تاریخ انتشار:
ایران در کجای رتبهبندی جهانی رفاه ایستاده است؟
کسری رفاه
کارنامه رفاه ایران در سالی که گذشت، چندان درخشان نبود؛ رتبه ۱۱۸ در میان ۱۴۹ کشور جهان. این نتیجه حاصل آزمون دشواری است که ۱۰ سال است موسسه لگاتوم در میان کشورهای جهان برگزار میکند تا میزان موفقیت آنان را در دستیابی به رفاه محک بزند و رتبه آنان را در مقایسه با دیگر کشورها اعلام کند.
کارنامه رفاه ایران در سالی که گذشت، چندان درخشان نبود؛ رتبه 118 در میان 149 کشور جهان. این نتیجه حاصل آزمون دشواری است که 10 سال است موسسه لگاتوم در میان کشورهای جهان برگزار میکند تا میزان موفقیت آنان را در دستیابی به رفاه محک بزند و رتبه آنان را در مقایسه با دیگر کشورها اعلام کند. ایران اما، از سال 2007 تاکنون همچنان در میان 35 کشور پایانی جدول لگاتوم اندکی بالا و پایین میرود و به نظر میرسد قرار نیست از طلسم کمرفاهی رهایی یابد. این در حالی است که شاخص رفاه لگاتوم هر سال سختگیرانهتر از سال قبل به سنجش زیرشاخصهای رفاه میپردازد و برای اعطای نمره قبولی به دولتها، معیارهای جدیدتری را به سنجه خود میافزاید.
جدول رتبهبندی لگاتوم در سال گذشته میلادی نشان میدهد ایران نهتنها در مقایسه با سال 2015 تنزل مقام داشته است (رتبه 106، در میان 142 کشور) بلکه حالا، در میان کشورهایی با «کسری رفاه» نیز جای گرفته است. محققان لگاتوم بر این باورند که ثروت کشورمان (بر مبنای تولید ناخالص داخلی) آنچنان که انتظار میرفت در خدمت رفاه شهروندان درنیامده است. و البته این تنها ایران نیست که در تبدیل ثروت به بهزیستی با ناکامی روبهرو شده است. ونزوئلا که روی مخزن عظیمی از نفت نشسته است بزرگترین کسری رفاه را به نام خود رقم زده تا درس عبرتی باشد برای کشورهایی که تصور میکنند با تکیه بر این ثروت رو به پایان میتوانند رفاه شهروندان خود را تامین کنند.
یافتههای لگاتوم اما، حرفهای دیگری هم برای گفتن دارد. دورانی که تنها شاخص ارزیابی رفاه ملل تولید ناخالص داخلی بود به پایان رسیده است. اینک، تصویری که از رفاه هر کشور منعکس میشود فراتر از ثروت و دارایی است. برای آنکه صدرنشین جدول رفاه جهان شویم دیگر چندان اهمیتی ندارد که بر مخازن عظیم نفتی نشسته باشیم یا راه رشد اقتصادی را با سرعت طی کنیم؛ شاخص رفاه لگاتوم دستاوردهای کشورها را نه فقط در اقتصاد، که در دیگر حوزهها نیز زیر ذرهبین قرار میدهد. نیوزیلند، نروژ و دیگر کشورهایی که در رتبهبندی رفاه ردههای بالای جدول را به خود اختصاص دادهاند صرفنظر از ثروت، برای شهروندان خود فرصتهای بسیاری را برای آزادی و کسبوکار فراهم کردهاند، خدمات بهداشتی و درمانی باکیفیتتری به آنان عرضه داشتهاند و محیطی به وجود آوردهاند تا در آن توانمندیهای شهروندانشان شکوفا شود، پیشرفت کنند و به بهترین فردی تبدیل شوند که میتوانند.
لگاتوم گرچه ثروت را به رسمیت میشناسد اما رفاه را به آن محدود نکرده است و میگوید دولتها باید فراتر از GDP، به رفاه روحی و آسایش غیرمادی شهروندان خود نیز بها دهند. بر مبنای این دیدگاه، کیفیت اقتصاد به همان اندازه اهمیت دارد که دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی. تامین آزادیهای فردی و اجتماعی و ایجاد فضای مناسب برای کسبوکار نیز مهم است و داشتن پیوندهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی) و حمایت از شهروندان در برابر خشونت و سرکوب (ایمنی و امنیت) به اندازه رشد اقتصادی بر رفاه جامعه تاثیر میگذارد. مهمتر آنکه متدولوژی لگاتوم در مدت 10 سال گذشته به یک روال باقی نمانده و مرتب بازبینی شده است. در سال گذشته میلادی (2016) اقتصاددانان پیشگام جهان از جمله انگس دیتون، در روزآمد شدن این متدولوژی نقش موثری داشتند. در این سال شاخص «کارآفرینی و فرصت» به «فضای کسبوکار» تغییر نام داد و زیرشاخص دیگری به سنجه رفاه افزوده شد: «محیط زیست». حالا دیگر نه فقط رفاه مادی، معنوی و اجتماعی جوامع، که میزان توجه آنها به امنیت و حفاظت محیط زیست در کارنامه کشورها منظور میشود تا مشخص شود از آزمون رفاه چه نمرهای میگیرند.
تغییر دیگر شاخص رفاه 2016 ورود دو مفهوم جدید به رتبهبندی کشورها بود که نشان میداد عملکرد کشورها در دستیابی به رفاه تا چه اندازه متناسب با ثروت آنان است. دهمین گزارش سالانه لگاتوم از رتبهبندی کشورها فراتر رفت و بر مبنای تولید ناخالص داخلی، سطح رفاه هر کشور را با سطح رفاهی که از آن انتظار میرفت مقایسه کرد. بدین ترتیب کشورهایی که بیش از سطح مورد انتظار در زیرشاخصها پیشرفت کرده بودند دارای «مازاد رفاه» (prosperity surplus) نام گرفتند و گروهی که به تناسب GDP به امتیاز مطلوب دست پیدا نکرده بودند در زمره دارندگان «کسری رفاه» (prosperity deficit) طبقهبندی شدند. بر مبنای این مفهوم کشورهای فقیر میتوانند راه دستیابی به رفاه را با سرعت زیادی بپیمایند در حالی که ثروتمندان ممکن است به سبب کسری رفاه بازندگان این مسابقه باشند.
تاریک و روشن کارنامه رفاه
مروری بر امتیاز ایران از زیرشاخصهای سنجه لگاتوم نشان میدهد ایران از «آموزش»، نمره قابل قبولی کسب کرده است. در این زیرشاخص که بر مبنای متغیرهایی نظیر دسترسی به آموزش، کیفیت آموزش و سرمایه انسانی اندازهگیری شده است، ایران در رتبه 71 جدول ایستاده که البته در مقایسه با سال 2015، شش پله پسرفت داشته است. به ویژه در میان کشورهای منطقه، دستاوردهای آموزشی کشور درخشان است. ایران همچنان در نرخ سواد بزرگسالان و جوانان در جهان حرف اول را میزند.
شاخص «سلامت» نیز دیگر نمره قابل قبول ایران است که متاسفانه آن هم در مقایسه با دو سال قبل با تنزل روبهرو شده است. در زیرشاخص سلامت، که با معیارهای سلامت اولیه فیزیکی و ذهنی، زیرساختهای سلامت و مراقبتهای پیشگیرانه سنجیده میشود رتبه ایران در میان کشورهای جهان 92 است. این در حالی است که در سال 2015 شاخص سلامت کشور 67 بوده است.
لگاتوم، زیرشاخص اقتصاد کشورها را بر اساس میزان باز بودن اقتصاد، شاخصهای اقتصاد کلان، زیربنای رشد، فرصتهای اقتصادی و کارایی بخش مالی میسنجد. متغیرهای این چهار حوزه عبارتند از: سرمایه سرانه نیروی کار، اندازه بازار، صادرات تکنولوژیهای مدرن، پسانداز خالص ملی، نرخ بیکاری، وامهای جاری، تورم، میزان رضایت از استانداردهای زندگی، غذا و سرپناه کافی، احساس وجود فرصتهای شغلی، انتظارات اقتصادی، فرصتهای شغلی، اطمینان از موسسات مالی، نرخ رشد پنجساله GDP و میزان و تلاطم سرمایهگذاری مستقیم خارجی. در این زیرشاخص، جایگاه 114 جهان به ایران رسیده است که مانند دو زیرشاخص سلامت و آموزش خبر از کاهش امتیاز میدهد. در نهمین گزارش لگاتوم کیفیت اقتصاد ایران رتبه 105 جهان را به خود اختصاص داده بود.
در شاخص «فضای کسبوکار» نیز ایران از رتبه 92 در سال 2015، به رتبه 114 در سال 2016 تنزل مقام پیدا کرده است. این زیرشاخص که در گزارش قبلی لگاتوم با عنوان «کارآفرینی و فرصتها» معرفی شده بود حوزههای کلیدی فضای کارآفرینی کشورها، ترویج فعالیتهای نوآورانه و فراهم بودن فرصتهای کسبوکار را اندازهگیری میکند. هزینههای راهاندازی کسبوکار، فراهمآورندگان خدمات اینترنتی امن، بودجه تحقیق و توسعه (R&D)، پهنای باند اینترنت، توسعه اقتصادی نامتوازن، تلفنهای همراه، میزان ثبت اختراع، صادرات فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، نرخ تلفن همراه به ازای خانوار، احساس اینکه سخت کار کردن شرایط زندگی را بهبود میبخشد و فضای مناسب برای کارآفرینان متغیرهای این زیرشاخص هستند.
ایران در کارنامه رفاه، بدترین نمرهها را در دو زیرشاخص «حکمرانی» و «آزادی فردی» کسب کرده است. رتبه ایران در زیرشاخص حکمرانی از 122 به 136 رسیده و در زیرشاخص آزادی فردی نیز 14 پله پایینتر آمده است. رتبه 145 از آزادی فردی تاریکترین نقطه عملکرد کشور است. لگاتوم، زیرشاخص حکمرانی هر کشور را در سه حوزه دولت کارآمد و پاسخگو، انتخابات عادلانه و مشارکت سیاسی و حاکمیت قانون و بر اساس متغیرهای ثبات دولت، کارآمدی دولت، حاکمیت قانون، مقررات، تفکیک قوا، حقوق سیاسی، نوع حکومت، فشارهای سیاسی، تلاش برای رفع فقر، اعتماد به سیستم قضایی، فساد در کسبوکار و دولت، حفاظت از محیط زیست، بهبود محیط زیست، موافقت مردم با دولت، اعتماد به ارتش و اعتماد به صحت انتخابات میسنجد و به نظر میرسد در تمام این متغیرها، ایران با کاهش امتیاز روبهرو شده است.
رتبه کشور در زیرشاخص «ایمنی و امنیت» نسبت به سال قبل بیتغییر و در پله 120 جهان باقی مانده است. ثبات در این جایگاه نشان میدهد وضعیت ایران از نظر متغیرهایی مانند اعتراضات گروهی، آوارگان و افراد بیسرپناه داخلی، خشونتهای سیاسی از سوی دولت، سرقت دارایی افراد، تجاوز، قدم زدن ایمن در شب بهتنهایی، توانایی اظهارنظر سیاسی بدون ترس، بیثباتی جمعیتشناختی، مهاجرت شهروندان، و تلفات ناشی از جنگهای داخلی بهبود پیدا نکرده است. اما، در شرایطی که نبود ایمنی و امنیت در دیگر کشورهای منطقه مانع اصلی رشد رفاه آنان محسوب میشود درجا زدن در همین رتبه میتواند مایه امیدواری باشد.
و در پایان، به نظر میرسد چراغ زرد هشدار برای زیرشاخصی که به تازگی به لگاتوم افزوده شده است برای کشور روشن شده است. کسب رتبه 111 در زیرشاخص «محیط زیست» نهتنها قابل قبول نیست که نشان میدهد عملکرد کشور در حفاظت از سرمایههای زیستمحیطی تا چه اندازه با میانگین جهانی فاصله دارد.
نکته قابل تامل آنکه کمی پیش از انتشار گزارش لگاتوم پایگاه جهانی «نامبئو» که کشورهای جهان را از نظر کیفیت زندگی بررسی میکند از جهش 31 پلهای ایران در رتبهبندی خود خبر داده بود. در گزارش نامبئو جایگاه ایران در فهرست کشورها، به دلیل کنترل تورم از رتبه 80 در سال 2015 به رتبه 49 ارتقا پیدا کرده است. دنیای اقتصاد در تحلیل یافتههای این گزارش مینویسد: نگاهی به اجزای شاخص نامبئو نشان میدهد در بهبود کیفیت زندگی کشور طی این یک سال، ارتقای متغیرهای اقتصادی و به خصوص «تورم» بیشترین تاثیر را داشته است. سه زیرشاخص «قدرت خرید»، «قیمت مصرفکننده» و «نسبت قیمت دارایی به درآمد» که همگی در زمره شاخصهای اقتصادی هستند، عواملی هستند که سبب بهبود جایگاه ایران شدهاند و این یافته نشان میدهد تغییرات اخیر اقتصادی کشور، روی بهبود کیفیت زندگی موثر بوده است. با این حال، بررسی اجزای شاخص کیفیت زندگی حاکی از آن است که طی یک سال گذشته، در برخی از مولفهها مثل «ترافیک شهری» و «آلودگی» وضعیت کشور نامطلوبتر از قبل شده است.
کسری رفاه
در دهمین گزارش لگاتوم، داستان «مازاد رفاه و کسری رفاه» از دیگر یافتهها شنیدنیتر است. نیوزیلند که در صدر جدول مرفههای دنیا قرار گرفته است در یک دهه گذشته، به سبب تلفیق عواملی چند از جمله جامعه مستحکم، بازار آزاد و باز و سطح بالایی از آزادیهای فردی، پیوسته از «مازاد رفاه» چشمگیری بهرهمند شده است. این مسیر در رسیدن به رفاه، از سوی دیگر کشورهای مشترکالمنافع توسعهیافته الگوبرداری شده و اثبات شده است که بهترین راه برای دستیابی به رفاه است. انگلستان کشور دیگری است که در تولید رفاه مازاد بسیار خوب عمل کرده، مقام سوم جهان را به خود اختصاص داده و از آلمان و آمریکا، بالاتر ایستاده است. آمریکا نیز در یک دهه گذشته، پیوسته «رفاه مازاد» ایجاد کرده، گرچه رفاه این کشور اکنون به رکود رسیده است.
یافتههای لگاتوم نشان میدهد ایران در تمامی 9 زیرشاخص رفاه با کسری مواجه است؛ به عبارت دیگر در هیچ یک از این حوزهها نتوانسته است متناسب با ثروت خود، رفاه تولید کند. لگاتوم در تحلیل خود مینویسد کسری رفاه ایران شدید و پایدار است چراکه این کشور نتوانسته است از سال 2007 تاکنون کسری رفاه خود را کاهش دهد و این شکاف را ببندد. در مقایسه با کشورهای همسایه، تنها عراق است که وضعیت وخیمتری نسبت به ایران دارد؛ سایر کشورها همگی با کسری رفاه کمتری روبهرو هستند.
همانگونه که از رتبهبندی لگاتوم نیز برمیآید، بیشترین شکاف رفاه (فاصله میان سطح رفاه، با سطحی که به تناسب ثروت انتظار میرود) در زیرشاخص آزادی فردی مشاهده شده است (منفی71 / 45). پس از آزادی فردی، زیرشاخصهای حکمرانی، محیط کسبوکار و کیفیت اقتصاد (به ترتیب منفی 66 /33، منفی 44 /25، منفی 05 /23) شاهد بیشترین شکاف رفاه بودهاند. کمترین شکاف رفاه نیز در زیرشاخصهای آموزش و سرمایه انسانی مشاهده میشود.
ظرفیت درکنشده ایران
تحلیلگران لگاتوم میگویند داستان رفاه ایران دیگر خستهکننده شده است. در حالی که اقتصاد این کشور با درآمد متوسط، این ظرفیت را دارد که رفاه بیشتری برای شهروندان ایجاد کند و از نظر زیرشاخص رفاه در میان کشورهای منطقه بهترین امتیاز را کسب کرده اما، ناکارآمدی سیستم بوروکراسی و سختتر شدن عرصه برای آزادیهای فردی، سبب شده ایران در مسابقه رفاه از همتایان خود عقب بماند. آنان میگویند دوران ریاست جمهوری احمدینژاد با دامن زدن به منازعات بین دو قوه قضائیه و مقننه در حکومت، سبب دوقطبی شدن جامعه و فضای سیاسی کشور شد. در سطح سیاسی این منازعات، هم به حاکمیت قانون لطمه زد و هم استقلال نظام قضایی را مخدوش کرد. در سطح اجتماعی نیز سبب تضعیف سرمایه اجتماعی ایرانیان شد. تبعات این چالشها در دوران ریاست جمهوری بعدی ادامه پیدا کرد و در نهایت سبب شد از سال 2013 تا 2016 زیرشاخص سرمایه اجتماعی ایران 20 مرتبه تنزل پیدا کند. آنچه بر وخامت این تصویر میافزاید یافته دیگر لگاتوم است: تنزل رتبه ایران در زیرشاخص سرمایه اجتماعی عمدتاً به سبب کاهش «اعتماد سازمانی» است. آنگونه که شاخص نشان میدهد در این مدت، اعتماد مردم به نیروهای حافظ نظم
و امنیت کاهش پیدا کرده است و شهروندان کمتری اعلام کردهاند که هنگام مواجهه با مشکلات میتوانند روی کمک دوستان و بستگان خود حساب کنند.
لگاتوم مینویسد گرچه سرمایه اجتماعی ایران، کلاً در مقایسه با همسایگانش بالا مانده است اما شاخص حکمرانی کشور در قیاس با سایرین چندان امیدبخش نیست؛ رتبه ایران در این زیرشاخص از همه کشورهای مجاور از جمله عراق، اردن و لبنان نیز پایینتر است. ناامیدکنندهتر خواهد بود اگر بدانیم ایران از نظر شاخص حکمرانی جایی بین کشورهای آفریقایی آنگولا و موریتانی قرار میگیرد!
لگاتوم نشان میدهد آنچه بیش از هر وزنه دیگری رتبه ایران در شاخص رفاه را به زیر کشیده است عملکرد کشور در زمینه آزادیهای فردی است. البته پیشرفتهایی هم مشاهده میشود؛ ایران در این زیرشاخص از آخرین رده جدول در سال 2007، به رده چهارم انتهای جدول در سال 2016 ارتقا پیدا کرده اما به نظر میرسد در سالهای 2015 و 2016 آزادی بیان، و فعالیت انجمنها و مجامع همچنان با محدودیت روبهرو بوده است. شاخص لگاتوم میگوید دستگیری و حبس روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر، اعضای اتحادیههای صنفی و منتقدان از دیگر عواملی است که امتیاز کشور از نظر آزادی فردی را کاهش داده است. محدودیتهای اجتماعی مذاهب و کاهش آزادی مطبوعات نیز از عوامل دیگری هستند که در کاهش این امتیاز موثر بودهاند. در مجموع میتوان گفت از سال 2007 تا 2016 زیرشاخص آزادی فردی بیش از پسرفت، دچار ایستایی نامطلوبی شده است. آنگونه که تحلیلگران لگاتوم مینویسند رکود در زیرشاخصهای حکمرانی و آزادی فردی سبب شده است ایران نتواند به درستی از ظرفیتهای سرمایه انسانی خود بهره ببرد. سه سال قبل این موسسه در گزارشی با عنوان «ظرفیت درکنشده ایران» نوشت: سرمایه انسانی بیتردید،
تجدیدپذیرتر از منابع نفت و گاز این کشور است.
لگاتوم اما به وضعیت آموزش در ایران نگاهی امیدوار و خوشبینانه دارد. همانگونه که پیشتر گفته شد جایگاه کشور در زیرشاخص آموزش از سال 2007، 9 پله ارتقا پیدا کرده و ایران همچنان پیشگام نرخ سواد جوانان و بزرگسالان و اتمام تحصیل در دوره ابتدایی در جهان است.
بیتردید رفاه ایرانیان تنها متکی به مدیریت صحیح منابع نفت و گاز نیست، این مدیریت استعدادها و توانمندیهای شهروندان است که میتواند نمره قبولی در شاخص رفاه را برای کشور به ارمغان بیاورد؛ استعدادهایی که بر مبنای یافتههای لگاتوم به سبب حکمرانی ضعیف و محدودیتهای سیاسی به خوبی هدایت و استفاده نشدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید