تاریخ انتشار:
آیا چین دوست خوبی برای ایران بوده است؟
امپراتور وارد میشود
از «چین» که سخن به میان میآید، تصویر انبوهی از اجناس نامرغوب و دسته چندم در ذهن ما ایرانیها تداعی میشود. شاید بتوان گفت بخشی از این پیشامد به دلیل انزوای ایران در جوامع بینالملل در پی دیپلماسی ناکارآمد دولت وقت در یک دهه گذشته بوده و سبب آن شد که چین در مقابل خرید نفت، فروش کالاهای بنجل خود را به ایران، باجخواهی کند.
از «چین» که سخن به میان میآید، تصویر انبوهی از اجناس نامرغوب و دسته چندم در ذهن ما ایرانیها تداعی میشود. شاید بتوان گفت بخشی از این پیشامد به دلیل انزوای ایران در جوامع بینالملل در پی دیپلماسی ناکارآمد دولت وقت در یک دهه گذشته بوده و سبب آن شد که چین در مقابل خرید نفت، فروش کالاهای بنجل خود را به ایران، باجخواهی کند. نفت منزوی ایران «خواستگار» دیگری نداشت و چشمبادامیها مجال آن را یافتند که شرایط دلخواهشان را به ایران تحمیل کنند و معامله را به نفع خود رقم بزنند. آنها همچنین با خروج پیمانکاران طراز اول اروپایی، جای خود را در طرحهای زیرساختی کشور باز کردند و باز هم امتیاز گرفتند.
به گواه مورخان، سبقه دوستی «اژدهای خیزان» و «شیر غران» به بیش از دو هزاره باز میگردد. در عهد کهن، نقطه اوج روابط میان این دو، دوران امپراتوری ساسانی بود که به نوعی ایران از طریق جاده ابریشم، میانجی تجارت میان خاور و باختر بود. پس از گذشت قرون متمادی، این روابط فراز و نشیبهای بسیاری را پیمود و در سالهای اخیر، پس از وضع تحریمها شکل تازهای به خود گرفت. در پی صدور قطعنامههای شورای امنیت، چین بر خلاف کشورهای دیگر در کنار ایران ماند، اما نوع روابط تغییر کرد. چینیها در مسیر دستیابی به رشد اقتصادی، به انرژی سرشاری وابسته بودند و ایرانیها به فروش نفت. نتیجه آن شد که چشمبادامیها مشتری نفت و مواد خام ایران شدند و ایرانیها واردکننده کالای بنجل و غیررقابتی چین و ... این روند، تا روز اجرای برجام همچنان ادامه داشته است. حال آنکه گفته میشود، بدهی نفتی چین به ایران به حدود سه میلیارد دلار میرسد.
سوال اینجاست که آیا چشمبادامیها در دوران تحریم، دوست طماع ایران بودند یا دشمن دلسوز آن؟ اینکه آنها در غیاب رقبای اروپایی، ایران را به مشتری کالاهای مصرفی خود تبدیل کردند، بر کسی پوشیده نیست. ضمن اینکه در عرصه دیپلماسی نیز، چین در قامت قدرت دوم اقتصادی جهان، بارها با کارت ایران در زمین بازی با رقبای خود به ویژه آمریکا، امتیاز گرفته است. بنابراین چینیها در کنار ایران ایستادند و منافع سیاسی و اقتصادی خود را به حداکثر رساندند. از طرفی ایران نیز زیر سایه این «اقتصاد تکمحصولی» گویی چارهای جز قبول این شرایط نداشت و تن به این بده بستان نامبارک داد.
اکنون که تنها چند روز از اجرایی شدن برجام میگذرد، رئیسجمهور چین به ایران میآید. «امپراتور» که پس از 14 سال هوای یار غار خود کرده و رهسپار تهران شده، همواره به سبب موضع انفعالی خود در قبال ایران، یکی بر میخ کوبیده و یکی بر نعل. حال چه چیزی خواب خوش اژدها را برهم زده و او را از پس دیوارهای طویل خاور دور به خاورمیانه کشانده است؟ منطقهای سرشار از ذخایر انرژی که این روزها به محل تنش و ناآرامیها تبدیل شده و معادلات پیچیدهای را در سطح جهان رقم زده است. ایفای نقش پررنگتر در خاورمیانه، تامین امنیت انرژی جاده ابریشم و نیز پیش نماندن از صف هیاتهای تجاری خارجی برای ورود به ایران میتواند از جمله دلایل اصلی سفر «شی جین پینگ» به همراه سیاستمداران و تجار کشور متبوع خود به تهران باشد. به عبارتی، چرخش روزگار سبب شده که این بار چینیها در خانه طلبکار خود، ایران حاضر شوند؛ چشمبادامیهایی که به دور از موضع قدرت سابق خود، به نفت ایرانی خو گرفتهاند و امنیت انرژی خود را در قبال مذاکره با ایران میدانند؛ کشوری که دیگر در انزوای جهانی به سر نمیبرد. بنابراین رویکردی که ایران در پیش خواهد گرفت، حائز اهمیت بسیار است. آیا
ایران همچنان مشتری چین خواهد ماند؟ یا در شرایط جدید ایران میتواند به زیادهخواهی چینیها در دوره تحریم پایان دهد و این بار به شریک تجاری این ابرقدرت اقتصاد جهان تبدیل شود؟
دیدگاه تان را بنویسید