به عمق کووید
کرونا چگونه باعث شکاف جنسیتی در ایران شد؟
در سه ماه دوم سال ۲۰۲۰ همهگیری بیماری کرونا باعث ایجاد شرایط خاص برای مردم کره زمین شد. همه درباره بیماری کرونا و نحوه شیوع آن صحبت میکردند و در هر جایی اطلاعاتی درباره ویروس و چگونگی محافظت در برابر آن منتشر میشد. شیوع ویروس کرونا برای نخستینبار اواسط ماه دسامبر (۲۴ آذر) در شهر «ووهان» واقع در مرکز چین گزارش شد و به تدریج به سایر کشورهای دنیا سرایت کرد. در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ بود که «کیانوش جهانپور» رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت اعلام کرد نتایج آزمایش اولیه نشان از دو مورد مشکوک ابتلا به کرونا در قم دارد. پس از آن دولت شروع به فاصلهگذاریهای اجتماعی، ایجاد محدودیتهای تردد و اقدام به تعطیلیهای پیدرپی مدارس، دانشگاهها، ادارات و کارخانهها کرد که باعث ایجاد مشکلات متعددی برای تقاضا و عرضه نیروی کار شد که به وخیمتر شدن شرایط تولید و بازار کار دامن زد. این تعطیلات و کاهش سطح فعالیتهای اقتصادی، کشور را در آستانه رکودی کمرشکن قرار داد، بهطوری که بسیاری از شرکتهای بزرگ نیز در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند و بسیاری از کارمندان و کارگران خود را اخراج کردند؛ چیزی که در دیگر کشورهای توسعهیافته همچون آمریکا نیز اتفاق افتاد و باعث افزایش نرخ بیکاری تا سطح 15 درصد نیز شد. بررسی وضعیت بازار کار ایران پس از شروع همهگیری و آغاز تعطیلات نشان میدهد که در فصل بهار سال 1399، جمعیت غیرفعال افزایش قابل توجهی داشته است و تاثیر شیوع ویروس کرونا بر بازار کار نیز به جای آنکه در افزایش نرخ بیکاری قابل مشاهده باشد، در افزایش جمعیت غیرفعال و کاهش نرخ مشارکت نمایان شده است. طبق نظرسنجی که در این زمینه از کارکنان شرکتهای ایرانی به عمل آمده، بهطور میانگین سه نفر از هر ۱۰ نفر شاغل تجربه تعدیل و از دست دادن شغل در زمان شیوع کرونا را داشتهاند که این عدد نسبتاً بزرگی است. به خوبی میتوان فهمید که در این دوره، فشار زیادی بر روی مردم به ویژه طبقه ضعیف جامعه بود و در این میان نبود کار و کاهش تولید و افزایش فشار تورمی نیز بر شدت آن میافزود. برای بررسی اثرات همهگیری کرونا و تاثیر اقتصادی که رکود ناشی از آن به بار آورد، توجه ویژهای به بازار کار و شرایط آن میشود. بدیهی است که این رکود اقتصادی اثرات متفاوتی بر روی افراد با زمینههای اجتماعی متفاوت بگذارد. به عنوان مثال در مقایسه با افراد کمسواد، کرونا تاثیر کمتری بر روی درآمد افراد تحصیلکرده داشت؛ زیرا غالباً افراد تحصیلکرده میتوانستند با استفاده از مزیت استفاده از اینترنت و انجام وظایف خود در قالب دورکاری، حتی در شرایط تعطیلیها و محدودیتهای کرونایی نیز مشغول به کار باشند و حقوق دریافت کنند. اما این امر برای کارگران کارخانهها موضوعیت نداشت. رکود اقتصادی حتی بر روی وضعیت کاری زنان و مردان نیز به صورت متفاوت اثر میگذارد. بسیاری از مقالات به این موضع اشاره کردهاند که تاثیر همهگیری کرونا بر نیروی کار اقتصادهای توسعهیافته مانند ایالاتمتحده، بریتانیا، سوئد و اروپا ناهمگن است و اثرات آن بر استخدام زنان بیشتر از مردان بوده است (Web, 2009). از سوی دیگر، در کشورهای در حال توسعه، تحقیقات در مورد شکاف جنسیتی بهطور کلی در طول همهگیری این بیماری بسیار محدود بوده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، گروهی از پژوهشگران ایرانی در مقالهای تحت عنوان «اثرات ناهمگن ویروس کرونا روی شکاف جنسیتی در ایران» به بررسی تاثیر همهگیری کرونا بر بازار کار ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه و شکاف جنسیتی که به وجود آورده است میپردازند. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
مساله شکاف جنسیتی
