هیاهوی کامیوندارها
آیا اعتصاب ماهیتی سیاسی دارد؟
یکم خرداد همزمان با سومین ماه فصل بهار، کامیونداران ایرانی که سلطان جادههای کشورند، دست به اعتصابی زدند که در نوع خود گستردهترین و هماهنگترین رویداد اعتراض صنفی در ایران بعد از انقلاب نام گرفته است. اعتصاب کامیونداران ایرانی از منظرهای مختلف حائز اهمیت و قابل اعتناست چراکه در نظام اجتماعی ایران به دلیل نبود سندیکاها و انجمنهای موثر کارگری، شکلدهی چنین جمع تاثیرگذاری در سراسر ایران هم پیام مثبتی به نام پویایی اجتماعی، آن هم در میان طبقات کارگری جامعه را گوشزد میکند، هم اینکه میتواند نشانگر غیرقابل پیشبینی جریانهای اعتراضی بدون ساختار و سازمان باشد.
جواد حیدریان: یکم خرداد همزمان با سومین ماه فصل بهار، کامیونداران ایرانی که سلطان جادههای کشورند، دست به اعتصابی زدند که در نوع خود گستردهترین و هماهنگترین رویداد اعتراض صنفی در ایران بعد از انقلاب نام گرفته است. اعتصاب کامیونداران ایرانی از منظرهای مختلف حائز اهمیت و قابل اعتناست چراکه در نظام اجتماعی ایران به دلیل نبود سندیکاها و انجمنهای موثر کارگری، شکلدهی چنین جمع تاثیرگذاری در سراسر ایران هم پیام مثبتی به نام پویایی اجتماعی، آن هم در میان طبقات کارگری جامعه را گوشزد میکند، هم اینکه میتواند نشانگر غیرقابل پیشبینی جریانهای اعتراضی بدون ساختار و سازمان باشد.
اعتصاب پدیدهای صنفی است که در گوشه و کنار جهان به کرات اتفاق افتاده و میافتد. بسیاری از احزاب سیاسی - به ویژه گروههای چپگرا - تلاش میکنند به اعتصابات شکلی سیاسی بدهند، همانطور که در سال 1972 اعتصاب سراسری کامیونداران در شیلی به همین مسیر رفت و یک سال بعد حکومت قانونی آلنده با کودتا سرنگون شد. اما در اعتصاب سراسری کامیونداران ایرانی هیچ جریان سیاسی پشت اعتراض صنفی کامیونداران نیست و این اعتصاب به شدت از جریانات سیاسی دور است. در عین حال یک روز دیگر در تاریخ حملونقل ایران بعد از انقلاب روز تعیینکنندهای است که باز پای کامیونداران ایرانی را به ماجرا باز میکند؛ روزی که در تقویم ایرانی به نام روز حملونقل نام گرفته است. 26 آذر سال 1362 کامیونداران ایرانی به فرمان رهبر انقلاب، خطر احتمالات جنگ در مسیرها را به جان میخرند و کالاهای مانده در گمرکهای ایران در مناطق ساحلی را که در تیررس جنگندهها و عملیات خلبانان عراقی بود بار کامیونها میکنند و به بازارهای تشنه ایران سرازیر میکنند. اهمیت این روز و پیوست آن با ماجرای کامیونداران اعتصابی ایران در خرداد 97 از اینرو باید مورد بررسی قرار گیرد که آن زمان کاریزمای امام خمینی(ره) توانست کامیونداران را در حرکتی اجتماعی به تحرک وادارد. کسانی که چهار دهه بعد از آن رویداد، به دلیل نداشتن ساختار و سازمان هدفمند برای شکلدهی به مطالبات، بعید به نظر میرسد از خواستهای صنفی خود کوتاه بیایند و چانهزنی و مذاکره در چنین شرایطی که هیچکس به عنوان نماینده جریان اعتراضی–صنفی مسوولیتی نمیتواند بر عهده بگیرد، کار آسانی نیست.
اعتصاب کامیونداران ایرانی که به نظر میرسد از منظر فراگیری یکی از گستردهترین انواع اعتصابهای کارگری در ایران بعد از انقلاب است از یک طرف یادآور اثرگذاری این قشر کارگری به دلیل ماهیت شغلی آنها بر روند تصمیمگیریهاست و از طرف دیگر نیازمند بازنگری در نظام سندیکایی و انجمنهای کارگری است. در این پرونده میخواهیم بدانیم چرا در ایران فرهنگ اعتصاب به عنوان یک ابزار برای مذاکره و نتیجهگیری در فضاهای شغلی جا نیفتاده است؟ اینکه شیوه صحیح برخورد با اعتصابکنندگان چیست؟ آیا مذاکره و قبول کردن خواست آنها یعنی پایان مشکلاتی که کامیونداران را به بنبست جادههای کشور واداشت؟