شناسه خبر : 23996 لینک کوتاه

تولد چالش‌ها

ریشه مشکلات امروز اقتصاد ایران در کجاست؟

اقتصاد ایران پس از گذشت دهه‌ها بی‌ثباتی به دلیل نوسان‌های مختلف ناشی از سوءمدیریت، تفکرات نادرست و عوامل بیرونی مانند تحریم، امروز درگیر مشکلات مزمن و ریشه‌داری شده است که چاره‌اندیشی برای گذر از آنها ناگزیر است.

تولد چالش‌ها

 رضا طهماسبی: اقتصاد ایران پس از گذشت دهه‌ها بی‌ثباتی به دلیل نوسان‌های مختلف ناشی از سوءمدیریت، تفکرات نادرست و عوامل بیرونی مانند تحریم، امروز درگیر مشکلات مزمن و ریشه‌داری شده است که چاره‌اندیشی برای گذر از آنها ناگزیر است. سال‌هاست که اقتصاددانان نسبت به در پیش گرفتن سیاست‌های مخرب و مداخله‌جویانه از سوی دولت هشدار می‌دهند اما نتیجه چندانی حاصل نشده است. مسعود نیلی از زمره اقتصاددانانی که خود در چهار سال گذشته به عنوان مشاور اقتصادی در دولت حضور داشته و اکنون دستیار ویژه اقتصادی رئیس‌جمهور است، در سخنانی بار دیگر به شش چالش اقتصاد ایران پرداخته و این بار آنها را ریشه‌یابی کرده است. نظام بانکی، بودجه، بیکاری، آب، محیط زیست و صندوق‌های بازنشستگی مشکلاتی است که مسعود نیلی از آنها با عنوان ابرچالش یاد می‌کند و می‌گوید وقت اندکی برای حل آنها باقی مانده است.

این اقتصاددان در ریشه‌یابی این مشکلات به نقطه آغاز دولت در کشور بازمی‌گردد. از دید او نخستین بذر مشکلات امروز اقتصاد ایران در دهه 1340 کاشته شد، زمانی که اگرچه عصر طلایی اقتصاد ایران نام گرفت اما سرآغاز بیماری کسری بودجه بود؛ بیماری که از آن زمان تا به امروز در اقتصاد ایران باقی مانده است و تفاوتی نداشته که درآمدهای نفتی چقدر بالا رود، چرا که همزمان با افزایش درآمدهای نفتی، مخارج و هزینه‌های دولت نیز بسیار افزایش یافته است، چرا که به قول نیکیتا خروشچف سیاستمداران پل می‌سازند حتی اگر رودخانه‌ای وجود نداشته باشد. مسعود نیلی معتقد است در دوره انقلاب اسلامی نیز همان سیاست‌ها ادامه یافته است و تنها مقوله‌ای با عنوان عدالت وارد سیاست‌های اقتصادی شده است. سیاستی که تنها نتیجه‌اش بازتوریع منابعی بوده که وجود نداشته است، و این یعنی پیش‌خور کردن رفاه آیندگان با استفاده بی‌حد و مرز از منابع زیرزمینی و روزمینی؛ حال چه نفت و گاز باشد و چه آب و جنگل و محیط زیست. ضمن اینکه افزایش مخارج دولت و کسری بودجه شدید باعث شده است تا دولت در مقاطع حساسی مانند دوره جنگ تحمیلی و تحریم‌ها، با اتکا به منابع موجود در بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی کار خود را پیش ببرد بدون توجه به اینکه این منابع، ذخایری وثیقه‌مانند هستند که به زودی زمان سررسیدشان می‌آید و نیروی جوان کاری که این صندوق‌ها از حقوق و مزایای آنها پر شده، باید طی سال‌های طولانی بازنشستگی حقوق آنها را پرداخت کند؛ صندوق‌هایی که اکنون در ورطه ورشکستگی هستند. نیلی این چالش‌ها را نتیجه سیاست‌هایی می‌داند که «خودمان» در طول زمان اتخاذ کرده‌ایم؛ سیاست‌هایی که از بیرون به ما تحمیل نشده است؛ احتمالاً منظور مسعود نیلی از خودمان همان نهاد دولت است، نهادی که از ابتدای کسب درآمد از طریق نفت و دیدن جیب و دست پر، به دخالت در تمام شئون اقتصادی روی آورد و آنقدر بر دخالت در جزئی‌ترین مسائل اقتصادی اصرار ورزید که اکنون حتی فرهنگ و تفکر اقتصاد را نیز به بیراهه برد. اکنون همه دولت را حلال مشکلات می‌دانند، دولتی که خود علت‌العلل پیدایش، پرورش و تشدید این مشکلات و تبدیل آن به بحران بوده است. اکنون هم هر راهی که برمی‌گزیند راه عدم‌دخالت و واگذاری امور به مردم نیست که راهی مداخله‌آمیزتر از گذشته و دستوری است. میلتون فریدمن زمانی گفته بود که راه‌حل دولت برای مشکلات معمولاً به همان اندازه خود مشکل بد است. 

 

دراین پرونده بخوانید ...