تاریخ انتشار:
گفتوگو با هادی کوزهچی درباره اثر ثبتنامها روی روندهای بازار
نبض بازار در دست سیاستمداران
در روزهای گذشته، ثبت نام کاندیداهای انتخاباتی تاثیر روانی قابل اعتنایی بر بازارهای مختلف داشت.
در روزهای گذشته، ثبت نام کاندیداهای انتخاباتی تاثیر روانی قابل اعتنایی بر بازارهای مختلف داشت. با این همه برخی از دیدگاهها، وجود ارتباط منطقی میان خوشبینی بازار به روند تحولات سیاسی آینده و نوسانهای مقطعی را رد کردهاند. هادی کوزهچی؛ مدرس دورههای MBA و مشاور سرمایهگذاری در این گفتوگو به بیان ابهامهای موجود در این باره میپردازد و توضیح میدهد اتفاقات سیاسی یا اقتصادی با چه مکانیسمی بازار را به عکسالعمل میاندازد. او با دستهبندی واکنشهای بازار به تحولات مختلف، از سه دسته واکنش کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت صحبت کرده و اینکه هر کدام از اینها وابسته به شرایط خاص خود است. کوزهچی در این گفتوگو، به اثرات هر یک از این واکنشها پرداخته و با توجه به تحولات آینده روند بازارهای سرمایهای - اعم از رسمی و غیررسمی - را پیشبینی کرده است.
هفته گذشته، ثبت نام برخی از چهرههای شناختهشده در انتخابات ریاستجمهوری، با واکنش بازارهای غیررسمی مواجه شد. با این همه دیدگاههایی وجود دارد که ارتباط نوسان کاهشی قیمتها در بازار ارز و سکه را با تحولات سیاسی «رد» میکند. سوال این است که میتوان بین این دو طرف معادله ارتباطی پیدا کرد و اساساً ارتباط میان فضای روانی و بازار قابل اثبات است؟
به طور کلی هرگونه اتفاقات سیاسی و یا اقتصادی سبب عکسالعمل بازار میشود. به نظر بنده، بازار در سه مرحله به این اتفاقات واکنش نشان میدهد. مرحله اول، عکسالعمل «روانی» است که تاثیر آن میتواند حتی پیش از قطعی شدن خبر، و بر اساس شایعات اولیه، در بازار دیده شود و معمولاً اثر آن پس از انتشار و قطعی شدن خبر در فاصله یکی، دو روزه کاهش پیدا مییابد. به طور مثال از حدود یک هفته قبل از اتمام دوره ثبت نام، احتمال بیشتری در رابطه با حضور برخی از کاندیداها مطرح شد (شایعات اولیه) و این موضوع بازارهای غیررسمی ارز و سکه را تا حدود زیادی آرام کرد و کاهش نسبی قیمتها (یا عدم رشد قیمتهای ارز و طلا) را سبب شد. قبل از قطعی شدن حضور کاندیدای مذکور و ثبت نام وی در روز آخر، بازار با نوعی خوشبینی و مثبتنگری مواجه بود و افت قیمتها ادامه داشت و از روز یکشنبه، یعنی اتمام و قطعی شدن ثبت نامها، عملاً اثر عکسالعمل روانی بازار به اتمام رسید. عکس این پدیده در بورس رخ داد که هفته قبل از ثبت نام کاندیداها، شاخصهای بورس مثبت شد. در واقع اثر روانی قیمتها به طور معمول قبل از شروع خبر به وقوع میپیوندد که بازار احساس میکند حضور یا عدم حضور یک کاندیدای مشخص، میتواند اثر مثبت و یا منفی به همراه داشته باشد و معمولاً در زمان قطعی شدن خبر- شایعات، این امر به اوج خود میرسد و سپس اثر آن به اتمام میرسد. در سالهای قبل نیز خبر تحریم نفت و بانک مرکزی و یا قطع شدن حوالههای درهم از امارات به صورت منفی چنین اثری را به جای گذاشت.
