دومینوی بحران آب
آیا صرفاً استان اصفهان بستر بروز بحران آب است؟
آیسان تنها: اکنون سالهاست که کارشناسان نسبت به وقوع بحرانی بزرگ در ایران هشدار میدهند. بسیاری از آنها معتقدند که فلات ایران آبستن ابربحران آب است و بروز تنش در سالهای پیشرو چندان دور از ذهن نیست. واقعهای که میتواند ساکنان شهرهای مختلف کشور را ممکن است رودرروی یکدیگر قرار داده و بر معادلههای سیاسی کشور تاثیر بگذارد. همین حالا هم آب به یکی از مسائل مهم سیاستگذار تبدیل شده است. نوک پیکان انتقادات حالا به سوی سیاستگذار است. سیاستگذاران که هشدار کارشناسان محیطزیست را جدی نگرفته و تصمیمگیری درباره مساله آب در ایران را مدام به آیندهای نامعلوم موکول کردند. رویکردی که احتمالاً بعضاً ناشی از رویای خوش سالهای ترسالی بود. ترسالی که به خیال بعضی قرار بود از راه برسد و مشکل آب کشور را حل کند. با این حال، اکنون و با برخاستن صدای اعتراض مردم اصفهان دیگر زمان خواب و خیال به پایان رسیده است. اما از همه مهمتر تصمیماتی است که رأساً از سوی ارکان مختلف نظام سیاسی اخذ شده و همانها تیشه به ریشه منابع آبی کشور زده است. مثل بدسلیقگی در تعیین جغرافیای مجتمع صنعتی فولاد مبارکه که آب زایندهرود را میبلعد و سالها هشدار کارشناسان به انتقال محل این مجتمع صنعتی منتهی نشده است. اما مساله اینجاست که فقط اصفهان و شهرهای اطراف آن در معرض تهدید نیستند. آنگونه که حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب ایران، توضیح داده امروز در 282 شهر تنش آبی و در 101 شهر شرایط قرمز بیآبی حاکم است. در عین حال بر اساس دادههای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، علاوه بر استان «اصفهان»، استانهای در معرض تنش آبی عبارتاند از «هرمزگان»، «سیستان و بلوچستان»، «اردبیل»، «فارس»، «مرکزی» و «خراسان رضوی». بنابراین شاید وقوع وقایع اخیر اصفهان را باید زنگ هشدار جدی تلقی کرد. زنگ هشداری که یا باید به اقدام کارشناسیشده نظام تصمیمگیری منتهی شود یا در خلأ عمل مناسب سیاستگذار باید نگران و منتظر بروز دومینووار بحرانها در استانهای در معرض تهدید باشیم.