تاریخ انتشار:
آیا کاهش قیمت طلا ادامه خواهد یافت؟
رموز بازار طلا
قیمت طلا در بازارهای بینالمللی طی هفتههای اخیر کاهش چشمگیری داشته و به کمترین میزان خود در ۶۶ ماه اخیر رسیده است.
قیمت طلا در بازارهای بینالمللی طی هفتههای اخیر کاهش چشمگیری داشته و به کمترین میزان خود در 66 ماه اخیر رسیده است. بسیاری از تحلیلگران و دستاندرکاران بازار طلای جهانی بر ادامه روند کاهش قیمت فلز زرد تاکید دارند و دلایل قابل قبولی را نیز برای اثبات مدعای خود مطرح میکنند اما در این میان مراکز و کارشناسانی نیز وجود دارند که آینده بازار طلا را طور دیگری میبینند. برای مشخصتر شدن موضوع ابتدا به بررسی دلایل مطرحشده توسط کارشناسان در مورد چرایی سقوط قیمت طلا در هفتههای گذشته میپردازیم.
عمدهترین دلایل سقوط قیمت طلا
تکانه مهمی که طی چند هفته اخیر بازار طلا را به شدت تحت تاثیر قرار داد، گزارش دولت چین در مورد میزان ذخایر طلای این کشور بود. بانک مرکزی چین موسوم به «بانک خلق چین» روز جمعه هفدهم جولای در گزارشی اعلام کرد رقمی معادل 1658 تن ذخیره طلا دارد که نشاندهنده تقاضای سالانه 100 تن طلا از سال 2009 توسط دولت چین است. این میزان با این وجود که علاقه چینیها را برای تنوع بخشیدن به داراییهای خود نشان میدهد اما بسیار کمتر از حد انتظار بازار بوده است. از سوی دیگر کاهش رشد اقتصادی این کشور نیز تاثیر منفی بسیار زیادی بر اقتصاد جهانی به ویژه در بازارهای کالا از جمله طلا گذاشته است. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی معتقدند تا زمانی که اوضاع اقتصادی چین از دوران اوج خود فاصله داشته باشد بازارهای کالا و مواد اولیه نمیتوانند در رونق به سر ببرند.
از عواملی که در کاهش قیمت طلا نقش داشته است، دستیابی یونان و طرفهای اروپایی به توافقی است که دستکم در کوتاهمدت خروج یونان از حوزه پولی یورو را منتفی میکند. این توافق سطح نااطمینانی در حوزه پولی یورو (و بهطور کلی اقتصاد جهانی) را کاهش داده که از این رهگذر سطح تقاضای طلا (و به تبع آن قیمت طلا) به عنوان دارایی امن نیز تحتالشعاع قرار میگیرد.
اما مهمترین عاملی که در اکثر تحلیلهای انجامشده خودنمایی میکند اثر تقویت ارزش دلار است. دلار کماکان به دلیل بهبود شرایط و عملکرد اقتصاد آمریکا در حال تقویت شدن است. این موضوع به همراه بهبود تقویت بازارهای مالی آمریکا چشمانداز افزایش نرخ بهره در آمریکا در کوتاهمدت را افزایش داده است. افزایش نرخ بهره در آمریکا به معنی بهبود دورنمای سرمایهگذاری در آمریکا و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری در بازار طلاست. از سوی دیگر تقویت ارزش دلار، خرید کالا از جمله طلا را در بازارهای بینالمللی برای دارندگان دیگر ارزها گرانتر میکند و از این نظر نیز بر قیمت طلا تاثیر منفی دارد.
با تکیه بر موارد یادشده بسیاری از کارشناسان معتقد به ادامه کاهش قیمتها در بازار طلا هستند. اما عدهای دیگر از کارشناسان با توجه به روندهای تاریخی و دخالت دادن برخی دیگر از عوامل نظر متفاوتی در مورد روند آتی قیمت طلا دارند. در ادامه به بررسی و پیشبینی روند بازار طلا از زبان این دست از تحلیلگران میپردازیم.
چشمهایی که طور دیگری میبینند
در زمانی که بحران بدهیهای یونان در ماه ژوئن بالا گرفته بود، بسیاری از کارشناسان فکر میکردند امکان خروج یونان از حوزه پولی یورو منجر به واکنش شدید بازار طلا خواهد شد، آنها در مورد سقوط بازار سهام چین نیز نظر مشابهی داشتند. اما در مقابل مشاهده کردیم که قیمتها در بازار طلا تقریباً در شرایط ثابتی قرار داشت و واکنش آرامی را به وقایع یادشده نشان داد. تحقیقات نشان میدهد قیمت طلا در حوالی قیمت بلندمدت خود نوسان میکند.
بهطور کلی طلا به عنوان ابزاری برای ذخیره دارایی مشاهده میشود از اینرو قیمت آن در شرایط رکود اقتصادی افزایش مییابد. این درست است که قیمت طلا در شرایطی که ریسک اقتصادی است افزایش مییابد، اما واکنش قیمت طلا در شرایطی که ریسک سیستماتیک است و تمام بخشهای اقتصاد را دربر گرفته است، بسیار بیشتر است.
زمانی که وقایع و اتفاقات اقتصادی منطقهای هستند، بهطور معمول قیمت طلا واکنش زیادی را نشان نمیدهد. در شرایط بحرانهای منطقهای یا بخشی سرمایهها میتوانند با بخشها و مناطق دیگر جابهجا شده و از اینرو از فشار تقاضا در بازار طلا کاسته میشود. واکنش بازار طلا در دوران بحران حباب دات کام مثال خوبی از این رفتار است.
با نگاهی به عملکرد اخیر بازار طلا درمییابیم که واکنش بازار طلا نسبت به وقایعی همچون بحران یونان و افت بازار سهام چین با فرض منطقهای (و نه جهانی) بودن این موارد بوده است. البته این به معنای تشخیص درست بازار نیست، حتی در دوران بحران مالی سالهای 2008 و 2009 قیمت طلا تا سهماهه چهارم سال 2008 کاهشی بود ولی با انتشار خبر ورشکستگی لمنبرادرز و آشکار شدن شرایط بحران بر همگان در نهایت بازارها واکنش نشان دادند و قیمت طلا به شدت افزایش پیدا کرد.
در مورد بحران یونان نیز زمانی که اخبار مربوط به آن در اوایل سال جاری میلادی مطرح شد در همان زمان سرمایهگذاران اروپایی اقدام به خرید طلا کردند اما در ادامه روند مذاکرات طوری پیش رفت که دستاندرکاران بازار نسبت به آینده مذاکرات و عدم گسترش این بحران به دیگر نقاط یورو خوشبین بودند.
در مورد سقوط بازار سهام چین نیز میتوان ادعای مشابهی داشت. دستاندرکاران و سرمایهگذاران در بازار چین معتقد هستند دولت با ورود و دخالت در بازار سهام اجازه افت شاخص و گسترش این بحران به دیگر بخشهای اقتصادی را نخواهد داد. اما آیا این توضیحات به معنای بیاهمیتی وقایع اقتصادی منطقهای است؟
در شرایط فعلی محیط اقتصاد جهانی سرمایهگذاران را برای کسب سود بیشتر مجبور به تحمل ریسک بالاتر کرده است. سال 2015 به علت اجرای سیاستهای انبساطی پولی در بسیاری از کشورهای جهان هزینه دسترسی به منابع مالی کاهش چشمگیری داشته است، از اینرو سرمایهگذاران برای دست یافتن به بازدهی بیشتر مجبور به جستوجوی بیشتر و مواجهه با ریسک بالاتر شدهاند.
فرصتهای کم سرمایهگذاری در کنار حجم عظیمی از منابع مالی منجر به رقابت بیش از حد سرمایهگذاران شده است. با در نظر گرفتن این موضوع و نگاه به بازارهای سهام کشورهای مختلف از جمله آمریکا درمییابیم که با سرازیر شدن این سرمایهها قیمتهای سهام بسیار رشد کرده است و با قیمتهای واقعی خود فاصله دارد. در چین، حتی پس از کاهش قیمت اخیر، قیمتهای سهام بسیار بالاست و از روند تاریخی خود فاصله معناداری دارد.
این شرایط که بسیار ناپایدار است منجر شده است که فراوانی اخباری مبنی بر سقوط قیمت سهام در کشورهای مختلف دنیا افزایش یابد از سوی دیگر با نگاه به گذشته درمییابیم در زمانهایی که تکرار سقوطهای بیش از پنجدرصدی بازار سهام در عرض یک ماه در کشورهای مختلف جهان افزایش پیدا میکند همزمان احتمال سرایت این بحرانها و درگیر شدن اقتصاد جهانی با بحرانی فراگیر نیز افزایش مییابد. پس بهطور کلی میتوان اینطور نتیجه گرفت که اگرچه وقایع پیشآمده مانند جریانهای یونان و چین منطقهای بوده است اما افزایش این دست از اتفاقات منجر به بالا رفتن ریسک در سطح اقتصاد جهانی خواهد شد که به نوبه خود بازار طلا را تحت تاثیر قرار میدهد.
طلا ابزار مناسبی برای مدیریت نوسانات
رشد سریع قیمت سهام در بازارهای جهانی منجر میشود که نوسانات قیمت کمتر به نظر برسد از اینرو به نظر برخی از کارشناسان در شرایطی که قیمتهای سهام بالاست موقعیت مناسبی برای خرید سهام است اما رشد بیرویه قیمت سهام خطر کاهش شدید آن و بازگشت به قیمتهای بلندمدت را نیز افزایش میدهد. از اینرو پیشنهاد میشود در این شرایط (افزایش زیاد قیمت سهام) از استراتژیهای خاصی جهت مدیریت ریسک سبد داراییها استفاده شود. مدیریت نوسانات و کسب سود در این شرایط کار مشکلی است و برخی از موسسات برای انجام این کار به استفاده از ابزارهای مشتقه روی میآورند که استفاده از این ابزارها ممکن است برای برخی جذاب باشد اما مشکلات مدیریتی و ریسکهای خاص خود را نیز به همراه دارد.
از اینرو بسیاری در این موقعیتها به خرید طلا روی میآورند. از مزایای طلا در این موقعیت نسبت به ابزارهای مشتقه میتوان به توان نقدشوندگی بالاتر، زیانهای کمتر طلا برای سرمایهگذاران، شفافیت بیشتر بازار طلا و... اشاره کرد. با بیان این نکات مشخص میشود، انتظار افزایش تقاضای طلا در ماههای پیشرو دور از ذهن نیست.
افزایش نرخ بهره فدرالرزرو چه تاثیری دارد؟
برخی از تحلیلگران و سرمایهگذاران در بازار طلا معتقد هستند نرخ بهره واقعی بالا در آمریکا و دلار قویتر برای بازار همیشه برای بازار طلا خبر بدی است. اما در این میان برخی دیگر بر این باورند که تاثیر نرخ بهره بر بازار طلا بسیار متنوع و جالب توجه است.
بر اساس مطالعات انجامشده از سوی «مجمع جهانی طلا» رابطه میان طلا و دلار نامتقارن تشخیص داده شده است. مطالعات تاریخی نشان میدهد قیمت طلا زمانی که ارزش دلار افت میکند بیشتر افزایش مییابد و زمانی که ارزش دلار تقویت میشود قیمت طلا افت میکند. علاوه بر این میزان همبستگی بین طلا و سهام همچنین دیگر کالاها در زمانی که ارزش دلار در حال تقویت شدن است کمتر از حد متوسط بلندمدت است.
با توجه به اظهارات و گزارشهای فدرالرزرو در مورد زمان و تعداد دفعات افزایش نرخ بهره توسط فدرالرزرو در کوتاهمدت میتوان انتظار یک یا دو بار افزایش در نرخ بهره تا پایان سال جاری میلادی را داشت. برخی از دستاندرکاران بازار طلا برای افزایش نرخ بهره در ماه دسامبر یا اوایل ماه ژانویه سال 2016 شانس بیشتری قائل هستند. در این میان کارشناسان مجمع جهانی طلا معتقد هستند صرف افزایش نرخ بهره با توجه به شرایط امروز اقتصاد جهانی، در افت قیمت طلا تاثیر زیادی نخواهد داشت. آنها در گزارش اخیر خود در مورد پیشبینی قیمت طلا در نیمه دوم سال 2015 آوردهاند، به احتمال زیاد تمایل طلا برای تاثیرپذیری از افزایش نرخ بهره (در زمانی که واقعاً این تغییر رخ میدهد) زیاد نیست بلکه تمرکز بازار طلا در این مورد بیشتر به میزان افزایش نرخ بهره است که نشاندهنده چگونگی تصمیم فدرالرزرو برای روند آتی نرخ بهره است (افزایش زیاد نرخ بهره در همان مرحله اول میتواند نشاندهنده عدم تمایل فدرالرزرو برای ادامه روند افزایش نرخ بهره قلمداد شود).
در این گزارش کارشناسان مجمع جهانی طلا دو دلیل را برای اثبات مدعای خود مبنی بر توانایی مقاومت طلا در برابر کاهش قیمت در بلندمدت در نرخهای بهره بالاتر ذکر میکنند؛ اول آنکه باید در نظر داشت رابطه منفی بین نرخ بهره واقعی بالاتر و قیمت طلا به مساله میزان سرمایهگذاری در فلز زرد مربوط میشود، اما تمام تقاضای طلا برای سرمایهگذاری نیست. این درست است که افزایش نرخ بهره هزینه-فرصت سرمایهگذاری در طلا را افزایش میدهد اما بیش از 60 درصد تقاضای طلا مربوط به تقاضای فیزیکی آن به ویژه در بخشهای جواهرسازی و کالاهای تکنولوژیک است. از اینرو افزایش نرخ بهره تاثیر مثبت غیرمستقیمی بر افزایش تقاضای فیزیکی طلا خواهد داشت.
در مورد دلیل دوم نیز باید به این نکته اشاره کنیم که تاثیر افزایش نرخ بهره در بازار طلا مانند گذشته نمیتواند قوی باشد. تاکید بر این تاثیر بیشتر در اثر عملکرد بازار طلا در دهههای 70 و 80 میلادی است؛ زمانی که شرایط اقتصادی همچنین شرایط بازار طلا بسیار متفاوت و دگرگونتر از امروز بوده است. طی دهه گذشته تقاضای طلا در بازارهای توسعهیافته، به کمتر از 30 درصد کل تقاضای طلا کاهش داشته است، این در حالی است که در دهه 70 میلادی این میزان بیشتر از 60 درصد کل تقاضای طلا بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید