شناسه خبر : 4354 لینک کوتاه

مروری بر کتاب آیین دانشجویان، نخستین نشریه دانشجویی دانشگاه تهران

کارآفرینان در عرصه فرهنگ

این یادداشت کوتاه به بهانه انتشار این کتاب و برگزاری جشن رونمایی آن در شهر کتاب فرشته است، که مدتی پیش با حضور دکتر علی‌اصغر سعیدی و دکتر همایون کاتوزیان برگزار شد.

شادی معرفتی

وقتی در پیشخوان کتابفروشی، کتاب «آیین دانشجویان، نخستین نشریه دانشجویی دانشگاه تهران» را دیدم، بیش از هرچیز دیگری، نام «رحیم متقی‌ایروانی» توجهم را جلب کرد، نامی که با نام «کفش ملی» در ذهنم گره خورده بود و سنخیت چندانی با نام دانشگاه تهران و نشریه دانشجویی نداشت، اما پیشگفتار کتاب، خیلی زود این تردید را از میان برد که این فقط یک تشابه اسمی نیست و محمدرحیم متقی‌ایروانی، پیش از آنکه به بنیادگذاری کفش ملی همت گمارد، در زمان دانشجویی دانشکده حقوق، همراه با عباس اردوبادی، «آیین دانشجویان، نخستین نشریه دانشجویی دانشگاه تهران» را بنیاد گذاشته بود.
این یادداشت کوتاه به بهانه انتشار این کتاب و برگزاری جشن رونمایی آن در شهر کتاب فرشته است، که مدتی پیش با حضور دکتر علی‌اصغر سعیدی و دکتر همایون کاتوزیان برگزار شد.

«آیین دانشجویان 1324 تا 1323، نخستین نشریه دانشجویی دانشگاه تهران به مدیریت رحیم متقی‌ایروانی و عباس اردوبادی» از سلسله کتاب‌هایی است که در بنیاد مطالعات ایران تحت عنوان «کتاب ایران‌نامه» زیر نظر دکتر محمد توکلی‌طرقی، استاد دانشگاه تورنتو و دکتر همایون کاتوزیان، استاد دانشگاه آکسفورد منتشر می‌شود و به تازگی توسط نشر پردیس دانش در ایران بازنشر شده است.
کتاب مجموعه چهار شماره نشریاتی است که طی سال‌های 1323 تا 1324 توسط دو نفر از دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران، عباس اردوآبادی و رحیم متقی‌ایروانی منتشر می‌شد. عباس اردوآبادی دانشجوی سال سوم اقتصاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و رحیم متقی‌ایروانی دانشجوی سال سوم حقوق این دانشکده بودند که هر دو زیر 30 سال داشتند و نمی‌توانستند امتیاز مجله را بگیرند و از طریق محمدتقی مقتدری دایی اردوآبادی که مدیر مسوول مجله آیین بود، به عنوان ضمیمه، امتیاز آیین دانشجویان را گرفتند، این نشریه ابتدا تحت عنوان «آیین دانشجویان، مجله دانشکده حقوق» منتشر می‌شد و بعد شد: «آیین دانشجویان، آیین افکار دانشجویان دانشگاه تهران». هدف آنها علاوه بر طرح مشکلات دانشجویی، تبدیل نهاد دانشگاه تهران به حریمی برای آشنایی، گفت‌وگو و آمیزش نگرش‌های متفاوت بود.
ایروانی و اردوآبادی هر دو اهل شیراز بودند و آغاز آشنایی‌شان از دبیرستان شاهپور؛ آنها به خوبی با مشکلات و کاستی‌های آموزشی و رفاهی دانشگاه آشنایی داشتند. اما به نظر می‌رسد دو انگیزه اصلی برای طرح مسائل در این نشریه وجود داشت: طرح استقلال دانشگاه، اصلاح امور مالی که در آن دوره اتفاق افتاده است و مهم‌تر از همه مساله‌ اشغال ایران توسط متفقین.index:1|width:300|height:485|align:left
به نظر می‌رسد یکی از اهداف اصلی نشریه، پرورش روح نقد در میان دانشجویان بوده باشد. نویسندگان نشریه از اولیای دانشگاه به سبب مشکلات آموزشی، روش تدریس و اوضاع رفاهی خرده می‌گرفتند. خرده‌گیری از نارسایی‌های دانشگاه تهران، مهم‌ترین بخش آیین دانشجویان بود؛ به طور مثال دانشگاه تهران در لایحه خرداد 1313، شخصیت حقوقی مستقلی فرض شده بود و ریاست دانشگاه نیز از سوی شورای دانشگاه انتخاب می‌شد، اما در عمل از اجزای وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه به شمار می‌رفت که در عمل مانع از استقلال عمل دانشگاه بود و انتقاداتی از باشگاه دانشجویی، دانشکده حقوق، دانشکده فنی و دانشکده پزشکی متوجه او بود. لزوم تاسیس مریضخانه، اداره پست، چاپخانه، اداره آمار و گسترش کتابخانه دانشگاه و انتقاد از اهمال‌کاری‌های رئیس و دبیرخانه دانشگاه و چندشغله بودن استادان دانشگاه از جمله این انتقادها بود. در برخی از شماره‌ها از بعضی دانشجویان و خانواده‌هایشان که از چاپخانه استفاده کردند، تشکر شده و در یکی از مقالات انتقاد ایروانی بر دانشگاه تهران این است که دانشگاه چاپخانه ندارد و آنها با هزینه خودشان نشریه را چاپ می‌کنند و چرا نباید دانشگاه تهران یک چاپخانه داشته باشد!
اما در کنار اینها، مصاحبه‌ها و مقالاتی با مدیران، مشاهیر و حتی سیاستمداران منتشر می‌کردند. از جمله در بخش خادمین فرهنگ به معرفی کسانی همچون ساموئل جردن رئیس کالج آمریکایی تهران، جبار باغچه‌بان بنیادگذار کودکستان باغچه اطفال و مدرسه کر و لال‌ها، هاجر تربیت موسس کانون بانوان ایران، و جلال‌الدین همایی مدرس ادبیات دانشکده حقوق پرداختند، همچنین مصاحبه‌هایی با کریم سنجابی رئیس دانشکده، ابوالحسن ابتهاج رئیس بانک ملی و نصرالله انتظام وزیر امور خارجه و حتی مصاحبه‌هایی با دکتر محمد مصدق، نماینده مجلس چهاردهم می‌کردند.
نشریه آیین دانشجویان، تفاوت فاحشی با نشریات دانشجویی امروز دارد، سطح مقالات و مصاحبه‌ها بسیار حرفه‌ای است، چیزی که در نشریات دانشجویی امروز، اگر نه ناممکن، به شدت غیرمحتمل است و این موضوع به راستی محل سوال است که علت این اندازه نزول در نشریات دانشجویی چه چیز است!

