تاریخ انتشار:
چشمانداز اقتصاد هند از نظر دو اقتصاددان دانشگاه جواهر لعل نهرو
رشد اقتصاد بدون رشد اشتغال
اقتصاد هند نزدیک به دو دهه است که هرسال رشد قابل توجهی را به ثبت میرساند. چگونگی رسیدن هند به این جایگاه، وضعیت کنونی اقتصاد این کشور و چشمانداز اقتصادی هند را به صورت جداگانه از دو تن از استادان اقتصاد دانشگاه جواهر لعل نهرو جویا شدیم. روهیت آزاد، استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه JNU است و در حوزه اقتصاد کلان و نظریه رشد فعالیت میکند.
اقتصاد هند نزدیک به دو دهه است که هرسال رشد قابل توجهی را به ثبت میرساند. چگونگی رسیدن هند به این جایگاه، وضعیت کنونی اقتصاد این کشور و چشمانداز اقتصادی هند را به صورت جداگانه از دو تن از استادان اقتصاد دانشگاه جواهر لعل نهرو جویا شدیم. روهیت آزاد، استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه JNU است و در حوزه اقتصاد کلان و نظریه رشد فعالیت میکند. او معتقد است موتور محرک اقتصاد هند، رونق اعتبارات بوده است و اقتصاد هند در آینده در بهترین حالت این روند رشد سریع بدون رونق اشتغال ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر، سوراجیت مازومدار، استاد اقتصاد سیاسی و جهانیسازی دانشگاه JNU معتقد است، ارقام اقتصادی ارائهشده در خصوص هند گمراهکننده است. وی میگوید چالش اصلی اقتصاد هند این است که بتواند یک رشد پایدار ایجاد کند و با توجه به نابرابری و عدم توازن در اشتغال و تولید در بخشهای مولد این کشور، رسیدن به چنین رشدی بسیار دشوار خواهد بود.
همانطور که مستحضرید طبق آخرین آمار، اقتصاد هند، از نظر GDP اسمی، هفتمین اقتصاد بزرگ دنیا و از نظر برابری قدرت خرید سومین کشور بزرگ دنیا محسوب میشود؟ هند چگونه به چنین جایگاهی در اقتصاد رسید؟
روهیت آزاد: اقتصاد هند از اوایل دهه 2000 با سرعتی نسبتاً بالا در حال رشد است که این موضوع به دلیل عوامل تقویتکننده مختلفی بوده است. اقتصاد هند به کمک سرمایهگذاری بالای شرکتها به طرز چشمگیری رشد کرده است. اول، بخش بزرگی از این رشد به دلیل افزایش صادرات در اولین سالهای دهه نخست قرن 21 بوده است. این موضوع به نوبه خود نتیجه این است که به طور کلی افزایش تقاضای بینالمللی در کشورهای جهان اولی که شاهد رشد نسبتاً بالاتری هستند، اثرات مثبتی روی کشورهای صادرکننده در جنوب میگذارد. با وجود این، همانند چین، بخش عمدهای از این صادرات خالص مثبت در بخش خدمات بوده و تجارت کالا چندان رضایتبخش نبوده است. به طور کلی با وجود این، بخش کالا از ارتباط با بخش خدمات سود برده است. اما این میزان از صادرات صرفاً یک شروع برای رشد بالا بوده است، پس از چند سال میزان واردات هند بیشتر از صادرات شد موضوعی که باید اثراتی منفی روی رشد اقتصادی این کشور میگذاشت، اما واقعیت این است که به دلیل برخی عوامل این اتفاق نیفتاد. دوم، تزریق فراوان اعتبار در بازارهای این کشور از سوی بانکهای بخش دولتی برای سرمایهگذاری
شرکتهای خصوصی بود که از طریق کاهش نرخ بهره واقعی و آسانسازی استانداردهای اعتباری شکل گرفت. جای تعجبی نبود که با این سیاستها یک وقفه ساختاری در همسایگی نسبت اعتبار به GDP با نسبت سرمایهگذاری به GDP شرکتها مشاهده شود. سوم، مساله موجود تنها تزریق اعتبار در شرکتها نبود بلکه اعتبار به خانوادهها نیز تحت عنوان وامهای شخصی، افزایش یافت. با وجود این، با توجه به مشارکتی که شرکتها در ایجاد اعتبار داشتند این موضوع چندان برجسته نبود. چهارم، در این مدت از طریق بهکارگیری برنامه اشتغال معروف به «عمل تضمین اشتغال روستایی ملی مهاتما گاندی» (MGNREGA) تزریقی هم در تقاضا از سوی بخش دولتی ایجاد شد. این تقاضای تولیدشده درون بخش روستایی نیز اثر مثبتی روی رشد گذاشت. با همه اینها، این رشد ناشی از چندین عامل بوده که در کنار همدیگر موجب شده داستان رشد اقتصادی هند به این مسیر برسد.
سوراجیت مازومدار: سطح نسبتاً پایین صادرات هند از این واقعیت ناشی میشود که تولید هند در محدوده بزرگی از محصولات توانایی رقابت جهانی را ندارد، مزیت دستمزدهای پایین به وسیله نقصانهای زیرساختی و بهرهوری پایین نیروی کار ناشی از فقر و اثرات منفی آن روی سلامت، آموزش و توسعه مهارت نیروی کار هندی جبران شده است.
سوراجیت مازومدار: این ارقام در خصوص اندازه اقتصاد هند میتواند گمراهکننده باشد چراکه بیشتر نشاندهنده اندازه جمعیت هند است تا سطح درآمد سرانه آنها. سرانه GDP هند همچنان در مقایسه با کشورهایی چون چین بسیار پایین است. در حالی که هند 18 درصد از جمعیت دنیا را در اختیار دارد اما تنها 6/2 درصد از GDP اسمی جهانی و 7/6 درصد از GDP بر مبنای PPP را به نام خود ثبت کرده است. GDP بالاتر بر مبنای برابری قدرت خرید همچنین نشاندهنده فقر است چراکه دلیل نهایی آن وجود نیروی کار ارزانتر در هند خواهد بود. علاوه بر این، در حالی که هیچکس منکر این نیست که هند همانند بسیاری از اقتصادهای آسیایی دیگر از دهه 1980 نرخ رشد بالاتری از متوسط جهانی را تجربه کرده است اما تناقضهایی در خصوص نرخ واقعی رشد اقتصاد هند در حال حاضر وجود دارد.
در واقع از نظر شما موتور اقتصاد پویای هند چیست؟
روهیت آزاد: اگر بخواهم یک عامل را به عنوان عامل اصلی رشد اقتصادی هند نام ببرم، به نظر من موتور اصلی رشد، رونق اعتباری ایجادشده برای شرکتها بوده است.
سوراجیت مازومدار: چیزی که به طور قطع میتوانم بگویم این است که رشد اقتصادی هند صادراتمحور نبوده در حالی که مبادلات تجاری خارجی اثر چشمگیری روی آن گذاشته است. هند تمایل به کسری مبادلات تجاری بسیار بزرگی دارد که اثرات مخربی روی حساب جاری هند گذاشته و بخشی از آن به وسیله صادرات خدمات (IT و خدمات مربوط به IT) جبران شده است. همچنین جریان سرمایه بزرگی از سوی هندیهای شاغل خارج از کشور به داخل کشور ارسال شده است. همچنین نباید گفت که رشد هند از طریق گسترش هزینههای دولتی ایجاد شده است. نسبت مالیات به GDP و نسبت هزینههای دولتی به GDP هند هر دو در مقایسه با سطوح کشورهای دیگر بسیار پایین است و به نظر میرسد این روند به جای رشد همین شرایط خود را حفظ کند. از لحاظ ساختاری، یکی از ویژگیهای عجیبوغریب رشد اقتصادی هند، مشارکت بسیار زیاد بخش خدمات در آن است و این در حالی است که سهم اشتغال این بخش چندان بالا نیست. در حالی که اشتغال یک نگرانی بزرگ به شمار میآید، کشاورزی که همچنان مهمترین بخش اقتصادی این کشور (با سهم 50درصدی در اشتغال) است تنها 20 درصد در GDP هند سهم دارد. کشاورزی، در حال
تجربه یک بحران عمیق است و قادر به تولید درآمد کافی برای خانوادههای کشاورز نیست. همچنین نگرانیهایی در بخش تولید نیز وجود دارد، هند یکی از کشورهایی است که صنعتزدایی زودرس را تجربه کرده است و این موضوع باعث ایجاد یک عدم توازن ساختاری در اقتصاد هند شده است.
به نظر شما این اقتصاد پویا با چه مشکلاتی مواجه است و چه چالشهایی را پیشرو دارد؟
روهیت آزاد: هر چند این سطح از رشد اقتصادی در یک اقتصاد جهانسومی بسیار قابل تقدیر است اما مشکلاتی نیز در این مسیر وجود دارد که برخی از آنها ساختاری بوده و برخی دیگر بسیار فوری است. نخست، این رشد با بخش بیش از حد ناسالمی که در بخش خدمات وجود دارد، نامتوازن شده است. بنابراین، هند از یک اقتصاد وابسته به کشاورزی به اقتصاد خدماتمحور بدون سپری کردن فاز صنعتی رشد تبدیل شده است! دوم، نکتهای است که در ارتباط با مورد اول است، این رشد بالا تاثیر اندکی روی اشتغال گذاشته است چراکه در بخش خدمات میزان اشتغال چندان شدید نیست. در نتیجه بر اساس آمار اخیر، در حالی که بخش خدمات چیزی در حدود نیمی از GDP را تولید میکند، این بخش تنها یکچهارم از کل نیروی کار را به خود اختصاص داده است. تصویر معکوس این موضوع در بخش کشاورزی وجود دارد، بخشی که کمتر از یکپنجم GDP را شامل میشود ولی تقریباً نیمی از جمعیت هند در این بخش مشغول به کار هستند. بنابراین کاملاً واضح است که این رشد یک نابرابری کمسابقه در دوران اخیر ایجاد کرده است. سوم، در غیاب ایجاد اشتغال رسمی، نیروی کار در هند به طرز فزایندهای غیررسمی
هستند. از هر 10 نیروی کار شاغل در اقتصاد هند 9 نفر در بخش غیررسمی فعالیت میکنند و قوانین کار شامل آنها نمیشود. چهارم، این رشد اعتبارمحور همچنین برای بخش شرکتها ایجاد مشکل بدهیهای بد کرده که در حال حاضر در ترازنامه بانکهای بخش دولتی نمایان شده است، موضوعی که این وامها را در وهله اول فراهم آورده است. همانطور که عرض کردم، این رشد اعتبارمحور «ایجادشده» توسط دولت یک در پشتی برای تشویق بانکهای تحت کنترل خود برای افزایش اعتبار به بخش شرکتها بوده است.
سوراجیت مازومدار: چالش واقعی این است که دولت یک استراتژی برای ایجاد یک رشد پایدار پیدا کند، راهبردی که بتواند یک تفاوت چشمگیر مثبت برای زندگی اکثریت بزرگی از هندیها ایجاد کرده و به دستمزدهای بسیار پایین وابسته نباشد. چارچوبی که میتواند اساس رقابت را در اقتصاد جهانی فراهم کند. در حال حاضر اقتصاد هند در دامی گیر افتاده و ممکن است به این روند رشد بدون حل شدن مشکل اشتغال و بحران درآمد میلیونها هندی ادامه دهد.
هند به زودی بزرگترین و جوانترین نیروی کار را در سراسر جهان در اختیار خواهد داشت. در همین زمان، این کشور در میان موج وسیعی از شهریشدن قرار دارد به طوری که سالانه نزدیک به 10 میلیون نفر برای جستوجوی شغل و فرصت کاری به شهرها میآیند. اقتصاد هند چگونه با این رشد جمعیتی کنار خواهد آمد؟
روهیت آزاد: همانطور که اشاره کردم، کارهای بیشتری باید برای اشتغالزایی در هند انجام بگیرد و شرایط اشتغال نیز برای افراد شاغل باید بهبود یابد. در اینجا یک خطر دوگانه وجود دارد. از یکسو، اگر به بخشهایی با تراکم اشتغال توجه نشود، این رشد نمیتواند وارد جامعه شده و این جمعیت جوان هدر میرود. از سوی دیگر، این نیروی کار در حال رشد ممکن است یک زمین حاصلخیز برای سیاستهای تفرقهانداز باشد، که متاسفانه اخیراً در هند شدت گرفته است.
سوراجیت مازومدار: مدتی است که رشد جمعیتی هند آهستهتر شده و اگر فقر با سرعت بیشتری کاهش پیدا کند این رشد از این هم کمتر خواهد شد. علاوه بر این، هند نسبت به چین که بیشترین جمعیت دنیا را دارد، زمینهای حاصلخیز بیشتری دارد. بنابراین جمعیت مشکل هند نیست. در واقع مشکل، ناتوانی در استفاده کامل از پتانسیل مولد این جمعیت است. در حالی که شهرنشینی به عنوان یک نگرانی محسوب میشود، هند همچنان بیشترین جمعیت روستایی دنیا را دارد، نزدیک به 69 درصد از جمعیت این کشور در حومه شهر زندگی میکنند. علاوه بر این، مهاجرت به شهرهای بزرگ نیز به طرز قابل توجهی کند شده و چیزی که باعث شده جمعیت شهری اضافه شود، تحولات مناطق روستایی و شهرشدن آنها از لحاظ خصوصیات اقتصادی است.
اقتصاد هند تا چه حد به مبادلات تجاری وابسته است؟ سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی چه سهمی در اقتصاد این کشور دارد؟
روهیت آزاد: مبادلات تجاری، به خصوص در بخش خدمات همواره یک عامل مهم برای اقتصاد هند بوده است. همانطور که اشاره کردم، رونق اوایل دهه 2000 در غیاب تجارت هرگز اتفاق نمیافتاد. با وجود این، داستان رشد هند نمیتواند همانند اقتصاد صادراتمحور چین یا کشورهای آسیای شرقی باشد. در خصوص تزریق سرمایه به کشور هم باید عرض کنم که با وجود اینکه اقتصاد در سال 1991 آزاد شد، چنین جریانهای سرمایهای به خصوص از اوایل دهه 2000 به شدت به هند سرازیر شد. اما اکثر این جریانها به شکل سرمایهگذاری مستقیم خارجی نبود و بیشتر به شکل سرمایهگذاریهای پروتفوی، که طبیعتی نوسانیتر دارند، صورت میگرفت. دولت جدید در راستای شعار «ساخت در هند» تلاشهایی را برای جذب FDI انجام داده اما این تلاشها تاکنون اثری نداشته است.
سوراجیت مازومدار: در حالی که سطوح کلی میزان صادرات هند در مقایسه با اقتصادهای شرق و جنوب شرق آسیا بسیار پایین است، بعضی از بخشها نظیر صنعت الماس و خدمات نرمافزاری وابستگی بسیار زیادی به بازارهای صادراتی دارند. علاوه بر این، اگر صادرات به وسیله شرایط اقتصادی جهانی ضربه بخورد، به دلیل اینکه تقاضای داخلی نمیتواند جای آن را پر کند، روی اقتصاد اثرات منفی خواهد گذاشت. سطح نسبتاً پایین صادرات هند در واقع از این واقعیت ناشی میشود که تولید هند در محدوده بزرگی از محصولات توانایی رقابت جهانی را ندارد، مزیت دستمزدهای پایین به وسیله نقصانهای زیرساختی و بهرهوری پایین نیروی کار ناشی از فقر و اثرات منفی آن روی سلامت، آموزش و توسعه مهارت نیروی کار هندی جبران شده است. اتفاقی مشابه در افزایش وابستگی به واردات رخ داده و این موضوع بدان معناست که هند نمیتواند سرمایهگذاری مستقیم خارجی را برای استفاده به عنوان اساس تولید برای بازارهای جهانی جذب کند. جدا از این واقعیت که تولید داخلی باقیمانده به منظور رقابتی شدن باید به منبع محصولات واسطه خارجی تبدیل شود و نباید به خودی خود جای خود را به
محصولات وارداتی دهد، به این دلیل که کمیت تولیدات داخلی در مورد برخی از محصولات اولیه (دانههای روغنی، نفت، الماس و طلا) به اندازه کافی نبوده است، وابستگی به واردات تشدید شده است. نتیجه این خواهد بود که سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر در فعالیتهای غیرتولیدی وجود داشته باشد.
همانطور که گزارش بانک جهانی نشان میدهد، نرخ فقر در فقیرترین ایالات هند سه چهار بار بیشتر از ایالات پیشرفتهتر این کشور است، چگونه دولت با این موضوع کنار آمده است؟ چه راهحلی را برای کاهش نابرابری در هند پیشنهاد میکنید؟
روهیت آزاد: نابرابری جغرافیایی از دیرباز یک مشکل برای هند بوده است. این رشد جمعیت حتی ممکن است با رشد متمرکزتر در برخی از ایالات نسبت به روند جهانی شرایط را بدتر کند. درست همانند نابرابری درآمدی، متاسفانه تمرکز به رشد متعادل منطقهای و ظرفیت اشتغالزایی همچنان به عنوان یک مشکل باقی مانده است. بنابراین هردوی این نابرابریها از بین خواهد رفت اگر رشد به مناطق فقیر نیز گسترش یابد.
سوراجیت مازومدار: نابرابری در هند مطمئناً ابعادی منطقهای دارد اما همچنین نابرابری در میان گروههای اقتصادی در برخی از مناطق در حال افزایش است. در هر دو حالت، مشکل حل نخواهد شد مگر اینکه سطوح درآمد مالیاتی و هزینههای دولتی به طرز چشمگیری افزایش پیدا کند. جدا از این، کاهش نابرابری میتواند باعث ایجاد اشتغالزایی و درآمدزایی، ایجاد زیرساختها و بهبود سلامت و آموزش شود. به تبع آن جذب بیشتر نیروی کار میتواند شرایط را برای افزایش دستمزدها و گسترش بازار داخلی به منظور جذب تولید بیشتر فراهم کند. متاسفانه دولتها در هند تمایل دارند که سیاستهای پولی محافظهکارانهای را اتخاذ کنند تا درآمد و هزینه را پایین نگه دارند.
هند در شاخص جهانی آزادی اقتصادی رتبه 112 را به خود اختصاص داده است، آیا واقعاً وضعیت کسبوکار در این کشور به همین اندازهای که این گزارش اعلام کرده است، بد است؟
روهیت آزاد: اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم باید بگویم که من همواره بر این عقیدهام که استفاده از لفظ «آگاهی اقتصادی» برای اندازهگیری برخی از شاخصهای دلخواه کسبوکار مشکلزاست. آزادی برای چه کسی؟ مردم یا شرکتها؟ این دو با هم یکی نیستند. بنابراین چیزی که این شاخص اندازه میگیرد این است که نیروی کار، اعتبار و بازارهای محصولات در یک کشور خاص آزاد تا چه حد آزاد است. چیزی که من به عنوان یک اقتصاددان میخواهم بگویم این است که نباید از چنین شاخصهای چکیدهای ترسید چراکه این شاخصها در برخی اوقات بسیار سلیقهای عمل میکنند. در عوض آنچه کشورها به آن نیاز دارند این است که در کنار هم این رقابت کثیف را متوقف کرده و اجماعی را برای ایجاد شرایط کسبوکار بدون تجاوز به حقوق کارگران یا حاکمیت ملت ایجاد کنند.
سوراجیت مازومدار: در واقع باید گفت شرایط برای کسبوکارها در هند بسیار بهتر از شهروندان عادی است. از نظر من، مشکلات اساسیتر ناتوانی دولت برای نظمدهی به کسبوکارها و تضمین رعایت کلیه قوانین و مقررات است. این مشکل یکی از دلایل پایینبودن درآمدهای مالیاتی در هند است. چنین مشکلی همچنین روی اجرای مقررات کار تاثیر میگذارد.
چشمانداز اقتصاد هند را چگونه ارزیابی میکنید؟
روهیت آزاد: با توجه به مشکلاتی که در بالا اشاره شد، بهترین سناریو، تداوم این مسیر رشد بالا-اشتغال پایین برای مدت بیشتری خواهد بود و بدترین سناریو هم این است که اقتصاد با مشکل بدهی بالا و نرخ رشد پایین مواجه شود. اینکه کدام سناریو اتفاق خواهد افتاد بسیار سخت است و به این بستگی دارد که دولت چگونه به این مشکلات واکنش نشان دهد.
سوراجیت مازومدار: برخلاف بسیاری از اقتصاددانان دیگر، من فکر میکنم چشمانداز اقتصادی هند در حال حاضر با دشواریهای حادی در بخشهای صنعتی و کشاورزی مواجه است و اقتصاد جهانی نیز به خوبی عمل نمیکند. درصورتی که عدمتوازن زیربنایی در اقتصاد حل نشود، توسعه اقتصادی مداوم بعید به نظر میرسد. یکی از مهمترین اقدامات، گسترش سرمایهگذاری عمومی و هزینه خواهد بود که البته در این مسیر نیز محدودیتهای مشابهی وجود دارد
هندوستان مستقل و ایران در 15 مارس 1950 روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند. در حین جنگ سرد، روابط میان ایران و هند به دلیل منافع سیاسی متفاوت با تنشهایی مواجه شد، اما پس از انقلاب اسلامی، روابط میان این دو کشور به یکباره تقویت شد. به طور کلی این رابطه چگونه میتواند برای این دو کشور سودمند باشد؟
روهیت آزاد: به نظر من چیزی که در درجه نخست برای ایجاد یک شرایط سودمند برای دو کشور مورد نیاز است این است که استراتژیهای اقتصادی باید مستقل از وضعیت سیاسی بینالمللی تعیین شود. میدانم که این حرف من کمی سادهلوحانه به نظر میرسد اما اگر شما خواستار تجارت واقعی و رابطه فرهنگی میان این دو کشور هستید و میخواهید هر دو کشور به منافع متقابلی برسند، تنها راه ممکن همین است. بگذارید مثالی بزنم، خط لوله گاز طبیعی ایران-هند مشکلات انرژی و مبادلات تجاری بسیاری را میان این دو کشور حل میکرد، اما دو کشور به دلیل جهتگیریهای سیاسی در آن زمان، نسبت به آن تقریباً بیمیل بودند.
سوراجیت مازومدار: با توجه به اینکه کشورهای در حال توسعه نقاط قوت متفاوتی دارند، مطمئناً هر دو کشور از همکاریهای بیشتر سود خواهند برد. علاوه بر این، چنین همکاریهایی میتواند وابستگی اقتصادی و سیاسی هر دو کشور را به اقتصادهای توسعهیافته کم کند.
نظر شما در خصوص چشمانداز روابط میان ایران و هند چیست؟ چه چالشهایی ممکن است این روابط تجاری را تهدید کند؟
روهیت آزاد: در دنیای امروز که دنیای چندقطبی، تبدیل به یک هژمونی تک محور شده است روابط اقتصادی میان هر دو کشوری به این بستگی دارد که شما در کدام سمت این هژمونی قرار دارید. کشورهای بسیار کمی شجاعت این را دارند که برای منافع اقتصادی در مقابل آنها قد علم کنند. بنابراین، این موضوع بستگی به رهبری این دو کشور دارد که در این میان، فریب این گفتمان سیاسی را بخورد یا به سمت همکاریهای اقتصادی بیشتری برود که برای دو طرف سودمند است.
سوراجیت مازومدار: مزایای بالقوه همکاری دو کشور مطمئناً بسیار زیاد خواهد بود اما موانعی که در این راه وجود دارد بیشتر به حوزه سیاسی مرتبط است. هند به دنبال گسترش همکاریهای استراتژیک خود با آمریکاست و این در حالی است که ایالات متحده نگرش خصمانهای به ایران دارد. چنین رابطهای با ابرقدرتها ممکن است مزایای بسیار کوچکی در برخی از بخشهای کوچک اما قدرتمند هند داشته باشد اما همکاری با کشورهایی چون ایران به منظور اصلاح ناهمواریهای نظم جهانی ممکن است در بلندمدت برای شهروندان هر دو کشور بسیار مفیدتر باشد.
دیدگاه تان را بنویسید