تاریخ انتشار:
رئیس سازمان بورس از دلایل اوضاع نابسامان این روزهای بازار سهام میگوید
این نیز بگذرد
هر روز به مانیتور اتاقش خیره میشود و معاملات را رصد میکند. هر تغییری را زیر نظر دارد اما لزوماً بر همه متغیرها مسلط نیست. شاید بتواند از بین شرکتهای سرمایهگذاری یارگیری کند و دستور به مثبت شدن شاخص بدهد اما این روزها ریتم کاهش قیمت سهام آنقدر سریع است که از دست او هم کار چندانی برنمیآید. بورس تهران جزیرهای بیجزر و مد است که به این همه بالا و پایین آمدنها عادت ندارد. در این شرایط، از دست رئیس چهکاری برمیآید؟ در چنین اوضاع و احوالی با او گفتوگو کردهایم. مردی که از هشت سال پیش فرمان ماشین بورس را در دست دارد و توانسته این بازار را از تلاطمهای مختلف به شرایط امروز برساند.
در چنین اوضاع و احوالی با او گفتوگو کردهایم. مردی که از هشت سال پیش فرمان ماشین بورس را در دست دارد و توانسته این بازار را از تلاطمهای مختلف به شرایط امروز برساند. او که منسوب و منصوب دولت محمود احمدینژاد است بخت و اقبال خوبیدارد که در دولت حسن روحانی، همچنان ریاست بورس را بر عهده دارد. با او در سالن اجتماعات بورس گفتوگو کردیم هرچند ما را به دفتر اصلیاش راه نداد و آنقدر بیحوصله بود که درخواست عکاس نشریه را برای گرفتن چند عکس جدی در اتاقش رد کرد. با این حال وقتی از او در مورد انتشار شایعاتی درباره برکناری یا کنارهگیریاش از سازمان بورس پرسیدیم، لبخند زد و گفت: «بر اساس حکمی که در سال گذشته از دولت یازدهم گرفتهام همچنان رئیس این سازمان هستم. شما خبرنگاران خیالتان راحت باشد که من همچنان رئیس سازمان بورس میمانم.»
وقتی در مورد نگرانی دولت از وضعیت بورس صحبت کردیم، تاکید کرد که «در بلندمدت، بورس بازدهی مثبت خواهد داشت» و ما به شوخی به جمله معروف جانمینارد کینز اشاره کردیم که گفته بود «در بلندمدت همه مردهایم». با این حال همانطور که میتوان نگرانی را از چشمان سرمایهگذاران خیره به تابلوهای بورس این روزها دید، رئیس سازمان بورس هم نگران است. این را از پاسخهایی که به سوالاتمان داد به خوبیحس کردیم. آیا در بلندمدت وضع بهتر خواهد شد؟
به نظر میرسد بازار سهام بر خلاف پیشبینی تحلیلگران زیاندهترین بازار در فصل بهار برای سرمایهگذاری بوده است. با توجه به نظر رئیسجمهور و تیم اقتصادی دولت همه نگاهها به این بازار بوده اما در هفتههای گذشته ارزش سهام در بورس به شدت افت کرده است. به نظر شما ریزشهای شدید شاخص بورس و رکود بازار سرمایه از اواخر سال گذشته تاکنون از چه عواملی نشات گرفته است؟
به صورت طبیعی، بازار سرمایه تحت تاثیر اخبار در حوزههای مختلف سیاسی و اقتصادی و تحولات واقعی اقتصادی کشور قرار دارد. نباید این مساله را از نظر دور داشت. در هفتههای گذشته تحولات زیادی در حوزههای سیاسی و اقتصادی رخ داده که بر روند بازار سهام تاثیرگذار بوده است. به طور مثال؛ در سال گذشته قیمت گاز پتروشیمیها در حدود سه سنت بود اما به 13 سنت افزایش یافت. این طبیعی است که 5/4 برابر شدن قیمت گاز بر بازار تاثیر بگذارد و باعث ریزش شاخص شود. چراکه عمده هزینه پتروشیمیها نرخ خوراک است. وقتی نرخ خوراک چند برابر قبل گران میشود بر سوددهی شرکتها تاثیر میگذارد. به نظر شما در بورسی که نزدیک به 40 درصد شرکتها مستقیم و غیرمستقیم به صنعت پتروشیمی ارتباط دارد، نباید انتظار داشته باشیم افزایش نرخ خوراک باعث ریزش شاخص و افت قیمت شود؟ به همین علت بود وقتی نرخ خوراک پتروشیمی افزایش یافت مدتی بورس را تحت تاثیر قرار داد و به شکل قابل توجهی شاخص ریزش داشت. بورس نسبت به تصمیمگیریهای اقتصادی واکنش نشان میدهد. حتی در زمینه افزایش نرخ بهره مالکانه معادن که در حدود 25 تا 30 درصد بورس را صنایع مرتبط به سنگآهن تشکیل میدهند باز
هم باعث افت شاخص شد.
یعنی شما اعتقاد دارید آثار تصمیمات اقتصادی دولت و مجلس علت بخشی از افت سنگین شاخص در ماههای گذشته است؟
بدون اینکه بخواهم در مورد درست یا غلط بودن تصمیمهای اقتصادی نظر بدهم، این نکته را مورد تاکید قرار میدهم که باید آثار و تبعات تصمیمات اقتصادی را بپذیریم. از طرفی اقتصاد کشور در شرایط رکود قرار دارد. بسیاری از بنگاههای ما با کمبود نقدینگی مواجهاند. یعنی کمبود نقدینگی هم یکی از عوامل افت بورس است. این مساله را میتوانید در کاهش حجم معاملات به خوبیمشاهده کنید. البته در نظر داشته باشیم؛ دولت یازدهم برنامههایی برای خارج شدن از رکود دارد. در زمینه مهار تورم خوشبختانه دولت به توفیقاتی رسیده است. اما امروز در بازار سرمایه، مساله اصلی خروج از رکود است که اثرات خود را به شکل کمبود نقدینگی بر بازار گذاشته است.
از طرف دیگر عامل روانی نیز در بازار سرمایه بسیار تاثیرگذار است و بخشی از افت بازار نیز به همین مساله برمیگردد. در حال حاضر نیز نقش عامل روانی در بورس بالاست. البته این مساله تنها مختص بورس کشورمان نیست بلکه بیشتر بورسهای بزرگ دنیا نیز از عامل روانی به شکلی تاثیر میگیرند که حتی شاهد سقوط برخی از بورسهای بزرگ به همین علت بودهایم. ما در بورس سعی میکنیم حداقل به شکلی با هشدار دادن و حمایت از بازار میزان تاثیرگذاری عوامل روانی را کاهش دهیم اما واقعیت این است که هیچ تصمیمی در خود بورس نبوده که بر بازار اثر منفی بگذارد.
با این حال رکود و ریزش شاخص و ادامه زیان سهامداران و از دست دادن بخشی از سرمایههایشان در ماههای اخیر باعث شده تا بیاعتمادی به این بازار دامن زده شود. با وجود اینکه مسوولان اقتصادی کشور بارها اعلام کردهاند از بورس حمایت میکنند اما در عمل اتفاق خاصی نیفتاده و باز هم این سهامداران هستند که هر روز بخشی از سرمایهشان را از دست میدهند. صحبت از نحوه حمایت هم مطرح میشود.
همیشه چه در زمانی که بازار در رونق و رشد قرار داشت و چه در زمانی که با افت مواجه شد تاکید کردم؛ ریسک جزو ذات بازار سرمایه است. کسی که سهام میخرد با پذیرش ریسک اقدام به این کار میکند. ممکن است در مقطعی سود کند اما در مقطعی ضرر دهد. به هر حال سال گذشته بازار سرمایه 108 درصد بازدهی داشت و این میزان سوددهی باعث شد تا سهامداران سود قابل توجهی در این بازار داشته باشند. در مقابل اگر این سرمایه در بانک بود تنها 20 درصد سود برای آنها به دنبال داشت. یعنی سال گذشته کسی که در بازار سهام سرمایهگذاری کرده بود به نسبت فردی که در بانک سرمایه خود را گذاشته بود پنج برابر بیشتر بازدهی سود داشت. وقتی ریسک توسط سرمایهگذار پذیرفته میشود پس آگاه است که این بازار سود و زیان مقطعی دارد. نمیتوانیم بگوییم بورس همیشه میتواند مثبت و رو به رشد باشد یا اینکه همیشه منفی و نزولی است. به همین خاطر است که بارها به مردم و کسانی که علاقهمند به ورود به بازار سرمایه هستند گفتهایم که اگر ریسکپذیر نیستند از ابزارهای ریسکی در این بازار استفاده نکنند و در ابزارهای بدون ریسک چون صکوک و اوراق مشارکت سرمایهگذاری کنند تا نگران متضرر شدن
نباشند. اما وقتی سرمایهگذار ریسک میپذیرد خود را برای هر شرایطی آماده کرده است. ممکن است به یکباره سود کلان ببرد یا ممکن است زیان سنگین دهد. این مساله دیگر به آن فرد بستگی دارد که تا چه میزان ریسکپذیر است.
باید آثار و تبعات تصمیمات اقتصادی را بپذیریم. از طرفی اقتصاد کشور در شرایط رکود قرار دارد. بسیاری از بنگاههای ما با کمبود نقدینگی مواجهاند. یعنی کمبود نقدینگی هم یکی از عوامل افت بورس است.
یعنی شما معتقدید ضرر و زیان مردم در بورس در ماههای اخیر به عدم آگاهی آنها به کارکردهای بازار سرمایه برمیگردد؟
به هر حال ما به همه افراد چه سرمایهگذاران قدیمی بازار و چه افراد تازهوارد بارها هشدار دادهایم و گفتهایم که ریسک جزو بازار سرمایه است. فرهنگ بازار سرمایه مبتنی بر پذیرش ریسک و پذیرش نوسان است. وقتی فردی از این مساله آگاه نباشد و وارد بازار سهام شود با مشکل مواجه میشود. چرا که تصور میکند بدون پذیرش ریسک میتواند بازده بالا بگیرد. در نتیجه هنگامی که ضرر میکند تازه متوجه این مساله میشود که بازار سهام با ریسک همراه است. به یک نکته دیگر هم باید مردم توجه کنند؛ یکی از بازارها از مجموعه بازار سرمایه را بازار سهام تشکیل میدهد. همانطور که گفتم این بازار ابزارهای مختلف ریسکپذیر و بدون ریسک دارد و اگر افرادی ریسکگریز هستند اما تمایل دارند در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنند بهتر است ابزارهایی را که ریسک ندارند انتخاب کنند. اوراق مشارکت و صکوک برای همین مساله طراحی شده است. ولی سودی که میبرد همان سود تعیینشده است.
به هر حال بازار سهام برای سرمایهگذاران و به ویژه افراد تازهوارد از جذابیت بیشتری برخوردار است. اگرچه مدیران بازار سرمایه همواره نسبت به این مساله هشدار دادهاند. اما آیا تنها هشدار دادن کافی است آن هم در شرایطی که در این بازار در ششماه گذشته اغلب سرمایهگذاران به گفته خودشان بین 20 تا 40 درصد از سرمایهای را که وارد بورس کردهاند از دست دادهاند؟ میخواهم بگویم تاکید بر نقش تبلیغی و ترویجی مدیران بازار سهام باعث نمیشود که از نقش آنها در تنظیم سازوکارهای دیگر غافل شویم.
اول اینکه وظیفه ما ایجاب میکند که حتماً هشدار بدهیم. اگر از سالهای گذشته تاکنون به صحبتهای اغلب مدیران بازار سرمایه؛ من به عنوان رئیس سازمان بورس و آقای قالیبافاصل به عنوان مدیرعامل شرکت بورس و دیگر مدیران توجه کنید چند نکته را در صحبتهایمان بارها تکرار کردهایم. اول از همه تاکید کردهایم که بهتر است سرمایهگذاران ریسکپذیر در بازار سهام سرمایهگذاری کنند. دوم اینکه؛ افراد، سرمایه مازاد خود را به بورس بیاورند. یعنی افراد نباید ماشین یا خانه یا وسیله ضروری زندگی خود را بفروشند و سهام بخرند. طبیعی است که در بازاری که تحت تاثیر متغیرهای سیاسی و اقتصادی مختلف قرار دارد، امکان ضرر و زیان هم وجود دارد. نکته دیگری هم که تاکید کردیم این است که افراد سبدی از سهام را خریداری کنند و داراییشان را تنها بر روی یک سهام خاص سرمایهگذاری نکنند. بارها هشدار دادهایم که غیرحرفهایها و تازهواردان به بورس بهتر است از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بورس شوند. با وجود اینکه بارها به سرمایهگذاران و تازهواردان بورس این توصیهها را کردهایم و بسیار هشدار دادهایم اما وقتی دچار ضرر و زیان میشوند باید قبول کنند ریسک جزو
ذات بورس و بازار سرمایه است. همانطور که روزی با پذیرش ریسک بازده بالا میگیرند و خرسند و خوشحال هستند همانطور هم در مقطعی با پذیرش ریسک ممکن است متضرر شوند. توجه کنید؛ سازمان بورس وظیفه نظارتی دارد. نظارت بر بورسها، فرابورس، بورس کالا، انرژی، شرکت بورس و شرکتهای بورسی بر عهده سازمان بورس است و مسائلی چون افزایش سرمایهها و اطلاعات شرکتها و وضع قوانین و مقررات نیز شامل وظایف نظارتی سازمان بورس است. این سازمان نظارتکننده است و وظایف نهاد ناظر را بر عهده دارد.
مساله در همین نظارتها قرار دارد. برخی کارشناسان و فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند سازمان بورس به وظایف نظارتی خود به خوبیعمل نمیکند. گاهی قوانین و مقرراتی که در این زمینه اعمال شده، با تضاد و تداخل مواجه بوده است. به طور مثال؛ برخی کارشناسان میگویند سازمان بورس در افزایش سرمایهها محتاطانه عمل میکند و بیشتر سنگاندازی کرده است یا محدودیتهایی که تاکنون در جهت کنترل بازار اعمال کرده به جای آنکه کارآمد باشند اثر منفی بر بازار گذاشته است. آیا این مساله را قبول دارید؟
خیر، این مسائل را قبول ندارم. سازمان بورس به وظایف نظارتی خود به طور کامل عمل کرده است. نمیتوان اینگونه گفت که سازمان بورس با انجام ندادن وظایف نظارتی در ریزش بازار مقصر است. از طرف دیگر تاکید کردم به سرمایهگذاران به همین جهت دائماً هشدار دادهایم که اسیر جو هیجانی بازار نشوند. ما بهعنوان نهاد ناظر بهخوبی به وظیفه خود عمل کردهایم. سرمایهگذاران باید در شرایط مختلف اقتصادی و سیاسی کشور تحلیلی از وضعیت بازار داشته باشند. ما نهاد ناظریم و نمیتوانیم به سرمایهگذاران بگوییم سهمی را بخرید چون سود میبرید یا سهمی را نخرید چون زیان میکنید. سرمایهگذاران باید متناسب با تحلیلهایی که از روند بازار دارند تصمیمگیری کنند. سازمان بورس وظیفه دارد ابزارها و ساختارها را برای تسهیل در روند معاملات برای عموم سرمایهگذاران فراهم کند. به همین جهت بود که برای آنکه تحلیلها یکسویه نباشد سامانه معاملات آنلاین راهاندازی شد. اگر به خاطر داشته باشید زمانی در بازار سرمایه در حدود 300 ایستگاه معاملاتی وجود داشت که سرمایهگذاران صرفاً باید به یکی از این ایستگاهها مراجعه میکردند تا بتوانند خرید و فروش انجام دهند اما اکنون
حجم چشمگیری از معاملات بازار از طریق معاملات آنلاین انجام میشود. اکنون بیش از 1100 ایستگاه معاملاتی در سراسر کشور فعال است. توسعه ساختارها و ابزارها در این زمینهها نقش سازنده خود را نشان میدهند. اگر ابزار معاملاتی آنلاین وجود نداشت دسترسیها محدود میشد و دیدگاههای تحلیلی محدودی در بازار وجود داشت. اکنون با باز شدن دسترسیها برای انجام معاملات به سمت شفافیت بیشتری حرکت کرده است.
آقای عبدهتبریزی عضو شورای بورس از تقویت بازارها و حمایت از سرمایهگذاران در هفته گذشته خبر داد و گفته است حمایت از بورس در دستور کار شورای عالی بورس قرار دارد چرا که تداوم وضعیت شاخص به روحیه سرمایهگذاران صدمه زده است. آیا این مساله را قبول دارید؟
من هم معتقدم باید از بازار سرمایه حمایت کرد. همه موافق این امر هستند. مسوولان اقتصادی نیز باید به بازار سرمایه توجه ویژهای داشته باشند و نباید بگذاریم به همین سادگی نقدینگی از این بازار با بیاعتمادی مردم به بورس خارج شود.
با وجود اینکه مسوولان میگویند باید از بازار سرمایه حمایت شود اما در عمل اتفاق خاصی نیفتاده است. ظاهراً بازار سرمایه در میان مسوولان اقتصادی کشور جایگاهی ندارد. چرا که تصمیماتی که در این مدت در جهت حمایت از بازار اتخاذ شده است یا اجرایی نشدند یا آنقدر شتابزده تصمیمگیری شده است که تاثیر مثبتی بر بازار نداشت. نمونه آن تصمیمی بود که وزارت اقتصاد گرفت تا بانکها برای حمایت از بورس وارد این بازار شوند یا حتی ممانعت دولت از افزایش نرخ سود بانکی نیز نتوانست شاخص بورس را از رکود و ریزش نجات دهد. علت چیست؟
این نکته را قبول ندارم که بازار سرمایه مورد بیتوجهی دولت است. دولت و مسوولان اقتصادی همواره نشان دادهاند که بازار سرمایه برای آنها مهم است. باید توجه کنیم که بازار سرمایه رابطه مستقیم با تولید دارد. یعنی این بازار از بخشهای تولیدی و وضعیت اقتصادی کشور تاثیر میگیرد. طبعاً بورس انعکاسدهنده فعالیتهای واقعی بنگاههای اقتصادی کشور است علاوه بر اینکه انتظارات را نیز نمایش میدهد. اگر مسائل و مشکلات بخشهای تولید کشور حل شود بازار سرمایه نیز از رکود خارج خواهد شد. سرنوشت بازار سرمایه به رونق تولید گره خورده است.
یعنی با این اوضاع اقتصادی تا زمانی که از رکود خارج نشویم و تولید رونق نگیرد نمیتوان انتظار داشت که دوره رونق بورس فرابرسد؟ البته در این بین نیز مذاکرات ژنو تاثیرات خاص خود را بر روی بازار سرمایه دارد تا با رفع تحریم و محدودیتها به سمت بهبود وضعیت اقتصادی حرکت کنیم.
در سال گذشته وقتی بورس در اوج قرار گرفت عوامل متعددی بر رشد شاخص تاثیرگذار بودند. همانطور که شما اشاره کردید انتظار برای رفع محدودیتها و تحریم باعث شد تا شاخص بورس با رشد چشمگیری مواجه شود. بنابراین یکی از عوامل بهبود اقتصادی رفع محدودیتهاست. از طرف دیگر عوامل اقتصادی و تصمیمگیری در هریک از بخشهای اقتصادی تاثیرات خود را در بورس میگذارد. لذا تصمیمگیران در این زمینه به کمک بازار سرمایه بیایند و تصمیمات اقتصادی و سیاسی را به شکلی اتخاذ کنند که باعث بروز ابهامات در بازار نشود تا به افت بازار دامن نزند. البته ما بهعنوان متولی بازار سرمایه ابهامات در تصمیمگیریها را که بر صنایع بورسی تاثیرگذار است به تصمیمگیران منعکس میکنیم. حتی تا آنجا که امکان دارد پیگیری نیز انجام میدهیم. البته هر تصمیمگیری در حوزه اقتصاد ابهامات و اثرات خاص خود را دارد. به همین جهت سازمان بورس برای کاهش دامنه تاثیرگذاری این عوامل بر اساس وظیفه ذاتی مسائل و ابهامات را به مراجع مربوط اعلام میکند. رکود اقتصادی و کمبود نقدینگی نیز طبعاً در این زمینه تاثیرات خاص خود را دارد. اما موضوع دیگر از حیطه اختیارات ما خارج است و به مسائل
بیرونی ربط دارد. به هر حال روند مذاکرات و گشایش در سیاست خارجی و رفع محدودیتها اثر خود را بر بازار سرمایه میگذارد.
یعنی تصور میکنید با ابزارهایی که سازمان بورس در جهت حمایت از بازار در نظر گرفته است میتوان به بهبود وضعیت بازار امید داشت؟
به هر حال آنچه وظیفه سازمان بورس است در جهت حمایت از بازار را انجام داده و خواهد داد. مثلاً بازارگردانی یکی از ابزارهای حمایتی است که در جهت تنظیم نقدشوندگی بازار اثرگذار است. در دنیا این شیوه با اقبال مواجه شده است. با بازارگردانی تلاش میشود تا بازار با صف خرید و فروش مواجه نشود. تلاش بر این بوده تا نقدشوندگی بازار به هر شکلی وجود داشته باشد. خوشبختانه در این زمینه موفق شدهایم، حتی در نوسانات شدید بازار نقدشوندگی وجود داشت. بسیار کم پیش آمد که در بازار صفهای خرید و فروش سنگینی داشته باشیم، اگر هم بوده سریعاً جمع شدهاند. لذا در تلاشیم خاصیت نقدشوندگی بازار را بیشتر از قبل تقویت کنیم. در همین راستا صندوقهای بازارگردانی هم طراحی شدهاند. به همین علت هفته گذشته، مجوز صندوق بازارگردانی به دو شرکت داده شد. بر این اساس سهامداران عمده میتوانند سهام گروههای خود را بازارگردانی کنند. البته بازارگردانی به معنای حمایت نیست که قیمتها را بالا و پایین ببرند بلکه مفهوم آن تامین نقدشوندگی آن سهمهاست. مزایایی برای این صندوق در نظر گرفته شده است که از جذابیت برخوردارند و میتوانند به نقدشوندگی بازار کمک کنند.
از طرف دیگر ایجاد بازار بلوک نیز در جهت حمایت از بازار راهاندازی شد. قبلاً بازار معاملات عمده و خرد وجود داشت اما بین این دو بازار خالی بود که بازار بلوک را ایجاد کردیم. راهاندازی این بازار میتواند در جهت تسهیل و تسریع روند معاملات بلوکی تاثیرگذاری داشته باشد و باعث رشد معاملات شود.
پس شما اعتقاد دارید سازمان بورس با توسعه ابزارها و ساختارها در بازار سرمایه میتواند نقش حمایتی ایفا کند. اما آقای صالحآبادی در سالهای اخیر سازمان بورس به گفته کارشناسان و فعالان بازار به این وظیفه خود تا جایی که در توان داشته عمل کرده است. درست است که بسیاری از ابزارهای مالی که در بورسهای دنیا سالهاست استفاده میشود هنوز در بورس کشور ما راهاندازی نشدهاند اما تا حد مقدور کارهایی در این زمینه انجام شده است. آیا ضررهای هنگفت سهامداران بورس را که بخش قابل توجه آن مردم عادی هستند و اکنون در نگرانی به سر میبرند میتوان با طراحی چند ابزار جبران کرد و بگوییم در حال حمایت از بازار هستیم؟
توجه کنید؛ قبل از بورس بخش قابل توجهی از سرمایههای مردمی وارد بازار ارز و سکه شده بود. در این بازار بسیاری از مردم سرمایههای خود را از دست دادند. مگر کسی تضمین کرده بود افرادی که سرمایههای خود را به بازارهای ریسکپذیر چون ارز و سکه میبرند ضرر نکنند. بازار سرمایه هم یک بازار ریسکپذیر است. قیمت سکه دو سال قبل در نیمه دوم سال 1390 به نزدیک 5/1 میلیون تومان رسید اما حالا قیمت سکه کمتر از یک میلیون تومان است. پس سرمایهگذار در بازار سکه ریسک مربوطه را پذیرفته بود. به خوبیمیدانست که ممکن است اگر سکه را بالای یک میلیون تومان بخرد شاید متضرر شود. به هر حال ریسک همین بالا و پایینها را دارد.
یعنی شما بازار دلالی ارز و سکه را با بازار سرمایه قابل مقایسه میدانید؟
بازار ارز و سکه مانند بازار سرمایه جزو بازارهای ریسکپذیر هستند. منظورم این است که مگر در بازار ارز و سکه کسی به افرادی که سرمایههایشان را به آنجا برده بودند تضمین داده بود که اکنون این انتظار از بازار سرمایه وجود دارد؟ مگر میشود از سازمان بورس انتظار داشت تضمین بدهد اگر افراد سرمایههایشان را به این بازار آوردند دچار ضرر و زیان نشوند. عده بسیاری در بازار ارز و سکه ضرر کردند چرا که ریسک را پذیرفته بودند. در ابتدای صحبتهایم نیز تاکید کردم بازار سرمایه بازاری ریسکپذیر است. طبیعی است وقتی سهام خرید و فروش میکنی دو روی سکه دارد. ممکن است سود خوبی ببرید یا امکان دارد ضرر بدهید. در کجای دنیا بازار سرمایه به مردم تضمین میدهد که ما این تضمین را به مردم بدهیم؟
از نظر کارشناسان بازار سرمایه نقش عوامل روانی در بورس ما به اندازهای زیاد شد که در سال گذشته باعث رشد حبابیشاخص شد اما بهتدریج با فاصله گرفتن از جو روانی، جو هیجانی و تاثیرگذاری کمبود نقدینگی بر بنگاههای اقتصادی و رکود تولید باعث عقبگرد شاخص شد. اما در آن مقطع هر بار از شما و دیگر مدیران بورس سوال شد که رشد بازار حبابیاست هیچگاه این مساله مورد تایید قرار نگرفت. هنوز هم معتقدید رشد شدید شاخص در گذشته حبابینبوده است؟
بارها نسبت به ریسک و نوسان بازار در زمان رشد هشدار داده بودیم. به کرات به سرمایهگذاران توصیه کردیم اسیر جو روانی بازار نشوند و با مطالعه سهم خرید و فروش کنند. بنده آزمونی انجام ندادهام که به این نتیجه برسم رشد شاخص در سال قبل حبابیبوده است. اما میتوانم بگویم برخی از تحولات و تصمیمات اقتصادی و انتظار برای رفع محدودیت بر بازار تاثیرگذار بوده است. نمیتوانیم این مساله را انکار کنیم. مثال زدم که در زمینه پتروشیمیها افزایش نرخ خوراک چگونه باعث شد تا گروهی که بیشترین تاثیر را در رشد شاخص در دو سال گذشته داشت به یکباره با افت قیمت مواجه شد و حتی نقش قابل توجهی در افت شاخص بورس در ماههای اخیر داشت. با وجود تمام این مسائل اعتقاد دارم بازار سرمایه به شکل مقطعی افت میکند اما در بلندمدت بازار روند صعودی دارد.
یعنی شما معتقدید بازار دوباره رشد بیسابقه را تکرار خواهد کرد؟
ببینید کسی آینده را نمیتواند پیشبینی کند. من همیشه گفتهام و باز هم میگویم بازار سرمایه ریسک دارد، گاهی روند صعودی را طی میکند و گاهی دچار افت میشود. اما این شرایط هیچکدام ثابت نیستند. اکنون هم میگویم با وجود نوسانات، این بازار با دید بلندمدت جزو بهترین بازارهای کشور بوده است. اکنون هم رشد بورس به تحولاتی که در آینده در صنعت و تولید کشور اتفاق میافتد بستگی دارد. مگر میتوان در حال حاضر پیشبینی کرد که در آینده چه اتفاقی رخ میدهد؟ با این حال امیدواریهایی وجود دارد و دولت نیز برنامههایی برای خروج از رکود دارد. لذا انتظار نداریم شرایط بورس نسبت به گذشته بدتر شود. اتفاقاً انتظار شرایط بهتر داریم. از طرفی شرایط رکود اقتصادی دائمی نیست. این مقطع نیز میگذرد. مگر رکود اقتصادی تنها خاص اقتصاد ایران است. در آمریکا در چند سال قبل شاهد بودیم که رکود چگونه اقتصاد آن کشور را با بحران مواجه کرد، حتی بانکها و بورس معروف جهان نیز دچار چالشهای جدی شدند اما به تدریج با سیاستهای اقتصادی که آمریکا در پیش گرفت از رکود فاصله گرفتند. خوشبختانه در کشور ابعاد این رکود بسیار کمتر است و معتقدم با برنامههایی که دولت در
نظر گرفته است با احیای تولید و خروج از رکود به سمت بهبود وضعیت و رشد اقتصادی حرکت خواهیم کرد کما اینکه این مساله بهخوبیدر بورس نمایان خواهد شد. چراکه بورس انعکاسدهنده وضعیت اقتصادی کشور است.
تداوم رکود بورس و ادامه ریزش شاخص این روزها باعث شده زمزمههایی درباره سقوط بورس به گوش برسد. این مساله تا چه میزان میتواند قابلاعتنا باشد؟
بازار سرمایه در سالهای اخیر با رشد بیسابقهای مواجه بوده است و بهویژه در سال گذشته رشدی استثنایی داشته است. عوامل مختلفی در این رشد تاثیر گذاشتهاند اما نمیتوان گفت اکنون که بازار برای مدتی کوتاه و به صورت موقت در حالت نزولی قرار دارد، ممکن است بورس سقوط کند. نه، این مساله درست نیست. من هیچ نشانهای مبنی بر احتمال سقوط بورس نمیبینم و طرح آن را هم صحیح نمیدانم. امیدواری ما بر بهبود وضعیت بازار است. اگر به گذشته برگردیم در سال 1387 که بحران مالی و رکود اقتصادی در جهان رخ داد شاخص بورس از حدود 12 هزار واحد به هفت هزار واحد رسید. در آن مقطع این مساله چندان مورد توجه عمومی قرار نگرفت در حالی که این افت در بازار سرمایه برای ما بیسابقه بود. شاید در آن زمان تعداد کمتر سرمایهگذاران در بورس تا این اندازه برای کل جامعه از حساسیت برخوردار نبود اما این مساله اهمیت بسیاری داشت و به هر شکل ما از دوره رکود بازار عبور کردیم و در سالهای 1391 و 1392 شاهد بودیم شاخص با رشد قابل توجهی مواجه شد. اما در حال حاضر با توجه به اینکه جمعیت انبوهی بر اثر رشد شاخص بورس در سال گذشته وارد این بازار شدند، حساسیتها بیشتر شده است
در حالی که این افت بازار در شش ماه اخیر نسبت به سال 1387 بسیار کمتر است. به هر حال وجود هفت میلیون نفر سهامدار نشان میدهد این بازار نسبت به گذشته از یک بازار تخصصی به یک بازار عمومی تبدیل شده و موفق در جذب سرمایههای مردمی شده است. این اتفاق یک موفقیت محسوب میشود که بخش قابل توجهی از نقدینگی به سمت بازار سرمایه جذب شده است. اکنون هم امیدواریهای بسیاری داریم که گشایشی در عرصه سیاست خارجی کشور ایجاد شود و در مذاکرات ژنو به سرانجام خوبیبرسد. با این وجود میتوان منتظر روزهای بهتری برای بورس بود.
آقای صالحآبادی اشاره کردید اعمال سیاست کنترل نقدینگی و مهار تورم بر بازار سرمایه اثرگذار بوده است. این یک سیاست پولی است که با هدف کنترل نقدینگی صورت گرفته و بر بازار مالی کشور اثرگذار بوده است. از آنسو شاهد سرکوب قیمتها هم هستیم که بر اساس آن دولت با بخشنامه و تهدید اجازه افزایش قیمت کالاها را نمیدهد. میخواهم بدانم موضع رسمی سازمان نسبت به ادامه این سیاست چیست؟ دولت چگونه میتواند هم تورم را کنترل کند، هم شرکتها بتوانند بهبود وضعیت داشته باشند بدون اینکه در تولیدات خود افزایش قیمت دهند؟ چنین چیزی امکانپذیر است؟
تورم بالا اثرات خود را بر اقتصاد کشور گذاشته و منجر به رکود اقتصادی شده است. از طرف دیگر بالا بودن نوسانات تورم عدم امکان برنامهریزی برای بنگاههای اقتصادی را ایجاد میکند. به همین جهت دولت سیاست خود را بر کنترل تورم گذاشته است. این مساله بهزودی اثر خود را بر روند بنگاهها و شرکتها نشان نمیدهد، زمان میبرد تا اثر مثبت خود را نشان دهد. به هر حال وقتی تورم کاهش یابد و پایدار شود، میتواند بر نرخ سود نیز تاثیر بگذارد و آن را کاهش دهد. از طرف دیگر این مسائل بر P/E بورس تاثیر میگذارد. البته تاثیر سیاست کنترل تورم نیاز به گذشت زمان دارد و از طرفی باید سیاستها به سمت خروج از رکود اقتصادی باشد. وگرنه بدون خروج از رکود اقتصادی نمیتواند مشکلات کمبود نقدینگی بنگاههای اقتصادی را حل کند و اثرات مثبت خود را بر بورس نشان دهد. موضع ما حمایت از سیاستهای اقتصادی دولت است اما نتیجه این سیاستها را به دولت انعکاس میدهیم.
یکی دیگر از مسائلی که در چند ماه اخیر از آغاز افت بازار بیشتر به چشم آمد رفتار حقوقیهای بازار بود. چرا در این دوره حقوقیها از بازار حمایت چندانی نکردند و با فروشهای سنگین در مقاطعی باعث تشدید افت بازار شدند؟ حتی اخیراً نیز بهرغم اینکه مسوولان اعلام کردند حقوقیها از بازار حمایت خواهند کرد ظاهراً در عمل هنوز این اتفاق رخ نداده است؟
اتفاقاً با راهاندازی بازار بلوک حقوقیها تمایل نشان دادهاند که همکاری لازم را در جهت حمایت از بازار انجام دهند چراکه اعتقاد دارند در بازار خرد نمیتوانند بهخوبیعمل کنند اما در بازار بلوک با آزادی بهتر میتوانند عمل کنند. اینگونه نیست که آنها نخواهند از بازار حمایت کنند. این مساله بسیار مهم است به همین خاطر چندی پیش آماری را منتشر کردیم که حقوقیهای بازار در مقاطع مختلف چه رفتاری از خودشان نشان دادند. بر اساس این آمار به این نتیجه رسیدیم که رفتار حقوقیها باثبات بوده است. اینگونه نبوده که یکباره به شکل افراطی خرید کنند یا در مقطعی از خرید کردن امتناع کنند و بیشتر فروشنده باشند. متاسفانه مساله کمبود نقدینگی شرکتها بر بورس تاثیر داشته است. کمبود نقدینگی مسالهای بسیار مهم است. مشکل کمبود نقدینگی است، اتفاقاً حقوقیها با عملکردشان جنبه حمایتی از بازار داشتهاند.
راهکار چیست؟
برای جبران کمبود نقدینگی ما بهعنوان سازمان بورس برنامههایی اجرا خواهیم کرد تا حداقل بتوانیم تا حدودی این مساله را رفع کنیم. البته ابعاد مساله گسترده است و نیازمند خروج از رکود اقتصادی است. با این حال پیگیریهایی انجام دادیم تا سازمان خصوصیسازی فعلاً عرضههای خرد در بورس انجام ندهد. چراکه اگر عرضههای خرد برای مدتی متوقف شود حداقل نقدینگی فعلی شرکتها مصرف زیادی نمیشود. از طرف دیگر با سازمان خصوصیسازی صحبت کردهایم که برای مدتی عرضه اولیه نداشته باشد. این مساله نیز تاثیرگذار است و به نقدینگی بازار لطمه نمیزند. اگر هم ناچار به عرضه اولیه باشیم تصمیم گرفته شد پول حاصل از آن در بازار سرمایه خرج شود تا از این جهت نیز به بازار لطمه نزند. به هر حال تمام تلاشمان این است که به هر شکلی نقدینگی بازار را حفظ کنیم که چندان دچار مشکل نشویم.
آقای صالحآبادی شما از معدود مدیران دولت قبل هستید که تغییر نکردهاید چراکه بازدهی بالای بورس در زمان مدیریت شما بهعنوان تنها بخش اقتصادی کشور در مجموع روند مثبت داشته است، این مساله باعث شد تا شما در دولت جدید به کار خود ادامه دهید. اما تاکنون شایعات بسیاری پیرامون عملکرد شما مطرح است. از جمله برخی کارشناسان و فعالان بازار بخشی از مسائل افت و رکود بازار را به عملکرد محتاطانه سازمان بورس ربط میدهند و انتظار دارند مدیریت این سازمان نیز در دولت یازدهم تغییر کند چراکه تصور میکنند تغییر مدیریت در روند بورس تاثیرگذار است. شما تا چه میزان از عملکرد خود در سازمان بورس دفاع میکنید؟
مجموعه ارکان بازار سرمایه به یک شخص وابسته نیست. معتقدم مجموعهای که در بازار سرمایه از سازمان بورس گرفته تا شرکت بورس، فرابورس، سپردهگذاری، بورس کالا و انرژی و... مشغول به فعالیت هستند مجموعهای متعهد و علاقهمند به کار هستند. این مساله در روند توسعه بازار سرمایه در سالهای اخیر بهخوبیدیده شده است. به هر حال این بازار نسبت به گذشته بسیار بزرگ شده است. بنده از ارکان بازار سرمایه و توسعهای که طی سالها در تمامی ابعاد ایجاد شده است، دفاع میکنم. قبلاً بورس کشور آنقدر کوچک بود که اگر اتفاق مهمی نیز در این بازار رخ میداد و سرمایههای زیادی دچار مشکل میشد کمتر عموم جامعه متوجه آن میشدند اما در سالهای گذشته علاوه بر روند کمی در زمینه کیفی نیز با رشد مواجه بودیم. در زمینه ساختارها و ابزارها کارهای زیرساختی انجام شده است که پیش از این سابقه نداشت. راهاندازی معاملات آنلاین، رتبهبندی کارگزاریها، سیستم کدال و... همه اینها به شفاف شدن بازار کمک کرد. بنده از خودم دفاع نمیکنم فقط از مجموعه ارکان بازار سرمایه دفاع میکنم چون میدانم کارهایی که در این سالها در بازار سرمایه انجام شد باعث رشد و توسعه بازار و
شناخته شدن آن به عموم مردم شد.
در این وضعیت بازار به مردمی که بخش قابل توجهی از داراییهایشان را از دست دادهاند اما با وجود ضرر دادن در بازار ماندهاند تا شاید بتوانند بخشی از ضررهایشان را جبران کنند چه توصیهای دارید؟
سرمایهگذاران باید دید بلندمدت را همچنان بر تفکر و تحلیلهای خود حاکم کنند. بازار سرمایه نوسان دارد، نمیتوان یک مقطع کوتاه را معیار عملکرد قرار داد. اگر به توصیههایی که به کرات در گذشته کردهایم عمل کنند مطمئناً در این بازار در بلندمدت برنده هستند. باید بر این مساله نیز تاکید کنم وقتی شاخص بازار سهام افت میکند نباید بگوییم حال بورس خراب شده است. بورس تنها بازار سهام نیست مجموعه بزرگی از بازارهای مختلف است، نمیتوان با افت بازار سهام تمام عملکرد این مجموعه را زیر سوال برد. از طرف دیگر به مردم که سهام در بورس دارند توصیه میکنم حوصله و صبر داشته باشند در بلندمدت با بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور روزهای خوبیدر انتظار بورس است. به قول حافظ: بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم / شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
دیدگاه تان را بنویسید