پنج ابهام سیاست بنزینی
آیا تعدیل قیمت سوخت به شکل مناسبی صورت گرفت؟
روز پنجشنبه مورخ 23 آبان 1398 شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرد که از روز جمعه ۲۴ آبان بنزین سهمیهبندی و قیمت هر لیتر آن ۱۵هزارریال با کارت و قیمت هر لیتر آزاد آن ۳0 هزارریال خواهد بود. پیش از این قیمت هر لیتر 10هزارریال بود. رئیسجمهوری علت افزایش قیمت بنزین را تلاش دولت برای کمک به اقشار ضعیف کشور با جمعیتی 60 میلیوننفری و معادل 75 درصد جمعیت کشور اعلام کرد.
روز پنجشنبه مورخ 23 آبان 1398 شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرد که از روز جمعه ۲۴ آبان بنزین سهمیهبندی و قیمت هر لیتر آن ۱۵هزارریال با کارت و قیمت هر لیتر آزاد آن ۳0 هزارریال خواهد بود. پیش از این قیمت هر لیتر 10هزارریال بود. رئیسجمهوری علت افزایش قیمت بنزین را تلاش دولت برای کمک به اقشار ضعیف کشور با جمعیتی 60 میلیوننفری و معادل 75 درصد جمعیت کشور اعلام کرد. وی در ادامه به مقایسه قیمت بنزین در ایران و کشورهای منطقه پرداخت و نتیجه گرفت به دلیل فاصله زیاد قیمتی در این حوزه، معضل قاچاق این فرآورده ارزشمند را شاهد هستیم. این مقام مسوول به مضرات زیاد استفاده از بنزین هم اشاره کردند که یکی از آنها آلودگی هوای شهرهای مختلف کشورمان بود؛ و تصریح کرد «هدف اصلی از این اقدام این بود که از یک طرف فشار زیاد به مردم وارد نشود و از سوی دیگر برای کسانی که مصرف روزانه معمول دارند، نرخ بنزین گران نشود. به همین دلیل ۶۰ لیتر را با یک نرخ و نرخ آزاد را به گونه دیگر تعیین کردیم». از سویی دیگر رئیس دفتر رئیسجمهور نیز هرگونه ارتباط افزایش قیمت بنزین با کسری بودجه را رد و اعلام کرد «از آنجا که اساس آنچه از این مابهالتفاوت به دست میآید بهطور مستقیم به جیب مردم میرود و یک ریال از آن به دولت تعلق نمیگیرد، این شائبه بیاعتبار و نادرست است». شاید مناسب باشد، سوای مطالبی که کم و بیش در این مدت از سوی طرفداران یا منتقدان این سیاست مطرح شده است، تلاش کرد خالی از هرگونه حب و بغضی به این مساله مهم پرداخت و آن را از زوایای مختلف بررسی کرد، تا به نتیجهای منصفانه با وزن کارشناسی مناسبتر دست یافت.
سوال اول: آیا قیمت بنزین در ایران ارزان است؟ برای پاسخ به این سوال، از دو جنبه باید به مساله پرداخت. جنبه اول قیمتهای نسبی کالاهاست. اگر از این منظر به مساله پرداخته شود، به راحتی نمیتوان ادعا کرد قیمت بنزین ارزان است چراکه همین شرایط را برای گاز، برق، آب، هزینههای حملونقل و حقوق کارکنان دولت و... داریم. اما از جنبه نگاه مجرد به بنزین باید گفت «قیمت بنزین ارزان است». برای اثبات این مدعا، در نظر بگیرید دولت به بخش خصوصی اعلام کند که در صورت تامین ماده اولیه بنزین به صورت مجانی، حاضرید بنزین را به قیمت 10هزارریال تولید کنید و پس از حمل آن، در پمپبنزینهای کل کشور تحویل مشتری دهید؟ قطعاً نمیتوان ادعا کرد که کسی حاضر شود، در بخش خصوص اقدام به چنین خبطی کند. تصور کنید، هزینههای پالایشگاهی چه به صورت ثابت و چه به صورت جاری، هزینههای نگهداری و انتقال و توزیع این فرآورده، هزینههای توسعهای و سایر هزینههای مختلف از جمله هزینههای پرسنلی چگونه باید باشد که با قیمت یادشده بتوان صنعت را روی پا نگه داشت و به توسعه آن همت گماشت؟ بنابراین ادعای هرکسی از جمله دولت مبنی بر ارزان بودن قیمت بنزین ادعای درستی است.
