تاریخ انتشار:
تجارت فردا در سه شاخص رسالت مطبوعاتی، اخلاق حرفهای و تولید مطالب اختصاصی در میان ۱۲۲ هفتهنامه بیشترین امتیاز را گرفت
ما چگونه ما شدیم؟
یادداشت سردبیر
هفتهنامه تجارت فردا آرامآرام از سهسالگی گذشته و قدم در چهارمین سال انتشار گذاشته است. اجازه دهید صادقانه از نتیجه ارزیابی کمیته کیفی مطبوعات ابراز خوشحالی کنیم که هفته گذشته از میان ۱۲۲ هفتهنامه و دوهفتهنامه سراسر کشور بالاترین ضریب کیفی را به هفتهنامه تجارت فردا اختصاص داد. کمیته تعیین ضریب کیفی نشریات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که سالانه نشریات سراسر کشور را بررسی میکند بر اساس سه شاخص «رسالت مطبوعاتی»، «اخلاق حرفهای» و «میزان مطالب اختصاصی» نشریات را ارزیابی و امتیازی بین ۴ / ۰ تا ۶ / ۱ را به آنها اعطا میکند. هفته گذشته تجارت فردا با کسب امتیاز ۳ / ۱، موفق شد بالاترین امتیاز را از آن خود کند.
همکاری با نشریهای که با هدف ارتقای آگاهی و افزایش توان تحلیل آحاد اقتصادی شکل گرفته و تلاش میکند مسوولیت اجتماعی خود را در توسعه و افزایش رفاه جامعه تعریف کند، بهقدر کافی انگیزهدهنده، انرژیبخش و مایه افتخار است. اما بیشک، تلاشهای بیوقفه مدیران و مشاورانی که توان خود را وقف توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور کردهاند و همکاری با نویسندگان و گزارشگرانی که به دور از جنجالآفرینی و حاشیهسازی، میکوشند هفتهنامهای مودب و با اخلاق را منتشر کنند، لذتی دارد که در این نوشته نمیگنجد.
هفتهنامه تجارت فردا آرامآرام از سهسالگی گذشته و قدم در چهارمین سال انتشار گذاشته است. در این مدت 143 شماره از این هفتهنامه منتشر شده و آنگونه که میدانید و میدانیم، هر هفته مسائل مهم اقتصاد، جامعه، سیاست و دیپلماسی کشور را بررسی و تحلیل کرده است. در این مدت پیام اصلی را از بازار گرفتهایم و اینکه در کسادی بازار نشریه، رفتهرفته بر تقاضای این نشریه افزوده میشود، برای ما مسرتبخش و البته پیامی قابل تامل است. با این حال اجازه بدهید صادقانه از نتیجه ارزیابی کمیته کیفی مطبوعات ابراز خوشحالی کنیم که هفته گذشته از میان 122 هفتهنامه و دوهفتهنامه سراسر کشور بالاترین ضریب کیفی را به هفتهنامه تجارت فردا اختصاص داد. کمیته تعیین ضریب کیفی نشریات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که سالانه نشریات سراسر کشور را بررسی میکند بر اساس سه شاخص «رسالت مطبوعاتی»، «اخلاق حرفهای» و «میزان مطالب اختصاصی» نشریات را ارزیابی و امتیازی بین 4 /0 تا 6 /1 را به آنها اعطا میکند. هفته گذشته تجارت فردا با کسب امتیاز 3 /1، موفق شد بالاترین امتیاز را از آن خود کند.
حال که کمیته مزبور چنین امتیازی به هفتهنامه تجارت فردا داده، گزارشی از چرخه کاری و نحوه فعالیت خود را انعکاس میدهیم.
داستان تجارت فردا که سه سال پیش آغاز شد اکنون به بخشهای خوشایندی رسیده است و افتخاری که اینک به نام آن رقم خورده نه فقط متعلق به تحریریه تجارت فردا که متعلق به موسسه مطبوعاتی دنیای اقتصاد و مدیر مسوول فرهیخته و سلیمالنفس آن است. چندی پیش کمیته دیگری که زیر نظر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد فعالیت میکرد، روزنامه دنیای اقتصاد را نیز حائز بیشترین امتیاز دانست و آن را در رده بهترین روزنامههای کشور قرار داد. به این ترتیب افتخار اصلی این تحولات را باید به علیرضا بختیاری نسبت داد که سرمایه، فکر و جوانیاش را وقف موسسه رسانهای دنیای اقتصادتابان و رسانههایی نظیر دنیای اقتصاد، تجارت فردا، فایننشیال تریبون، اقتصادنیوز و انتشارات دنیای اقتصاد کرده است. این افتخار نثار او باد که جمع بزرگی از روزنامهنگاران و اقتصاددانان جوان را گرد هم آورده و محیطی مناسب برای فعالیت آنها فراهم کرده است.
مروری بر نحوه شکلگیری و انتشار تجارت فردا میتواند درسهای خوبی برای جامعه مطبوعاتی کشور داشته باشد که به نظر میرسد این روزها بیرمق و بیانگیزه به حیات خود ادامه میدهد و چشمانداز روشنی پیش روی خود نمیبیند.
روزنامهنگاری در این مرز و بوم از دیرباز با دنیایی پر از چالش، آمیخته و عجین بوده است. نزدیک به دو سده از انتشار نخستین نشریات در ایران میگذرد اما هنوز گام گذاشتن به این حوزه یکی از پرریسکترین فعالیتهای اقتصادی و سیاسی محسوب میشود. در شرایطی که استادان روزنامهنگاری، تنگناهای آزادی بیان و اندیشه، نبود نیروهای متخصص و حرفهای، عدم استقلال مالی و وابستگی اکثر مطبوعات به دولت یا کمکهای دولتی و در نهایت مرگ زودرس مطبوعات را نشانههای بارز توسعهنیافتگی مطبوعات کشور میدانند تولد یک نشریه جدید، مانند یک فرزند ناخواسته آیندهای نامعلوم دارد و ریسک بزرگی به دنبال دارد.
وقتی روزنامهها و نشریات عمومی که برای مخاطب عام منتشر میشوند با چنین شرایط ناامیدکنندهای روبهرو هستند بدون شک اقدام به انتشار یک نشریه تخصصی آن هم در حوزه اقتصاد، ظاهری معماگونه به خود میگیرد چرا که جسارتی زیاد میطلبد. اما، وقتی انگیزه اصلی روزنامهدار و روزنامهنگار انجام مسوولیت اجتماعی باشد این جسارت خود به خود مهیا میشود.
نزدیک به 17 سال پیش یعنی زمانی که جهان دستخوش بحران اقتصادی شد بسیاری از اندیشمندان، رسانههای اقتصادی جهان را به شکست در پیشبینی این بحران محکوم کردند. آنها میگفتند رسانههای اقتصادی با بهرهگیری از توانایی تحلیل و پیشبینی استادان حوزه اقتصاد و با بهرهگیری از توانمندیها و تکنیکهای روزنامهنگاری تحقیقی و خبرنگاری پاسخگو میتوانستند احتمال وقوع این بحران را به دنیا هشدار دهند اما به عکس، با تخطی از این مسوولیت اجتماعی، جهان را در برابر شوک بحران اقتصادی تنها گذاشتند.
این رویداد برای خبرنگاران اقتصادی دو درس بزرگ در پی داشت: نخست آنکه در شرایطی که دولتمردان و سیاستگذاران با رویکردهای نادرست و اشتباه به مسائل اقتصادی آیندهای تاریک را برای کشورها رقم میزنند حضور اصحاب رسانه به ویژه خبرنگارانی که با رصد فعالیتهای حاکمیت و تحلیل و نقد هوشمندانه این اقدامات جامعه را از تهدیدها و فرصتها آگاه کنند تا چه اندازه اهمیت دارد. و درس دیگر آنکه شیوه رایج روزنامهنگاری که بیشتر مبتنی بر نشر سریع و سطحی اخبار و رویدادهای جاری است و رویکرد تحلیلی و آموزشی کمتری به حوزههای تخصصی نظیر اقتصاد دارد دیگر نمیتواند در شرایط بحران به فریاد جامعه برسد. در این شرایط به شیوههای نوین روزنامهنگاری نیاز است که گرچه پرهزینه، وقتگیر و پرخطر است اما به دلیل توانایی تفسیر و تحلیل وقایع و یاری رساندن به سیاستگذاران در تصمیمسازیها یا اصلاح روندهای نادرست نقش پررنگتری در ایفای مسوولیت اجتماعی خود دارد.
سه سال پیش در شرایطی که به نظر میرسید رویکرد نادرست دولت وقت به مسائل و مشکلات اقتصادی، تداوم سیاست حبس اطلاعات یا نشر دادههای نادرست و متناقض، آشفتگی بازارها و فراتر از این همه قهر اندیشمندان و نخبگان با مطبوعات جای خالی یک رسانه تحلیلی قابل اعتماد در حوزه اقتصاد به شدت احساس میشد. بیتوجهی دولت وقت به مدیران باتجربه و اقتصاددانان مطرح کشور سبب انزوا و خانهنشینی اغلب آنان شده بود. مطالعات و پژوهشهای زیادی صورت گرفته بود اما به دلیل بیتوجهی سیاستگذار، به تصمیمسازیها یا اقدامات درست منتهی نمیشد. سرعت تحولات اقتصادی که به ویژه در بازارها نمود عینی داشت نیاز به یک نشریه اقتصادی را تشدید میکرد. اتفاقات جدید و بیثباتی شرایط، مردم و فعالان اقتصادی را دچار سردرگمی کرده بود زیرا منبعی برای تجزیه و تحلیل وقایع نداشتند و انتشار یک هفتهنامه تحلیلی میتوانست در تصمیمگیریهای بهتر و صحیحتر به آنان کمک کند. در همین شرایط بود که اندیشه انتشار تجارت فردا شکل گرفت. این هفتهنامه به میدان آمد تا ضمن انتشار اطلاعات عینی، دقیق، قابل اعتماد و به موقع در میان آحاد اقتصادی با رویکردی علمی- تجربی، به یاری
سیاستگذاران، آحاد اقتصادی و یکایک مردم بیاید.
قرار شد تجارت فردا نشریهای تحلیلی برای یافتن چرایی مسائل و مشکلات اقتصاد روز ایران باشد و در عین حال از جریان اصلی علم اقتصاد حمایت کند. هدف ما این بود که تجارت فردا به پل ارتباطی میان تکنوکراتها و سیاستگذاران تبدیل شود و زمینه مشارکت بیشتر آنان در حوزه اندیشه و عمل را فراهم کند.
در قدم نخست با مشورت تعداد زیادی از استادان بنام و اقتصاددانان مطرح، برنامهای تهیه کردیم. در این برنامه تعریف مشخصی از مخاطبان تجارت فردا وجود داشت. از همان اول مشخص بود که این نشریه قرار نیست برای عموم مردم منتشر شود بلکه مخاطب اختصاصی خود را داشت. میدانستیم تجارت فردا باید خوراک تحلیلی مدیران اقتصادی، سرمایهگذاران، تصمیمگیران و تصمیمسازان را فراهم کند. بر مبنای همین سیاست مخاطبان نشریه به سه دسته اصلی آحاد اقتصادی، سیاستگذاران و دانشجویان رشته اقتصاد تقسیم و تعریف شدند. بنابراین هفتهنامه تجارت فردا سه گروه را مخاطب خود قرار داد: فعالان اقتصادی که به دنبال تحلیل چرایی مسائل اقتصادی هستند، سیاستگذاران و سیاستمداران که در لایههای مختلف حاکمیت مشغول تصمیمگیری و تصمیمسازی هستند و در نهایت دانشجویان رشتههای مدیریت و اقتصاد که از ظرفیت نشریه در زمینه ارتباط با اقتصاددانان خارج از کشور به خوبی استفاده میکنند.
پشتوانه خوبی که باعث تقویت کار این نشریه شد، تجربه کافی در شناخت مخاطبان بود. تجربه انتشار موفق روزنامه دنیای اقتصاد به سردبیری علی میرزاخانی میراث بسیار گرانبهایی بود که تجارت فردا از آن بهرهمند شد. ما میدانستیم مخاطب ما کیست و همین سبب میشد با شناخت کافی از نیازهای اطلاعاتی مخاطبان بتوانیم برای تولید محتوا برنامهریزی کنیم.
تحلیل ما این بود که روزنامهها تنها میتوانند مسائل و مشکلات اقتصادی را سطحی و گذرا مطرح کنند اما میشد در هفتهنامهای تحلیلی، به عمق مسائل نفوذ کرد. در کنار این ملاحظات، پیشنهاد شکلگیری شورای سیاستگذاری هم مطرح شد که مورد توجه قرار گرفت. شورای سیاستگذاری هفتهنامه تجارت فردا برخلاف بسیاری از نمونههای مشابه، حالت تشریفاتی نداشت و ندارد بلکه برعکس، بسیار مهم و اثرگذار بوده است. به اعتبار یک دهه فعالیت مستمر و بدون حاشیه روزنامه دنیای اقتصاد و به اعتبار افرادی که در آن نقش داشتند، استادان و چهرههای برجستهای به درخواست ما برای حضور در شورای سیاستگذاری پاسخ مثبت دادند. به این ترتیب شورای سیاستگذاری تجارت فردا با حضور چهرههای سرشناسی همچون یحیی آلاسحاق، عباس آخوندی، محمدمهدی بهکیش، داود دانشجعفری، حمید حسینی، علیاصغر سعیدی، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد، غلامعلی فرجادی، علی میرزاخانی، مسعود نیلی، فرهاد نیلی و محمد نهاوندیان تشکیل شد. این بزرگواران از انتشار چنین نشریهای استقبال کردند اما به جز دکتر مسعود نیلی و دکتر آلاسحاق که نگاه مثبتی به آینده داشتند، سایرین، بدبینی نسبت به شرایط سیاسی و امکانات
موجود برای انتشار هفتهنامهای اقتصادی را پنهان نکردند. در اوایل تیرماه 1391 نشستی با حضور استادان برگزار کردیم و در این نشست، نسخه اولیه تجارت فردا تشریح شد. در این نشست، استقبال از برنامه و نسخه اولیه بسیار خوب بود و بیشتر استادان معتقد بودند جای چنین نشریهای خالی است اما بیشتر این بزرگواران به جز دکتر نیلی معتقد بودند امکان انتشار چنین مجلهای به صورت هفتگی ممکن نیست. مثلاً استاد بزرگوارمان دکتر طبیبیان تاکید داشتند انتشار چنین نشریهای گرچه ضروری است اما نمیتوان هر هفته آن را منتشر کرد (ایشان در شماره 100 خاضعانه این سخن را پس گرفتند). و سرانجام نخستین شماره تجارت فردا در هفدهم تیر 1391 منتشر شد و اکنون سهسالگی خود را نیز پشت سر گذاشته است.
درگیری ذهنی بیشتر همکاران تجارت فردا از آغاز این بود که درباره مسائل اقتصادی و حقوق اقتصادی در کشور فقر اطلاعات و جهل وجود دارد. در عین حال از آنجا که مردم، اقتصاد را علمی پیچیده و غامض میشناسند، از آن فراریاند و دوری میکنند. این رویکرد مخصوصاً در میان سیاستمداران شدیدتر است. بنابراین این نیاز احساس میشد که دانش و بینش اقتصادی باید به کل جامعه منتقل شود. در نتیجه، رویکرد آموزشی هم در پیش گرفتیم. در مدت سه سال و طی 143 شماره تمام تلاش ما این بود که مسائل اقتصادی را سهل و ساده به خواننده منتقل کنیم. البته این سادگی به گونهای بوده که دانشجویان اقتصاد یا حتی اقتصاددانان هم از نشریه رویگردانی نکنند.
چالشی که از ابتدا با آن روبهرو بودیم گردآوری یک تیم قوی، حرفهای، کارآزموده و مسوولیتپذیر بود. روزی که مشغول چیدمان تحریریه بودیم به این نتیجه رسیدیم که خبرنگار خوب در حوزه اقتصادی بسیار کم است. گزارشنویس خوب در حوزه اقتصاد کم بود و مصاحبهکننده حرفهای در این حوزه به تعداد انگشتهای دست نمیرسید. بخشی از نیاز نیروی انسانی ما با جلب همکاری برخی خبرنگاران قدیمی اقتصادی تامین شد اما لازم بود که افراد متخصص و اقتصاددان نیز با تحریریه همکاری کنند. تصور دستاندرکاران نشریه بر این بود که میتوانیم دانشجویان رشته اقتصاد را که به روزنامهنگاری علاقه دارند به روزنامهنگار اقتصادی تبدیل کنیم. به همین دلیل از دانشجویان رشتههای اقتصاد و مدیریت دانشگاهها بهره بردیم و بخشی از نیروی انسانی نشریه را از این مسیر تامین کردیم. امروز یکی از افتخارات تجارت فردا این است که بیشتر این افراد در مقاطع تحصیلی بالاتر قبول شدهاند و با کولهباری از تجربه در حال ادامه تحصیل هستند. برخی از این دوستان که اکنون در مقطع دکترا مشغول به تحصیل هستند در دنیای مطبوعات و محافل اقتصادی به عنوان روزنامهنگاری که با بهترین اقتصاددانان دنیا
گفتوگو کرده است، شناخته میشوند.
در کنار این همه، تجارت فردا در چند حوزه نوآوری کرده است. برخلاف بسیاری از مطبوعات تخصصی که هنوز وارد بازار مطبوعات نشده با دنیای رسانه خداحافظی میکنند تجارت فردا نشان داد میتوان تخصصی عمل کرد و دوام آورد. نشان داد که میشود اقتصاد را مانند صفحات حادثه، سینما و ادبیات نوآورانه، جذاب اما پرمحتوا نوشت و برایش مخاطب جمع کرد. نشان داد که میشود از گرافیک و عکس و تصویر در حوزه اقتصاد استفاده کرد تا مفاهیم و نظریهها و سیاستهای اقتصادی برای عموم مردم قابل فهم شود. نشان داد میشود پا را از کتابهای قدیمی و جزوههای تکراری دانشگاهی فراتر گذاشت و با نوبلیستها و اقتصاددانان بینالمللی و بزرگی نظیر گری بکر، رابرت لوکاس، توماس شلینگ، الوین راث، کنث ارو، دارون عجماوغلو، دنی ردریک، محمدهاشم پسران، و تعداد زیادی از بزرگترین اقتصاددانان جهان به صورت مستقیم گفتوگو کرد و مسائل روز اقتصادی را از زبان آنها شنید. نشان داد یک نشریه میتواند به جای آنکه با سیاستگذار بجنگد، به کمک او برود. تجارت فردا تلاش کرد فضای گستردهای برای بحث و تبادل نظر و مهمتر از آن بهرهگیری از تجربیات تاریخی حوزه اقتصاد و سیاست فراهم کند. افراد
مختلفی از طیف وسیع فعالان حوزه بازار و صنعت گرفته تا استادان پیشکسوت و نظریهپردازان و متفکران اقتصادی و چهرهها و مسوولان اقتصادی دیروز و امروز در این فضای عمومی حضور پیدا میکنند و به بیان دیدگاهها و تحلیلهای خود میپردازند.
در کنار این همه تلاش کردهایم به مرور زمان دچار افت کیفیت و روزمرگی نشویم. در مدت سه سال گذشته چندین بار ساختار نشریه تغییر پیدا کرده و اصلاح شده است. بسته به نیاز مخاطبان و نظر مشاوران و استادان این حوزه بخشهایی از تجارت حذف و بخشهای جدیدی به آن افزوده شده است. گرچه این هفتهنامه از ابتدا در حوزه اقتصاد و اقتصاد سیاسی آغاز به کار کرد اما اکنون با ورود به مسائل روز اجتماعی و فرهنگی به واکاوی و بررسی مشکلات این دو حوزه نیز میپردازد. سیاست دیگر تجارت فردا، حفظ استانداردهای بالای روزنامهنگاری است. در ساختار تحقیقی این مجله، علاوه بر استفاده از تمامی تکنیکهای روزنامهنگاری مانند یادداشت، تحلیل، گفتوگو و مقاله، تلاش میشود اصول نگارش و تنظیم حرفهای مطالب در کنار استفاده خلاقانه از تیتر، طرح، عکس و صفحهآرایی با دقت نظر هر چه بیشتر رعایت شود.
زمانی آقای هاشمیرفسنجانی در دیدار با اعضای اتاق بازرگانی گفته بود «وقتی که ما در دولت توسعه اقتصادی را آغاز کردیم، رسانه اقتصادی جدی در کشور منتشر نمیشد و رسانهها خیلی با برنامههای ما مخالفت میکردند. این مخالفتها بیشتر ناشی از ناآگاهی بود و اگر رسانههای اقتصادی مثل «دنیای اقتصاد» حضور داشتند تا سیاستها را بهدرستی تحلیل کنند، شاید نتیجه کار ما هم بهتر میشد». باید یادآور شویم نمیتوان نقش رسانهها را در تحولات اجتماعی و اقتصادی نادیده انگاشت. این اتفاق سالهاست که در نشریات سیاسی ما رخ داده است. ما نشریات سیاسی خوبی داشتیم که به توسعه سیاسی کشور کمک کردند اما اقتصاد این مجال را پیدا نکرد که در تحولات کشور عرض اندام کند. به نظر میرسد صدای سیاسیون همواره از صدای اقتصاددانان بلندتر بوده و هست. تجارت فردا تلاش کرده و میکند تریبونی برای اقتصاددانان باشد تا صدای خود را بلند و رسا به گوش سیاسیون برسانند. مخاطب امروز ما در تجارت فردا افرادی هستند که اقتصاد را در سطحی بالاتر دنبال میکنند. این مخاطبان شاید «نظریه بازی» را نخوانده باشند یا «نظریه انتظارات عقلانی» را ندانند ولی قطعاً از روی تجربه در همان
مسیر حرکت میکنند و ما سعی میکنیم این مفاهیم را از اقتصاددانان بگیریم و به آنها منتقل کنیم. ما سعی میکنیم نشریهای منتشر کنیم که هدف اصلی آن تبیین و تحلیل مسائل است. باید به این نکته واقف بود که آحاد جامعه معمولاً بیشینهیاب و مترصد حداکثر کردن منافع خود هستند. آنها معمولاً سعی میکنند از منابعی که در اختیار دارند، حداکثر استفاده را ببرند. این انتظار، عقلانی است و ایجاب میکند که افراد بر پایه یک مدل ذهنی خردمندانه و اساساً بر پایه درک خود از سیاستهای اقتصادی دولت تصمیمگیری کنند. این نظریه انتظارات عقلانی است که به سیاستگذار گوشزد میکند که فرآیند سیاستگذاری یکسویه نیست و با اتخاذ هر رویکرد تازه، مردم بر اساس درکی که از سیاستگذار و فرآیند سیاستگذاری دارند، موضع میگیرند. این نظریه، اقتصاد را برآیندی از سیاستگذاری و در عین حال تصمیمگیری فعالان اقتصادی میداند و میگوید مادامی که مردم از تغییر جهتگیریها و رویکردها آگاه شوند، این آگاهی روی تصمیم اقتصادی آنها اثرگذار خواهد بود. ما در تجارت فردا سعی میکنیم به آگاهی مردم کمک کنیم و مفتخریم که توانستهایم از منظر رسالت مطبوعاتی، اخلاق حرفهای و میزان
مطالب تخصصی نیز جایگاه شایستهای را به نام خود رقم بزنیم.
دیدگاه تان را بنویسید