شناسه خبر : 47221 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

معلمی زنانه شد

مرکز پژوهش‌های مجلس: درآمد ناچیز، مردان را از آموزگاری رویگردان کرده است

مردها دیگر کمتر معلم می‌شوند و به دلیل هزینه‌های بالای اقتصادی علاقه‌ای ندارند که آینده کاری خودشان را با حقوق معلمی گره بزنند، موضوعی که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس هم با اشاره به ظرفیت خالی پذیرش معلم‌های مرد بر آن مهر تایید زده است. به گزارش همشهری، کمرنگ شدن حضور معلم‌های مرد، زنگ خطر کمبود معلم در مدارس پسرانه به‌خصوص در دوره متوسطه را به صدا درآورده است تا جایی که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس نیز با آمار و ارقام به تشریح این پدیده پرداخته است و نسبت به خالی ماندن ظرفیت مردان در آزمون استخدامی سال گذشته آموزش و پرورش هشدار داد. دلایل مختلفی برای کمبود معلم در مدارس کشور وجود دارد اما بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در جریان بررسی گزارش وزیر آموزش و پرورش برای تدابیر سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2 پرده از یک پدیده جدید برداشت و از بی‌علاقگی مردان برای معلم شدن خبر داد. به گفته نگاهداری، «به‌ دلایل مختلف اقتصادی همچون بالا بودن هزینه مسکن در کلان‌شهرهایی از جمله تهران، مشاغل معلمی برای مردان به‌شدت با کاهش استقبال مواجه شده است». رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با تکیه بر آمار آزمون استخدامی سال ۱۴۰۲ توضیح داد که «در کلان‌شهر تهران ظرفیت پذیرش مردان ۱۵۷۸ نفر بود که به ‌دلیل نبود استقبال، تعداد ۱۳۵۴ نفر، یعنی معادل ۸۶ درصد از این تعداد، حتی در مرحله تکمیل ظرفیت هم پر نشده است. در کل کشور نیز در سال ۱۴۰۲ از بیش از ۵۷ هزار مجوز، بیش از ۱۰هزار مجوز خالی باقی مانده است». این در حالی است که سیستم آموزش کشور در دهه اخیر با افزایش دانش‌آموز همراه شده است اما از آنجا که سیاست‌های استخدامی به دلیل پیش‌بینی عبور از پیک جمعیتی دانش‌آموزان، تمایل چندانی برای استخدام نیروهای جدید ندارد، کمبود معلم به پاشنه‌آشیل سیستم آموزشی تبدیل شده است، موضوعی که وزیر آموزش و پرورش هم در میان اهالی خانه ملت به آن اشاره کرد.

به گفته رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش، «میزان بازنشستگی در وزارت آموزش و پرورش از میزان جذب‌شدگان پیشی گرفته است، یعنی ما از یک‌سو با رشد جمعیت دانش‌آموزی مواجه و از سوی دیگر با افزایش میزان بازنشستگان روبه‌رو هستیم. همچنین در بحث نیروی خدماتی نیز ما با کاهش در وزارت آموزش و پرورش درگیر شده‌ایم».

«۱۷۶ هزار و ۷۳۱ معلم برای سال ۱۴۰۳ کمبود داشتیم.» این آماری است که وزیر آموزش و پرورش با تکیه بر آن تلاش کرد تا زمینه استخدام معلم‌های جدید را مهیا کند، موضوعی که سازمان اداری استخدامی هم با آن موافقت کرد. صحرایی در رابطه با نحوه استخدام معلم‌های تازه‌نفس و رفع مشکل کمبود معلم گفت: بنده در ۲۹ مهرماه سال ۱۴۰۲ این موضوع را به سازمان اداری استخدامی اعلام کردم. تقریباً از فاصله سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ جذب دانشجو معلم به صفر رسیده است. ما در وزارت آموزش و پرورش وضعیت نیروی انسانی را مطالعه کردیم و با همکاری سازمان اداری استخدامی مجوز جذب ۷۲ هزار نفر را گرفتیم که این میزان استخدام در این حجم بی‌سابقه است. نتایج آزمون استخدامی در هفته جاری اعلام خواهد شد تا شاید از این طریق هراس کمبود معلم از سر مدارس ایران دور شود. به‌کارگیری سرباز معلمان، خرید خدمات از بخش غیردولتی، به‌کارگیری بازنشستگان و استفاده از شش ساعت موظف مدیران و معاونان مدارس از روش‌هایی است که در سال‌های گذشته به منظور پوشش مسئله کمبود معلم در مدارس مورد استفاده قرار گرفته است اما برخی از این راه‌حل‌های موقت به دلیل آسیب به کیفیت آموزش مورد انتقاد هستند.

لرزه‌های کنسرت در تخت جمشید

برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در محوطه تخت جمشید حواشی زیادی به دنبال داشت. با این حال این کنسرت با عنوان «نخستین اجرای زنده موسیقی صحنه‌ای در تخت جمشید» در دهم تیرماه سال جاری نه‌تنها با حضور پنج هزار و ۴۰۰ نفر برگزار شد که زمان اجرای آن سه شب دیگر هم تمدید شد. منتقدان این کنسرت به جز احتمال «آسیب‌زا بودن صدای بلند اجرای زنده بر مصالح ساختمان‌های تاریخی»، به آثار مخرب احتمالی «رفت‌وآمد» و «بالا رفتن احتمال وندالیسم یا تخریب کنترل‌نشده آثار تاریخی» اشاره می‌کنند. با این حال قربانی در حین کنسرت خود در تخت جمشید در پاسخ به منتقدان گفت که برگزارکننده‌های این کنسرت از «خبره‌ترین کارشناسان میراث فرهنگی» مشورت گرفته‌اند و تلاش کرده‌اند «حتی اندازه سر سوزنی اثر منفی روی بنایی که از نیاکان ما به ما رسیده» نگذارند. به گزارش ایسنا، او با اشاره به اینکه ما «محکوم به این هستیم که با پوست و گوشت و استخوان خودمان» این اثر را حفظ کنیم، ادامه داد: «سعی کردیم هیچ مشکلی برایش ایجاد نکنیم و همین‌طور که می‌بینید تمام تلاشمان بر این بوده که نزدیکی با خود سایت و بنا نداشته باشیم و تمام سیستم صوتی ما پشت به این ابنیه تاریخی هستند.» به گزارش مهر در همین زمینه عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم با انتشار متنی در صفحه شخصی خود نوشت که «تابوی کنسرت در پایگاه‌های تاریخی، در دولت رئیسی شکسته شد. این شب‌ها کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید با حضور ۵۴۰۰ نفر برگزار می‌شود. رونق کم‌سابقه مراکز اقامتی، حمل‌ونقل به‌ویژه هوایی و سایر خدمات گردشگری در زمان برگزاری این رویدادها، موجب تقویت اقتصاد گردشگری است». به گزارش مهر مخالفان هم دلایل خود را دارند. مخالفان می‌گویند برگزاری کنسرت در اماکن تاریخی در حالی از سوی وزارت متبوعه مجوز داده می‌شود که همین افراد معتقد هستند حتی میکروارگانیسم‌های سطح پوست یا فلش یک‌ثانیه‌ای دوربین می‌تواند برای بناها مضر باشد. این متولیان در پاسخ به انتقادها درباره برگزاری کنسرت‌هایی در سطح بزرگ و آسیب ارتعاشات آن همیشه برگزاری کنسرت‌هایی در بناهای تاریخی کشورهای دیگر را به عنوان مصداق آورده و عنوان می‌کنند که آکروپولیس هم میزبان کنسرت بزرگ یانی بوده است. اما آنها به این موضوع اشاره نمی‌کنند که پس از برگزاری کنسرت یانی در سال ۱۹۹۴ یا کنسرت‌های بعدی در آکروپولیس بسیاری به آن نقد کردند و گفتند که این بنای تاریخی ممکن است تحت تاثیر ارتعاشات قرار گیرد.

پیش از این نرگس آبیار، کارگردان سینما در محوطه برخی آثار تاریخی اقدام به ضبط سریال کرده بود و واکنش گسترده دوستداران میراث تاریخی را به دنبال داشت.

در سال ۱۴۰۰ آبیار، باغ عفیف‌آباد را لوکیشن سریال سووشون قرار داده، اما این موضوع اعتراضات بسیاری را برانگیخته است. این سریال که قبلاً قرار بود تنها از لوکیشن طبیعی باغ بهره ببرد اما به گفته کارشناسان و شاهدان برخلاف مقررات  لوکیشن اضافی در باغ ساخته شد.

آتش سوداگری بر جان زاگرس

در هفته‌های اخیر چندین مورد آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس در استان‌های فارس، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و سایر استان‌های همجوار زاگرس رخ داده و موجب نابودی صدها هکتار از جنگل‌های کشور و گونه‌های حیات وحش ساکن این مناطق شده است. اگرچه در اکثر موارد، آتش‌سوزی‌ها مهار شده اما در برخی شهرستان‌ها از جمله پل‌دختر همچنان شاهد نابودی منابع طبیعی کشور هستیم.

در رابطه با این آتش‌سوزی‌ها، محمد یزدان‌پور، فعال محیط زیست، با اشاره به تعمدی بودن این آتش‌سوزی‌ها به تسنیم گفته است: «متاسفانه برخی از مردم مناطق جنگلی زاگرس به خاطر سود زیادی که کشت انجیر و انگور دارد، جنگل را آتش زده و بعد از مدتی آن محدوده را به باغ‌های انجیر و انگور تبدیل می‌کنند و در اینجا دستگاه قضایی باید ورود کند. به عنوان مثال در یک مورد آتش‌سوزی که در  شهرستان رستم در استان فارس اتفاق افتاد و باعث شد که هفت روز جنگل‌های بسیار ارزشمند بلوط این منطقه بسوزد، بنده به مدیرکل ستاد بحران و مدیرکل منابع طبیعی استان با ارائه مستندات ثابت کردم که آتش‌سوزی از یک باغ انجیر شروع شده اما متاسفانه باز هم هیچ برخوردی با صاحب این باغ که مستقیماً باعث چنین آتش‌سوزی بزرگی شده بود، نشد.»

او تاکید کرد: «متاسفانه قانون بازدارنده‌ای  در این زمینه نداریم و ستاد بحران، سال‌های گذشته پیش از شروع فصل گرما درباره آتش گرفتن جنگل‌ها تشکیل جلسه می‌داد اما امسال حتی این اتفاق نیفتاد و همین جلسه خشک و خالی هم برگزار نشد و علناً زاگرس را به حال خود رها کردند.» یزدان‌پور درباره استفاده از هلی‌کوپتر و هواپیماهای آبپاشی برای خاموش کردن آتش جنگل‌ها گفته است: «متاسفانه به نظر می‌رسد که سازمان‌های متولی و خود دولت هیچ تمایلی به ورود به این موضوع ندارند و  دولت هنوز این مسئله را به عنوان بحران، نشناخته که بخواهد پیش از وقوع واقعه برای آن چاره‌سازی کند؛ فقط لحظه‌ای که آتش‌سوزی گسترده شده و به‌عنوان فاجعه به رسانه‌های خارجی می‌رسد، آن زمان است که دولت جلو می‌آید و می‌خواهد اقدامی بکند و در همان لحظه صحبت از خرید دمنده، هلی‌کوپتر و... می‌شود اما زمانی که آب‌ها از آسیاب افتاد باز هم زیر قولشان می‌زنند.»

یزدان‌پور همچنین با اشاره به کمبود امکانات جنگل‌بانان گفت: «سازمان منابع طبیعی یا نمی‌تواند یا نمی‌خواهد که نیروهای خود را تجهیز کند و جنگل‌بانان حتی کفش یا لباس و کلاهی ندارند که بتواند از آنها در برابر آتش محافظت کند؛ اکثر جنگل‌بانان سازمان منابع طبیعی از مردم بومی منطقه هستند و به خاطر عِرقی که به منطقه دارند برای حفظ جنگل‌ها تلاش می‌کنند  وگرنه هیچ‌کس برای چهار میلیون تومان در ماه جان خود را به خطر نمی‌اندازد.»