آیا ایجاد جزیره زنان در ایران امکانپذیر است؟
زنان بدون مردان
با گذر بیش از ۳۰ سال از انقلاب اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادین در قوانین مربوط به حضور زنان در جامعه، نزدیک به یک دهه است که سیاستگذاران حیطه فضاهای شهری تصمیم گرفتهاند با هدف «توسعه سلامت زنان جامعه»، فضاهای عمومی کوچکی را برای زنان تدارک ببینند با این هدف که زنان بتوانند بدون نیاز به رعایت قوانین مربوط به پوشش زن ایرانی، در برخی فضاهای عمومی محصورشده تردد و فعالیت کنند.
با گذر بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادین در قوانین مربوط به حضور زنان در جامعه، نزدیک به یک دهه است که سیاستگذاران حیطه فضاهای شهری تصمیم گرفتهاند با هدف «توسعه سلامت زنان جامعه»، فضاهای عمومی کوچکی را برای زنان تدارک ببینند با این هدف که زنان بتوانند بدون نیاز به رعایت قوانین مربوط به پوشش زن ایرانی، در برخی فضاهای عمومی محصورشده تردد و فعالیت کنند.
البته ایده شکلگیری این فضاها که از آن به عنوان «پارک بانوان» یاد میشود برای نخستین بار حدود 20 سال پیش، توسط دفتر امور زنان ریاستجمهوری مطرح بود ولی آن دوران این مبحث طرفداران قابل توجهی نیافته و پس از مدتی به فراموشی سپرده شده بود تا اینکه در ابتدای دهه 80، بار دیگر این موضوع مورد توجه قرار گرفته و این بار به صحنه عمل رسید.
ماجرا از این قرار بود که عدهای از پزشکان دانشکدههای علوم پزشکی در گزارشهایی که درباره سلامت زنان ایرانی به دفتر امور زنان ریاستجمهوری ارائه میکردند، درباره شیوع بیماری پوکی استخوان در میان زنان ایرانی هشدار دادند. در این گزارشها ذکر شده بود شیوه رایج زندگی زنان ایرانی که آپارتماننشینی و بیبهرگی از نور خورشید، نبودن امکانات اولیه رفاهی برای ورزش و تفریح را میتوان از مهمترین ویژگیهای آن دانست منجر به تحمیل وسیع بیماری پوکی استخوان به زنان شده است و مقابله با این بیماری نیز مستلزم سیاستگذاریهای کلان در راستای ایجاد تغییر در برخی شیوههای آسیبرسان زندگی زنان ایرانی است.
همین گزارشهای پزشکی در نهایت راهی را باز کردند که موضوع احداث فضاهای عمومی زنانه از جمله پارک زنان به قصد ایجاد فضایی برای تردد، ورزش و تفریح زنان با جدیت در دستور کار قرار بگیرند. اقدامی که به صحنه عمل رسید و طولی نکشید که شهرداریهای بسیاری از شهرهای بزرگ کشور، با یافتن فضاهای مناسبی برای حصارکشی و ساختن محوطهای باز برای زنان، احداث پارکهای بانوان در شهرهای مختلف کشور را کلنگ زدند. پارکهایی که از همان ابتدای کار دوستان و دشمنان بسیاری پیدا کرد.
پارک بانوان؛ خوب، بد، زشت
پارکهای بانوان که در جهت حضور بدون محدودیت زنان در فضای باز تدارک دیده شده بودند، این امکان را فراهم کردند که زنان بتوانند بدون حضور مردان ورزش و تفریح کنند و طبیعتاً این امکان مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و تقاضای گسترش احداث این پارکها در شهرهای کوچک نیز مطرح شد.
موافقان ایجاد فضاهای عمومی زنانه، همواره استدلال میکردهاند که استفاده از فضای شهری حق همه شهروندان است، این در حالی است که سالهای سال با وجود محدودیتهایی برای زنان ایرانی در فضاهای عمومی شهری، در حقوق زنان نسبت به استفاده از فضای شهری اجحاف شده است، بنابراین باید زنان ایرانی با جدیت به دنبال این باشند که فضاهای ویژه زنان در شهرها تدارک دیده شود و طبیعتاً یکی از فضاهایی که باید مورد توجه قرار بگیرد، فضاهای سبز و پارکها هستند که میتوانند فرصتهایی را برای تفریح، استراحت، ورزش و سلامتی در اختیار زنان قرار دهند.
همچنین بسیاری از موافقان این طرح ایجاد چنین فضاهایی را در راستای جلوگیری از محرومیت اجتماعی زنان میدانند و معتقدند گرچه فضاهای ایجادشده در دسترسی زنان به زندگی عمومی محدودیت ایجاد کرده است ولی به هر حال بستری را فراهم میکند برای اینکه بسیاری از زنان از امکانات تدارک دیدهشده توسط دولت و شهرداریها در فضاهای عمومی بهرهمند شوند، بهویژه زنانی که به خاطر بسیاری از قیودات شخصی و عرفی اغلب خود را از بهرهمندی از امکانات فضاهای عمومی محروم کردهاند.
آنها معتقدند دولت و شهرداریها باید در جهت ایجاد فضاهای مطلوب عمومی متنوع و متکثر برای زنان که تاثیر عمیقی بر حیات شهری و زندگی شهروندان دارند، اقدام کنند تا به این وسیله به نحوی با نابرابریهای موجود میان زنان و مردان در امکان استفاده از فضاهای عمومی، مقابله کرده باشند.
آنها در پاسخ به این مساله که احداث فضاهای عمومی برای حضور صرف زنان در آن، ممکن است به جنسیتی شدن برخی فضاهای شهری دامن بزند، پاسخ میدهند تفکیک فضایی بین جنسها، یعنی جنسیتی کردن فضا، گاهی امری منطقی است. به خصوص در جوامعی که تفکیک بین زنان و مردان در اکثر شئون رعایت میشود، جنسیتی شدن فضا بر اساس فرهنگ حاکم بر این جوامع امری دور از ذهن نیست بلکه جنسیتی شدن یک فضا زمانی به عنوان مشکل مطرح میشود که یکی از دو جنس از یک فضای عمومیشده محروم شوند، در حالی که جنسیتی شدن برخی پارکها در ایران امکان بهره بردن عدهای را که تاکنون از فضاهای عمومی محروم بودهاند فراهم کرده است.
یکی از پژوهشگران حوزه جامعهشناسی شهری که تفکیکهای جنسیتی فضایی را چندان به ضرر زنان نمیداند، دافین اسپین است.
او در اثری که با عنوان «اهمیت فضاهای شهری جنسیتی در عرصه عمومی» منتشر کرده است، وجود فضاهای شهری زنانه را برای حضور زنان در شهر و زندگی شهری مهم تلقی کرده و استدلال کرده است این مکانها از طریق ایجاد محیطهای امن بیرون از خانه، که زنان در آن میتوانند استقلال یابند و هویت خود را در خارج از چارچوب و فضای خانواده بازیابند، تحقق مییابد.
همچنین بر اساس نظر اسپین، اگرچه اماکن مجزاشده اجباری، دسترسی زنان به زندگی عمومی را کاهش میدهد، تفکیک آگاهانه و اختیاری فضاها بر مبنای جنسیت در شهر باعث افزایش دسترسی زنان به فضاهای عمومی شده است.
جدایی فضایی به ضرر زنان
در مقابل مدافعان دوام و قوام ایجاد فضاهای عمومی مخصوص زنان عدهای نیز همواره با استدلال بر اینکه تفکیکهای جنسیتی در فضاهای عمومی به شکافهای جنسیتی در این زمینه و بهرهمندی بیشتر مردان از محیطهای عمومی مطلوب دامن میزنند، با هرگونه تفکیک فضایی جنسیتی مخالف هستند و اجرای چنین سیاستهایی را برخلاف منافع زنان میدانند.
همچنان که عده بسیاری از ابتدای مطرح شدن موضوع «تاسیس پارک بانوان»، با ایجاد چنین فضاهایی در شهر به شدت ابراز مخالفت کرده و خواهان توقف طرحهای مربوط به ایجاد فضاهای عمومی زنانه شدند.
بسیاری از آنها با تاکید بر اینکه فضاهای عمومی در ایران به اندازه کافی جنسیتی هستند و نباید بیش از این در جهت جنسیتیتر شدن این فضاها اقدامی صورت بگیرد، استدلال میکنند بررسی تاریخی جداسازی جنسیتی فضاهای عمومی نشان میدهد که همواره این جداسازی به ضرر منافع زنان تمام شده است، بنابراین با تاکید بر دوام سیاستگذاریهایی به جداسازی جنسیتی دامن میزنند و با انجام اقداماتی در جهت جداسازی بیشتر فضاهای زنانه و مردانه، به سمت تعمیق بیشتر محرومیت زنان از فضاهای عمومی و تصاحب بیشتر فضاهای عمومی مطلوب توسط مردان در حرکت خواهیم بود.
