مقابله با تروریسم
ناشناخته شدن
با افزایش تهدید تروریسم، توانایی آژانسهای امنیتی غرب کاهش مییابد.
با افزایش تهدید تروریسم، توانایی آژانسهای امنیتی غرب کاهش مییابد.
در دهه گذشته آژانسهای امنیتی غرب در نگهداشتن تروریستها بیرون از خلیج موفق بودهاند. دلیل آن پشتکار، فناوری اطلاعات، منابع مالی، تعداد قابل کنترل تروریستهای بالقوه، و اغلب، شانس خوب است. جاسوسان توطئههای پیچیده را مانند توطئه سال 2009 برای سرنگون کردن خطوط هوایی در وسط آتلانتیک نقش بر آب کردهاند. آنها جریان پیوستهای از تروریستهای احتمالی را پای میز محاکمه کشاندهاند. تکروها و وصلههای ناجور در انجام حملههایی مانند بمبگذاری در ماراتن بوستون و بریدن سر سرباز بریتانیایی در لندن که هر دو در سال 2013 رخ داد، موفق بودهاند. اما تا زمان قتلهای هفته گذشته در پاریس، بیشتر مردم تروریسم را در ردههای پایین فهرست نگرانیهای خود میپنداشتند. مقابله با تروریسم به سه دلیل دارد سخت میشود.
دلیل نخست پیامد فروپاشی چند کشور عرب و مهمتر از همه جنگ داخلی سوریه و ظهور دولت خودخوانده اسلامی (داعش) است. این هفته، رئیس آژانس پلیس اروپا برآورد کرد تا حدود پنج هزار شهروند اتحادیه اروپا به دستههای افراطی پیوستهاند که بسیاری از آنها بعد از آنکه پیکارجویانی متعصب میشوند به کشور باز میگردند. به علاوه، برتری داعش چالشی برای القاعده به وجود آورده است. به نظر میرسد برادرانی که قتلهای شارلی ابدو را انجام دادند تحت فرمانهای آمده از شاخه یمن این شبکه تروریستی، یعنی القاعده در شبهجزیره عربستان عمل کردهاند که مشهور است خواستار کشاندن جنگ به «دشمن دور» در غرب است.
دلیل دوم این است که طراحی تهاجمهای شبهکماندویی مانند حمله پاریس آسان است و بنابراین مختل کردن آنها دشوار است. آنها ممکن است به اندازه منفجر کردن هواپیما باعث کشتار مردم نشود اما با فلج کردن زندگی عادی در شهر بزرگی چون پاریس و 24 ساعت در صدر شبکههای خبری بودن به «تبلیغ عمل» خود دست مییابند.
دلیل سوم این است که جاسوسان غربی میگویند دارند برتری فناوری خود را از دست میدهند که تاکنون آنها را قادر ساخته ارتباطات تروریستهای احتمالی را ردیابی کنند. شرکتهای فناوری در تلاش برای ارائه حریم غیرقابل نفوذ به مشتریان خود از طریق رمزگذاری پیچیده و گاهی «پیشفرض» با هم رقابت میکنند. روسای افبیآی آمریکا و امآیفایو بریتانیا از ناتوانی خود در جلوگیری از «ناشناخته شدن» مظنونان و خارج شدن از صفحه رادار نظارتی شکایت دارند. دیوید کامرون وعده داد شنود تلفن و ردیابی خدمات اینترنتی را در بریتانیا قانونی کند.
بار دیگر آزادی در برابر امنیت
دو مورد اول از این پیشرفتها تمام انواع دشواریهای عملی را در برابر دولتهای غربی قرار میدهد، اما این در اساس موضوع بزرگی نیست. دشوارتر کردن ورود تروریستها به داخل سوریه در وهله اول به همکاری کشورهای همسایه به ویژه ترکیه بستگی دارد که یا تمایلی به آن ندارند یا از انجام آن ناتواناند. افراطزدایی بعد از بازگشت آنها به کشور ایده خوبی است اما تنها گاهی موفقیتآمیز میشود. نپذیرفتن بازگشت دوباره شهروندان به کشور مثلاً در بریتانیا کنار گذاشته شده است چراکه بیوطن نگهداشتن افراد خلاف قانون بینالملل است. مقابله با حملات کماندویی یا حملات موسوم به «گرگ تنها» ممکن است دشوارتر از مقابله با توطئههای پیچیدهتر باشد. اما با وجود اداره اطلاعات خوب حتی بیشتر آنها خنثی شده است.
این منجر میشود به اینکه آیا اداره اطلاعات به اندازه کافی در آینده خوب است یا خیر و بنابراین به این پرسش ایدئولوژیکتر میانجامد که چگونه باید آزادی را در برابر امنیت متوازن کرد. آزادیخواهان در سیلیکونولی و مکانهای دیگر به این نکته اشاره میکنند که جاسوسان به ویژه در آمریکا سابقه قدرت گرفتن، دروغ گفتن درباره آنچه میخواهند انجام دهند و تطمیع ناظران خود را دارند. از طرف دیگر، روشن است که خدمات اداره اطلاعات در مسابقه تسلیحاتی حفظ حریم خصوصی بین شرکتهای فناوری عقبافتاده است. اخیراً در جلسهای که بین مدیران اپل و اداره جاسوسی بریتانیا برگزار شد فقط شکاف بین آنها هویدا شد. هر دو طرف باید به سرعت تسلیم شوند. شرکتهای فناوری باید با این حقیقت کنار بیایند که هر نوع قدیمی ارتباط (از مکاتبه گرفته تا مکالمه تلفنی) قابلیت نوعی شنود را دارد: آنها نمیتوانند ادعا کنند قلمروشان به قدری مجزا و مصون از تعرض است که بتواند زندگی دیگران را در معرض خطر قرار دهد، به ویژه اینکه تعداد افرادی که باید بر آنها نظارت شود هزاران هزار نفر است. و بسیار بهتر است که اکنون با نوعی استاندارد توافق کنیم به جای آنکه منتظر بمانیم خشونت
برنامهریزیشده پشت دیوارهای نفوذناپذیر آغاز شود: اگر این اتفاق بیفتد دیک چنی و دونالد رامسفلدهای آینده قوانین را تنظیم خواهند کرد.
جایی که لیبرالها باید در آنجا مبارزه کنند -و جاسوسان باید پنهان شوند- همان نظارت بیش از حد و فرآیند درست است. نظارت بر تکتک افراد باید به تایید قضات مستقل و نه سیاستمداران برسد. پاسخگویی نیازمند تعصب نظارتی برای عمومی شدن درست به همان اندازهای است که آژانسهای امنیتی انجام میدهند. جاسوسان باید بتوانند جاسوسی کنند؛ اما قدرتی که به آنها داده میشود باید به شیوههایی به کار گرفته شود که هم مناسب و هم ضروری باشد.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید