لرزش قواعد اجتماعی
چگونه میتوان مردم هراسان را به سوی رفتارهای بهینه سوق داد؟
زلزله اخیر تهران، بیش از پیش توجه را به سمت رفتارهای اجتماعی مردم در هنگام بروز بحران جلب کرد و کمبود آموزشهای قبل، حین و بعد از حادثه را نشان داد. قواعد اجتماعی وجود دارند که در جامعه ما جاری و ساری هستند. مثلاً وقتی در فضای شهر یا هر فعالیتی بیرون از خانه حضور داریم، انتظار از ما احترام به حقوق شهروندی و رعایت حریم خصوصی افراد است. احترام میگذاریم و توقع متقابل از سایر هموطنان داریم.
زلزله اخیر تهران، بیش از پیش توجه را به سمت رفتارهای اجتماعی مردم در هنگام بروز بحران جلب کرد و کمبود آموزشهای قبل، حین و بعد از حادثه را نشان داد. قواعد اجتماعی وجود دارند که در جامعه ما جاری و ساری هستند. مثلاً وقتی در فضای شهر یا هر فعالیتی بیرون از خانه حضور داریم، انتظار از ما احترام به حقوق شهروندی و رعایت حریم خصوصی افراد است. احترام میگذاریم و توقع متقابل از سایر هموطنان داریم.
مشاهده شوک
مهمترین اثری که سوانحی مانند زلزله، سونامی، جنگ و... بر جای میگذارد ویرانی ساختمانها نیست بلکه ویرانی این دست قواعد اجتماعی است. ما در یک زلزله با ابعاد بسیار کوچک پنجریشتری و محدود این شوک را مشاهده کردیم؛ عبور از چراغ قرمز، بیتوجهی به حق تقدم عابر پیاده، حرکت در خلاف مسیر خیابانهای یکطرفه و حتی بیتوجهی به ایجاد سکوت برای افرادی که به هر دلیلی تمایل داشتند در خانه خود بمانند و استراحت کنند. همه اینها با یک زلزله پنجریشتری به چالش کشیده شد و نشان داد تا چه اندازه قواعد اجتماعی ما شکننده است. درباره زلزله نکات جالبی دیده شد که برای جامعهشناسان نیز جالب توجه بود. انسانها وقتی در آن شرایط قرار میگیرند وقتی قواعد اجتماعی سست میشود و در غیاب نظارت در شرایط درهمریختگی، چه رفتاری از خود بروز میدهند؟ زلزله هشتریشتری را در نظر بگیرید که نیمی از شهر ویران شده است. آن موقع چه خواهند کرد؟ این زلزله پنجریشتری نشان داد افراد چگونه از قواعد شناختهشده فراتر میروند. علت این عبور از شرایط و قواعد چیست؟ اتکای شهروندان تهرانی در هنگام بحران، به یکسری اخباری بود که در شبکههای اجتماعی به سرعت ردوبدل میشد. از نبود امنیت و تابآوری خانههای شهر گرفته تا رفتن به داخل خودروها، خروج از پارکینگها و چرخیدن بیهدف در خیابانها.
آیا در سایر نقاط دنیا همین گونه رفتار میشود؟ اینکه فارغ از این قواعد مرسوم اجتماعی وقتی آدمها در محدوده جدید وارد میشوند چه رفتاری نشان میدهند به ما میگوید بر روی چه نقاطی دست بگذاریم. مشاهده کردیم شایعه در شبکههای اجتماعی به چه سرعتی گل میکرد.
البته اخبار رسمی جایگاه خود را داشت و مردم متوجه شدند مرکز زلزله در شهر تهران نیست. بعد اخباری در شبکهها دستبهدست شد که مردم در حال خروج از شهر هستند. ذهن انسان کمکم شکل میگیرد اما در هنگام بحران، خبرها حرکت همان لحظه مردم را شکل داد. تصاویر حضور مردم در راه شمال دیده میشد و شهروندان دیگر هم همین کار را میکردند. وقتی همه آدمها رفتار مشابه اما از قبل فکرنشده را در پیش میگیرند نوعی آشوب رخ میدهد.
اگر هر کسی به دنبال آن باشد که با خودرو خود وارد خیابانها شده و همانجا توقف کند با خیابانهایی مواجه میشویم که ظرفیت این تعداد خودرو را ندارد و مسیرهای دسترسی قفل میشود. اگر در همان وضعیت حتی اگر پسلرزه شدید رخ ندهد، یک فرد پیر سالمند یا بیماری یا یک خانم نیازمند وضع حمل، به کمکهای اورژانسی نیاز داشته باشد یا پلیس برای رسیدگی به یک حادثه تبهکاری بخواهد در سطح شهر عملیات کند، چگونه امکان خواهد داشت؟ احتمالاً آمار مرگ و جرح بیش از آن دونفری میشد که در این حادثه متاسفانه جان خود را از دست دادند.