این در واقع مرحله اول واکنش بازار به تحولات است. در مراحل بعدی چه اتفاقی میافتد؟
مرحله دوم اثر میانمدتی است که به نحوه مدیریت بازار برمیگردد. در بازار ارز و طلا، بهرغم محدودیتهای فراوان شکلگرفته در سایه تحریمها، هنوز مدیریت میانمدت تا حدود زیادی دست بانک مرکزی-دولت است و به نظر میرسد بانک مرکزی با توجه به آرامش نسبی که دلار طی دو ماه گذشته در بازار آزاد دارد؛ تمایل زیادی به کاهش قیمت و دخالت در بازار آزاد ندارد و این سیاست بانک مرکزی سبب میشود پس از چند روز که فضای روانی بازار برطرف میشود و تاثیر کاهشی خود را بهجای میگذارد، دلار به سطوح قیمتی قبلی بازگردد و اثر روانی مثبت شکلگرفته را تا حدودی خنثی میکند. به این ترتیب مدیریت بازار در میانمدت اثر بیشتری از فضای روانی دارد. چرا که فضای روانی باعث تلاطم بازار (در جهت کاهش و یا افزایش) میشود و این اثر زودگذر است. این پدیده را در رابطه با زمان برگزاری مذاکرات هستهای نیز مشاهده میکنیم. عموماً از چند روز قبل از مذاکرات بسته به جو روانی شکلگرفته، بازار اندکی مثبت و یا منفی است (دو هفته اول فروردین 1392 به صورت مثبت در سایه جو مثبت برای آلماتی 2) و با اعلام نتیجه نسبی منفی مذاکرات، تلاطمی شکل میگیرد (اثر روانی)، که بعد از چند روز خنثی میشود.
در بلندمدت چه اتفاقی میافتد؟
در بررسی روند بلندمدت، باید ریشههای اقتصادی تحولات و دینامیک عرضه و تقاضا به صورت جدیتری بررسی شود. نکته اصلی که روند بلندمدت نرخ ارز را در ایران شکل میدهد، بحث درآمدهای ارزی است که از نفت، محصولات پتروشیمی و سایر محصولات صادراتی به دست میآید. با توجه به تحریمها، متاسفانه درآمد ارزی، هم به لحاظ میزان عرضه و هم به لحاظ قدرت دسترسی و نقدشوندگی، به صورت مستمر در حال کاهش است و هر روز اخبار جدیدی از برنامههای تحریمی کشورهای متخاصم غربی شنیده میشود. در سمت تقاضا هم با توجه به نرخ غیرجذاب سود سپردههای بانکی نسبت به تورم داخلی، تقاضای بیشتری برای تبدیل ریال به دلار جهت حفظ ارزش پول نزد صاحبان سرمایه دیده میشود. این موضوع موجب میشود که در بلندمدت، در صورتی که اتفاق خاصی در حوزه تحریمها یا سیاستهای اقتصادی کلان داخلی کشور پیش نیاید، روند قیمت ارز افزایشی باشد و مدیریت بانک مرکزی-دولت نیز در بلندمدت برای کنترل و محدود کردن افزایش قیمت، دشوار خواهد بود.
با توجه به اینکه کاهش نرخ ارز و سکه دستکم برای یکی دو روز، برخی امیدواریها را برای فضای کمنوسان بازار زنده کرده است؛ به اعتقاد شما این روند پایدار میماند؟
طبیعی است که بخشی از سرمایهگذاران در بازارهای غیررسمی، فعالان اقتصادی و مردم مایل باشند که قیمت ارز در سطوح پایینی باشد تا در طرف مقابل هم قیمت کالاها و خدمات پایین باشد. این هدفی است که ممکن است سیاستگذار نیز از آن استقبال کند و میتواند به لحاظ سیاسی نیز جذاب باشد. اما متاسفانه اقتصاد ایران در شرایط امروز، پتانسیل کنترل قیمت ارز را ندارد. با توجه به اینکه پارامترهای اقتصادی به سمت افزایش قیمت دلار حرکت میکند وقتی یک اتفاق سیاسی میافتد که قیمت ارز را به صورت کوتاهمدت یک مقداری کاهش میدهد، فرصتی پیش میآید که متقاضیان و سرمایهگذاران به خرید بیشتر تشویق شوند، این امر روی قیمتها اثر گذشته و موجب میشود دوباره قیمتها بسیار سریع به نقطه تعادلی اقتصادی خود برگردد. یعنی یک فرصت ایجاد میشود. درست است که عده زیادی از افت قیمتها در بازار آزاد ارز و سکه خوشحال میشوند. توجه داشته باشید که کاهش کوتاهمدت قیمت ارز در چند روز امری طبیعی است. اما با توجه به اینکه پارامترهای اقتصادی از این نوسان کوتاهمدت رو به پایین حمایت نمیکند؛ حداقل در کوتاهمدت نمیتوان شرایط را پایدار دانست. چون اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده است. این افت سبب تشویق عدهای برای خرید میشود که فرصت را مغتنم میشمارند و تشخیص میدهند که با توجه به افت قیمت ارز و طلا باید وارد بازار شوند و خرید کنند. به این ترتیب این اثر روانی مثبت به سرعت خنثی میشود.
آقای کوزهچی، در واقع آیا میتوان نتیجه گرفت که پایدار ماندن این نوسان رو به پایین بستگی به «خوشبینی» بازار نسبت به آینده اقتصاد کشور دارد؟
بله و نتیجه این خوشبینی در مقطع زمانی یک ماه آینده و در انتخابات مشخص خواهد شد. اگر خوشبینی به نتیجه مورد نظر خود برسد، میتواند ادامه داشته باشد تا به ادامه دولت بعدی وصل شود. به نحوی که ارز و طلا نوسان کمتری را تجربه کنند. اما اگر در یک دوره خوشبینی نسبی موجود، تغییر جهت بدهد میتواند به سرعت به سمت جهش قیمت ارز و حرکت به سمت پارامترهای اقتصادی که مجموعاً افزایش قیمت را تایید میکند حرکت کند و این دورهای که آرامش داشته بسیار سریع جبران شود و رشد بسیار بالای قیمتها اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از بازارهایی که تحت تاثیر این فضای خوشبینی واکنش متفاوتی داشت، بازار سرمایه بود. در سالهای اخیر و پیش و پس از خداحافظی دولتها، بورس تهران همواره با کاهش شاخصها مواجه بود. مثال بارز آن هم اتفاقات سال 1384 در بورس تهران است. اما در سال جاری این اتفاق برعکس شد و بورس به رشد خود ادامه داد. آیا الگوی جدیدی در بازار سرمایه به وجود آمده که به اثرات روانی تغییرات دولت بیتوجه شده است؟
در ابتدا متذکر شوم که فرضیه فوق به لحاظ تاریخی تایید نمیشود. توجه داشته باشید که بورس فعلی با بورس سالهای گذشته مثلاً با سال 1384 متفاوت است. در حال حاضر بخش عمدهای از بورس و شرکتهای بزرگی که در آن فعالند، تولیدکننده محصولات پتروشیمی، شیمیایی، فولادی، معدنی و مانند آن هستند و سهام این شرکتها به شدت متاثر از پیشبینی قیمت دلار و کالاهاست. زمانی که بازار احساس افزایش قیمت دلار دارد، قیمت سهام این شرکتها در بورس رشد میکند. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که در یک ماه اخیر رشد بورس ناشی از رشد قیمت سهام شرکتهای پالایشگاهی بوده است. در واقع اتفاق خاصی در این حوزه افتاده است که لزوماً به معنای رونق کامل بورس نیست. فکر میکنم حدود 40 درصد از رشد بورس در یک ماه گذشته فقط از یک صنعت، یعنی پالایشگاهی، و به واسطه تحولات قیمتگذاری که در آن صنعت شکل گرفته به دست آمده است. این را نمیتوان به پای کل بورس نوشت. به نظر میرسد جمعبندی فعالان بخش صنعت و اقتصاد این است که سیاست اقتصادی دولت آینده به احتمال زیاد برای بخش صنعت و بازرگانی کشور مناسبتر خواهد بود. از دیدگاه آنها هر دولتی که باشد احتمالاً متفاوتتر و بهتر از شرایط فعلی سیاستگذاری اقتصادی خواهد کرد. از این جهت است که شش ماه پیش از انتخابات امسال، یک فضای مساعدی در بخش بورس به وجود آمد و البته در سایر بازارها (مثلاً ثبات نسبی در دلار). میخواهم بگویم در بیشتر انتخاباتهایی که پیش از این برگزار شد نیز بازار این حالت «علامت سوال» را داشته است و الان هم این علامت سوال را دارد و البته مجموعاً نگاه به آینده، به نظر مثبت میرسد.
