عیار حکمرانی
چگونه میتوان تنشهای موجود را کاهش داد؟
در میان همه جملههای معروف محمود احمدینژاد، یکی از همه معروفتر است. او در یکی از برنامههای تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود: واقعاً مشکل مردم ما الان شکل موی بچههای ماست؟ آیا شأن دولت این است که چرا فلان دختر فلان لباس را پوشید؟ مشکل مردم ما این است؟ ما باید به مسائل اساسی کشور برسیم. دولت باید اقتصاد را سامان بدهد، فضای کشور را آرام کند و امنیت روانی بدهد.
مرضیه محمودی: در میان همه جملههای معروف محمود احمدینژاد، یکی از همه معروفتر است. او در یکی از برنامههای تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود: واقعاً مشکل مردم ما الان شکل موی بچههای ماست؟ آیا شأن دولت این است که چرا فلان دختر فلان لباس را پوشید؟ مشکل مردم ما این است؟ ما باید به مسائل اساسی کشور برسیم. دولت باید اقتصاد را سامان بدهد، فضای کشور را آرام کند و امنیت روانی بدهد. اما اولین مشکلی که دولت در معنای کلی باید حل کند کدام است؟ کاهش تنشهای مزمن جامعه را باید از کجا آغاز کند؟ از اصلاحات بنیادین سیاسی یا اصلاحات ساختاری در اقتصاد؟ باید تیغ جراحی برداشت و بر پیکر اقتصاد کشید و نگران گذران دوران نقاهت بیمار رو به احتضار ماند یا باید خواستار آزادیهای سیاسی و فردی شد؟ اگرچه در خصوص نقطه آغاز تنشها اختلافنظر وجود دارد، اما همه متفقالقولند که دولت باید هرچه سریعتر مشکلات مزمن را برطرف کند. اما نقطه آغاز کجاست؟ اخیراً بسیاری حکمرانی را نشانه گرفتهاند و معتقدند مسیر حل مشکلات از بهبود حکمرانی کشور میگذرد مانند محمد شریعتمداری، وزیر صمت که چندی پیش در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشته بود: «تجربه حضور طولانیمدت در ساختار اجرایی کشور به من این اجازه را میدهد که انگشتم را به سمت شیوه حکمرانی نشانه روم.» پویا ناظران هم در سرمقاله دیگری اذعان کرده بود «اگر از بالا نگاهی به کلیت ساختار حکومتی بیندازیم چند دوجین نهاد در تعاملاند اما عدم طراحی منسجم در این تعامل، روابط گرهخوردهای را رقم زده که حاصل آن مزمن شدن مشکلات کشور بوده است». گزارش بانک جهانی هم تایید میکند شاخصهای حکمرانی در ایران مطلوب نیست. نمره ایران در شش شاخص حکمرانی ذیحسابی و پاسخگویی حکومت به مردم (54 /1-)، ثبات سیاسی و نبود خشونت (91 /0-)، کارایی دولت (20 /0-)، کیفیت تنظیمی (28 /1-)، حاکمیت قانون (95 /0-) و کنترل فساد (61 /0-) زیر یک است و نمره کمتر از یک در یکی یا همه این شاخصها نشاندهنده حکمرانی نامناسب است. مسیر حل مشکل از بهبود حکمرانی میگذرد و مساله این است که باید شاخصهای حکمرانی را اصلاح کرد. اما مشکل از جایی آغاز میشود که همواره در برابر انجام هر اصلاحی، صداهایی بلند میشود که میگوید شرایط انجام اصلاحات هنوز آماده نیست و چه بسیار اصلاحاتی که به واسطه بیان همین جملات، به تعویق افتاده است. زمین بازی سیاست همیشه بازیگران متعددی دارد. چه آنان که روی صحنه نقشآفرینی میکنند و چه آنها که در پس صحنهاند، دیده نمیشوند اما به شدت تاثیرگذارند. منافع بازیگران متعدد هر تغییر و اصلاحی را با دشواری مواجه میکند. اما از دیگر سو همه میدانند حکمرانی بد مانع توسعه پایدار است. گزارش بانک جهانی با عنوان «توسعه جهانی: حکمرانی و قانون» در سال 2017 نشان میدهد بین حکمرانی و درآمد سرانه کشورها همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین به گفته فرهاد نیلی، اقتصاددان، عیار حکمرانی اکنون با حل مشکلات اقتصادی سنجیده میشود. به گفته او «بهرغم ابعاد چندوجهی معضلات، اقتصاد خواسته یا ناخواسته، به دلیل مشاهدهپذیری، اندازهپذیری و تاثیر مستقیم بر زندگی مردم، سرتاسر ویترین کشور را اشغال کرده، به گونهای که تراز حکمرانی کشور امروز در حوزه اقتصاد محک میخورد.» اما کدام سیاستها باید تغییر کند تا تنشهای موجود به حداقل برسد؟