شکاف جنسیتی یکی از مسائل نگرانکننده در هر جامعهای است. همین موضوع باعث شده تا پژوهشهای بسیاری در حوزههای مختلف به بررسی ریشهها، علل و آثار و نتایج آن بپردازند. اگر بخواهیم به ریشه شکاف جنسیتی بپردازیم، میتوانیم بگوییم که در اقتصاد توسعهیافتهای مانند ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و نروژ این شکاف در دو منبع مختلف ریشه دارد: تفکیک مشاغل، و مسوولیت زنان برای تربیت فرزندان (کرامپتون، 2001). این شکاف در کشورهای در حال توسعه نیز ممکن است ریشه در عواملی غیر از مراقبت از کودکان داشته باشد. به عنوان مثال، گالور و ویل (1996) خاطرنشان میکنند که قدرت بدنی برای یافتن شغل در جوامع توسعهیافته کمتر مورد نیاز است؛ این موضوع باعث میشود که میان اشتغال زنانه و مردانه تفاوت چندانی نباشد. ولی در کشورهای در حال توسعه با توجه به اینکه خیلی از مشاغل بر پایه قدرت بدنی است؛ زنان با احتمال بسیار کمتری میتوانند وارد بازار کار شوند. در همین راستا باکلود و بلوم (2010) نیز در بررسیهای تجربی خود نشان میدهند که با توجه به اینکه نیاز به مهارتهای یدی در مشاغل و بازدهی آن رو به کاهش است، شکاف جنسیتی در بازار کار در ایالات متحده کاهش یافته است. علاوه بر این، برخی از محققان گزارش میدهند که افزایش سرمایه انسانی زنان در سالهای گذشته نیز باعث کاهش این شکاف شده است (عربشیبانی و همکاران، 2003؛ براون، پاگان، و رودری گئز-اورگیا 1999؛ دوپکه و ترتیلت، 2009). به عبارت سادهتر میتوان گفت بخشی از شکاف جنسیتی که میان مردان و زنان در کشورهای در حال توسعه وجود دارد به دلیل کمبود و حتی فقدان شرایط آموزشی مناسب در سالهای گذشته برای زنان و وجود برخی قوانین محدودکننده در این کشورها بوده است. در همین راستا حداد و علویان (2013) نشان میدهند که طی سالهای 2005 تا 2011 قوانین و مقررات باعث ایجاد شکاف دستمزد بین مردان و زنان در حدود 10 تا 30 درصد شده است. قابل ذکر است که این شکاف در بخش خصوصی در مقایسه با ادارات دولتی شدیدتر بوده است. در کشورهای در حال توسعه، مسائل فرهنگی را نیز باید به فهرست ریشههای شکاف جنسیتی بازار کار افزود. شکاف جنسیتی در طول زمان دستخوش تغییرات میشود و برای همیشه ثابت نمیماند. هر بحرانی ممکن است به آن ضربه بزند یا آن را التیام ببخشد. برای نمونه، در طول بحران مالی 2008-2007، ابتدا شکاف جنسیتی در اروپا کاهش یافت. اما پس از آن در طول دوره بهبود، زمانی که سیاستهای عمومی حمایت از بخشهای آسیبدیده اجرا شدند، شکاف جنسیتی افزایش یافت (Perivier, 2014). مانند بسیاری از بحرانهای دیگر، همهگیری کووید 19 نیز در بسیاری از کشورها، مردم را با مشکلات متعددی مواجه کرد. این بیماری نهتنها تقاضای کل را کاهش داد، بلکه بهطور غیرمستقیم با اجرای فاصلهگذاری اجتماعی مانعی برای سمت تولید ایجاد کرد. در نتیجه مردم شغل خود را به دلیل حداقل دو عامل از دست دادهاند: یک، رکود ناشی از کاهش سطح تقاضا و دو، انقباض طرف عرضه. در حالی که رکود ناشی از تقاضا در مراحل اولیه همهگیری جدیتر بود، عامل دوم پایدارتر بود و اثرات بلندمدتی بر معیشت مردم گذاشت. انقباضات طرف عرضه همچنان ادامه دارد و اثرات آن از طریق بر هم خوردن زنجیره تامین و افزایش تورم ناشی از آن هزینه زیادی بر دوش دولتها و مردم گذاشته است. در همین دوره، در میان بسیاری از گروههای موجود در بازار کار، گروههای آسیبپذیر، به ویژه زنان کممهارت، مهاجران و کارگران غیررسمی بهطور نامتناسبی شغل خود را از دست دادند. قابل توجه است که حدود 90 درصد کارگران در کشورهای در حال توسعه در بخش غیررسمی کار میکنند (CGAP, 2020) و زنانی که در بخش غیررسمی کار میکنند یکی از آسیبپذیرترین گروهها در طول همهگیری هستند که اغلب فاقد حمایت قانونی و اجتماعی هستند (مختارووا، 2020). مقاله حاضر نیز مربوط به ادبیات رو به رشد اخیر در مورد تاثیر همهگیری کرونا بر نابرابری جنسیتی در بازار کار است. تعداد زیادی مقاله (همچون آدامز-پراسل و همکاران، 2020؛ اندرو و همکاران، 2020) نشان میدهند که نابرابری جنسیتی به دنبال اقدامات قرنطینه تشدید میشود. این مقالات با استفاده از دادههای ایالات متحده به این نتیجه میرسند که همهگیری اثر به نسبت بیشتری بر روی وضعیت شغلی زنان گذاشته است. در نتیجه، شکاف جنسیتی در کوتاهمدت بدتر شده است. از اینرو نویسندگان مقاله حاضر نیز به بررسی این موضوع در بازار کار ایران پرداختهاند تا ببینند اثر کرونا بر شکاف جنسیتی در ایران چگونه بوده است.
وضعیت بازار نیروی کار در ایران
ایران جزو اولین کشورهایی بود که شیوع گسترده کرونا را تجربه کرد. در 29 فوریه 2020 اولین مورد در قم، گزارش شد. اندکی بعد تمام مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند. در آن زمان، تعداد امکانات تست محدود بود. به غیر از تعطیلی مدارس و دانشگاهها، هیچ اقدام ملی قرنطینه تا 20 مارس صورت نگرفت. در طول دوره مورد بررسی در این مقاله (از ابتدای همهگیری تا پایان سهماهه سوم سال 2020) حدود نیممیلیون مورد عفونت و 24 هزار مورد مرگ قطعی کووید 19 در ایران گزارش شد. در نتیجه، اقتصاد کشور که قبلاً در بحبوحه انقباض عمیق اقتصادی قرار داشت، به دنبال یک بحران بهداشت جهانی رکود اقتصادی بیسابقهای را تجربه کرد. پیش از این همهگیری، اقتصاد ایران به دلیل خروج آمریکا از برجام و تحریمهای پس از آن، در بحبوحه بحران قرار داشت. با شروع همهگیری کرونا وضعیت اقتصادی وخیمتر شد. بازار کار ایران مانند سایر بخشهای اقتصاد از زمان تحریمهای سازمان ملل در سال 2012 و خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در سال 2017 در وضعیت آسیبپذیری قرار داشت. نرخ مشارکت در میان افراد 20 تا 60ساله بسیار پایین بود (53 درصد در بهار 2019). البته این نرخ مشارکت بهطور نابرابر بین مردان (84 درصد) و زنان (20 درصد) تقسیم شده که باعث میشود نرخ بیکاری کشور بهطور نامتناسب توزیع شود (10 درصد بین مردان و 20 درصد بین زنان).
یافتههای پژوهش
نویسندگان این مقاله با مقایسه وضعیت بازار نیروی کار در ایران قبل و بعد از همهگیری، به بررسی اثرات کرونا بر شکاف جنسیتی در ایران میپردازند. آنها برای این منظور از دادههای نیروی کار فصلی (LFS) زنان ایران استفاده میکنند. این دادهها مربوط به بازار نیروی کار در ایران از سال 2015 تا تابستان 2020 است. علاوه بر این دادها، در این مقاله از نظرسنجی اخیر مربوط به تاثیر کرونا بر وضعیت شغلی در ایران استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد که پس از همهگیری، زنان بیشتری نسبت به مردان از بازار کار خارج شدهاند و تعداد کمتری به کار خود بازگشتهاند. بهطور دقیقتر، پیش از همهگیری کرونا نرخ مشارکت زنان ایرانی 64 واحد درصد کمتر از مردان بود؛ یافتههای مقاله نشان میدهد که این شکاف پس از همهگیری بدتر شده و افزایش یافته است. پس از همهگیری، زنان بیشتری نسبت به مردان از بازار کار خارج شدند. نرخ مشارکت زنان در بهار 2020 نسبت به فصل مشابه سال 2019، چهار درصد کمتر و به حدود 16 درصد کاهش یافته است. در حالی که مشارکت مردان در بهار سه درصد کاهش یافت، اما بهبودی آنها سریعتر از زنان بود. بهطور کلی، به عنوان یک واکنش کوتاهمدت به همهگیری، هم زنان و هم مردان ترجیح میدهند به جای جستوجوی شغل، از بازار کار خارج شوند، در حالی که مردان زودتر از زنان به سر کار بازگشتهاند. یافتههای مقاله همچنین نشان میدهد این شکاف جنسیتی برای زنان متاهل، زنان جوان و زنان با تحصیلات عالی بدتر شده است. بهطور کلی، یافتههای مقاله نشان از تاثیر ناخوشایند همهگیری کرونا بر شکاف جنسیتی در یک کشور در حال توسعه داشت.