چگونه اقتصاددانان تا این اندازه اثرگذار شدند؟
قدرت خودباوری
مطالعهای با عنوان تفوق اقتصاددانان(The Superiority of economists) نوشته ماریون فورکاد، اتین اولیون و یانا آلگان، به این مساله پرداخته است که چگونه اقتصاددانان تا بدین اندازه تاثیرگذار شدهاند.
مطالعهای با عنوان تفوق اقتصاددانان (The Superiority of economists) نوشته ماریون فورکاد، اتین اولیون و یانا آلگان، به این مساله پرداخته است که چگونه اقتصاددانان تا بدین اندازه تاثیرگذار شدهاند.
جان مینارد کینز، اقتصاددان بریتانیایی، میگوید: «بسیار عالی میشود اگر اقتصاددانان، بتوانند خود را به انسانهایی فروتن و کارآمد، در سطحی مانند دندانپزشکان، تبدیل کنند.» با وجود شکست عموم اقتصاددانان در پیشبینی بحران اقتصادی، چه برسد به توصیه کینز، اقتصاددانان هنوز بسیار تاثیرگذارند.
آنها بسیار بیشتر از عالمان دیگر رشتههای علم، در روزنامهها ستونهای ثابت دارند، مشاور سیاستمداران هستند و خدمات مشاورهای گرانقیمتی را به کسبوکار عامه مردم ارائه میدهند. مطالعه «تفوق اقتصاددانان» جدیدی سعی کرده است چرایی این مطلب را توضیح دهد.
از نظر نویسندگان مقاله، یکی از دلایل این امر میتواند این باشد که اقتصاددانان به این باور رسیدهاند که مافوق و برتر از دیگران هستند. مطالعه دیگری که در سال 1985 انجام گرفت نشان داد تنها 9 درصد از دانشجویان فارغالتحصیل اقتصاد در هاروارد، اعتقاد راسخ داشتند که اقتصاد علمیترین دانش در بین علوم اجتماعی است. اما همچنان که اقتصاد ریاضیاتیتر شد، اعتماد به نفس فراگیران آن هم بالاتر رفت. تا سال 2003 معادل 54 درصد از دانشجویان تحصیلات تکمیلی اقتصاد در هاروارد، شدیداً با عبارت یادشده بالا موافق بودند. نگاهی گذرا به یک بلاگ مشهور دانشجویان دکترای اقتصاد یعنی jobrumors.com، گویای دید تحقیرآمیزی است که دانشآموختگان اقتصاد نسبت به دیگر رشتهها دارند. یک دلباخته اقتصاد (در آن بلاگ) نوشته است: «جامعهشناسان، با ایدههای مهم و بزرگ وقتگذرانی میکنند؛ بدون آنکه تلاش زیادی بکنند یا سختگیری و دقت زیادی داشته باشند.»
نویسندگان مقاله تفوق اقتصاددانان همچنین اشاره میکنند که این عالمان، اعتماد به نفس خود را از راههای زیرکانهتری هم به نمایش میگذارند. برای مثال مقالههای نشریه
American Economic Review به 25 نشریه برتر علوم سیاسی، یکپنجم مقداری استناد میکند که مقالههای نشریه
American Political Science Review به 25 نشریه برتر اقتصادی ارجاع میدهند. مطالعه دیگری نیز نشان داد استادان اقتصاد در آمریکا، کمتر از همتایانشان در دیگر رشتهها با این جمله موافق هستند که: «دانش میانرشتهای بهتر از دانشی است که تنها در یک شاخه به دست آمده باشد».
به اعتقاد نویسندگان مقاله، نکته عجیب این است که ما اغلب به همان اندازه که اقتصاددانان به خودشان اعتقاد دارند، به آنها باور داریم. روزنامهنگاران و سیاستورزان، به دنبال مباحث قوی و پاسخهای روشن هستند. اغلب دانشگاهیان، محتاط سخن میگویند. برای مثال تاریخدانان، مطرح میکنند که آیا شما میتوانید هیچ چیزی از تاریخ بیاموزید یا نه. دیرد مک کلاسکی، یک مورخ اقتصاد، به شوخی میگوید: «یک اقتصاددان با هزینه معقولی، به شما با اعتماد کامل خواهد گفت که نرخ بهره، 56 /0 درصد در ماه آینده افزایش خواهد یافت یا کاهش یارانههای کشاورزی، درآمد ملی سوئیس را 8 /14 درصد افزایش خواهد داد.»
دیدگاه تان را بنویسید