این موضوع بارها توسط بسیاری از پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است و همواره بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران این حوزه نیز تفکیکهای جنسیتی فضاهای عمومی را در نهایت به ضرر زنان دانستهاند و معتقدند وقتی سیاستگذاریهای کلان فرهنگی در کشور به جدایی جنسیتی فضاهای عمومی دامن میزند، در سوی دیگر با قدرت بیشتری سیاستهایی مبنی بر منع حضور زنان در بسیاری از فضاهای عمومی اتخاذ میشود.
مثلاً همچنان که برای زنان پارک میسازند و آنها را به جای پارکهای عمومی به حضور در پارکهای خصوصی زنانه هدایت میکنند، از سوی دیگر با قدرت سیاستهای مربوط به منع حضور زنان در برنامههای عمومی مفرحی مانند مسابقات ورزشی در ورزشگاهها را پیگیری کرده و کماکان زنان را از حضور در چنین محافلی محروم میکنند.
از زمان مطرح شدن موضوع احداث پارکهای زنانه بسیاری از صاحبنظران حوزه زنان با انتقاد شدید از اجرای چنین برنامههایی نسبت به استفاده از ادبیات فمینیستی برای توجیه ایجاد فضاهای عمومی تفکیک جنسیتیشده اعتراض و مطرح کردهاند که بسیاری از بانیان چنین طرحهایی علاوه بر اینکه اقداماتی برخلاف منافع زنان انجام میدهند بلکه سعی در این دارند اقدامات خود را در راستای منافع زنان جلوه دهند.
در این زمینه آذر تشکر، پژوهشگر حوزه جامعهشناسی و مطالعات زنان، با انتقاد از جملهای که یکی از مسوولان وقت دولت قبل در زمینه تفکیک جنسیتی دانشگاهها به کار برده بود، اظهار کرده است: کامران دانشجو برای توجیه جداسازی جنسیتی در دانشگاه، گفته است ما میخواهیم خانمها در دانشگاهها راحت باشند یا برخی دیگر ادعا میکنند چون خانمها دوست دارند در پارکها محدودیت در نوع پوشش نداشته باشند، برای تامین حقوق آنها پارکهای خاص زنان را ایجاد کردهایم و به این ترتیب با استفاده از ادبیات فمینیسم، برنامههایی را برای ایجاد محدودیت بیشتر زنان اجرا میکنند.
تشکر همچنین احداث این پارکها و مکانهای خاص برای زنان را ایجاد نوعی «گتو» برای آنها میداند و معتقد است این اردوگاهها که به صورت یک بخش شهری محصورشده درآمدهاند و شبکهای از نهادها و گروههای ویژه را شامل میشود دربرگیرنده انزوای اجتماعی - اخلاقی برای یک گروه نشاندار- در اینجا زنان- است که در آن، شانس و فضای زندگی اعضای گروه نشانهدار به طور سیستماتیک مثله میشود.
همچنین اغلب حامیان جداسازی فضاهای عمومی، در توجیه اقدامات خود بیان میکنند، تجربه حضور زنان در بسیاری از فضاهای عمومی مانند پارکها نشان داده است، که آنها در موارد بسیاری مورد مزاحمت و بعضاً اذیت و آزار برخی افراد جنس مخالف خود قرار گرفتهاند، این در حالی است که حضور در فضاهای صرفاً زنانه برای آنها امنیت ایجاد کرده و آنها را از آسیب دیدن از جنس مخالف مصون میدارد.
در مقابل طرح چنین مسالهای بسیاری از مخالفان حضور زنان در پارکهای بانوان این سوال را مطرح میکنند که چرا مسوولان امر به جای یافتن شیوههایی برای فرهنگسازی درست در جهت حضور زنان در اجتماع و برقراری تعامل سازنده زنان با مردان، برای جلوگیری از بروز آسیبهایی مانند مزاحمتهای مردانه به فکر محصور کردن زنان افتادهاند؟ و آیا حذف زنان از اجتماعاتی که مردان در آن حضور دارند، به منزله حل مشکلاتی است که مردان میتوانند در فضاهای عمومی برای زنان ایجاد کنند؟ و آیا ایجاد فاصله عمیقتر میان زنان و مردان و تفکیک آنها حتی در فضاهای عمومی منجر به نامتعادلتر شدن بیش از پیش روابط زنان و مردان نخواهد شد؟
البته در مقابل بسیاری از صاحبان اندیشه موافقان احداث فضاهایی مانند پارکهای زنان نیز استدلال میکنند که در خلاء احساس امنیت زنان در بسیاری از فضاهای شهری باید از ایجاد هر موقعیتی برای حضور فعالانه زنان در فضاهای عمومی حمایت کرد چون فرهنگسازی برای حضور بیدردسر زنان در شهر یکشبه صورت نمیگیرد و با توجه به اینکه اکنون در بسیاری از شهرهای کشور تا رسیدن به یک شهر امن فاصله چشمگیری داریم و از سوی دیگر با توجه به وجود موانع قانونی برای فعالیتهای آزادانه زنان (مانند ورزش و نوع پوشش) ساخت فضاهایی مانند پارکهای بانوان امکانات زنان را گسترش داده و به ارتقای سطح فعالیتهای آنان کمک میکند.
چرا پارک؟
از بین همه فضاهای عمومی که در شهرها وجود دارد؛ از قبیل رستوران، پاساژ، کافه و... «پارکها» یکی از فضاهایی بودند که برای تفکیک جنسیتی، در اولویت مسوولان قرار گرفتند.
فارغ از بحث نیاز زنان به ورزش و بهرهمندی از فضای آزاد، به نظر میرسد به طور کلی پارکها در فضاهای شهری از اهمیت ویژهای برخوردار باشند.
ایده شکلگیری پارکها که امروزه ریههایی برای تنفس هر شهر بزرگ صنعتی محسوب میشوند برای نخستین بار در اروپای صنعتی مطرح شد. به این ترتیب که وقتی انواع آلودگیهای صنعتی، فضای شهری اروپا را به هم ریخت و از سوی دیگر توجه به اوقات فراغت شهروندان، به یکی از موضوعات مهم برنامهریزان شهری تبدیل شد؛ برنامهریزان شهری موضوع ایجاد فضاهای سبز محدود با عنوان پارکها را مطرح کرده و این موضوع در دستور کار سیاستگذاران قرار گرفت.
این فضاها که به عنوان فضای عمومی مورد استفاده شهروندان قرار میگرفتند در ابتدا با هدف کارکرد زیستمحیطی و تفریحی احداث شدند ولی به مرور زمان کارکردهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک هم پیدا کردند که نقش آنها را در فضای شهری بیشتر برجسته کرد.
در مباحث مربوط به زنان، معمولاً کارکردهای اجتماعی پارک که همان گذران اوقات فراغت، شکلگیری نهادهای مشارکتی، تعامل و همکاری و ارتقای بهداشت روانی و جسمی است بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
و اغلب انتقادات بسیاری هم که به احداث پارکهای زنانه میشود از منظر همین کارکرد اجتماعی آن است، وقتی که قرار است حضور اجتماعی زنان در فضاهای عمومی محدود و محصور شود.
نگاه عمومی به پارک زنان
پارکهای بانوان با هر هدفی که تاسیس شدند و هر تاثیری که در کوتاهمدت یا بلندمدت بر فضاهای عمومی کشور خواهند داشت، رضایت بسیاری از استفادهکنندگان خود را جلب کردهاند.
نتایج بسیاری از تحقیقات میدانی که در زمینه رضایت زنان از پارکهای بانوان انجام شده است، نشان میدهد بسیاری از زنان استفادهکننده از پارکهای بانوان، از اینکه میتوانند در فضایی بدون بهزعم آنها «مزاحمت مردان»، ورزش کنند، استراحت کنند و ملزم به حفظ پوشش عمومی زنان ایرانی در جامعه نباشند، راضی به نظر میرسند.
چندی پیش نشریه «زن در توسعه و سیاست»، یک پژوهش میدانی درباره استفادهکنندگان از پارک بانوان تبریز انجام داده بود، که نتایج آن نشان میداد استفادهکنندگان پارک بانوان شمس تبریز که بنابر این پژوهش اغلب تحصیلکرده و جوان -با میانگین سنی 26 سال و مدرک تحصیلی لیسانس- بودهاند؛ ایجاد چنین فضاهایی را به نفع خود قلمداد کرده و خواهان توسعه فضاهای عمومی زنانه بیشتری بودهاند. آنها همچنین مهمترین دلایل رضایت خود از پارک بانوان تبریز را «طراحی مناسب فضای درونی پارک»، «سرزندگی و شادابی حاکم بر فضای پارک» و «احساس امنیت و آرامش روانی خود در پارک»، عنوان و اظهار کرده بودند که فضاهای عمومی ایجادشده با عنوان «پارک بانوان»، امکان حضور بیشتر در فضاهای عمومی را برای آنها فراهم کرده است.
گرچه نتایج نظرسنجیهای عمومی از استفادهکنندگان پارکهای بانوان نشاندهنده این است که استفادهکنندگان پارکها از احداث این فضاهای عمومی راضی هستند ولی به طور کلی رصد این پارکها نشاندهنده این است که این فضاهای زنانه چندان مورد استقبال قرار نگرفته و در اغلب ساعات روز خالی از جمعیت هستند.
البته در اغلب مواقع برخی انجمنها و نهادهایی که در زمینه امور مربوط به زنان فعال هستند و برخی برنامهها و تفریحاتی را برای آنها تدارک دیدهاند، مثل خانه فرهنگ شهرداری مناطق مختلف شهرهای کشور، در برنامههای روزانه خود بازدید و گردش روزانه در پارک زنان را گنجاندهاند ولی به طور کلی حضور غیرسازمانی زنان در این پارکها بسیار محدود است.
با این همه هنوز هر چند وقت یک بار رسانههای جمعی از زدن کلنگ یا افتتاح پارک جدید بانوان در شهرهای مختلف کشور خبر میدهند که نشان از عزم جزم مسوولان فضاهای شهری برای ادامه ساخت فضاهای عمومی مخصوص زنان دارد.
اقدامی که فارغ از بحث کارکردها و کژکارکردهایش، جای طرح سوال را ایجاد کرده است که آیا با توجه به برخورد سرد زنان ایرانی با این فضاها، صرف هزینههای کلان برای ساخت چنین فضاهایی مقرون به صرفه است یا خیر؟
ایجاد فضاهای زنانه در دستور کار؟
اخیراً مباحثی مطرح میشود که به موجب آن به نظر میرسد مطالبات عدهای از طرفداران حضور آزادانه زنان در فضاهای عمومی، از حد احداث پارک زنان فراتر رود.
چندی پیش محسن جلالپور؛ رئیس اتاق بازرگانی ایران، در اجلاس فصلی روسای اتاقهای شهرستانها که در جزیره کیش برگزار شده بود، پیشنهاد «تبدیل کردن جزیره هندورابی به مرکز گردشگری زنان» را مطرح کرد.
او همچنین ابراز امیدواری کرده بود که همه زیرساختها و امکانات لازم برای حضور آزادانه زنان در این جزیره فراهم شود که این جزیره به محلی برای حضور گردشگران زن ایرانی تبدیل شود.
گرچه پیشنهاد این موضوع توسط بخش خصوصی مطرح شده است و معلوم نیست که نهادهای حکومتی چقدر با اجرای چنین طرحی همراهی کنند و در واقع چنین طرحی اکنون تا عرصه عمل، فاصله بسیاری دارد ولی به هر حال طرح این مباحث را میتوان آغازی دانست برای طلب حضور آزادانه زنان در فضاهای عمومی گستردهتری که میتواند شامل بازارها و خیابانهای بدون مردان باشد. البته گفتنی است این مطالبات علاوه بر اینکه ممکن است در صحنه اجرا با مخالفت سرسخت اقشار مختلف جامعه از جمله گروههایی از برابریخواهان جنسیتی گرفته تا حتی مردان- به عنوان جامعه محرومشده از فضاهای زنانه شده- روبهرو شوند، تجربه استقبال سرد زنان از پارک بانوان را هم پیش روی خود دارند و موضوعاتی مانند مشارکت اقتصادی پایین زنان در ایران و محرومیت بخش بزرگی از آنها از منابع اقتصادی نیز به یاری میآیند تا چشمانداز چندان روشنی، پیش روی ایجاد امکان و بستری برای تجارت، گردشگری و حتی صرف هزینههای بالا توسط زنان بدون مردان قرار نگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید