تاریخ انتشار:
آمارهای جهانی مرگومیر بر اثر آلودگی هوا چه میگویند؟
مداخلات ضروری
سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که آلودگی هوا در سالهای اخیر معضل زیستمحیطی ایجاد کرده؛ به طوری که دو درصد از مرگ و میرهای جهان را به خود اختصاص داده است؛ یعنی سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار مرگ به دلیل آلودگی هوا اتفاق میافتد.
سازمان جهانی بهداشت در سال 2004 اعلام کرد که آلودگی هوا در سالهای اخیر معضل زیستمحیطی ایجاد کرده؛ به طوری که دو درصد از مرگ و میرهای جهان را به خود اختصاص داده است؛ یعنی سالانه یک میلیون و 200 هزار مرگ به دلیل آلودگی هوا اتفاق میافتد. بر اساس گزارشهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، آلودگی هوا یکی از علل مرگ و میر از طریق بیماریهای قلب و عروق، سرطانها و بیماریهای ریوی است. همچنین این سازمان اعلام کرده که در ایران اگر ریزگردها کنترل نشود، 10 تا 32 درصد بر میزان مرگ و میر و بیماریها اثرگذار خواهد بود. در کشور ما هزینه و خسارتهای ناشی از مرگ و میر در هر سال به دلیل آلودگی هوا بر اساس شاخصهای بیمه و با قیمت دلار 2300تومانی، سالانه معادل 143 میلیون دلار تخمین زده شده است.
شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرده است که منشأ آلودگیهای اخیر هوای تهران تغییر کرده است. در گزارش این سازمان، بیابانهای اطراف شهر تهران بهعنوان منبع جدید این آلودگیها عنوان شده است، اما این بیابانها که به تازگی ایجاد نشدهاند پس چه تغییری در ترکیب آنها به وجود آمده که آلودگی هوای تهران از آن نشات میگیرد. پاسخ این است که یکی از منابع اصلی آلودگی هوای تهران معضلات زیستمحیطی است که بخشی از آن به خارج و بخش دیگر به داخل کشور مربوط میشود. زمانی که وارد دوره خشکسالی میشویم چسبندگی ذرات با قطر کمتر از 5 /2 میکرون از بین میروند و با یک نسیم از زمین بلند میشوند و در فضا قرار میگیرند. بر اساس گزارشهای موجود این ذرات میتوانند تا 15 سال هم در فضا معلق بمانند. یکی از منشاهای خارجی ذرات کمتر از 5 /2 میکرون، کشور عراق است و از این کشور به درون خاک ایران وارد میشوند. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که منابع خارجی حدود 30 درصد در آلودگی ناشی از ریزگردها نقش دارند و 70 درصد تهدید ناشی از این ذرات به منابع داخلی مربوط میشوند. بیابانهای اطراف تهران که به آن اشاره شد به دلیل معضل خشکسالی، مهمترین
منشأ آلودگیهای هوای تهران شدهاند. البته به روشهای مختلف میتوان مداخلاتی انجام داد که از ایجاد این ذرات جلوگیری شود. در سالهای گذشته، با تعطیلی شورایعالی محیط زیست و کمیتههای تشکیلشده در سطح استانها برای مدیریت این بخش از مشکلات زیستمحیطی، مشکلی که الان شاهد آن هستیم به وجود آمده است. این مشکل فقط به محدوده شهر تهران مربوط نمیشود. بهواسطه برخی سودجوییهای سالهای گذشته مشکل در دیگر پهنههای کشور نیز وجود دارد. بهعنوان مثال ایجاد چاههای عمیق و توسعه کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه بهعنوان یک تهدید زیستمحیطی عنوان میشوند. علاوه بر این بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی در آن منطقه، سدسازیهای بدون محاسبات لازم و بهویژه معبری که درون دریاچه ارومیه ایجاد شد دست به دست هم داد که یکی از مهمترین منابع انتشار ذرات کمتر از 5 /2 میکرون از دریاچه ارومیه نشات بگیرد که در مقایسه با سایر ذرات کمتر از 5 /2میکرونی خطرناکتر هستند، چرا که اگر خطرات ذکرشده در اطراف این دریاچه کنترل و محدود نشوند، در سالهای آینده این ذرات تمامی شهرهای شمالی کشور را به لحاظ زیستمحیطی تهدید خواهند کرد.
علت خطرناک بودن ذرات کمتر از 5 /2 میکرون این است که میتواند از بافت ریه عبور کند، اما ذراتی که قطری بیش از این دارند از سوی بافت ریه مهار میشوند و با ترشحات داخلی ریه از بدن خارج میشوند. اما این ذرات قطعاً کارایی ارگانهای بدن را مختل میکند. بهعنوان مثال در چشمها، کلیهها و کبد و مغز میتواند ایجاد مشکل کند و دور از ذهن نیست که با رسوب در مغز ایجاد آلزایمر و پارکینسون کند و برای سایر ارگانهای بدن هم میتواند تهدید جدی باشد که قطعاً استفاده از ماسک در این نوع از آلودگی نمیتواند موثر عمل کند.
راهکارها
از آنجا که موضوع مقابله با آلودگی هوا موضوعی فرادستگاهی و حتی فرااستانی و فرامنطقهای است از اینرو باید یک نقطه مشترک که بتواند برای تمام سطوح، مدیریت و هماهنگی لازم را انجام دهد، پیدا کنیم. به گونهای که این نقطه مشترک میتواند منشأ تحول واقع شود. از یکسو قطعاً نقش مردم در همراهی در کنترل و مقابله با آلودگی هوا قابل انکار نیست و نقش موثر و چشمگیری را خواهند داشت مشروط به اینکه سیاستگذاران و سیاستمداران تکلیف مردم را مشخص کنند. همچنین باید برنامه جامع مدونی وجود داشته باشد که در این برنامه نقش و سهم مردم مشخص شود و با اطلاعرسانی همراهی و همگامی مردم را هم بتوانند جلب کنند. البته آنچه بیشتر اثربخش و موثر است نقش دستگاههای اجرایی است. دستگاههایی مثل وزارت نفت، وزارت صنایع و سازمان حفاظت محیط زیست و فعالیت آنها میتواند مدیریتکننده و کنترلکننده آلودگی هوا باشد بنابراین جایگاهی که میتواند این دستگاهها را هماهنگ کند به نظر میآید جایگاه ریاستجمهوری باشد. نقش آقای رئیسجمهور در مطالبه از دستگاهها و ایجاد الزام هماهنگی کامل بین دستگاهها و از جمله ستاد سوخت سابق مطالبه از این دستگاهها بر عهده
رئیسجمهور است. همچنین نقش قوای سهگانه در کنترل آلودگی هوا میتواند بسیار اثرگذار باشد و رئیسجمهور میتواند در قالب جلسات منظم این موضوع را پیگیری کند.
نکته مهمتر این است که موضوع آلودگی هوا، بحث فرامنطقهای و فرااقلیمی محسوب میشود، تعامل موثر با سایر کشورهایی که همجوار ما هستند به دلیل اینکه به عنوان منابع آلاینده منطقه نقش دارند، میتواند در کنترل آلودگی هوا موثر باشد. بازهم نقطه مشترکی که میتوانیم تصور کنیم و در نظر بگیریم جایگاه ریاستجمهوری است که در قالب جلسات فرامرزی میتواند با روسای جمهور سایر کشورها هم جلسات مشترکی را داشته باشد.
بر اساس مطالعات کارشناسیشده در موضوع بین دستگاهها اولین و موثرترین گام که میتوان برای کنترل آلودگی هوا برداشت و بیشترین اثربخشی را هم از این محل خواهیم داشت، تبدیل موتورسیکلتهای با سوخت فسیلی به موتورسیکلتهای با سوخت برقی است. این اقدام بسیار موثر است زیرا حدود 25 تا 30 درصد از آلودگی هوای شهر تهران را کاهش خواهد داد. سهم موتورسیکلتهای بنزینی در آلودگی هوای شهر تهران حدود 30 درصد از کل آلایندههاست، از اینرو ایجاد تسهیلات لازم برای تولیدکنندگان موتورسیکلتهای برقی در کنار مشوقهایی برای مصرفکنندگان و خریداران این نوع موتورسیکلتها میتواند اثرگذار باشد. حذف موتورسیکلتهای بنزینی از سطح شهر و جایگزینی آن با موتورسیکلتهای برقی قطعاً نیاز به اجرای سیاستهای تشویقی در سطوح مختلف دارد.
بر اساس گزارش دستگاههای مسئول و نظرات کارشناسان در حال حاضر تقریباً حدود 70 تا 75 درصد از آلودگی هوا ناشی از آلایندههای متحرک و 25 تا 30 درصد ناشی از سایر منابع است. منظور از سایر منابع همین مناطق اطراف تهران است که به آن اشاره شد و به عنوان منبع تولید ریزگردها شناخته میشود. از سوی دیگر عملیات ساختوساز و عملیات عمرانی در شهر تهران نیز منابع دیگری برای تولید آلودگی در هوای شهر هستند. اگر روی منابع غیرمتحرک تولیدکننده ریزگردها مداخلاتی انجام شود میتوان بخشی از آنها را کنترل کرد. به نظر میرسد برای مبارزه با افزایش میزان آلودگی هوای تهران باید چند مسیر بهطور موازی با جدیت دنبال شود، اگر این چند مسیر به صورت موازی با جدیت دنبال شود، شاید سه یا چهار سال آینده کاهش محسوسی در آلودگی هوا داشته باشیم. یکی از راهکارهای اولیه توسعه ناوگان حملونقل عمومی به صورتی است که شهروندان به استفاده از این ناوگان رغبت نشان دهند؛ یعنی زیرساختهایی را فراهم کنیم که مردم به راحتی مترو یا اتوبوس را جایگزین استفاده از خودروهای شخصی کنند. راهکار دوم توسعه وسایل نقلیه برقی است. از طرف دیگر خشکسالی یکی از مسائل گریبانگیر کشور
ماست و سالهای سال است که با چنین مشکلی مواجه هستیم، بنابراین وضعیت جغرافیایی کشور ایجاب میکند پوشش گیاهی اطراف شهرها را تقویت و در اطراف شهرها کمربند سبز ایجاد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید