت» دولت از بنگاهها و بخش تولید اشاره کردند و گفتند: «بعضی تا میگوییم «حمایت»، خیال میکنند باید تزریق نقدینگی کرد. خب بله، یک جاهایی ممکن است تزریق منابع مالی هم لازم باشد [اما] یک جاهایی هم مضر است. منظور از حمایت، تزریق منابع مالی صرفاً نیست بلکه میدان را باز کردن است. اگر نیروی کار مردمی را، سرمایهگذار را، مهندس را، صاحبفکر را، کارگر را به عنوان یک دونده پرشتابی فرض کنیم، شما لازم نیست به او یاد بدهید چه کار کند، او خودش شوق و میل حرکت دارد. شما میدان را باز کنید، موانع را بردارید، زمین را صاف کنید، اجازه بدهید او حرکت خودش را انجام بدهد... حمایت که میگوییم، یعنی برداشتن موانع... برداشتن مقررات دستوپاگیر. بعضی از مقررات هست که هیچ فایدهای ندارد و ضرر هم دارد؛ وجود این مقررات مانع از این است که دستگاه تولیدکننده و دستگاه اقتصادیِ فعال و مفید بتواند کار خودش را انجام بدهد.»
مثال دونده و مانع، به خوبی تصویرگر فعالان اقتصادی و فضای کسبوکار کشور است، دونده آنقدر تمرین و ممارست داشته که نیازی به آمپول تقویتی و دوپینگ نداشته باشد، اما باید در مسیری هموار و بدون موانع دستساز و چالههای عمداً ایجادشده و ایست و بازرسیهای بیمورد معطل شود. پولپاشی صرفاً مشوقی است برای غیردوندههای آشنا با برگزارکننده مسابقه، که بیایند و با گرفتن تسهیلات، از مسیر خارج شوند و در زمینهای پرسود دیگری بازی کنند، بدون اینکه غمی بابت صاف کردن بدهیهایشان به پیست دو و میدانی داشته باشند.