سراسیمگی مسوولان
خلاصه اینکه این زلزله تکان محکمتری بود؛ چه به نهادهای جامعه مدنی، چه نهاد دولت و سیاستگذاران. به نظر میرسد ما برای شرایط خاص آماده نیستیم. اگر یکی از شوکهایی که در بالا به آن اشاره شد به جامعه ناآماده وارد شود، تکلیف روشن است. سوال این است که چه کنیم؟ میدانید نوح نبی، چه زمانی کشتی خود را ساخت؟ قبل از توفان. این نکته شاید به مردمان آن دوران هشدار میداد که روزی در این جهان اتفاقی رخ میدهد و باید برای آن آماده شد. حوادث طبیعی و غیرطبیعی به صورت غیرمترقبه رخ میدهند.
روزی که تروریستها در دو نقطه تهران در مجلس و حرم امام عملیات تروریستی انجام دادند به دلیل پایین بودن سطح آمادگی تا قبل مجلس و نزدیکی ورودی حرم پیش رفتند. رفتار مردم اما جالبتوجهتر بود. وقتی یکی از کانالها از رفتار آنان در بیرون از پنجرههای مجلس فیلمی را منتشر کرد، بسیاری از حاضران در محل تلاش میکردند خود را به نزدیکی دیوارها برسانند تا فیلم گرفته و روی رسانه اجتماعی خود بگذارند! آیا این کاری مهم و متعارف است؟ خود این کار میتوانست باعث شود یک تروریست به این مردم نزدیک شود و جان تعداد بیشتری را بگیرد. یا در حادثه پلاسکو مردم با تجمع خود، مانع امدادرسانی بوده و ضمناً خطر ریزش منطقه وجود داشت. اکنون زمان آن است که طراحان رسانهای؛ جامعهشناسان و سیاستگذاران قبل از توفان واقعی بدانند چه کشتیهایی برای زمان توفان نیاز است. اینها شامل الگوهای ذهنی برای رفتارهای حین و بعد از بحران و ایجاد شبکههایی از نهادهای محلی است؛ انسانهایی که میتوانند به هم اعتماد کنند چون یکدیگر را در ایام سال در محله میبینند.
در بعضی شرایط شاید فرماندهی مرکزی کارا نباشد و کارآمدی محلی را میطلبد؛ افرادی که تربیت شدهاند تا با داشتن اطلاعات کافی، دیگران را راهنمایی و دعوت به رفتارهای سازندهتر کنند. پناهگاه و نقاط امن را نشان بدهند و اگر کسی رفتار نادرست انجام میدهد به او آموزش دهند که همسایه عزیز این کار شما میتواند خطر بیشتری داشته باشد.
فردی در شب زمستان به داخل خودرو میرود و با بخاری روشن، در خودرو به خواب میرود و خطر خفگی برای خود و خانوادهاش ایجاد میکند.
در گذشته پروژهای به نام «دوام» در سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران ایجاد شده بود که گروههای داوطلب واکنش اضطراری محله را شکل داده بودند. این هم میتواند جالب باشد که عملکرد این گروه داوطلب که چند سال پیش در شهرداری به راه افتاده آیا این در زلزله ارزیابی شده و اگر فعالیتی داشتهاند چگونه میتوانند موفق باشند.
در بحث رسانه در فیلمهای هالیوودی، بخشهای آموزشی گنجانده شده است. اینکه در یک اتفاق انتزاعی، شرایط بحرانی مثلاً سرما همه دنیا را فرا گرفته یا یک حرکت تروریستی خیلی بزرگ سیستم حکومتی آمریکا را به چالش کشیده اما آنجا یاد میدهند شهروندان چه رفتاری داشته باشند و نتیجه آن را مخاطبان مشاهده و ارزیابی میکنند و این مثل واکسن عمل میکند که آیا دوست دارند این تصویر از آنها در هنگام بحران واقعی دیده شود یا نه؟ ما از این نوع کارهای رسانهای و پویشهایی که آن را دنبال کند به ندرت در ایران بهره گرفتهایم. سیگنالهای ارسالی به شهروندان باید قبل از واقعه باشد و شامل همین آماده کردنهای شبکههای اجتماعی موثر محلهمحور و قابل اعتماد است. اگر توانستند آدمهای قبل از اتفاق خود را ارزیابی کنند که کجای این صحنه ایستادهاند. ساختمانشان چقدر امن است. در شب زلزله نگارنده تصمیم به ماندن در خانه گرفتم چراکه بیرون رفتن فقط بحران را زیاد میکند و تصورم این بود که خانه هم به اندازهای امن است که زلزلهای در آن حد را تحمل کند.
این اعتماد به ساختمان و محل زندگی و اعتماد به محله و اینکه اگر اتفاقی رخ دهد همسایهای وجود دارد که شرایط را دنبال کند، بسیار مهم است. باید قبل از این اتفاقها روی این اعتمادسازی کار شود. پیمایش سرمایه اجتماعی که در سال 94 انجام شد نیز نشان میدهد گروههای مرجع مورد اعتماد جامعه ایران، کدامها هستند و میتوان از این گروهها برای واکنش سریع در هنگام بحران بهره گرفت.