در آرزوی ختم غائله
نظام حکمرانی ایران با کرونا چگونه برخورد کرد؟
حدسیات حاکی از آن هستند که آبله برای 10 هزار سال، یعنی تقریباً از نخستین تمدنهای باستانی، در جوامع بشری شایع بوده است. قدیمیترین نمونه مشکوک به آبله را در بدن مومیاییشده رامسس پنجم، فرعون مصر پیدا کردهاند. تلفات آبله در قرن بیستم را بین 300 تا 500 میلیون نفر تخمین میزنند. تلاشها برای درمان آبله چهار هزار سال تا 1796 به طول انجامید. سپس یکصد و هشتاد سال طول کشید تا بالاخره در سالهای آخر دهه 70 میلادی با آبلهکوبی این بیماری از کره زمین ریشهکن شد. نخستین نمونههای فلج اطفال برای نخستینبار 1400 سال پیش از میلاد مسیح به ثبت رسیده است. حتی در سنگنگارههای مصری افرادی مبتلا به این بیماری تصویر شدهاند. مطالعات جدید برای مقابله با آن از قرن هجدهم آغاز شد اما بیش از سه هزار و سیصد سال طول کشید تا نهایتاً در 1948 واکسن آن کشف شد. وبا برای نخستینبار حدود 460 پیش از میلاد به ثبت رسیده است. نخستینبار با روش علمی در 1563 در هندوستان به ثبت رسید. شیوع منطقهای آن از شماره خارج است و هفتبار در سطح جهانی شیوع پیدا کرد و بیشمار قربانی گرفت. به فارسی آن را مرگامرگی هم گفتهاند که یکی از مهمترین دلایل مرگ در دوران صفوی بود. در دوران قاجار بارها شیوع پیدا کرد و حاکمان جز ملاحظات شخصی که مشتمل بود بر خزیدن به قصرها و بستن درها و مامور کردن ملازمان به دعا و بعضاً توسل به طبیبان فرنگی، برنامه و سیاستی برای مواجهه، چه رسد به مقابله، با آن نداشتند. همین بس که ژوزف تولوزان فرانسوی، پزشک مخصوص ناصرالدینشاه که به مدت 30 سال در ایران خدمت کرد اپیدمیولوژیست بود.
تولوزان تلفات یکی از شیوعهای وبا در ایران را یکصدهزار نفر تخمین میزند که هرچند با ابزارهای آن زمان و کیفیت حکمرانی صاحبقران تخمین دقیقی نبوده اما با توجه به جمعیت احتمالاً شش میلیوننفری ایران قابل توجه است. وبا بارها در ایران شیوع پیدا کرد و هر وقت پایش به ایران رسید میشد حدس زد که قحطی هم همان نزدیکیهاست. روبرت کخ در 1883 باکتری وبا را شناسایی و جداسازی کرد و درمان وبا دو هزار و سیصد و پنجاه سال پس از نخستین مورد مشاهدهشده کشف شد. سرخک برای نخستینبار در حدود پانصد میلادی ثبت شد و تا پیدا شدن واکسن در 1971 بشر نزدیک به 1500 سال با آن درگیر بود. همینطور پیدا کردن واکسن و تلاش برای پیگیری سرخجه (از 1620 تا 1971) 350 سال طول کشید.
دانستن مقدمه بالا و تامل در شرایط کنونی چند رهیافت مهم به دست میدهد. شیوع بیماریهای واگیر بخشی از زندگی روزمره نسلهای پیشین بوده است. با پیشرفت علم و پیدایش روشهای نوین این بیماریها یکی پس از دیگری کنترل و به مرور در دورههای کوتاهتری ریشهکن شدهاند. اخیرترین نمونه ویروس ابولا بود که سال گذشته، پس از حدود پنج سال از اپیدمی گسترده اولیه به درمان رسید. در حالی که سایه کرونا بر سر ما سنگینی میکند لازم است به خاطر داشته باشیم که کشف واکسن و درمان این بیماری با سرعتی بیسابقه در حال انجام است و در آیندهای نزدیک با قیمتی ارزان در دسترس همه مردمان دنیا قرار خواهد گرفت. هیچکدام از صاحبنظران از این بابت شکی ندارند. بحث بر سر این است که داروی کشفشده با چه سرعتی مراحل آزمایش و تشریفات اداری سازمانهای دولتی مربوطه را طی خواهد کرد و تولید انبوه آن کمتر یا بیشتر از شش ماه طول خواهد کشید.