سوال دوم: آیا قیمتهای جدید مناسب است؟ قطعاً از دو منظر یادشده پاسخها همان است که ذکر شد. آیا از دو منظری که به مساله پرداخته شد، اتفاقی رخ داده است. چراکه در شرایط جدید نیز قیمتها منطقی نشدهاند و اتفاق ویژهای نیز رخ نداده است که بتوان نتیجه گرفت گام رو به جلویی برداشته شده است. از اینرو واقعاً نمیتوان گفت دولت مسالهای را حل کرده است. عنوان میشود که قیمت بنزین در کشورهای همسایه مثلاً ترکیه 150هزارریال است. یا در امارات این عدد به بیش از دو درهم و چند فلس (حدود 80 هزارریال) میرسد. بد نیست به جدول مقایسهای قیمت بنزین در کشورهای مختلف، ارائهشده در سایت statisticstimes در تاریخ 2 دسامبر 2019، نگاهی هرچند مختصر بیندازیم. همانگونه که مشخص است در تاریخ 11 آذر 1398، کشورمان ایران حتی با افزایش قیمت بنزین همچنان در رتبه دوم این جدول است. بنابراین هنوز هم قیمت بنزین ارزان است و اینجا میتوان به سوال بعدی پرداخت.
سوال سوم: آیا با افزایش قیمت بنزین، جلوی قاچاق آن گرفته خواهد شد؟ تنها با یک رجوع ساده به جدول زیر میتوان نتیجه گرفت، حتی شرایط جدید نیز مانع قاچاق بنزین نخواهد شد. ممکن است برای قاچاقچیان کار کمی سخت شود اما جذابیت قاچاق همچنان بالاست و از نظر کارشناسی، هیچ خوشبینیای برای کارشناسان باقی نمیگذارد.
سوال چهارم: آیا علت حجم بالای استفاده از بنزین، ارزانی آن است؟ قطعاً خیر. اصلاً نیاز به جستوجوی دلایل کارشناسی برای ارائه پاسخ نیست. میزان زیاد مصرف بنزین در ایران، دارای دلایل متعدد با منشاهای گوناگون است. از کیفیت پایین بنزین تولیدی و کیفیت پایین خودروهای تولیدی به عنوان دلایل فنی میتوان شروع کرد، و به مشکلات حملونقل شهری و مهندسی شهرها رسید و در ادامه با فرهنگ نادرست استفاده از خودرو دست و پنجه نرم کرد. و حل این همه مشکل بدون شک با افزایش قیمت بنزین امکانپذیر نخواهد بود.
سوال پنجم، آیا افزایش قیمت بنزین کار ناصوابی از طرف دولت بود؟ بهطور قطع بنزین 10هزارریالی موجب هدررفت منابع تجدیدناپذیر خدادادی کشورمان بود. هرگز نمیتوان هیچگونه دفاعی از حفظ وضعیت سابق داشت و شاید ادامه وضعیت گذشته اصولاً امکانپذیر نمیبود. شاید بتوان از نظر کارشناسی ثابت کرد که هزینه نگهداشت و نوسازی شبکه توزیع بنزین به خودی خود بخش زیادی از درآمدهای این حوزه را میبلعد. قطعاً ادامه این مسیر به ورشکستگی یا جهش قیمتی بسیار بزرگی در این حوزه میانجامید، از اینرو دفاع از قیمت سابق دفاعی کارشناسانه و مبتنی بر عدد و رقم نیست لیکن برای بهبود شرایط، اقدامی شوکآور با تلفیقی از لبخندهای سیاستمدارانه آن هم از طرف منتخب مردم، آیا بهترین راه بود؟ آیا نمیشد بر اساس یک برنامهریزی مشخص، و با در نظر گرفتن جمیع جهات و تبعات احتمالی اقدام کرد؟ آیا نمیشد ابتدا دست به اقناع افکار عمومی در این حوزه زد و سپس اقدام کرد؟ آیا نمیشد ابتدا تلاش کرد از ظرفیتهای در اختیار دولت برای تبیین شرایط استفاده کرد؟ دولت باید در حوزه اقتصاد در دوران جنگ نابرابر اقتصادی، در شرایطی که فروش نفت کشور با انواع و اقسام ترفندهای دشمنان با مشکل مواجه است، با هوشمندی و فراست بیشتری عمل کند. به عنوان دوستدار کشورم، حرکتی را که در مورد بنزین انجام شد حرکتی جسورانه و هوشمندانه از طرف منتخب مردم کشورم نمیدانم. حرکتهای اقتصادی دولت، متاسفانه در سالهای اخیر، قابل دفاع نبوده و شاید منتقدان به درستی سوال میکنند که هستههای اقتصادی در بدنه دولت در تصمیمگیریهای کلان این حوزه چه نقشی برعهده دارند؟ در روزگار تحریمهای هوشمند ایالاتمتحده، این همه انفعال در بخشهای اقتصادی از جمله وزارتخانه متبوع چه معنی دارد؟ بخشهای برنامهریزی و بودجه کشور برای کاهش فشارهای اقتصادی بر دهکهای ضعیف جامعه چه برنامهای دارند؟ آیا تزریق پول به جامعه در میانمدت حتی، مشکلی را مرتفع خواهد کرد؟ سخن آخر، دولت باید جسارت لازم جهت حضور در میدان واقعی جنگ اقتصادی را در خود، حتی به قیمت ترمیم تیم اقتصادی ایجاد کند. بارها گفته شده است و بازهم گفته خواهد شد، کلید دیپلماسی، درهای اقتصادی را به روی مردم باز نخواهد کرد.