بریده روزنامهها (سیاسی)
نوبخت استعفا داد
نوشت: بعد از چند روز کشوقوس خبری درباره ماندن و رفتن محمدباقر نوبخت او رسماً اعلام کرد از سمت سخنگویی دولت دوازدهم استعفا داده و روحانی هم پذیرفته است. او نوشت: همانگونه که پیشتر هم گفته بودم کماثر کردن فشارهای اخیر دشمنان و شرایط جدید اراده کشور، کار مضاعف همه مدیران را میطلبد. هرچند تاکنون بر هر دو مسوولیت ریاست سازمان برنامه و بودجه و سخنگویی دولت تمرکز داشتهام اما از رئیسجمهور درخواست نمودم به دلیل شرایط جدید اجازه دهند همه توان خود را صرف کمک به ایشان در حوزه برنامه و بودجه نمایم و مسوولیت سخنگویی دولت را عزیز دیگری بر عهده گیرد.
♦♦♦
واکنش روزنامه جمهوری به اظهارات رضایی
نوشت: یک نظامی سابق که اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است در اظهارنظر عجیبی درباره احتمال وقوع حمله نظامی آمریکا به ایران گفته: «من به ملت ایران به عنوان یک سرباز قول میدهم اگر آمریکاییها بخواهند به ایران چشم بدی داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند، مطمئن باشند، حداقل هفته اول هزار نفر آمریکایی را اسیر میگیریم که آن موقع برای آزاد کردن هر کدامشان باید چند میلیارد دلار بدهند...» عجیب است که این آقا فکر میکند آمریکاییها به ما حمله زمینی میکنند و ما ظرف یک هفته هزار نفرشان را اسیر میکنیم! عجیبتر، حضور فردی که اینگونه فکر میکند در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
♦♦♦
سردار! هنوز وقت جنگ نیست
به نقل از محمدجواد حجتیکرمانی عضو اسبق مجلس خبرگان نوشت: سردار قاسم سلیمانی به معرفی نیازی ندارد. ایمان و اخلاص و شجاعت و نیز دوری او از مخاصمهها و موضعگیریهای رایج سیاسی، مشهود عام و خاص است. آنچه این سردار رشید با «ترامپ» گفته است، سخن دل هر ایرانی آزادهای است، اما حرف من این است که یک نظامی، وقتی سخن میگوید، در فضای «نظامی» و «جنگ» سخن میگوید و به نظر بنده، ما در حال حاضر در «فضای سیاسی» و «دیپلماسی» قرار داریم و این دشمن است که از جنگ سخن میگوید که ما را تحریک کند و به عکسالعمل وادارد.... دست برادرم قاسم سلیمانی را میبوسم. اما هنوز وقت جنگ نیست.
♦♦♦
تهدید برای استخدام در هیات علمی
به نقل از محمود صادقی نوشت: تعدادی از دانشجویان بورسیهای دوران احمدینژاد اخیراً از محاکم مربوطه حکم عضویت در هیات علمی دانشگاهها را گرفتهاند. تعداد این افراد در دانشگاه تربیت مدرس پنج نفر است. در این میان وضعیت فرزند وزیر علوم دولت احمدینژاد متفاوت است. زیرا اصل پذیرش او در دانشگاه خلاف قانون بوده و در آخرین روزهای دولت دهم با شتاب، بورسیه وی مورد تایید قرار میگیرد. او پس از فارغالتحصیلی اصرار بر استخدام به عنوان عضو هیات علمی میکند تا اینکه رئیس دانشگاه تربیت مدرس احضار شده و مورد تهدید واقع میشود که در صورت استنکاف از جذب وی، حکم انفصال از خدمتش صادر میشود.