بهنام کارگران بهکام دیگران
تخصیص سود سهام شرکتهای دولتی به کارگران چه عواقبی دارد؟
معین حسینپور: رسانهها از تشدید تحریمهای نفتی خبر میدادند. فشار ارزی بر دولت و شرکتهای زیرمجموعهاش در حال گسترش بود. در همین زمانها بود که مرکز آمار رشد تولید ناخالص داخلی در 9ماهه ابتدایی سال گذشته را منفی 8 /3 درصد اعلام کرد که نشان از افت سطح تولید صنایع کشور داشت. چشمانداز فروش داخلی و صادرات شرکتها نیز چنگی به دل نمیزد و... در بحبوبه این حجم از اخبار منفی، محمد شریعتمداری، وزیر کار یک خبر خوب برای کارگران داشت: باید سود شرکتهای دولتی بین کارگران تقسیم شود. یعنی کارگران میتوانند امید داشته باشند که در سود تولید کالاهایی که در ساختش مشارکت میکنند، سهیم باشند؛ همین حس باعث میشود که بهرهوری کارگران افزایش یابد و امید به آینده در آنها زنده شود. اما این روی خوش داستان بود که وزیر بر آن تاکید داشت. روی دیگر ماجرا مخفی ماند، رویی که نشان میدهد که چندان هم خبر خوبی در راه نیست. مگر اقتصاد ایران تاکنون چنین سازوکارهایی را به اجرا نگذاشته بود؟ مگر در دفعات قبلی اجرا، چنین طرحهایی ماحصل زندگی کارگران را از اینرو به آن رو کرده بود؟ ماجرا اینجاست که وزیر تاکید کرده سود شرکتهای دولتی بین کارگران تقسیم شود، اما حرفی از ضرر زده نشد. اگر شرکتهای تولیدی در شرایط رکودی، دچار ضرر شوند، این ضرر بین کارگران تقسیم میشود و از حقوق ماهانهشان کسر خواهد شد؟ فعلاً این سوالات ترجیح داده شده که بیپاسخ بماند. در همین دهه اخیر، تجربه سهام عدالت برای اقتصاد ایران ثبت شد. تجربهای نزدیک به آنچه وزیر مدنظر دارد. باید از وزیر پرسید که تجربه سهام عدالت چه سودی به حال قشر فرودست جامعه رسانده است. کارگران از سهام عدالت عایدی چندانی به دست نیاوردند و برندگان آن، تنها کسانی بودند که با شعارش توانستند حمایت اجتماعی برای مدتی کوتاه بخرند. اینبار شاید چنین تجربهای، حتی عایدی کوتاهمدت قبلی را هم نداشته باشد. در تجربه سهام عدالت، بودند کسانی که ماهانه 10 میلیون تومان حقوق میگرفتند اما سود سهام عدالت نیز به حسابشان واریز شده است. در مقابل بودند عده کثیری که در دهکهای پایین درآمدی میزیستند اما حساب بانکیشان هیچگاه سود سهام عدالت ندید.
توزیع قبلی نتوانست ذرهای از نابرابری بکاهد. با این حال بدون پیشبینیهای کارشناسی، چطور طرحی مشابه در روز کارگر برای امید به کارگران اعلام میشود. هنوز طرح قبلی با اشکالاتش در نظام توزیع، نظام سوددهی و نظام شناسایی در حال دستوپنجه نرم کردن است. چنین طرحهایی اگر پیشنیازها را پاس نکرده باشد، بیشتر بوی پوپولیستی میدهد که به دنبال اهداف سیاسی است. در این پرونده با کسب نظر از کارشناسان، بررسی میشود که مشکلات اجرایی چنین طرحی در کجاست و آیا در عمل میتواند به نفع کارگران تمام شود یا تنها برنده آن، مطرحکنندگان طرح خواهند بود.