رسانه در چنگ
ارزیابی پیامدهای نظارت حکومتی بر رسانهها روی تقاضای اخبار آنلاین
دوم می ۲۰۱۴ بود که بروز غیرمنتظره خشونت میان پشتیبانان دولت تازه اوکراین و مخالفانش در شهر اودسا به کشته شدن ۴۸ نفر انجامید. این ماجرا به گستردگی در رسانههای روسیه پوشش داده شد اما میزان پوشش در خروجیهای خبرگزاریها با تفاوتهای چشمگیری همراه بود. خبرگزاریهای مستقل روسی پرتاب کوکتل مولوتف را هم از سوی پشتیبانان و هم مخالفان دولت گزارش دادند و آغاز آتشسوزیها را ناشی از بیمبالاتی نیروهای مخالف دولت در داخل ساختمانها دانستند. از سوی دیگر رسانههای تحت نظارت دولت روسیه موافقان افراطی دولت اوکراین را به خاطر حادثه پیشآمده شدیداً مورد سرزنش قرار میدادند. پوشش خبری خبرگزاریهای تحت نظارت دولت روسیه در این ماجرا آمیزهای از سوگیری ایدئولوژیک و اطلاعات نادرست بود؛ برای نمونه یکی از این خبرگزاریها مقالهای با عنوان «فاشیستها در اودسا ۱۱۶ نفر را زندهزنده در آتش سوزاندند!» پیرامون این رخداد در آن هنگامه منتشر کرده بود. چنین موضعگیریهای کاملاً متضاد پیرامون یک ماجرا نشاندهنده گستره انتخاب مخاطبان اخبار آنلاین در بسیاری از کشورهای اقتدارگرا از جمله روسیه است. در بازارهای این کشورها هم خبرگزاریهای مستقل-خبرگزاریهایی که نه از آن دولتاند و نه اثرپذیری مستقیم یا غیرمستقیمی از دولت دارند- و هم خبرگزاریهای دولتی و وابسته به دولت فعالیت میکنند، در حالی که مستقلها محدودیت کمتری در برگزیدن سوگیریهای ایدئولوژیکشان دارند. با این حال با وجود چنین مزیتی برای خبرگزاریهای مستقل در راستای تنوعبخشی به محتوایشان هنوز بسیاری از مخاطبان خبرگزاریهای دولتی را ترجیح میدهند. برای نمونه تا پایان سال ۲۰۱۴ چهار خبرگزاری از پنج خبرگزاری برتر در بازار خبرپراکنی برخط روسیه یا در مالکیت دولت قرار داشتند یا بهطور بالقوهای از حکومت متاثر بودند. در این پژوهش دو پیشران بالقوه برای تقاضای اخبار خبرگزاریهای تحت نظارت دولت از یکدیگر تفکیک شدهاند. نخست اینکه مخاطبان گاهی از آنجا که نگاهی نزدیک به دیدگاه دولت در پیشامدهای حساس دارند، خبرگزاریهای حکومتی را دنبال میکنند. چنین گرایشی میتواند یا از ترجیح افراد به خواندن روایتهای همسو با نگاه خود ناشی شود -بر پایه گزارش مجله اکونومیست در سال ۲۰۱۶ نظرسنجیهای روسی نرخ محبوبیت پوتین را 80 درصد برآورد کردهاند بنابراین این فرضیه برای روسیه کاملاً محتمل است- یا گاهی از علاقهمندی مخاطب به جویا شدن از همه نگاهها درباره یک ماجرا ریشه بگیرد. و دوم اینکه ممکن است مخاطب به علت ویژگیهای دیگری چون طراحی تارنمای خبرگزاری، محتوای ویدئویی، ارجاعات تارنماهای طرف ثالث یا انباشت سرمایه برند خبرگزاری که ارتباطی به ایدئولوژی ندارند، به سراغ خبرگزاریهای تحت نظارت حکومت بروند. این «ترجیحات پایا» مخاطبان درباره اخبار در مجموع میتواند به حکومتها اجازه دهد که سهم رسانهای خود را حتی در بازارهای رقابتی افزایش دهند. حکومت میتواند بر ویژگیهای محتواییای سرمایهگذاری کند که اشتهای خبری مخاطبان را بالا ببرد و در حالی که توجه آنها را از آن خود کرده، نسبت اخبار ایدئولوژیک مورد بازدید آنان را به همه محتواهایی که مورد توجهشان قرار میگیرد، مدیریت کند و نیازی نباشد سهم همه عرضهکنندگان این بازار را به دست آورد.
مدل
پژوهش برای ساختن مدل بازار اخبار آنلاین فرض میکند تنها دو گروه از خبرگزاریها در بازار خبری فعالیت میکنند: خبرگزاریهای گروه الف که تحت نظارت حکومتاند و خبرگزاریهای گروه ب که مستقلاند. در این مدل هر خبرگزاری در روز یک واحد فرآورده خبری تولید میکند که میتواند به صورت روزنامه یا مقالات اینترنتی باشد. اجزای هر فرآورده خبری دو گونه را دربر میگیرد: محتواهای خبری درباره عناوین حساس و محتواهای غیرحساس برای حکومت وقت. پژوهش در مدل پایهای فرض میکند انتشار هرگونه محتوا درباره رخدادهای حساس برای حکومت ناخوشایند است در حالی که نسبت به نشر محتوای غیرحساس بیتفاوت است. نویسندگان ترجیحات مخاطبان نسبت به محتواهای حساس و غیرحساس را پایدار و ناهمگن در نظر میگیرند؛ بدین معنا که ترجیح هر مخاطب پیرامون گونههای محتوا با یکدیگر متفاوت است اما ترجیحشان در گذر زمان تغییر نمیکند. پژوهش رفتار مخاطبِ نوعی در بازار رسانه را اینگونه توصیف میکند: او در هر روز محتوای خبرگزاریای را برمیگزیند که مطلوبیت ناشی از محتواهای حساس و غیرحساس منتشرشده از سوی آن خبرگزاری در آن روز بیشتر از خبرگزاری گروه دیگر باشد. باید یادآور شد که مطلوبیت مصرفکننده در این بازار ناشی از حجم محتوای حساس و غیرحساسی است که میخواند. بدین ترتیب پژوهش میتواند تقاضای بازار برای هر گروه از خبرگزاریها را استخراج کند.
خبرگزاریهای هر گروه به صورت روزانه درباره نسبت محتوای حساس به غیرحساس در فرآورده خبری منتشره خود تصمیم میگیرند. تولید فرآورده خبری برای خبرگزاری هزینه دارد. با این حال پژوهش فرض میکند هزینه تولید محتوا برای عنوانی که در آن روز عناوین مرتبط به آن بیشتر است، کمتر خواهد بود و در روزهایی که عناوین مرتبط کمترند، هزینه تولید محتوا با آن عنوان بیشتر خواهد بود زیرا جستوجو پیرامون آن دشوارتر است. نویسندگان مقاله اعمال سانسور از سوی حکومت را به صورت افزایش هزینه تولید محتوا با عناوین حساس برای خبرگزاریهای تحت نظارت دولت پیاده کردهاند. این فرض دو پیامد با خود به همراه دارد: نخست اینکه خبرگزاریهای گروه الف اخبار حساس کمتری نسبت به خبرگزاریهای گروه ب منتشر میکنند زیرا انتشار آنها هزینه بیشتری برایشان در پی دارد. دیگر اینکه در روزهای داغ خبری برای عناوین حساس شکاف نرخ انتشار اخبار حساس میان این دو گروه از خبرگزاریها بیشتر میشود.
پژوهش در ادامه مدل خود را با افزونههای بیشتری همراه کرده است. نخست اینکه فرض شده است که مطلوبیت مخاطبان تنها به خواندن محتواهای حساس و غیرحساس وابسته نیست و عوامل دیگری چون طراحی تارنمای خبرگزاری، کیفیت پوششدهی اخبار و ارجاعات خبرگزاریهای طرف ثالث بر مطلوبیت آنان اثرگذار است. دومین فرض افزودنی به مدل این است که خبرگزاریها در تولید محتوا با محدودیت روبهرو هستند. پژوهش برای سادهسازی فرض کرده است که همه خبرگزاریها در هر روز یک واحد فرآورده خبری تولید میکنند و آنچه میان آنان متفاوت است نسبت انتشار محتوای حساس به غیرحساس در آن یک واحد فرآورده است. پژوهش در افزونهای دیگر در نظر گرفته است که اثرگذاری حکومت بر گزارش محتواهای حساس تنها به صورت سانسور نیست بلکه حکومت میتواند بر چارچوب گزارشدهی محتواهای حساس اثرگذار باشد. به سخن دیگر گزارشهای حساس منتشره میتوانند با توجه به خطوط قرمز حکومت موضع پشتیبان، بیتفاوت یا مخالف بگیرند و این بر مطلوبیت خوانندگان محتوا اثر میگذارد. افزونه چهارم پژوهش در نظر میگیرد ترجیحات مخاطبان در رابطه با چارچوبهای ایدئولوژیک پوششدهی خبر میتواند از روحیه پیگیرانه رخدادها ناشی شود. این بدین معناست که برخی کاربران علاقهمندند که رخدادها را از دریچه روایتهای گوناگون دنبال کنند تا به این شیوه بتوانند چارچوبهای ایدئولوژیک گزارشها را از درکشان نسبت به پیشامد مورد بررسی تصفیه کنند. این موضوع سبب میشود که خوانندگانِ پیگیر گستره گستردهای از خبرگزاریها با ایدئولوژیهای گوناگون را در روزهای داغ پوششدهی اخبار حساس دنبال کنند در حالی که مخاطبان با ترجیح به خواندن مطالب همسو با دیدگاه خود در همان شرایط به خواندن بیشتر خبرگزاریها با ایدئولوژیهای همانند رو میآورند.
درآمدی بر نظارت حکومتی روی رسانههای روسیه
با وجود نظارت شدید حکومت روسیه بر همه شبکههای اصلی تلویزیونی از سال ۲۰۰۰ میلادی، بازار اخبار آنلاین -دومین منبع مهم پیگیری اخبار در این کشور- از آزادی نسبی بیشتری تا سال ۲۰۱۳ برخوردار بوده است. از حوالی این سال فشارهای سیاسی بر شماری از خبرگزاریهای آنلاین برتر سبب شد تا آنها گروه سردبیری و مدیریت خود را تغییر دهند؛ تغییر سردبیران ارشد خبرگزاری «ریا نُوُستی»، از پایگاههای عمده خبری دولتی با پوششهای خبری میانهرو، و تارنمای lenta.ru، از بزرگترین پایگاههای خبری مستقل، از نمونههای برجسته این اعمال فشار بودند. نظارت حکومتی با فرا رسیدن فوریه سال ۲۰۱۴ و آغاز بحران اوکراین حتی بیشتر هم شد؛ حکومت تارنماهای برخی از رهبران مخالف را در مارس همان سال بست و قانونی را به تصویب رساند که مالکیت خارجی در خبرگزاریهای روسی را به 20 درصد محدود کرد. با این اوصاف، تا آوریل ۲۰۱۵ بازیگران پرشمار مستقلی همچنان در بازار اخبار برخط روسیه فعالیت داشتند. دستهبندی این رسانهها بر پایه ساختار مالکیتی و شواهد نفوذ غیرمستقیم بر آنان انجام شده است. گروه نخست دربرگیرنده خبرگزاریهایی است که در مالکیت دولت یا اعضای حزب حاکم قرار دارند. گروه دوم که بهطور بالقوه تحت نفوذ حکومت قرار دارند، دربرگیرنده رسانههایی است که رسماً مستقلاند اما به شیوه غیرمستقیم متاثر از دولتاند؛ برای نمونه حکومت به صاحبان آنان فشار میآورد. پژوهش به علت ابهام در اندازه سلطه دولت بر این رسانهها آنان را در گروهبندی ناشران اخبار حساس نیاورده است. گروه سوم خبرگزاریهای مستقلاند. بیشتر این خبرگزاریها در مالکیت روزنامهنگاران، بنگاههای خبری بینالمللی و نیروهای مخالف دولت قرار دارند. برای نمونه پایگاه rbc.ru که بزرگترین پایگاه خبری مستقل بهشمار میآید، در مالکیت میلیاردر روسی میخائیل پروخروف قرار دارد که برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۲ نامزد شده بود. دو گروه پایانی در ستون پایانی خبرگزاریهای بینالمللی را نشان میدهند که محتوایشان به زبان روسی هم ارائه میشود، به جز آنهایی که اوکراینی هستند.
دادههای بهکارگرفتهشده
روش تجربی این پژوهش بر دو مجموعهداده بدیع استوار است. مجموعه نخست دربرگیرنده محتوای منتشرشده دردسترس ۴۸ پایگاه خبری برتر به زبان روسی است که شمار آنان به ۹ /۳ میلیون مقاله آنلاین خبری میرسد. محتوای گردآوریشده در بازه مارس ۲۰۱۳ تا آوریل ۲۰۱۵ منتشر شدهاند. داده مقالات خبری دربرگیرنده نشانی اینترنتی مقالات، تاریخ انتشار، عنوان و متن آنان است. پژوهش با بهکارگیری یک الگوریتم دستهبندی بر روی این داده توانسته است دو موضوع حساس برای حکومت روسیه را شناسایی کند. موضوع نخست به خاطر اعمال سانسور به گونهای نظاممند در پایگاههای خبری حکومت کمتر منتشر شدهاند. این موضوع عمدتاً پیرامون اعتراضات سیاسی، نیروهای مخالف حکومت و فساد است. موضوع حساس دوم بحران اوکراین در بازه سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ است؛ مسالهای که خبرگزاریهای حکومتی آن را در چارچوب ایدئولوژیک حکومت روسیه بازتاب دادهاند و به گونهای نظاممند ادبیاتی متفاوت را برای توصیف رخدادهای آن به کار گرفته بودند.
شناسایی موضوعات حساس برای حکومت و نوشتار مقالات دو کارکرد مهم برای روش تجربی پژوهش با خود به همراه داشت. نخست اینکه معیاری از اهمیت نسبی اخبار حساس را در گذر زمان به دست میداد. نویسندگان این معیار را از سهم محتواهای حساس منتشرشده از سوی همه خبرگزاریها در هر روز به دست آوردند. مقاله این معیار را به عنوان متغیری برونزا در مدلسازی در نظر گرفت. کارکرد مهم دوم آشکار شدن جایگاه گزارشگری و ایدئولوژیک پایگاههای خبری از روی سهمشان در پوششدهی خبرهای حساس و انتشار مقالات با چارچوبهای ایدئولوژیک بود. به گواه مقاله خبرگزاریهای یادشده در گذر زمان به نسبت جایگاه خود را در گزارشگری و ایدئولوژی حفظ میکردند. دومین مجموعهداده کمیاب بهکارگرفتهشده از سوی این پژوهش داده تابلویی بزرگی از تاریخچههای وبگردی نوارابزار (Toolbar) مرورگر اینترنتاکسپلورر است که دربرگیرنده مشاهداتی از ۲۸۵ هزار کاربر این مرورگر است که حداقل برای یکبار بازدیدی از تارنمای یکی از این ۴۸ پایگاه خبری در بازه نوامبر ۲۰۱۳ تا آوریل ۲۰۱۵ داشتهاند. شایان توجه است که مقادیر بهدستآمده از تجمیع این داده در سطح خبرگزاریها به خوبی با شاخصهای جامعه آماری همخوانی داشت، به گونهای که بهطور میانگین همبستگی ۸ /۸۵ درصد را در میان خبرگزاریها نشان میداد.
نتایج
پژوهش قویاً نشان میدهد که مخاطبان بهطور میانگین پوششدهی اخبار حساس از سوی خبرگزاریهای مستقل را ترجیح میدهند و بازدیدهای آنان از پایگاههای تحت نظارت حکومت ناشی از ترجیحات پایای آنان است. آنها در روزهایی که اخبار مرتبط با اعتراضات سیاسی، نیروهای مخالف، فساد و بحران اوکراین چشمگیرترند، تمایل دارند از پایگاههای خبریای بازدید کنند که اخبار بیشتری در رابطه با اعتراضات سیاسی، نیروهای مخالف و فساد را پوشش میدهند و گرایش کمتری به پوششدهی با سوگیری ایدئولوژیک حکومت در رابطه با بحران اوکراین دارند. با وجود این تارنمای خبرگزاریهای تحت نظارت حکومت ترافیک بیشتری را ناشی از ترجیحات پایای کاربران به خود اختصاص میدهند. این ترجیحات از ارجاعات تارنماهای طرف ثالث همچون پایگاه یَندِکسنیوز که بزرگترین گردآورنده اخبار در روسیه است، تمایل مخاطبان به صفحات دربرگیرنده محتواهای ویدئویی و گرایششان به محتواهای خبری غیرحساس چون اخبار سلبریتیها سرچشمه میگیرند.
