تاریخ انتشار:
اجلاس سران در قاره بیهوش
پشت پردههای بروکسل
چانهزنی به اوج خود رسیده است. شمال در مقابل جنوب و کشورهای ثروتمند در مقابل کشورهای فقیر، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در مقابل فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه. آنها بر روی یک کلمه گیر کردهاند. کلمهای که زیبا و خوشآهنگ به نظر میرسد: «مشترک». این کلمه در حال تقسیم کردن اروپاست. نتیجه مذاکرات سرسختانه تاکنون همین بوده است. سران اتحادیه اروپا بیش از شش ساعت درباره آینده این قاره مذاکره کردند.
آنها جمع شدند تا درباره یک سند به توافق برسند. طبق ماده 12 این سند قرار است یک «پشتیبان مشترک» برای اتحادیه نوین بانکی ایجاد شود که نوعی صندوق مالی مشترک برای حل بدترین نوع سناریوها خواهد بود. آلمان، سوئد، فنلاند، دانمارک و هلند خواهان آن هستند که کلمه «مشترک» حذف شود. فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال خواهان حفظ این کلمه در سند هستند. کشورهای شمال نگران آن هستند که مجبور شوند پول بسیار بیشتری نسبت به گذشته پرداخت کنند در حالی که کشورهای جنوب امیدوارند شاهد مسوولیت مشترک بیشتری در بحران باشند. این مشاجره به مدت 45 دقیقه طول کشید و سرانجام کشورهای شمال برنده مبارزه شدند. در بیانیه نهایی تازهترین اجلاس سران اتحادیه اروپا لفظ «مشترک» حذف شد. این اتفاق در 13 و 14 دسامبر در طول اجلاس شورای اروپا رخ داد. شورای اروپا قدرتمندترین بخش اتحادیه اروپاست که از 27 رهبر و رئیس دولت تشکیل میشود. آنها پشت درهای بسته دیدار میکنند و حتی نزدیکترین کارمندانشان هم اجازه ورود ندارند. در طول این بحثها حفظ اسرار مهمترین اصل است. هر چند این اصل در مورد آخرین جلسه کاربرد نداشت. ماهها قبل اشپیگل درهای این اجلاس را گشود. تیمی
متشکل از شش خبرنگار به پایتختهای اروپایی سفر کردند تا منابع اطلاعاتی پیدا کنند و بتوانند جلسه ماه دسامبر را بازسازی کنند. در نتیجه آنها موفق شدند گزارشهایی از منابع مختلف درباره این مذاکرات- قبل و بعد از اجلاس- کسب کنند. این گزارشها میتوانند با دقت و صحت رویدادهای بعد را توضیح دهند.
انتظارات بالا
پس از نشست همه شرکتکنندگان رضایت خود را اعلام کردند. برخی از آنها از جمله صدراعظم آلمان اعلام کردند پیشرفتهایی حاصل شده است. اما آیا این واقعیت دارد؟ قبل از این اجلاس انتظارات بسیار بالا بود. انتظار میرفت اجلاس به موضوعات مهمتری مانند آینده اتحاد پولی و اقتصادی بپردازد و نه بسته کمکی جدید برای یونان. قبل از اجلاس، هرمان وان رامپوی رئیس شورای اروپا موظف شده بود پیشنهاداتی را درباره تقویت اتحادیه ارائه دهد. رامپوی از حمایت خانم مرکل برخوردار است. در سخنرانی خود در مجلس اروپا در ماه نوامبر خانم مرکل پشتیبانی قدرتمند خود را از اصلاحات بنیادی اعلام کرد و گفت: «اتحادیه نوین اقتصادی و پولی مستلزم سیاست مالی مشترک و سیاست اقتصادی مشترک است.» وی دو بار از کلمه «مشترک» استفاده کرد. مرکل مدتها اعتقاد داشت بنیانگذاران یورو یعنی صدراعظم سابق آلمان هلموت کهل و رئیسجمهور اسبق فرانسه فرانسوا میتران با غفلت از تهیه ساختار سیاسی برای واحد پول مشترک اشتباه بزرگی مرتکب شدند. به نظر مرکل این یکی از دلایل بروز بحران کنونی بود. او همچنین بر این باور است که نسل او باید این اشتباه را جبران کنند. او از اعضای اتحادیه اروپا میخواهد از مقداری از اختیارات حاکمیتی خود دست بکشند تا سیاستگذاران بروکسل بتوانند به سرعت و به طور موثر در مورد سیاست مشترک پولی و اقتصادی تصمیمگیری کنند. برای دستیابی به چنین هدفی مرکل حتی پیشنهاد داد تا پیمان اروپایی اصلاح شود. نشست ماه دسامبر فرصتی برای اروپا بود تا گامی بزرگ و مصمم در این راه بردارد، اما ناکام ماند و نتیجه آن بسیار ضعیف و متزلزل بود. روزهای قبل از اجلاس نشان داد که چگونه اروپا در وضعیتهای کلیدی ضعیف عمل میکند و میتواند نظریات و اقدامات بزرگ را خراب کند. برخلاف آنچه در گفتوگوها شنیده میشود تعداد اندکی از رهبران اروپا این روزها واقعاً از انسجام بیشتر طرفداری میکنند.
اسلو، دوشنبه 10 دسامبر
صدای کف زدن هر لحظه بلندتر و بلندتر میشود. مرکل و اولاند که در ردیف جلو نشستهاند رو به هم کرده و درگوشی صحبت میکنند. دونالد تاسک نخستوزیر لهستان از آنها میخواهد تا بایستند. اولاند دست مرکل را گرفته و آن را بالای سر میبرد. آنها با دستانی بالا و لبخندی بر لب کنار هم میایستند. این لحظه تکاندهنده است. اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل را دریافت کرده و رئیس کمیته نوبل در مورد آشتی فرانسه و آلمان مبالغه کرده است. اینها دو رهبر را در میان کف زدنهای شدید کنار هم نگه داشته است. یک ساعت بعد آنها سر میز ناهار مینشینند. رئیس شورای اروپا، رئیس کمیسیون اروپا و مارتین شولز رئیس پارلمان اروپا با روحیه خوب نشستهاند و از انسجام بیشتر و روابط عمیقتر صحبت میکنند. شولز بیش از همه صحبت میکند. او از انتخابات پیش روی ایتالیا و خطر حضور برلوسکونی صحبت میکند و میگوید با وجود اینکه مردم ایتالیا باید درباره وی تصمیم بگیرند انتخاب برلوسکونی تاثیرات جدی بر اروپا و انسجام ضعیف کنونی آن خواهد داشت. کسی با او مخالفت نکرد. مرکل اضافه میکند فرآیند انسجام باید ادامه یابد. به خاطر شادمانی از دریافت جایزه نوبل همه احساس خوبی درباره اروپا دارند و البته صحبتهایی میکنند که برایشان هزینهای ندارد.
بروکسل، سهشنبه 11 دسامبر
نمایندگان اتحادیه اروپا برای اجلاس آماده میشوند. مایکل لینک از وزارت خارجه آلمان نماینده این کشور است. موضوع اصلی بحث اسنادی پیرامون دلایل تشکیل اجلاس است. وان رامپوی رئیس شورا موظف بود تا مقالهای در اجلاس ارائه دهد اما باروسو رئیس کمیسیون از او سبقت گرفت. 13 روز قبل از جلسه او سندی 51صفحهای با عنوان «رویکردی برای اتحاد عمیق و واقعی پولی و اقتصادی» ارائه داد که در آن پیشنهادات خود را برای سازماندهی مجدد اتحادیه اروپا مطرح کرده بود. به نوشته وی در این نوع اتحادیه پولی همه گزینههای اصلی پولی و مالی دولتهای عضو باید با هماهنگی، تایید و نظارت در سطح اروپایی انجام گیرد. باروسو پیشنهاد کرد یک دولت اقتصادی در سه مرحله تشکیل شود. وان رامپوی پنج روز بعد وارد عمل شد. مقاله او 15 صفحه بود و با عنوان «به سوی اتحاد واقعی پولی و اقتصادی» در اختیار دیگران قرار گرفت. اگرچه او از مدل سهمرحلهای باروسو تقلید کرده بود اما پیشنهاداتی انقلابی مانند تاسیس صندوق مالی پرداخت بدهیها و وزارت دارایی اروپا را حذف کرد. با وجود این او از «ظرفیت مالی» مستقل برای منطقه یورو، هماهنگی بازار کار و سیاستهای مالیاتی و «تصمیمگیری مشترک» درباره بودجههای ملی سخن به میان آورد.
رد طرحها توسط برلین
یک هفته بعد و در پایان اجلاس بروکسل چیزی از پیشنهادات رامپوی باقی نماند. پیشنویس نتایج مذاکرات بیان میکرد که رهبران اصلاحات را در زمان مناسب مورد بحث قرار میدهند، از بودجه مشترکی حرفی به میان نیامد و به طور مبهم از «چارچوب منسجم مالی» صحبت شد. نظر ترکیب توافقات در مورد اصلاحات بین دولتهای عضو و نهادهای اروپایی نیز از نسخه نهایی حذف شد و فقط گفته شد توافقات فردی به شکل قرارداد با نهادهای اروپایی میتواند برای تقویت مالکیت و موثر بودن آنها مفید باشد. طرح سهمرحلهای رامپوی عملاً حذف شد. همزمان وی با چند رهبر اروپایی تلفنی صحبت کرد و متوجه شد پشتیبانی جدی برای انسجام عمیقتر در اروپا دیده نمیشود. مایکل لینک نماینده آلمان با اشاره به سند رامپوی اعلام کرد «اکثر آن داستان علمی - تخیلی است».
برلین، چهارشنبه 12 دسامبر
نیکلاس لاندروت در کنفرانس مطبوعاتی موضع آلمان را قبل از اجلاس بیان کرد و به «مکانیسم ضدشوک» که صندوقی به منظور کاهش تاثیر بحرانها بر کشورهاست اشاره کرد و از اینکه همگان از مقدار و چگونگی «خرج» پول صحبت میکنند اظهار تعجب کرد. رهبران کشورهای جنوب اروپا انتظار داشتند این موضوع در اجلاس مطرح شود. اما آلمان با این طرح مخالف بود. مرکل بیشتر به رقابت علاقهمند است. این موضوع نقطه قوت آلمانهاست و برلین میتواند با آن بدون صرف هزینهای تقاضاهای را خود از دیگران مطرح کند. مرکل و لاندروت اسناد ارائهشده توسط باروسو و رامپوی را قبول ندارند و از نظر عمق محتوا و هوشمندی آنها را کافی نمیبینند. راهبرد مرکل در قبال بروکسل به تاخیر انداختن کارهاست. آلمانها فقط میخواهند یک نقشه راه به تصویب برسد اما تمایلی ندارند قابلیتهای کلیدی مانند سیاستهای مالی و بازار کار به بروکسل واگذار شود.
بروکسل، پنجشنبه 13 دسامبر
پس از یک جلسه 14ساعته وزرای دارایی توافق میکنند تا اداره نظارت بانکی اروپایی تحت پوشش بانک مرکزی اروپا تشکیل شود. آلمانها به این موضوع بدبین بودند اما سرانجام تحت فشار دیگر دولتهای عضو تسلیم شدند. هنگامی که اداره نظارت بانکی در اوایل سال 2014 فعالیت خود را شروع کند صندوق نجات اروپا میتواند مستقیماً برای نجات بانکها وارد عمل شود.
اروپای در گل مانده
رهبران اروپا یک بار دیگر در جمعه 14 دسامبر گرد هم میآیند. موضوع امروز آنها سوریه و سیاست دفاعی است. در مورد نتایج صحبتها درباره اتحادیه پولی تغییراتی انجام نمیشود. دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در اظهاراتی جالب توجه بیان کرد مقررات زائد فراوانی در اتحادیه اروپا وجود دارد که باید حذف شوند. ژان کلود جانکر نخستوزیر لوکزامبورگ اعتقاد دارد اجلاس سران نتیجه خاصی نداشت و عملاً نشست وزرای دارایی بهتر بوده است. شمال اروپا خواهان نظم بیشتر و جنوب در پی همدردی بیشتر است و این باعث سوءتفاهمهای مکرر میشود. اروپا در گل فرو رفته و اجلاس اخیر این موضوع را به وضوح نشان داد. مشکل اساسی تاکید فزاینده بر منافع ملی است و همه از لهستانیها گرفته تا فرانسویها و آلمانیها به منافع خود توجه دارند. برخی مصمم هستند از اتحادیه خارج شوند، برخی میخواهند پول کمتری بپردازند و برخی دیگر میخواهند تا حد ممکن دریافت کنند. روی همرفته آنها سه اروپا را به تصویر کشیدهاند: شرق، جنوب و شمال. رابطه بین آنها هم باریک و ضعیف است. اجلاس همچنین نشان داد مرکل رهبری نمیکند. تمام شرکتکنندگان چشم به او دوختهاند، به صحبتهای او ارجاع میدهند و منتظر او میمانند. اما مرکل از این جایگاه خود بهرهبرداری نمیکند. او کسی نیست که بتواند عامل مشترک تفاهم باشد هرچند از او به عنوان صدراعظم بزرگترین و ثروتمندترین کشور اروپا چنین انتظار میرود.
انتظارات بالا
پس از نشست همه شرکتکنندگان رضایت خود را اعلام کردند. برخی از آنها از جمله صدراعظم آلمان اعلام کردند پیشرفتهایی حاصل شده است. اما آیا این واقعیت دارد؟ قبل از این اجلاس انتظارات بسیار بالا بود. انتظار میرفت اجلاس به موضوعات مهمتری مانند آینده اتحاد پولی و اقتصادی بپردازد و نه بسته کمکی جدید برای یونان. قبل از اجلاس، هرمان وان رامپوی رئیس شورای اروپا موظف شده بود پیشنهاداتی را درباره تقویت اتحادیه ارائه دهد. رامپوی از حمایت خانم مرکل برخوردار است. در سخنرانی خود در مجلس اروپا در ماه نوامبر خانم مرکل پشتیبانی قدرتمند خود را از اصلاحات بنیادی اعلام کرد و گفت: «اتحادیه نوین اقتصادی و پولی مستلزم سیاست مالی مشترک و سیاست اقتصادی مشترک است.» وی دو بار از کلمه «مشترک» استفاده کرد. مرکل مدتها اعتقاد داشت بنیانگذاران یورو یعنی صدراعظم سابق آلمان هلموت کهل و رئیسجمهور اسبق فرانسه فرانسوا میتران با غفلت از تهیه ساختار سیاسی برای واحد پول مشترک اشتباه بزرگی مرتکب شدند. به نظر مرکل این یکی از دلایل بروز بحران کنونی بود. او همچنین بر این باور است که نسل او باید این اشتباه را جبران کنند. او از اعضای اتحادیه اروپا میخواهد از مقداری از اختیارات حاکمیتی خود دست بکشند تا سیاستگذاران بروکسل بتوانند به سرعت و به طور موثر در مورد سیاست مشترک پولی و اقتصادی تصمیمگیری کنند. برای دستیابی به چنین هدفی مرکل حتی پیشنهاد داد تا پیمان اروپایی اصلاح شود. نشست ماه دسامبر فرصتی برای اروپا بود تا گامی بزرگ و مصمم در این راه بردارد، اما ناکام ماند و نتیجه آن بسیار ضعیف و متزلزل بود. روزهای قبل از اجلاس نشان داد که چگونه اروپا در وضعیتهای کلیدی ضعیف عمل میکند و میتواند نظریات و اقدامات بزرگ را خراب کند. برخلاف آنچه در گفتوگوها شنیده میشود تعداد اندکی از رهبران اروپا این روزها واقعاً از انسجام بیشتر طرفداری میکنند.
اسلو، دوشنبه 10 دسامبر
صدای کف زدن هر لحظه بلندتر و بلندتر میشود. مرکل و اولاند که در ردیف جلو نشستهاند رو به هم کرده و درگوشی صحبت میکنند. دونالد تاسک نخستوزیر لهستان از آنها میخواهد تا بایستند. اولاند دست مرکل را گرفته و آن را بالای سر میبرد. آنها با دستانی بالا و لبخندی بر لب کنار هم میایستند. این لحظه تکاندهنده است. اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل را دریافت کرده و رئیس کمیته نوبل در مورد آشتی فرانسه و آلمان مبالغه کرده است. اینها دو رهبر را در میان کف زدنهای شدید کنار هم نگه داشته است. یک ساعت بعد آنها سر میز ناهار مینشینند. رئیس شورای اروپا، رئیس کمیسیون اروپا و مارتین شولز رئیس پارلمان اروپا با روحیه خوب نشستهاند و از انسجام بیشتر و روابط عمیقتر صحبت میکنند. شولز بیش از همه صحبت میکند. او از انتخابات پیش روی ایتالیا و خطر حضور برلوسکونی صحبت میکند و میگوید با وجود اینکه مردم ایتالیا باید درباره وی تصمیم بگیرند انتخاب برلوسکونی تاثیرات جدی بر اروپا و انسجام ضعیف کنونی آن خواهد داشت. کسی با او مخالفت نکرد. مرکل اضافه میکند فرآیند انسجام باید ادامه یابد. به خاطر شادمانی از دریافت جایزه نوبل همه احساس خوبی درباره اروپا دارند و البته صحبتهایی میکنند که برایشان هزینهای ندارد.
بروکسل، سهشنبه 11 دسامبر
نمایندگان اتحادیه اروپا برای اجلاس آماده میشوند. مایکل لینک از وزارت خارجه آلمان نماینده این کشور است. موضوع اصلی بحث اسنادی پیرامون دلایل تشکیل اجلاس است. وان رامپوی رئیس شورا موظف بود تا مقالهای در اجلاس ارائه دهد اما باروسو رئیس کمیسیون از او سبقت گرفت. 13 روز قبل از جلسه او سندی 51صفحهای با عنوان «رویکردی برای اتحاد عمیق و واقعی پولی و اقتصادی» ارائه داد که در آن پیشنهادات خود را برای سازماندهی مجدد اتحادیه اروپا مطرح کرده بود. به نوشته وی در این نوع اتحادیه پولی همه گزینههای اصلی پولی و مالی دولتهای عضو باید با هماهنگی، تایید و نظارت در سطح اروپایی انجام گیرد. باروسو پیشنهاد کرد یک دولت اقتصادی در سه مرحله تشکیل شود. وان رامپوی پنج روز بعد وارد عمل شد. مقاله او 15 صفحه بود و با عنوان «به سوی اتحاد واقعی پولی و اقتصادی» در اختیار دیگران قرار گرفت. اگرچه او از مدل سهمرحلهای باروسو تقلید کرده بود اما پیشنهاداتی انقلابی مانند تاسیس صندوق مالی پرداخت بدهیها و وزارت دارایی اروپا را حذف کرد. با وجود این او از «ظرفیت مالی» مستقل برای منطقه یورو، هماهنگی بازار کار و سیاستهای مالیاتی و «تصمیمگیری مشترک» درباره بودجههای ملی سخن به میان آورد.
رد طرحها توسط برلین
یک هفته بعد و در پایان اجلاس بروکسل چیزی از پیشنهادات رامپوی باقی نماند. پیشنویس نتایج مذاکرات بیان میکرد که رهبران اصلاحات را در زمان مناسب مورد بحث قرار میدهند، از بودجه مشترکی حرفی به میان نیامد و به طور مبهم از «چارچوب منسجم مالی» صحبت شد. نظر ترکیب توافقات در مورد اصلاحات بین دولتهای عضو و نهادهای اروپایی نیز از نسخه نهایی حذف شد و فقط گفته شد توافقات فردی به شکل قرارداد با نهادهای اروپایی میتواند برای تقویت مالکیت و موثر بودن آنها مفید باشد. طرح سهمرحلهای رامپوی عملاً حذف شد. همزمان وی با چند رهبر اروپایی تلفنی صحبت کرد و متوجه شد پشتیبانی جدی برای انسجام عمیقتر در اروپا دیده نمیشود. مایکل لینک نماینده آلمان با اشاره به سند رامپوی اعلام کرد «اکثر آن داستان علمی - تخیلی است».
برلین، چهارشنبه 12 دسامبر
نیکلاس لاندروت در کنفرانس مطبوعاتی موضع آلمان را قبل از اجلاس بیان کرد و به «مکانیسم ضدشوک» که صندوقی به منظور کاهش تاثیر بحرانها بر کشورهاست اشاره کرد و از اینکه همگان از مقدار و چگونگی «خرج» پول صحبت میکنند اظهار تعجب کرد. رهبران کشورهای جنوب اروپا انتظار داشتند این موضوع در اجلاس مطرح شود. اما آلمان با این طرح مخالف بود. مرکل بیشتر به رقابت علاقهمند است. این موضوع نقطه قوت آلمانهاست و برلین میتواند با آن بدون صرف هزینهای تقاضاهای را خود از دیگران مطرح کند. مرکل و لاندروت اسناد ارائهشده توسط باروسو و رامپوی را قبول ندارند و از نظر عمق محتوا و هوشمندی آنها را کافی نمیبینند. راهبرد مرکل در قبال بروکسل به تاخیر انداختن کارهاست. آلمانها فقط میخواهند یک نقشه راه به تصویب برسد اما تمایلی ندارند قابلیتهای کلیدی مانند سیاستهای مالی و بازار کار به بروکسل واگذار شود.
بروکسل، پنجشنبه 13 دسامبر
پس از یک جلسه 14ساعته وزرای دارایی توافق میکنند تا اداره نظارت بانکی اروپایی تحت پوشش بانک مرکزی اروپا تشکیل شود. آلمانها به این موضوع بدبین بودند اما سرانجام تحت فشار دیگر دولتهای عضو تسلیم شدند. هنگامی که اداره نظارت بانکی در اوایل سال 2014 فعالیت خود را شروع کند صندوق نجات اروپا میتواند مستقیماً برای نجات بانکها وارد عمل شود.
اروپای در گل مانده
رهبران اروپا یک بار دیگر در جمعه 14 دسامبر گرد هم میآیند. موضوع امروز آنها سوریه و سیاست دفاعی است. در مورد نتایج صحبتها درباره اتحادیه پولی تغییراتی انجام نمیشود. دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در اظهاراتی جالب توجه بیان کرد مقررات زائد فراوانی در اتحادیه اروپا وجود دارد که باید حذف شوند. ژان کلود جانکر نخستوزیر لوکزامبورگ اعتقاد دارد اجلاس سران نتیجه خاصی نداشت و عملاً نشست وزرای دارایی بهتر بوده است. شمال اروپا خواهان نظم بیشتر و جنوب در پی همدردی بیشتر است و این باعث سوءتفاهمهای مکرر میشود. اروپا در گل فرو رفته و اجلاس اخیر این موضوع را به وضوح نشان داد. مشکل اساسی تاکید فزاینده بر منافع ملی است و همه از لهستانیها گرفته تا فرانسویها و آلمانیها به منافع خود توجه دارند. برخی مصمم هستند از اتحادیه خارج شوند، برخی میخواهند پول کمتری بپردازند و برخی دیگر میخواهند تا حد ممکن دریافت کنند. روی همرفته آنها سه اروپا را به تصویر کشیدهاند: شرق، جنوب و شمال. رابطه بین آنها هم باریک و ضعیف است. اجلاس همچنین نشان داد مرکل رهبری نمیکند. تمام شرکتکنندگان چشم به او دوختهاند، به صحبتهای او ارجاع میدهند و منتظر او میمانند. اما مرکل از این جایگاه خود بهرهبرداری نمیکند. او کسی نیست که بتواند عامل مشترک تفاهم باشد هرچند از او به عنوان صدراعظم بزرگترین و ثروتمندترین کشور اروپا چنین انتظار میرود.
دیدگاه تان را بنویسید