بله، در دنیای کوچک امروز که مسیرهای طولانی در زمانی کوتاه و با هزینهای ناچیز طی میشود، بیماری واگیر با سرعت بیشتری نسبت به گذشته شیوع پیدا کرد، اما به همان نسبت درمان هم سریعتر پیدا خواهد شد. وقتی درمان کرونا به تولید انبوه رسید، فارغ از آنکه کدام کشور موفق به اختراع آن بشود، مردم ایران نیز بلافاصله و تقریباً به رایگان از نتیجهاش منتفع خواهند شد. این نکتهای است که برخی از اقتصاددانان نامدار کشور در سالهای گذشته از درکش عاجز بودهاند. در بررسی رفاه مردم در کشورهای در حال توسعه، این تبادل و سرریز گاه رایگان آخرین دستاوردهای دانش بشری منظور نشده یا بدیهی تلقی میشود. گذشته از اقتصاددانان، جماعتی که سالهاست بر طبل انزوا میکوبند بهطور کامل این مهمترین سنجه توسعه و کلید مقابله با فقر و فلاکت را نادیده گرفته، در زمان نیاز خود را طلبکار دنیا دانسته و سایر کشورها را بابت قصور و کوتاهی در خدمترسانی سرزنش میکنند.
با این اوصاف حتماً میپرسید که پس جایگاه حکمرانی کجا و نقش سیاستگذار چیست؟
نخستین وظیفه خدمتگزاران در مواقع بحران حضور در صف اول است. بهویژه در چنین شرایطی معمولاً مجلس قانونگذار پا به پای قوه مجریه در مواجهه با بحران حضور دارد. این در حالی است که قوه مقننه ما در پایین کشیدن کرکره گوی سبقت را از بسیاری نهادها ربود. در روزهای آخر فعالیت نیز عکسهایی از توزیع کالاهای ضدعفونی بین نمایندگان منتشر و گزارشهایی مبنی بر استفاده از کادرهای درمانی و تستهای محدود کرونا بین نمایندگان و بستگان ایشان منتشر شد. البته خیلی از این گزارشها هرگز تایید نشد و راست یا دروغ آن نیز در نهایت اهمیتی ندارد. مهم این است که نمایندگان در هنگام بحران در صف نخست به چشم نمیخوردند. بودجه برای نخستینبار به تصویب نرسید و اصل جمهوریت را با اما و اگرهایی مواجه کرد. البته گفتنیها راجع به بضاعت محدود این رکن جمهوری و دلایل آن بسیار است و دریا عوض جوهر و درخت عوض قلم میطلبد.
باری، عبور از چنین بحرانهایی جز با مشارکت داوطلبانه تمام اقشار مردم ممکن نیست. افراد شناختهشده و معتمد میتوانند نقشی مهم در اطلاعرسانی و ایجاد وحدت میان شهروندان بازی کنند. متاسفانه سیاستگذار ایرانی به عوض اطلاعرسانی بهنگام و ایجاد شفافیت، یا عقبنشینی از فیلترینگ بسترهایی چون تلگرام که میتوانستند در اطلاعرسانی نقش موثری بازی کنند، در فقره کرونا از یک الگوی باسابقه پیروی کرد. در قدم نخست حاضر نشد مصالح و اولویتهای سیاسی را به نفع هشدار به شهروندان و لغو اجتماعات و برنامههای عمومی کنار بگذارد. این رویکرد باعث شد که خواسته یا ناخواسته هشدارهای برخی آگاهان نیز به حساب بیاطلاعی یا بدخواهی ایشان گذاشته شده و قسمتی از نیرو و اعتماد و سرمایه اجتماعیای که در مواجهه با کرونا به آن نیاز داشتیم تلف یا خنثی شود. در قدم بعدی شاهد انتشار آمار چندنرخی بودیم طوری که آگاهان ناچار بودند وقت و تلاش زیادی صرف کنند تا با تجمیع گزارشهای غیررسمی و تطبیق آن با آمار رسمی به تصویری واقعیتر از صورت مساله برسند. در مواردی مردم ناچار شدند بین گزارش رسمی یک مسوول و گزارش غیررسمی همان مسوول دست به انتخاب بزنند. به باور نگارنده، بهرغم تاکیدهای مکرر مقامات بر شفافیت و تلاشهای اسمی در این زمینه، حکمرانی ایرانی از حیث شفافیت همچنان راه درازی در پیش دارد. در مورد موضوعات دیگری چون محافظت ایجابی از شهروندان در مقابل شیوع یک بیماری خارج از مرزهای کشور هم باید گفت که سیاستگذار ایرانی نمره قبولی نگرفت.
چند هفتهای از بروز علائم شیوع کرونا در کشور میگذرد. سیاستگذار همچنان اصرار دارد که تاریخ ختم غائله و عادی شدن اوضاع را پیشبینی کند. این در حالی است که در چند هفته گذشته پیشبینیهای زیادی غلط از آب درآمدهاند. مضاف بر این، چنانکه در ابتدای مطلب با شواهد و مستندات تاریخی گفته شد، پایان کرونا اصولاً دست سیاستمدارها و وزرا و وکلا نیست. اکتشافات و دستاوردهای علمی بشر است که به کرونا پایان خواهد داد.
از امروز هرچه جلوتر برویم، مقاومت سیاستگذار در کنار آمدن با واقعیت و اصرار بر تکرار رویههای شکستخورده سابق، نهتنها مقابله با کرونا را سختتر خواهد کرد بلکه احیای اقتصاد نیمهجان کشور پس از کرونا را نیز با ابهاماتی جدی مواجه خواهد کرد.