نیمه پنهان
اتلاف منابع در طرحهای نیمهتمام چه پیامدهایی دارد؟
پروژههای نیمهتمام در اقتصاد ایران داستان عجیبی را برای خود رقم زده است؛ داستانی که البته اکنون دیگر به مرثیهای غمانگیز تبدیل شده است.
محبوبه فکوری: پروژههای نیمهتمام در اقتصاد ایران داستان عجیبی را برای خود رقم زده است؛ داستانی که البته اکنون دیگر به مرثیهای غمانگیز تبدیل شده است. واقعیت آن است که در سالهای دور، طرحهایی در اقتصاد ایران به اصطلاح زخمی شدهاند که نه توجیه فنی و اقتصادی دقیقی داشتند و نه دولت با توجه به تحریمها و کاهش شدید درآمدهای نفتی، پولی برای خرج کردن در آنها داشت اما برخی آنقدر بر اجرای آن اصرار داشتند که فقط از دولت میخواستند طرح آنها را مصوب کند و اندکی پول هم که شده، به آنها اختصاص دهد تا شاید بتوان مردم منطقهای را خوشحال کرد و وعده ایجاد شغل به عدهای جوان جویای کار داد تا برگهای رای را به درون صندوقها بیندازند. واقعیت آن است که طی 10 سال اخیر سر و کله طرحهایی در اقتصاد ایران پیدا شد که اگر امروز با یک دیدگاه دقیق اقتصادی و توجیه فنی، دوباره قرار باشد آنها را زیر ذرهبین قرار داد و طرح پیشنهادیشان را بررسی کرد، بسیاری از آنها از زیر تیغ بودجهای کارشناسان دولت و خبرگان فنی، سالم بیرون نیایند؛ آنهایی که اگر یکبار دیگر قرار باشد توجیه نامه فنی و اقتصادی برایشان نوشت، یا نوشتنش دشوار باشد یا در حالت بدبینانه، امکانپذیر نشود.
اکنون این طرحها، منابع زیادی از بودجه دولت و سرمایه این مملکت را بلعیدهاند و به نقاطی بحرانزا در اقتصاد ایران تبدیل شدهاند که حتی اگر برخی از آنها را بتوان تکمیل هم کرد، دردی از اقتصاد این کشور دوا نکنند و دوباره سربار باشند؛ شاید هم تا همین جای کار که به گفته دولت، با 60 درصد پیشرفت فیزیکی، برای اجرا اولویت یافتهاند، باید بیخیال آنها شد و همین 60 درصد را هم نادیده گرفت چراکه هزینهکرد 40 درصد دیگر در همان طرح، کار را بدتر و زخم اتلاف منابع در اقتصاد ایران را عمیقتر کند.
به هر حال داستان هر چه هست، اکنون دولت تصمیم گرفته این طرحها را به دست بخشخصوصی بسپارد تا بهعنوان بازوی کمکی، به یاریاش بیاید و نهتنها آن را تکمیل کند بلکه منفعتش را هم خودش ببرد. فقط دولت نام آنها را از فهرست طرحهای نیمهتمام خود که وبال گردنش شدهاند، پاک کند. حتی معاون اول رئیس جمهور هم میگوید در تکمیل طرحهای نیمهتمام، دولت نگاه درآمدزا ندارد و فقط و فقط به این فکر میکند که این طرحها را تکمیل کند. اما موضوع به این سادگیها هم نیست بلکه دولت باید زمینهساز تشویق بخش خصوصی برای حضور در این طرحها شود یعنی باید آنقدر مشوقها قوی باشد تا بخشخصوصی را که این روزها با کمبود شدید منابع مالی روبهرو است، ترغیب کند تا به این پروژهها هم به عنوان یک پروژه جذاب نگاه و سعی کند که منابع مالی خود را وارد آن کند. هر چه باشد، بازگشت منابع بخش خصوصی به این سرعت رخ نمیدهد بنابراین باید طرح آنقدر جذاب باشد که بتوان روی آن حساب کرد. حال باید دید چه سرنوشتی در انتظار این طرحها خواهد بود.