تاریخ انتشار:
ترسیم چشمانداز سپردهگذاری در بانکها پس از کاهش نرخ سود در گفتوگو با علی دیواندری
تهدید صندوقهای سپردهگذاری
رئیس پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی با اعلام هشدار نسبت به فعالیت این صندوقها میگوید: «در حال حاضر جذابیت سرمایهگذاری در صندوقهای با درآمد ثابت باعثشده تا مردم پولهای خود را در این صندوقها سرمایهگذاری کنند. بنابراین باید مسوولان نظام بانکی به این امر توجه ویژهای داشته باشند و اجازه ندهند صندوقهای با درآمد ثابت بانکها بیش از این متورم شوند. بنابراین باوجود این صندوقها نمیتوان انتظار داشت که به سمت کاهش نرخ سود واقعی در اقتصادمان حرکت کنیم.»
با کاهش نرخ سود بانکی نقدینگی از بانکها به سمت کدام بازار سرازیر خواهد شد؟ این پرسشی است که از ابتدای سال با کاهش یافتن نرخ سود بانکی در بازارهای مالی مطرح شده است. برخی کارشناسان معتقدند تعدیل نرخ سود بانکی به تناسب کاهش تورم نقدینگی را به سمت بازار مسکن هدایت میکند اما در مقابل دیگر کارشناسان معتقدند بازار سرمایه میزبان سپردههای بانکی خواهد بود. اما ظاهراً صندوقهای سپردهگذاری که در کنار بانکها در سالهای اخیر شکل گرفتهاند توانستهاند از این فرصت استفاده کنند و منابع سپردههای بانکی را به سمت خود جذب کنند. صندوقهای با درآمد ثابت که با کاهش رسمی نرخ سود در سیستم بانکی با نرخهای بالاتر منابع جذب میکنند و اخیراً نیز متورم شدهاند. رئیس پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی با اعلام هشدار نسبت به فعالیت این صندوقها میگوید: «در حال حاضر جذابیت سرمایهگذاری در صندوقهای با درآمد ثابت باعث شده تا مردم پولهای خود را در این صندوقها سرمایهگذاری کنند. بنابراین باید مسوولان نظام بانکی به این امر توجه ویژهای داشته باشند و اجازه ندهند صندوقهای با درآمد ثابت بانکها بیش از این متورم شوند. بنابراین
باوجود این صندوقها نمیتوان انتظار داشت که به سمت کاهش نرخ سود واقعی در اقتصادمان حرکت کنیم.» علی دیوانداری در بخش دیگری از این گفت وگو تاکید دارد: «در هر شرایطی پول از نظام بانکی خارج نمیشود. هر سرمایهگذاریای در خارج از بانکها انجام شود در نهایت پول به بانک برمیگردد و در بانک نگهداری میشود. بهرغم کاهش نرخ سود بانکی، پول در بانکها باقی میماند اما ترکیب سپردهها بهتدریج تغییر میکند.» در ادامه مشروح این گفت وگو را میخوانید.
آقای دکتر با توجه به اینکه از پایان سال گذشته شاهد کاهش نرخ سود بانکی هستیم و اخیراً نیز بانکها به سمت کاهش نرخ سود سپردههای بانکی حرکت کردهاند و این نرخ به 15 درصد رسیده است با این اوصاف وضعیت سپردهگذاری در بانکها از ابتدای سال تاکنون چگونه بوده است؟ آیا در فصل بهار شاهد کاهش سپردهگذاری در بانکها بودیم؟
اجازه بدهید، قبل از اینکه سوال شما را پاسخ دهم به اقداماتی که بانک مرکزی انجام داد تا زمینه کاهش نرخ سود بانکی فراهم شود و دلایل اینکه چرا نرخ سود بالای بانکی با توجه به کاهش قابل توجه نرخ تورم در اقتصاد خلل ایجاد کرده است و مسیری جز تعدیل نرخ سود متناسب با نرخ تورم نداریم، اشاره کنم. از سال گذشته زمینه برای کاهش نرخ سود با آزادسازی ذخیره قانونی بانکها فراهم شد. به طوری که ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی به حدود 10 درصد رسید. این مساله باعث شد قدرت نقدینگی بانکها افزایش یابد تا بتوانند توان تسهیلاتدهی خود را تقویت کنند و به سمت کاهش نرخ سود سپردهها حرکت کنند. یکی دیگر از اقدامات مهم بانک مرکزی در سال گذشته مدیریت هوشمندانه بازار بینبانکی و کاهش نرخ سود تسهیلات بینبانکی در این بازار از حدود 29 درصد به کمتر از 18 درصد بود. این عامل نقش مهمی در زمینهسازی کاهش نرخ سود بانکی ایفا کرد و تاکنون نیز اثرات مثبت آن را میبینیم. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که اکنون بانکها نیز دیگر تمایلی به پرداخت سودهای بالا ندارند و به دنبال راهکارهایی هستند تا از گرداب افزایش هزینه بالای تجهیز منابع بیرون
بیایند. با توجه به فشاری که بر صورتهای مالی بانکها احساس میشود، همچنین افزایش روزافزون قیمت تمامشده پول در سالهای اخیر از اینرو ادامه روند سپردهگیری گرانقیمت برایشان امکانپذیر نیست. متاسفانه رقابت شدید بر سر سپردهگیری با نرخهای ترجیحی و بالا باعث شد تا بانکها وارد بازی پانزی شوند و به همین دلیل چارهای نداشتند جز اینکه برای بقای خود و رهایی از نوسانات نقدینگی به سپردهگیری گرانقیمت تن دهند و در مقطع کنونی بهتر از هر زمانی میتوانیم درک کنیم که ادامه این روند و اصرار بر سیاست غلط نرخهای بالا برای تجهیز منابع چگونه میتواند آینده نظام بانکی کشور را با خطر مواجه کند.
آیا سیاستهای اخیر در کاهش نرخ سود بانکی میتواند مانع بازی پانزی بانکها شود؟
با بررسی آمارهای سپردهگذاری در بانکها در سه ماه اول سال و پس از آن خواهیم دید که سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت کاهش یافته است و در مقابل، سپردهها به سپردههای دیداری تبدیل شدهاند.
به نظر من بانکها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند بازی پانزی را ادامه دهند دیگر در آینده نمیتوانند عواقب خطرناک سپردهگیریهای گرانقیمت خود را جبران کنند و در شرایط بحرانی قرار خواهند گرفت. بنابراین بایستی لاجرم زمینه کاهش نرخ سود را فراهم میکردند. از طرف دیگر اقدامات بانک مرکزی به ویژه در زمینه نظارتی با ابلاغ صورتهای مالی جدید نیز به بانکها کمک خواهد کرد که دیگر نرخهای سود بالا نپردازند. در فرمت جدید صورتهای مالی بر اساس استانداردهای بینالمللی (IFRS) بانکها باید تکلیف سودهای علیالحسابی را که میپردازند مشخص کنند و نمیتوانند دیگر مانند گذشته به شکل بیرویه سودهای علیالحساب بدهند. در سالهای گذشته در نظام بانکی اغلب با مازاد سود پرداختی مواجه بودیم که برخی از بانکها مابهالتفاوت سود قطعی پرداخت میکردند لیکن متاسفانه در دو سال گذشته اغلب بانکها در پرداخت سودهای علیالحساب با کسری مواجه شدهاند. یعنی میزان سود علیالحساب پرداختی آنها بیش از درآمدهای مشاع بانکها بوده است. این پدیده عجیبی است که بانکها اخیراً با آن روبهرو شدهاند. معتقدم تهیه صورتهای مالی جدید که به بانکها ابلاغ
شده است باعث شفاف شدن پرداخت سودهای علیالحساب میشود و مشخص میکند که بانکها چقدر از این ناحیه کسری منابع دارند و از کدام محل این سودها را پرداخت کردهاند. آنچه مشخص است در بانکهای خصوصی و ترکیبی سودهای علیالحساب عمدتاً از محل سهم سود سهامداران یا حقوق صاحبان سهام پرداخت شده و در بانکهای دولتی نیز این سود از محل سهم سود دولت پرداخت شده است. قطعاً ادامه این روند مشکلاتی در اداره بانکها ایجاد میکند و صورتهای مالی آنها را تحت فشار قرار میدهد. به همین جهت بانک مرکزی در شیوه گزارشدهی در صورتهای مالی بانکها تغییراتی ایجاد و صورت مالی جدید را در بهمنماه سال گذشته ابلاغ کرد. با این دلایلی که عنوان کردم بانکها چارهای جز کاهش نرخ سود بانکی ندارند که در حال حاضر نیز کاهش تدریجی نرخ سود بانکی آغاز شده است و از نرخ سود سپرده 22درصدی سال گذشته طی دو مرحله کاهش به نرخ سود سپرده 15درصدی رسیدهایم. از طرف دیگر شرایط اقتصاد ملی نیز ایجاب میکند که نرخ سود بانکی به سمت پایین حرکت کند. زیرا اقتصاد ایران در شرایط فعلی به تحریک تقاضا نیازمند است که با چسبندگی نرخها به سمت بالا تحریک تقاضا امکانپذیر نبود.
یعنی شما معتقدید با کاهش نرخ سود بانکی اهداف دولت و بانک مرکزی در تحریک تقاضا برای خروج از رکود محقق خواهد شد؟
نرخهای سود بالا و وسوسهانگیز باعث شده بود تا سپردهگذاران ترجیح دهند، بهجای مصرف منابع مالی خود، درآمد خود را در حسابهای سرمایهگذاری نظام بانکی پسانداز کنند، در نتیجه انباشت پول در نظام بانکی باعث شد تا اقتصاد با کاهش تقاضا روبهرو شود و زمینههای رکود اقتصادی تشدید شود. پیشبینی میشود با کاهش نرخ سود تمایل به مصرف بالا خواهد رفت. چراکه دیگر انگیزه برای کسب بازدهی بیشتر برای پسانداز پول در بانکها در قالب نرخهای اغواکننده از بین خواهد رفت. در نتیجه شاهد تحریک تقاضا خواهیم بود. خوشبختانه از سال گذشته تاکنون در دو مرحله نرخ سود کاهش یافته است که در حال حاضر با توافق بانکها نرخ سود سپردهها به سطح 15 درصد رسیده است. البته تطبیق بانکها با نرخهای سود پایین قدری زمانبر است و باید منتظر بود این امر دریک فرآیند تدریجی رخ دهد.
آقای دکتر به بحث اصلی این گفتوگو برگردیم. با توجه به اجرای سیاست کاهش نرخ سود بانکی در سه ماه گذشته وضعیت سپردهگذاری در بانکها چگونه بوده است؟ آیا از حجم سپردههای بانکی کاسته شده است؟
معتقدم در هر شرایطی پول از نظام بانکی خارج نمیشود. هر سرمایهگذاری در خارج از بانکها انجام شود در نهایت پول به بانک برمیگردد و در بانک نگهداری میشود. بهرغم کاهش نرخ سود بانکی، پول در بانکها باقی میماند اما ترکیب سپردهها بهتدریج تغییر میکند. یعنی با کاهش نرخ سود منابع از سپردههای بلندمدت به سپردههای دیداری منتقل میشود که در این صورت گفته میشود شبهپول به پول تبدیل میشود، از اینرو اکنون با توجه به کاهش نرخ سود، درصد شبهپول در بانکها در حال کاهش است.
با این اوصاف پس از کاهش نرخ سود بانکی از ابتدای سال، ترکیب سپردهگذاری در بانکها دچار چه تغییراتی شدهاند؟
با بررسی آمارهای سپردهگذاری در بانکها در سه ماه اول سال و پس از این خواهیم دید که سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت کاهش یافته است و در مقابل این سپرده به سپردههای دیداری تبدیل شدهاند. یعنی اینکه اگر فردی سپرده سرمایهگذاری بلندمدت یکساله در بانکی انجام داده است با توجه به کاهش نرخ سود ترجیح میدهد این سپرده را به سپرده دیداری تبدیل کند تا براساس آن معاملات خود را انجام دهد. چراکه دیگر برای آن فرد مقرون به صرف نیست پول خود را به مدت یک سال در قالب سپردههای بلندمدت نگهداری کند. سپردههای دیداری نیز عمدتاً از جنس سپردههای جاری و کوتاهمدت هستند. بنابراین شبهپول به پول تبدیل میشود. ممکن است این امر نوسانات نقدینگی برای بانکها ایجاد کند اما در بلندمدت این رابطه تنظیم خواهد شد. از اینرو معتقدم کاهش نرخ سود بانکی به معنای کوچ پول از بانکها نیست بلکه پولها از شمایل سپردهگذاری بلندمدت به سپردهگذاری جاری و کوتاهمدت تغییر شکل میدهند. مهم این است که در رعایت نرخهای سود توافقی بین بانکها و موسسات مالی وحدت نظر ایجاد شود که زمینه برای رقابت منفی بانکها یا همان بازی پانزی ایجاد نشود.
با توجه به این امر راهکار جلوگیری از رقابت منفی بانکها چیست؟
با توجه به اینکه بانکها و موسسات مالی به توافق رسیدهاند که نرخ سود سپردههایشان را به سطح 15 درصد برسانند باید در زمینه رعایت نرخهای توافقی نیز به وحدت نظر برسند. در این راستا شورای هماهنگی بانکهای دولتی و خصوصی باید مراقبت بیشتری از تمام بانکها و موسسات مالی به عمل بیاورند. چراکه اگر یک بانک یا موسسهای نرخهای توافقی را رعایت نکنند، جابهجایی سپرده از بانکی به بانکی دیگر اتفاق میافتد. ممکن است عدم رعایت نرخهای توافقی باعث شود تا برخی بانکها با مشکل نقدینگی مواجه شوند چراکه بعضی دیگر از بانکها در نرخهای سود بالا در حال جذب منابع به سمت خودشان هستند. در این زمینه موضوع بازار متشکل بسیار مهم است. چراکه این خطر وجود دارد که موسسات مالی غیرمجاز از این فرصت سوءاستفاده کنند و با نرخهای بالا اقدام به سپردهگذاری کنند. این احتمال وجود دارد که موسسات مالی غیرمجاز با دامن زدن به جنگ قیمتی، نرخهای توافقی را بشکنند. باید حتماً موسسات مالی غیرمجاز ساماندهی شوند، با وجود این موسسات نمیتوانیم به پایداری روند کاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی خوشبین باشیم. کاهش نرخ اسمی سود سپردههای بانکی دردی از
اقتصادمان و مشکلات نظام بانکی دوا نمیکند. بین کاهش نرخ اسمی با نرخ حقیقی سود تفاوت وجود دارد. زمانی میتوانیم در اقتصادمان اثر مثبت کاهش نرخ سود بانکی را مشاهده کنیم که کاهش نرخ اسمی به کاهش نرخ حقیقی سود تبدیل شود. اگر سپردهها از بانکی به بانک دیگر جابهجا شوند به معنای کاهش نرخ سود بانکی نیست بلکه ممکن است تبعات منفی هم برای نظام بانکی و اقتصاد ملی در پی داشته باشد. باید نرخ سود به معنای واقعی کاهش یابد، با کاهش اسمی نرخ سود اهدافی چون تحریک تقاضا و خروج از رکود اقتصادی محقق نخواهند شد.
متوسط بازدهی بانکها از ابتدای سال تاکنون چقدر بوده است؟ آیا با کاهش نرخ سود از میزان بازدهی بانکها کاسته شده است؟
اتفاقاً کاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی اقتصادی کشورمان بر بازدهی بانکها اثر مثبت میگذارد. وقتی شبهپول به پول تبدیل شود، باعث میشود هزینههای تمامشده پول پایین بیاید. سپردههای دیداری چون عمدتاً از جنس سپردههای کوتاهمدت و جاری هستند نگهداری آنها برای بانکها هزینه کمتری دارد. به همین جهت یکی از اهداف اصلی کاهش نرخ سود سبک کردن بار ترازنامه بانکها و کاهش هزینه تمامشده پول در نظام بانکیمان است.
با این اوصاف با توجه به روند ادامه کاهش نرخ سود، بازدهی سپردهگذاری در بانکها به نسبت بازارهای رقیب چه مختصاتی دارد؟
در حال حاضر دو بازار رقیب در حوزه بازار پول و سرمایه وجود دارد که با کاهش نرخ سود بانکی تاکنون موفق شدهاند بخش قابل توجه منابع را به سمت خود جذب کنند. یکی از این دو بازار؛ صندوقهای با درآمد ثابت است که کنار بانکها ایجاد شدهاند و در سالهای اخیر با رشد قابل توجهی همراه بودهاند. این صندوقها عمدتاً با واسطهگری شرکتهای تامین سرمایه در کنار بانکها ایجاد شدهاند. این صندوقها حدود 30 درصد منابعشان را در بازار سرمایه باید سرمایهگذاری کنند اما برای 70 درصد منابعشان آزادی عمل دارند تا به شکل دلخواه سرمایهگذاری انجام دهند. عمدتاً این صندوقها به سمت سپردهگذاری در بانکها حرکت کردهاند. آنها با نرخهای ترجیحی سپردههایی در بانکها ایجاد کردهاند و از این طریق سود کسب میکنند. بنابراین زمانی که سیستم رسمی نرخ سود بانکی را کاهش میدهد با توجه به اینکه صندوقهای با درآمد ثابت با نرخ ترجیحی و بیشتر از بانکها سود میدهند از اینرو انگیزه برای سپردهگذاری در این صندوقها بیشتر میشود.
یعنی در حال حاضر صندوقهای با درآمد ثابت بانکها اصلیترین رقیب سپردههای بانکی هستند و منابع از بانک به این صندوقها منتقل شده است؟
تاکید کردم وقتی نرخ سود در سیستم رسمی کاهش پیدا میکند به طور طبیعی منابع از سپردههای بانکی به سمت این صندوقها حرکت میکند. در نتیجه این صندوقها متورم خواهند شد. در حال حاضر جذابیت سرمایهگذاری در صندوقهای با درآمد ثابت باعث شده تا مردم پولهای خود را در این صندوقها سرمایهگذاری کنند. بنابراین باید مسوولان نظام بانکی به این امر توجه ویژهای داشته باشند و اجازه ندهند صندوقهای بادرآمد ثابت بانکها بیش از این متورم شوند. بنابراین باوجود این صندوقها نمیتوان انتظار داشت که به سمت کاهش نرخ سود واقعی در اقتصادمان حرکت کنیم. از طرف دیگر از هزینه تمامشده پول در بانکها نمیکاهد. چراکه بانکها با ایجاد صندوق با درآمد ثابت متعهد شدهاند سود بالا بدهند و این نوع سپردهگذاری در صندوق با سپردهگذاری گرانقیمت در بانک فرقی ندارد. درحال حاضر متورم شدن صندوقهای با درآمد ثابت نشان میدهد که در حدود یک سال و نیم اخیر بخشی از سپردههای بانکی به سمت این صندوقها هجوم آوردهاند. باید چاره اساسی برای این صندوقها که بیشتر به عنوان زائدهای در کنار بانکها ایجاد شدهاند و در حال حاضر مخل پیادهسازی سیاستهای پولی کشور
در کاهش واقعی نرخ سود بانکی هستند، اندیشیده شود. باید این صندوقها مدیریت و کنترل شوند تا به قدری متورم نشوند که چالش جدیدی رابرای نظام بانکی رقم بزنند. شاهدیم برخی بانکها 25 درصد منابعشان اکنون در قالب صندوق با درآمد ثابت که در کنارشان ایجاد شده، در گردش است. این امر عواقب خطرناکی دارد و در آینده نهچندان دور اثرات منفیاش در عملکرد بانکها نمایان خواهد شد.
در مقایسه با سایر بازارها چون بازار سرمایه و مسکن چطور؟
بازار دومی که اشاره کردم در کنار صندوقهای با درآمد ثابت بانکها، اوراق بازار بدهی است که در بازار سرمایه منتشر میشود. در حال حاضر این اوراق با نرخهای سود بالا عرضه میشوند. بعضاً سود این اوراق بیشتر از 20 درصد است. در حال حاضر نیز شاهدیم که بازار بدهی از زمانی که نرخ سود کاهش یافته است با رونق قابل توجهی مواجه شده است. با توجه به اینکه دولت نیز قرار است برای پرداخت بخشی از بدهیهایش اوراق بدهی منتشر کند و عملیات بازار باز را پیادهسازی کند، پیشبینی میشود بخشی از نقدینگی به سمت این بازار حرکت کند. جذب منابع در این بازار میتواند به نفع اقتصاد کشور باشد و زمینهساز خروج از رکود اقتصادی باشد.
آقای دکتر پاسخ ندادید آیا میتوان انتظار داشت با کاهش نرخ سود بانکی شاهد رونق بازار مسکن باشیم؟
معتقدم با توجه به اینکه بازار مسکن قابلیت نقدشوندگی بالا ندارد این احتمال بسیار پایین است که با کاهش نرخ سود در این مقطع، نقدینگی به سمت این بازار حرکت کند. ممکن است خریدهای مقطعی انجام شود اما نباید توقع رونق این بازار را در کوتاهمدت داشته باشیم. اگرچه قفل شدن منابع در بخش مسکن یکی از گرفتاریهای اصلی اقتصاد ماست و باید این بازار به سمت رونق حرکت کند اما در این شرایط اقتصادی و نقدشوندگی پایین مسکن، رونق این بازار در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد.
با این اوصاف چشمانداز سپردهگذاری در بانکها را چگونه ارزیابی میکنید؟
به طور کلی معتقدم در سپردههای خرد به سمت مصرف حرکت خواهند کرد و در نهایت زمینه برای تحریک تقاضا را دامن خواهند زد. اما سپردههای بزرگ تلاش میکنند تا نرخ ترجیحی از بانکها را در کوتاهمدت و بلندمدت اخذ کنند یا اینکه به سمت صندوقهای با درآمد ثابت یا بازار بدهی حرکت کنند. بنابراین لازم است بانکها در این زمینه معقول رفتار کنند و در دام صندوقهای با درآمد ثابت یا سپردهگذاری با نرخ ترجیحی نیفتند تا از این ناحیه ریسک فعالیتهایشان افزایش نیابد و در نتیجه مشکلاتشان چند برابر شود.
دیدگاه تان را بنویسید