پایان مجوزهای رسمی؟
معنای توقف صدور مجوز برای رسانههای دولتی چیست؟
کلیدواژههای «استقلال» و «بیطرفی در انتشار خبر» برای رسانهها نه یک مفهوم عام که جزئی از بایستههای کارکردی محسوب میشود اما نمیتوان منکر آن شد که رسانههای غیردولتی، امکان بیشتری برای ماندن بر سر این نوع پیمانها با مخاطب دارند و ارگان احزاب و رسانههای دولتی کمترین میزان استقلال را تجربه میکنند.
کلیدواژههای «استقلال» و «بیطرفی در انتشار خبر» برای رسانهها نه یک مفهوم عام که جزئی از بایستههای کارکردی محسوب میشود اما نمیتوان منکر آن شد که رسانههای غیردولتی، امکان بیشتری برای ماندن بر سر این نوع پیمانها با مخاطب دارند و ارگان احزاب و رسانههای دولتی کمترین میزان استقلال را تجربه میکنند. موضوع نشریات دولتی و انواع حمایتها از آنها، موضوعی دیرپا در مباحث میان روزنامهنگاران و اهالی رسانه در ایران است. از صدا و سیما گرفته که رویکردهای رسمی و سیاسی آن، تقریباً هر روز یک پای ثابت مباحث چالشبرانگیز حتی در سطوح کلان ساختار رسمی اداره کشور است تا نشریات وابسته به نهادهای عمومی و دولتی که برخی از آنان، از مصونیت خاصی در انتشار اخبار نادرست علیه رقیب و هر آنچه نمیپسندند برخوردارند تا رسانههای نزدیک به سه قوه که البته در مورد دولت، پررنگتر است. اما بخش عمدهتر این اختلافات که از چشم مخاطب عام رسانهها دور میماند، مسائل نیروی انسانی و شرایط سیاسی-اقتصادی حاکم بر فضای مطبوعات و رسانههاست. مولفههایی که حتماً روی بیطرفی کامل در انتخاب و پردازش و انعکاس محتوای اخبار تاثیر میگذارد. نشریات مستقل بخش خصوصی، حرفهایتر و اخلاقیتر عمل میکنند هرچند از منظر دریافتها و مزایا، هیچ تناسبی با همکاران خود در نشریات و رسانههای دولتی نداشته و ندارند. اخیراً وزیر فرهنگ و ارشاد در جلسه طرح سوال یکی از نمایندگان مجلس پیرامون روند اعطای مجوز نشریات، از «حذف صدور مجوز برای کل رسانههای دولتی و عمومی و حذف یارانههای آنها» خبر داد. موضوعی که در صورت تحقق، میتواند در بهبود شرایط مطبوعات و رسانهها در کشور موثر باشد. در اینکه دولت بنگاهدار خوبی نیست و به دلیل دسترسی به منابع مالی مختلف، میتواند در هر حوزهای به یک عامل ضدرقابتی تبدیل شود، شک و شبههای وجود ندارد. این دست رسانهها کمتر نیازی به رقابت و فروش که در رضایت مخاطب خلاصه میشود دارند. کافی است دستمزد کارکنان این رسانهها با همکاران باسابقهتر و نامدارتر در رسانههای بخش خصوصی مقایسه شود، شمارگان و قیمت یارانهای یک روزنامه دولتی یا وابسته به سایر بخشهای عمومی نظیر شهرداریها با قیمت تقریباً واقعی روزنامه یا نشریه فاقد حمایت رسمی و غیررسمی، روی دو کفه ترازو قرار داده شود و کیفیت اطلاعرسانی و رعایت استانداردهای خبر، گزارش و گفتوگو میان این دو سر پارهخط مورد مقایسه قرار گیرد تا اهمیت ساماندهی به وضعیت نشریات و رسانههای دولتی، بیش از پیش روشن شود. وقتی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد صریحاً میگوید «۲۰۰ روزنامه داریم و تیراژ آنها در مجموع به ۹۰۰ هزار نسخه نمیرسد»، حتماً یک جای کار میلنگد. قوا و دستگاههای مختلف و نهادهای عمومی حتماً میتوانند با پورتالهای رسمی خود و در تعامل با رسانههای بخش خصوصی، روند اطلاعرسانی خود را داشته باشند. در این صورت به جای ارگانی که فقط تعریف و تمجید را دنبال میکند، رسانههای مستقل هستند که آینه کامیابیها و ناکامیهای آن دستگاه خواهند بود و شفافیت، جای بزرگنمایی را خواهد گرفت.