یعنی بورس همچنان منتظر خبرهای بهتر است؟
تحلیل عمده بورس و فعالان اقتصادی پیش از انتخابات سال 1388 هم تغییر احتمالی در حوزه سیاسی بود و به واسطه همین موضوع شاخصهای بورس رو به رشد گذاشت (در چند ماه قبل از انتخابات سال 1388 بورس مثبت بود) و فعالان شرکتهای بورسی، بهبود اوضاع را پیشبینی میکردند و انتظار تغییراتی را داشتند. این موضوع همان اثر روانی قبل از تحقق نهایی خبر و بر اساس شایعات و گمانهزنیهاست.
اگر این خوشبینی درست از آب درنیاید چطور؟ این اتفاق در سال 1388 افتاد.
وقتی این خوشبینی درست از آب در نیاید، چند ماهی اوضاع بورس خراب میشود؛ اما بورس مکانیسم خودش را دارد و جبران میکند. همان طور که در سال 1388 نیز افزایش قیمت فلزات و ... اثر منفی حاصل از انتخابات را از شهریورماه 1388 جبران کرد (بعد از حدود سه ماه). در آن زمان وقتی امیدواری بورس، به مانع برخورد طبیعی بود که افت کند و واکنش منفی نشان دهد. توجه کنید که بورس لزوماً منتظر تحقق خبر مثبت نمیماند. همیشه از قبل با توجه به حدسیاتی که دارد استراتژی سرمایهگذاری تعیین میشود.
آیا تا زمان برگزاری انتخابات باز هم بازار با تکرار نوسان روبهرو خواهد شد؟
به نظر میرسد نوسان قیمتها تا زمان انتخابات در سطح نسبتاً محدودی باقی بماند. تا زمانی که بازار و فعالان اقتصادی به یک جمعبندی راجع به نتیجه انتخابات نرسند و حالا هر یک از کاندیداها احتمال موفقیت را داشته باشند، این موضوع میتواند نوسانات را محدود یا تشدید کند. بازار در حال ارزیابی است و به نتیجه نهایی در رابطه با احتمال موفقیت گروههای مختلف موجود نرسیده است. زمانی که بازار این تصمیم را بگیرد که احتمال موفقیت کدام یک از کاندیداها زیاد است متناسب با نظر مثبت و یا منفی نسبت به آن کاندیدا، به ثبات رسیده و یا نوسانات تشدید میشود. با توجه به جمعبندی موجود از حضور کاندیداها و مشاهده تحولات اخیر، به نظر میرسد اگر یک کاندیدای خاص به عنوان برنده انتخابات معرفی شود؛ نوسانات بسیار محدود خواهد بود و اگر کاندیدای جریان مقابل رای بیاورد نوسانات تشدید خواهد شد.
هفته گذشته، ثبت نام برخی از چهرههای شناختهشده در انتخابات ریاستجمهوری، با واکنش بازارهای غیررسمی مواجه شد. با این همه دیدگاههایی وجود دارد که ارتباط نوسان کاهشی قیمتها در بازار ارز و سکه را با تحولات سیاسی «رد» میکند. سوال این است که میتوان بین این دو طرف معادله ارتباطی پیدا کرد و اساساً ارتباط میان فضای روانی و بازار قابل اثبات است؟
به طور کلی هرگونه اتفاقات سیاسی و یا اقتصادی سبب عکسالعمل بازار میشود. به نظر بنده، بازار در سه مرحله به این اتفاقات واکنش نشان میدهد. مرحله اول، عکسالعمل «روانی» است که تاثیر آن میتواند حتی پیش از قطعی شدن خبر، و بر اساس شایعات اولیه، در بازار دیده شود و معمولاً اثر آن پس از انتشار و قطعی شدن خبر در فاصله یکی، دو روزه کاهش پیدا مییابد. به طور مثال از حدود یک هفته قبل از اتمام دوره ثبت نام، احتمال بیشتری در رابطه با حضور برخی از کاندیداها مطرح شد (شایعات اولیه) و این موضوع بازارهای غیررسمی ارز و سکه را تا حدود زیادی آرام کرد و کاهش نسبی قیمتها (یا عدم رشد قیمتهای ارز و طلا) را سبب شد. قبل از قطعی شدن حضور کاندیدای مذکور و ثبت نام وی در روز آخر، بازار با نوعی خوشبینی و مثبتنگری مواجه بود و افت قیمتها ادامه داشت و از روز یکشنبه، یعنی اتمام و قطعی شدن ثبت نامها، عملاً اثر عکسالعمل روانی بازار به اتمام رسید. عکس این پدیده در بورس رخ داد که هفته قبل از ثبت نام کاندیداها، شاخصهای بورس مثبت شد. در واقع اثر روانی قیمتها به طور معمول قبل از شروع خبر به وقوع میپیوندد که بازار احساس میکند حضور یا عدم حضور یک کاندیدای مشخص، میتواند اثر مثبت و یا منفی به همراه داشته باشد و معمولاً در زمان قطعی شدن خبر- شایعات، این امر به اوج خود میرسد و سپس اثر آن به اتمام میرسد. در سالهای قبل نیز خبر تحریم نفت و بانک مرکزی و یا قطع شدن حوالههای درهم از امارات به صورت منفی چنین اثری را به جای گذاشت.
این در واقع مرحله اول واکنش بازار به تحولات است. در مراحل بعدی چه اتفاقی میافتد؟
مرحله دوم اثر میانمدتی است که به نحوه مدیریت بازار برمیگردد. در بازار ارز و طلا، بهرغم محدودیتهای فراوان شکلگرفته در سایه تحریمها، هنوز مدیریت میانمدت تا حدود زیادی دست بانک مرکزی-دولت است و به نظر میرسد بانک مرکزی با توجه به آرامش نسبی که دلار طی دو ماه گذشته در بازار آزاد دارد؛ تمایل زیادی به کاهش قیمت و دخالت در بازار آزاد ندارد و این سیاست بانک مرکزی سبب میشود پس از چند روز که فضای روانی بازار برطرف میشود و تاثیر کاهشی خود را بهجای میگذارد، دلار به سطوح قیمتی قبلی بازگردد و اثر روانی مثبت شکلگرفته را تا حدودی خنثی میکند. به این ترتیب مدیریت بازار در میانمدت اثر بیشتری از فضای روانی دارد. چرا که فضای روانی باعث تلاطم بازار (در جهت کاهش و یا افزایش) میشود و این اثر زودگذر است. این پدیده را در رابطه با زمان برگزاری مذاکرات هستهای نیز مشاهده میکنیم. عموماً از چند روز قبل از مذاکرات بسته به جو روانی شکلگرفته، بازار اندکی مثبت و یا منفی است (دو هفته اول فروردین 1392 به صورت مثبت در سایه جو مثبت برای آلماتی 2) و با اعلام نتیجه نسبی منفی مذاکرات، تلاطمی شکل میگیرد (اثر روانی)، که بعد از چند روز خنثی میشود.
در بلندمدت چه اتفاقی میافتد؟
در بررسی روند بلندمدت، باید ریشههای اقتصادی تحولات و دینامیک عرضه و تقاضا به صورت جدیتری بررسی شود. نکته اصلی که روند بلندمدت نرخ ارز را در ایران شکل میدهد، بحث درآمدهای ارزی است که از نفت، محصولات پتروشیمی و سایر محصولات صادراتی به دست میآید. با توجه به تحریمها، متاسفانه درآمد ارزی، هم به لحاظ میزان عرضه و هم به لحاظ قدرت دسترسی و نقدشوندگی، به صورت مستمر در حال کاهش است و هر روز اخبار جدیدی از برنامههای تحریمی کشورهای متخاصم غربی شنیده میشود. در سمت تقاضا هم با توجه به نرخ غیرجذاب سود سپردههای بانکی نسبت به تورم داخلی، تقاضای بیشتری برای تبدیل ریال به دلار جهت حفظ ارزش پول نزد صاحبان سرمایه دیده میشود. این موضوع موجب میشود که در بلندمدت، در صورتی که اتفاق خاصی در حوزه تحریمها یا سیاستهای اقتصادی کلان داخلی کشور پیش نیاید، روند قیمت ارز افزایشی باشد و مدیریت بانک مرکزی-دولت نیز در بلندمدت برای کنترل و محدود کردن افزایش قیمت، دشوار خواهد بود.
با توجه به اینکه کاهش نرخ ارز و سکه دستکم برای یکی دو روز، برخی امیدواریها را برای فضای کمنوسان بازار زنده کرده است؛ به اعتقاد شما این روند پایدار میماند؟
طبیعی است که بخشی از سرمایهگذاران در بازارهای غیررسمی، فعالان اقتصادی و مردم مایل باشند که قیمت ارز در سطوح پایینی باشد تا در طرف مقابل هم قیمت کالاها و خدمات پایین باشد. این هدفی است که ممکن است سیاستگذار نیز از آن استقبال کند و میتواند به لحاظ سیاسی نیز جذاب باشد. اما متاسفانه اقتصاد ایران در شرایط امروز، پتانسیل کنترل قیمت ارز را ندارد. با توجه به اینکه پارامترهای اقتصادی به سمت افزایش قیمت دلار حرکت میکند وقتی یک اتفاق سیاسی میافتد که قیمت ارز را به صورت کوتاهمدت یک مقداری کاهش میدهد، فرصتی پیش میآید که متقاضیان و سرمایهگذاران به خرید بیشتر تشویق شوند، این امر روی قیمتها اثر گذشته و موجب میشود دوباره قیمتها بسیار سریع به نقطه تعادلی اقتصادی خود برگردد. یعنی یک فرصت ایجاد میشود. درست است که عده زیادی از افت قیمتها در بازار آزاد ارز و سکه خوشحال میشوند. توجه داشته باشید که کاهش کوتاهمدت قیمت ارز در چند روز امری طبیعی است. اما با توجه به اینکه پارامترهای اقتصادی از این نوسان کوتاهمدت رو به پایین حمایت نمیکند؛ حداقل در کوتاهمدت نمیتوان شرایط را پایدار دانست. چون اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده است. این افت سبب تشویق عدهای برای خرید میشود که فرصت را مغتنم میشمارند و تشخیص میدهند که با توجه به افت قیمت ارز و طلا باید وارد بازار شوند و خرید کنند. به این ترتیب این اثر روانی مثبت به سرعت خنثی میشود.
آقای کوزهچی، در واقع آیا میتوان نتیجه گرفت که پایدار ماندن این نوسان رو به پایین بستگی به «خوشبینی» بازار نسبت به آینده اقتصاد کشور دارد؟
بله و نتیجه این خوشبینی در مقطع زمانی یک ماه آینده و در انتخابات مشخص خواهد شد. اگر خوشبینی به نتیجه مورد نظر خود برسد، میتواند ادامه داشته باشد تا به ادامه دولت بعدی وصل شود. به نحوی که ارز و طلا نوسان کمتری را تجربه کنند. اما اگر در یک دوره خوشبینی نسبی موجود، تغییر جهت بدهد میتواند به سرعت به سمت جهش قیمت ارز و حرکت به سمت پارامترهای اقتصادی که مجموعاً افزایش قیمت را تایید میکند حرکت کند و این دورهای که آرامش داشته بسیار سریع جبران شود و رشد بسیار بالای قیمتها اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از بازارهایی که تحت تاثیر این فضای خوشبینی واکنش متفاوتی داشت، بازار سرمایه بود. در سالهای اخیر و پیش و پس از خداحافظی دولتها، بورس تهران همواره با کاهش شاخصها مواجه بود. مثال بارز آن هم اتفاقات سال 1384 در بورس تهران است. اما در سال جاری این اتفاق برعکس شد و بورس به رشد خود ادامه داد. آیا الگوی جدیدی در بازار سرمایه به وجود آمده که به اثرات روانی تغییرات دولت بیتوجه شده است؟
در ابتدا متذکر شوم که فرضیه فوق به لحاظ تاریخی تایید نمیشود. توجه داشته باشید که بورس فعلی با بورس سالهای گذشته مثلاً با سال 1384 متفاوت است. در حال حاضر بخش عمدهای از بورس و شرکتهای بزرگی که در آن فعالند، تولیدکننده محصولات پتروشیمی، شیمیایی، فولادی، معدنی و مانند آن هستند و سهام این شرکتها به شدت متاثر از پیشبینی قیمت دلار و کالاهاست. زمانی که بازار احساس افزایش قیمت دلار دارد، قیمت سهام این شرکتها در بورس رشد میکند. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که در یک ماه اخیر رشد بورس ناشی از رشد قیمت سهام شرکتهای پالایشگاهی بوده است. در واقع اتفاق خاصی در این حوزه افتاده است که لزوماً به معنای رونق کامل بورس نیست. فکر میکنم حدود 40 درصد از رشد بورس در یک ماه گذشته فقط از یک صنعت، یعنی پالایشگاهی، و به واسطه تحولات قیمتگذاری که در آن صنعت شکل گرفته به دست آمده است. این را نمیتوان به پای کل بورس نوشت. به نظر میرسد جمعبندی فعالان بخش صنعت و اقتصاد این است که سیاست اقتصادی دولت آینده به احتمال زیاد برای بخش صنعت و بازرگانی کشور مناسبتر خواهد بود. از دیدگاه آنها هر دولتی که باشد احتمالاً متفاوتتر و بهتر از شرایط فعلی سیاستگذاری اقتصادی خواهد کرد. از این جهت است که شش ماه پیش از انتخابات امسال، یک فضای مساعدی در بخش بورس به وجود آمد و البته در سایر بازارها (مثلاً ثبات نسبی در دلار). میخواهم بگویم در بیشتر انتخاباتهایی که پیش از این برگزار شد نیز بازار این حالت «علامت سوال» را داشته است و الان هم این علامت سوال را دارد و البته مجموعاً نگاه به آینده، به نظر مثبت میرسد.
یعنی بورس همچنان منتظر خبرهای بهتر است؟
تحلیل عمده بورس و فعالان اقتصادی پیش از انتخابات سال 1388 هم تغییر احتمالی در حوزه سیاسی بود و به واسطه همین موضوع شاخصهای بورس رو به رشد گذاشت (در چند ماه قبل از انتخابات سال 1388 بورس مثبت بود) و فعالان شرکتهای بورسی، بهبود اوضاع را پیشبینی میکردند و انتظار تغییراتی را داشتند. این موضوع همان اثر روانی قبل از تحقق نهایی خبر و بر اساس شایعات و گمانهزنیهاست.
اگر این خوشبینی درست از آب درنیاید چطور؟ این اتفاق در سال 1388 افتاد.
وقتی این خوشبینی درست از آب در نیاید، چند ماهی اوضاع بورس خراب میشود؛ اما بورس مکانیسم خودش را دارد و جبران میکند. همان طور که در سال 1388 نیز افزایش قیمت فلزات و ... اثر منفی حاصل از انتخابات را از شهریورماه 1388 جبران کرد (بعد از حدود سه ماه). در آن زمان وقتی امیدواری بورس، به مانع برخورد طبیعی بود که افت کند و واکنش منفی نشان دهد. توجه کنید که بورس لزوماً منتظر تحقق خبر مثبت نمیماند. همیشه از قبل با توجه به حدسیاتی که دارد استراتژی سرمایهگذاری تعیین میشود.
آیا تا زمان برگزاری انتخابات باز هم بازار با تکرار نوسان روبهرو خواهد شد؟
به نظر میرسد نوسان قیمتها تا زمان انتخابات در سطح نسبتاً محدودی باقی بماند. تا زمانی که بازار و فعالان اقتصادی به یک جمعبندی راجع به نتیجه انتخابات نرسند و حالا هر یک از کاندیداها احتمال موفقیت را داشته باشند، این موضوع میتواند نوسانات را محدود یا تشدید کند. بازار در حال ارزیابی است و به نتیجه نهایی در رابطه با احتمال موفقیت گروههای مختلف موجود نرسیده است. زمانی که بازار این تصمیم را بگیرد که احتمال موفقیت کدام یک از کاندیداها زیاد است متناسب با نظر مثبت و یا منفی نسبت به آن کاندیدا، به ثبات رسیده و یا نوسانات تشدید میشود. با توجه به جمعبندی موجود از حضور کاندیداها و مشاهده تحولات اخیر، به نظر میرسد اگر یک کاندیدای خاص به عنوان برنده انتخابات معرفی شود؛ نوسانات بسیار محدود خواهد بود و اگر کاندیدای جریان مقابل رای بیاورد نوسانات تشدید خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید