به بهانه ریزش ساختمانهای شمال کشور بر اثر سیل اخیر
سازه بیپایه
هفته گذشته یک صبح تا عصر باران آمد و شب سیل جاری شد.
هفته گذشته یک صبح تا عصر باران آمد و شب سیل جاری شد. اما کاش فقط این سیل رودخانهها را پرآب و درختان و مراتع را سیراب میکرد، اما نه تنها این بارش و طغیان رودخانهها جان مردم را در جادهها و اطراف رودخانهها گرفت بلکه از فردای آن روز ساختمانهای شهرستان سوادکوه یکی پس از دیگری فرو ریختند. یک مغازه، چند خانه و پل پس از این سیل به یکباره فروریختند و در عرض چندساعت فضای مجازی پر شد از تصاویر ساختمانهایی که در چند ثانیه با خاک یکسان شدند.
خانههایی که تقریباً نوساز بودند و برخی سه طبقه و برخی حتی شش طبقه قد علم کرده بودند در چند ثانیه و همچون یک فیلم در مقابل چشم مالک و شهروندان فرو ریخت و به تلی از خاک تبدیل شد. ساختمانهایی که در هفته گذشته به عنوان ساخت و ساز غیرمجاز شناخته شدند و گفته شد گرچه باید مسوولان به آنها رسیدگی کنند اما مقصر سازنده یا مالک است. اما برخی دیگر هنوز هم میگویند مراجع صدور پروانه ساخت و بخشداری و دهیاری آن منطقه مقصر هستند، همان افرادی که از ساخت و ساز در مسیر رودخانه خبر داشتند اما به دلایلی دم بر نیاوردند و فقط به دریافت هزینه تخلف ساخت اکتفا کردند. حالا هزاران سوال در ذهن مردم است که مقصر اصلی ریزش این ساختمانها چه کسی بوده و کدام نهاد پاسخگو است؟ برخی میگویند مالکان این ساختمانهای تخریب شده چه باید کنند؟ چه کسی پاسخگوی این خانههای خراب شده است و ساکنان باید به کجا پناه ببرند؟ آیا خاک منطقه سست بوده یا اینکه شدت سیل ساختمان را ضعیف کرده بود؟ آیا مالک در مسیر و حاشیه رودخانه ساختمانسازی کرده بود یا اینکه هنگام صدور مجوز ساخت هیچ مرجعی به سازه ایرادی نگرفته و فقط هزینهها دریافت شده است. آیا هنگام ساخت و ساز
هیچ مسوولی از منطقه گذر نکرده و متوجه ساخت و ساز غیرمجاز نشده است یا اینکه با دریافت و وصول یک چک چند صدهزارتومانی تخلف فراموش شده است؟
اما موضوع ساخت و سازهای غیرمجاز موضوع جدیدی نیست که بخواهد به واسطه این حادثه به یکباره به آن توجه شود، بلکه این حادثه فقط تلنگری بر ساختوسازهای غیرمجازی است که هر روز در شمال کشور بیشتر میشود. البته ساخت و سازهای غیرمجاز علاوه بر شمال کشور چندسالی است در کردان کرج، لواسانات تهران و مکانهای خوشآب و هوا بیشتر شده است. به گونهای که بارها مسوولان و استاندار تهران از برخورد با متخلفین ساخت و ساز خبر داده و حتی در مواردی برخی سازهها قلع و قمع شدند. اما آیا این برخورد کافی بوده یا این قلع و قمعها به کاهش تخلفات ساخت و ساز منجر شده است؟ آیا پس از اینکه متخلفین شناسایی شدند و حتی جریمههای سنگینی هم پرداخت کردند دیگر به سمت ساخت و ساز نرفتند و این چرخه معیوب ادامه نیافت؟ چرا این نوع ساخت و سازها تمام نمیشود و داستان خانههای غیرمجاز، شهرها را رها نمیکند؟ برخی سازندگان براین باورند که دلیل افزایش و وجود ساخت و سازهای غیرمجاز به غیر از هدف کسب سود و زیادهخواهی سازندگان، پرداخت غرامت یا تخلف ناچیز در برابر مدت زمان پیگیری و چرایی تخلف در دادگاه است. از این رو سازنده تا جایی که بخواهد در ساخت و سازش
تخلف میکند به این امید که هزینه تخلف را پرداخت میکند، اما اگر این پروسه جدیتر باشد و برخورد با متخلف در مراجع بالاتر از دهیاری و بخشداری صورت گیرد، شاید ریشه ساخت و سازهای غیرمجاز هم کنده شود و مراتع، جنگلها، اطراف رودخانهها و گاه ارتفاعات و باغها بتوانند از شر سازندگان نفس راحتی بکشند.
دیدگاه تان را بنویسید