عصر سوداگری
چرا و چگونه قاچاق در ایران روندی معکوس به خود گرفت؟
در کوپه شلوغ مترو در میان همهمه بیمحابای دستفروشان و غمی که در چهره مردم موج میزند، برای تمرکز بیشتر به یک قطعه آرام موسیقی پناه میبرم و حواسم را جمع کتابی میکنم که تصویری هولناک از فروپاشی یک اقتصاد ملی ارائه میکند.
محمدحسین شاوردی: در کوپه شلوغ مترو در میان همهمه بیمحابای دستفروشان و غمی که در چهره مردم موج میزند، برای تمرکز بیشتر به یک قطعه آرام موسیقی پناه میبرم و حواسم را جمع کتابی میکنم که تصویری هولناک از فروپاشی یک اقتصاد ملی ارائه میکند. هرناندو دسوتو اقتصاددان پرویی در کتاب «راه دیگر» با اشاره به هجوم اقتصاد غیررسمی به قلمرو رسمی مالکیت و کسبوکارها، تبعات گسترش قاچاق، رشد کسبوکارهای غیررسمی و بازارهای سیاه را یادآور میشود. وضعیتی که در نهایت باعث از بین رفتن بخش عمده اقتصاد سفید و شفاف در اثر هجوم تجارت غیررسمی، قاچاق و رواج سوداگری، دستفروشی و دستدرازی به حریم مالکیت خصوصی شده و حتی خطر اسقاط دولت و گسترش خشونتهای اجتماعی را افزایش میدهد. حالا اینجا در ایران، گویا بخش بزرگی از این کتاب در حال تعبیر است و سیاستگذاریهای مغشوش موجب شده تا عرصههای مختلف اقتصادی صحنه تاختوتاز بازیگران غیررسمی و عواملی شود که تنها به گلآلود شدن محیط کسبوکار کمک میکنند. روندی که با غیرشفاف کردن بازار و مخابره اطلاعات غلط، راه را برای فعالیت سالم و نظاممند بازار مختل میکند. در این میان قاچاق به عنوان عامل اساسی اختلال در مراودات تجاری ایران با جهان و برهمزننده تعادل در رابطه بنگاههای تولیدی داخلی با بازارهای داخلی و خارجی، ابعاد تازهای به خود گرفته است. در واقع اگر تا سال 96 عمده جریان قاچاق به واسطه سیاست تعرفهگذاری گسترده بر بازارها به سمت داخل میل داشت حالا تغییر مسیر داده و در جهت عکس به حرکت درآمده است. اعطای ارز دولتی که به سیاست تخصیص دلار 4200تومانی برای واردات کالاهای اساسی مشهور است در کنار سرکوب قیمت سوخت موجب شده تا در دوره التهاب گسترده اقتصاد ایران و تنگنای تحریم، قاچاق معکوس جدیدترین حربهای باشد که پیکره نحیف اقتصاد را زیر ضربات خود میگیرد. شوربختانه خبرهای رسمی از مقامات دولتی گویای وضع غریبی است که در آن از دارو و فاکتورهای خونی تا گوشت و برخی نهادههای دامی که با ارز دولتی از کشورهای خارجی خریداری شدهاند، در حال قاچاق معکوس به کشورهای همسایه هستند. وضعیتی که بیش از هر چیز از اشتباه سیاستگذار در نحوه طراحی یک مکانیسم معقول برای حمایت از اقشار پایین و متوسط جامعه حکایت دارد و قاطبه کارشناسان ادامه آن رابه صلاح اقتصاد ایران نمیدانند. این را بگذارید کنار خروج روزانه 10 تا 40 میلیون لیتر نفت سفید، بنزین و چند تن برنج و ماهی و انواعی از مواد غذایی بدون طی پروسه ثبت سفارش رسمی به دو سوی مرزهای کشور تا متوجه شوید وقتی برای اقتصاد برنامهای ندارید، چگونه پویاییهای رفتار عوامل اقتصادی میتواند قاچاق را به پدیدهای 25 میلیارددلاری تبدیل کند که در بدترین روزهای اقتصاد ایران، بیشترین فشار را روی ذهن و جسم افراد جامعه قرار میدهد. سیاهه سود در حالی دارد شیره جان ملت را میمکد و اعتماد عمومی را زایل میکند که اصلاح سیاست ارزی فعلی بخشی از راه حل خروج از بنبستی مخوف و بازگردان شادی به چهره مسافران خسته مترو و دستفروشانی است که قربانیان اصلی تصمیمات اشتباه دولت هستند.