انسداد ارتباط
آیا جامعه با محدودیت اینترنت کنار میآید؟
عاطفه چوپان: سالهاست ما در ایران سایتهای عمومی متعددی را با فیلترشکن باز میکنیم، از توئیتر، یوتیوب و تلگرام به مدد VPN استفاده میکنیم و دسترسی به خیلی از شبکههای اجتماعی پرطرفدار مانند تیکتاک اگر نگوییم غیرممکن برایمان بسیار مشکل است. اگرچه این اولین بار نیست که در پی یک ناآرامی و اعتراض اجتماعی همان دسترسی نصفهونیمه هم قطع میشود اما این اولینباری است که برای ماههای متوالی انواع روشهای انسداد و محدودسازی اینترنت استفاده شده و هرچه پیش میرویم نیز این محدودیتها انگار در اشکال تازهای ادامه مییابد. بر اساس یک نگرش پرطرفدار در میان سیاستگذاران محدودسازی اینترنت به مثابه یک دستاورد و پیروزی تلقی میشود چراکه در این نگاه اینترنت خود عامل ناآرامیهاست. در چنین دنیایی با قطع یا محدودسازی اینترنت مشکلات حل شده و ناآرامیها و اعتراضات فیصله پیدا خواهد کرد. متاسفانه مانند خیلی از موضوعات دیگر که در آنها شاهد شکاف عمیقی بین واقعیت موجود در جامعه و تفکر و نگاه سیاستگذاران و تصمیمگیران هستیم موضوع اینترنت و دسترسی به آن مستثنی به قاعده نیست. محدودیتهایی که سالبهسال در قالب طرحهایی که فقط عنوان آنها تغییر میکند اعمال و برای اجرای آن هزینههای سنگینی صرف میشود، دستاوردی جز افزایش بیاعتمادی عمومی، آسیب دیدن بخش زیادی از کسبوکارها و البته افزایش هزینههای استفاده از اینترنت به دلیل مهاجرت مداوم در VPNها نداشته است. مردم گاهی ساعتها زمان برای وصل شدن به یکVPN صرف و در شبکههای اجتماعی به محدودیتهای اعمالشده روی اینترنت اعتراض میکنند و البته که چنین فریادی در گلو نخواهد ماند، هر چقدر هم که میخواهد استفاده از شبکههای مجازی داخلی تشویق شود یا برای اتصال به اینترنت محدودیت ایجاد شود. اما سوی دیگر این ماجرا چیست؟ آیا این ممارست و پایداری سیاستگذار را متوجه کرده و سیاست محدودیت را تغییر خواهد داد؟ تجربه زیست در این مرزها به ما میگوید متاسفانه خیر. در حالی که عموم مردم تمام آنچه اینترنت اطلاق میکنند شبکههای اجتماعی پرمخاطب مانند تلگرام، اینستاگرام، یوتیوب و... است، در حالی که حیات بسیاری از کسبوکارهای خرد و کلان به این موضوع بستگی دارد، در حالی که پیکر اقتصاد دیجیتال نیمهجان است و در حالی که مردم تنها به این بستر برای رساندن فریاد خود به جایی هر چند ناکجا امید بستهاند، سیاستگذار برای اجرای سیاستهای خود به واکنش جامعه بیتفاوت است. آنچه در این میان بیش از همه محتمل است اگرچه قطع کامل اینترنت نیست اما تداوم یا حتی تشدید محدودیتها بر بستر اینترنت از یکسو و تلاش برای گسترده کردن شبکه ملی اطلاعات از سوی دیگر است. برآیند کلی اما فقط افزایش نارضایتیهاست. در این پرونده میخواهیم ببینیم تداوم این وضعیت چه عوارضی را به دنبال دارد.