موجسواری
این روزها در بورس تهران چه میگذرد؟
عیدانه بازار سهام در هفته گذشته، عبور از کانال 100 هزار واحدی و جرقه امیدواری سرمایهگذاران بورسی به این بازار پس از دومینوی رشد یکبهیک بازارهای مالی و فیزیکی بوده است.
علی طهماسبی: عیدانه بازار سهام در هفته گذشته، عبور از کانال 100 هزار واحدی و جرقه امیدواری سرمایهگذاران بورسی به این بازار پس از دومینوی رشد یکبهیک بازارهای مالی و فیزیکی بوده است. صفوف خرید منسجم در صنایع بزرگ از جمله صنایع فلزی-معدنی و پتروشیمی در ابتدای هفته، خبر از تکانهای میداد که انتشار آن دیگر سهام زیر ارزش را نیز به نوسان واداشته و همه با هم شاخص کل بورس تهران را به رکوردشکنی واداشتند. در این بین ارزش و حجم معاملات سهام نیز یادآور روزهای طلایی بورس بود. حرکت بخشی از نقدینگی به سمت این بازار پس از آن صورت گرفت که آمارهای بازار از رشد معاملات خرد و ورود معاملهگران حقیقی به بازار حکایت داشت. البته به نظر میرسد قاطبه رشد اخیر شاخص بورس تهران، سوای اثرات روانی، ناشی از انتظار تعدیل بودجه شرکتها با قیمتهای جدید ارزی بوده است. رشدی که نه به واسطه بهبود تولید و نه چشمانداز روشن نسبت به ایجاد قراردادهای جدید، که به واسطه سودهای ناشی از تسعیر ارز شکل گرفته است. با این حال، این فرصتی مغتنم برای سازمان بورس به منظور هدایت نقدینگی و البته پیام مناسب برای شرکتهایی است که در پی جذب منابع به منظور توسعه کسبوکار خود هستند تا از چنین زمانهایی بهترین و بیشترین بهرهبرداری را داشته باشند. ضمن اینکه سیاستگذار میتواند با ورود اصولی به این بازار و گسترش ابزارهای لازم مانند آتی سکه، به بازار فیزیکی سیگنال فرستاده و کنترل را هم در اختیار بگیرد (روشی غیر از روش سنتی حراج طلا و سکههای کشور).
سیاستگذاریهای لازم جهت آمادگی بورسها، برای جذب بخشی از نقدینگی در چنین زمانهایی، از سوی سیاستگذاران ضروری و به نفع اقتصاد کشور است. جایی که میتوان ضمن کمک به رونق شرکتها، از ورود پول به بازارهای دیگر و ایجاد حبابهای مالی و اثرات اقتصادی اجتماعی و حتی امنیتی آن جلوگیری به عمل آورد. اما به نظر نمیرسد که فرآیندهای طولانیمدت برای اخذ مجوزهای لازم افزایش سرمایه، اکنون به کار شرکتها بیاید که آن را میطلبد تا نهاد سیاستگذار با تسریع روندها، فرصتهای پیش روی بازار در جهت توسعه اقتصادی را به راحتی از دست ندهد. با مروری بر اتفاقات اخیر مشاهده میشود که بازارهای ارز و سکه بسیار پرشتاب سقفهای تاریخی خود را جابهجا کردند؛ به طوری که نرخ دلار در بازار غیررسمی از مرز هفت هزار تومان گذشت و قیمت هر سکه در بازار نقدی نیز به رقم بیسابقه دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. گویا تاریخ در حال تکرار شدن است. اتفاقاتی که در چند سال قبل و پس از رشد ناگهانی ارز شکل گرفت. نوسان طلا، سکه و مسکن و پس از آن نوبت به بورس رسید. غوغای شاخص کل بازار در آن سال، آنقدر در ذهن سهامداران باقیمانده است که آنها هر شوک جدید به بازار را با آن روزها در کفه ترازو قرار میدهند. منتها باید در نظر داشت که ریسکهای اقتصادی و غیراقتصادی همچنان این بازار را در معرض تهدیدات خود قرار داده است.