سیمونوف و رائو در این پژوهش توانستهاند ترجیحات مخاطبان را با یک مدل ساختاری تقاضا برای اخبار کمّی کنند. بخش بزرگی از متقاضیان بازار اخبار آنلاین روسیه (۸۵ /۵۸ درصد و ۲ /۶۷ درصد) به ترتیب خواهان پوششدهی بیشتر اخبار «اعتراضات سیاسی، نیروهای مخالف و فساد» و «بحران اوکراین» هستند. ۹۸ /۵۴ درصد از آنان در رابطه با بحران اوکراین چارچوبهایی را که کمتر حامی رویکرد حکومت هستند، بیشتر میپسندند. تنها اقلیتی از کاربران (۹ /۳۹ درصد) رفتاری پیگیرانه در رابطه با خواندن اخبار دارند. بنابراین ترجیح کاربران برای گرایشهای کمتر پشتیبانیکننده از رویکرد حکومتی نشان میدهد که پایگاههای خبری مستقل ایدئولوژی نزدیکتری با اکثریت مخاطبان اخبار آنلاین دارند. با این حال ترجیحات پایای اکثریت گستردهای از مخاطبان (۹۵ /۸۷ درصد) رسانههای حکومتی را بالاتر از همتایان مستقلشان قرار میدهد. در نتیجه پایگاههای خبری حکومتی در روزهایی که اخبار حساسی در جریان نیستند، سهمی ۳۳ /۱برابری نسبت به رسانههای مستقل دارند. آنگونه که همبستگیهای پژوهش نشان میدهند این ترجیحات پایای غالبِ مخاطبان برای خبرگزاریهای حکومتی از ترافیک غیرمستقیم خبرگزاریهای طرف ثالث -بهطور عمده یندکسنیوز- و پوششدهی عناوین غیرحساس خبری ناشی میشود.
مقاله در شبیهسازیهای پادواقع توانسته است اثر موضعگیریهای ایدئولوژیک خبرگزاریهای حکومتی و ترجیحات پایای غالب کاربران برای محتوای آنان را بر سهم بازاری و قدرت رسانهایشان بسنجد. خبرگزاریهای حکومتی ۳ /۱۵ درصد از سهمشان در بازار را به خاطر موضعگیریهای ایدئولوژیک همسو با حکومت از دست میدهند که به معنای ازدسترفتن ۶ /۱۵ میلیون دلار درآمد تبلیغاتی در سال است که زیان اندکی در برابر یارانه ۲۱ /۱ میلیارددلاری دریافتی آنان در سال ۲۰۱۵ است. با این حال بدون لحاظ ترجیحات پایای غالب کاربران نسبت به خبرگزاریهای حکومتی، سهم آنان از بازار ۳ /۵۴ درصد کاهش مییابد؛ کاهشی که ۵ /۳ برابر اثر کاهنده موضعگیریهای ایدئولوژیک است. این ترجیحات غالب نقشی پررنگ در افزایش سهم خبرگزاریهای حکومتی و قدرت رسانهای آنان بازی کرده است. آنان هماکنون ۸ /۳۳ درصد از توجهات بازار را در اختیار دارند در حالی که بدون این ترجیحات سهمشان به ۹۲ /۱۷ درصد کاهش مییابد. این سهم ۸ /۳۳درصدی حکومت روسیه را قادر ساخته است 25 تا 75 درصد آرای انتخاباتها را به کمک اقناع رسانهای تغییر دهد.
جمعبندی
در عصر تازه دسترسی گسترده و بدون مرز به اطلاعات، دانستن اینکه حکومتها چگونه میتوانند بهطور آنلاین بر دیدگاه مردم اثر بگذارند، اهمیتی بنیادین دارد. این پژوهش نشان میدهد که بسیاری از مخاطبان در بازار اخبار آنلاین روسیه پایگاههای خبری حکومتی را دنبال میکنند حتی اگر به سوگیری ایدئولوژیک حکومت علاقهای نداشته باشند. در عوض منبع اصلی تقاضا برای اخبار خبرگزاریهای حکومتی از اشتهای خبری مخاطبان میآید که بهطور عمده با ارجاعات خبرگزاریهای طرف ثالث و تولید محتواهای غیرحساس رفع میشود. با این حال بازدید کاربر از تارنمای این خبرگزاریها سبب میشود که آنان با احتمال بالاتری با محتواهای دیگری از جمله اخبار حساس سیاسی برخورد کنند. در مجموع میتوان گفت که این دو پیشرانِ مخاطب به خبرخوانی این امکان را برای حکومت فراهم کرده است تا بتواند اخبار حساس را در دسترس خوانندگانش قرار دهد و بهطور بالقوه بتواند آنان را قانع کند که ترجیحات ایدئولوژیکشان را تغییر دهند.