آیین دانشجویی و اقتصاد
منش این نشریه، آزاداندیشی و ملی‌گرایی بود و علاوه بر مقالات موافق، اندیشه‌های مخالف را نیز نشر می‌داد. در شماره اول نشریه، هدف از انتشار آن را این‌گونه آورده: «در عین حال که این نامه به هیچ فرقه سیاسی بستگی ندارد، درج عقاید مختلف و مغایر را هدف خود قرار داده‌ایم و از انتشار آرای متضاد روگردان نخواهیم بود. این نامه را آیینه افکار دانشجویان ساخته‌ایم تا هرکس فکر و اندیشه خود را در آن منعکس سازد.»1 نشریه بر خلاف احزاب و سازمان‌های سیاسی دهه 1320، که در شعار حامی آزادی و دموکراسی بودند، ولی فقط به نشر افکار خود می‌پرداختند، به شعار آزاداندیشی خود پایبند بود.
در شماره اول در کنار مقاله ایروانی درباره «سنن در پارلمان انگلیس» مقاله‌ای به قلم اردوبادی درباره «آدام اسمیت» منتشر شده که پس از شرح حال آدام اسمیت، خاطرنشان کرده که اسمیت از اوایل سال 1752، به اصل آزادی اقتصادی معتقد شد و از همان سال به تبلیغ و نشر آن پرداخت، و با یادآوری انتشار کتاب مباحث سیاسی دیوید هیوم در همان سال و طرح آزادی اقتصادی در آن، نوشته است معلوم نیست کدام یک از این دو دانشمند، قبل از دیگری به بحث و مطالعه این موضوع پرداخته‌اند.2 سپس به شرح عقاید اسمیت «درباره نفع و مزد و درآمد ارضی» پرداخته و نوشته است: به عقیده اسمیت، عامل تولید ثروت هر ملت، کار سالانه آن ملت است و برخلاف آنچه شایع است، خوان نعمت طبیعت گسترده نیست و تا ابنای آدمی کار نکنند و از این خوان نعمت نصیبی برندارند، در اینجا تفاوت عقیده اسمیت با مرکانتیلیست‌ها و فیزیوکرات‌ها به خوبی آشکار می‌شود، چه رهبران و پیروان این دو مکتب، کار را عامل تولید ثروت نمی‌دانند. از نظر اسمیت، تقسیم کار نتیجه تعاون مردم در تولید ثروت است و در اثر تقسیم کار، نیروی تولید توسعه می‌یابد. سرمایه ثابت جامعه عبارت است از کارخانه‌ها، ساختمان‌هایی که از آنها تحصیل درآمد می‌شود، محصولات کشاورزی، و قدرت کار و استعداد افراد جامعه و سرمایه متغیر جامعه عبارت است از پول، کالایی که در دست دلالان است، مواد و کارهایی که به دست بازرگانان انجام می‌گیرد. 3index:2|width:300|height:447|align:left
در کنار مقاله اردوبادی، لطف‌الله مجاب در «اتاتیسم در فرانسه» از دیدگاهی دیالکتیکی به بررسی شرایطی پرداخته که «دخالت دولت در امور اقتصادی» را اجتناب‌ناپذیر کرده بود. مجاب در این مقاله، علت برقراری «اتاتیسم» یا «دخالت دولت در امور اقتصادی» در فرانسه را شرایط اقتصادی و سیاسی فرانسه در سال‌های قبل از جنگ دوم بین‌الملل می‌داند و معتقد است کشور فرانسه از لحاظ اقتصادی، کشوری کاپیتالیست بود که در آن صنایع بزرگ، مخصوصاً در قسمت ریسندگی و بافندگی، استخراج زغال و فلزکاری، مشروب‌سازی، تهیه وسایل تجمل و... بسیار توسعه داشت. نتیجه این وضع، یک سلسله‌ تمایلات سیاسی بود که تحت آن صاحبان صنایع بزرگ و بانک‌ها بتوانند با آسودگی خاطر به کار خود ادامه دهند. از نظر او، برای فرونشاندن عطش خداوندان سرمایه‌داری، لازم بود حکومت‌های متمایل به فاشیسم، روی کار بیایند.4
امروز که فرانسه قسمت مهمی از آزادی خود را مدیون مقاومت کارگران و دهقانان می‌داند، نمی‌تواند با همان رژیمی که قبل از جنگ اداره می‌شد، اداره شود. دیگر در فرانسه، کارخانه‌ها، معادن و بانک‌های بزرگ در اختیار چند تن انحصارچی نخواهد بود. این معادن و بانک‌ها باید به وسیله دولتی که نماینده منافع عام است، ضبط و اداره شود. باید به جای رقابت آزاد یا انحصار، رژیم اقتصادی صحیحی برقرار شود که در آن همه ابتکارات فردی، مراعات شود، به جای هرج و مرج تولید و نداشتن نقشه، باید تمام دستگاه تولید را از روی نقشه معینی برای صنعت و کشاورزی هدایت کرد.
طبقه حاکمه فرانسه، طبقه‌ای انقلابی است که «از اتخاذ تصمیمات انقلابی» باز نمی‌ایستد و «بنابراین باید منتظر بود که در آتیه بسیار نزدیکی تحولات اجتماعی بزرگی در کشور فرانسه به ظهور رسد و این اجتماع به سوی افق‌های روشن‌تری رهسپار گردد.»5

دومین طرح اقتصادی بوریج
در سومین شماره از نشریه، مقاله‌ای با عنوان دومین طرح اقتصادی بوریج: جنگ با فقر عمومی منتشر شد، که نویسنده در آن تاکید می‌کند که زمان مبارزه با فقر فرا رسیده است. در ماه ژوئن سال 1941، دولت انگلستان کمیته‌ای به منظور تهیه طرح‌های اقتصادی و گزارش بیمه و اصلاحات اجتماعی تشکیل داد و سر ویلیام بوریج6 به ریاست کمیته نامبرده انتخاب شد. وی نخستین کسی بود که در انگلستان مردم را با سیستم بیمه اجتماعی و بیکاری عمومی آشنا کرد.
طرح بوریج شامل اصل اصلاحات اجتماعی بود، که بر محو فقر عمومی تاکید داشت و آن را چاره بیشتر دردهای اجتماعی می‌دانست و معتقد بود برای رهایی جهان از شر جنگ و جهالت و ساختن دنیای بهتر، باید با فقر دست و پنجه نرم کرد. در این طرح، ازدیاد محصولات و افزایش ثروت، فقر عمومی را از بین نمی‌برد، بلکه علاج فقر و تنگدستی در توزیع عادلانه ثروت بین کارفرما و کارگر است.
بعد از انجام گزارش اصلاحات و امنیت اجتماعی، بوریج، برای مبارزه با بیکاری عمومی، طرح دیگری با عنوان «استخدام و کار عمومی در جامعه آزاد» مطرح کرد. طرح جدید فقط از سیاست صنعتی و اقتصادی بعد از جنگ گفت‌وگو می‌کرد و به عقیده بوریج، اگر دولت بخواهد بر مساله بیکاری فائق آید، باید بی‌درنگ در همان دوره تحول و تبدل «اقتصاد زمان جنگ» به حال عادی و «اقتصاد زمان صلح» این سیاست را پیروی کند. در طرح دوم بوریج مسائلی چون «تثبیت نرخ‌ها»، «وضع قوانین توسعه بنگاه‌های خصوصی»، «توسعه صنایع ملی و کنترل انحصارها» و «ایجاد سازمان‌های کارگری» مطرح شده بود.7

لزوم طرح نقشه اقتصادی
در آخرین شماره نشریه که در مرداد ماه 1324 منتشر شد، مقاله‌ای با عنوان «لزوم طرح نقشه اقتصادی: جنگ با فقر عمومی» وجود دارد که بر لزوم دخالت دولت در امر اقتصاد تاکید کرده است. نویسنده راه‌حل مبارزه با فقر عمومی و برافکندن منشأ فلاکت اقتصادی ایران را مداخله دولت در امور اقتصادی می‌داند که با طرح نقشه اقتصادی چند ساله، نیروهای مولد ثروت را که قرن‌ها در این سرزمین عاطل مانده است، به کار اندازند. آغاز مبارزه با عقیده آزادی اقتصادی از نیمه دوم قرن نوزدهم که صنایع بعضی ممالک اروپایی به سرعت و شتاب رو به ترقی گذاشت، آغاز شد و تا ابتدای جنگ جهانی اول، به علت قدمت عقیده آزادی اقتصادی، عقیده مداخله‌خواهان دولت، چندان مورد توجه واقع نشد، اما بعد از جنگ، دولت‌ها به دلیل پاره‌ای مشکلات اجتماعی، ناگزیر از مداخله در امور اقتصادی شدند. در واقع نویسنده مقاله، منشأ مداخله دولت در اقتصاد را نه یک عقیده اقتصادی محض، بلکه یک سلسله مشکلات اجتماعی می‌داند و اجرای طرح صنعتی کردن کشور را، راهکاری برای ترقی سطح زندگی و بهبود وضع اقتصادی مردم می‌داند.8
نویسنده اصول طرح نقشه‌های اقتصادی را طرح برنامه تهیه کالاهای مورد مصرف توسط مردم، کنترل قیمت‌ها و کنترل قوه خرید می‌داند.9

مصاحبه با ابوالحسن ابتهاج
در همین شماره، نشریه مصاحبه‌ای با تکنوکرات معروف، ابوالحسن ابتهاج مدیرکل وقت بانک ملی ایران درباره سیاست‌های پولی دولت و بانک ملی انجام داده است.
ابتهاج سیاست‌های دولت برای حفظ ارزش پول را در دو مورد اساسی عنوان کرده: نخست، افزایش قدرت خرید ریال و دوم، حفظ ارزش خارجی پول که معرف نرخ ارزهای خارجی است. وی تنزل ارزش داخلی ریال را به دلیل جنگ و وفور وسیله خرید و کمبود اجناس و کاهش تولید و عدم موفقیت در جمع‌آوری مالیات عنوان می‌کند.
رئیس بانک ملی، نرخ تثبیت پول ایران را مطابق 027411206 /0 اعلام و عنوان کرد در ایران هم طبق قانون کشورهای دیگر، مبادله اسکناس با طلا به نرخ قانونی تا بازگشت اوضاع عادی به جهان انجام خواهد شد.

نشریه آیین دانشجویان، پس از چهار شماره به کار خود پایان داد، زیرا اردوآبادی و ایروانی هر دو فارغ‌التحصیل شده بودند و مدت امتیاز مجله هم تمام شده بود، ولی در اعلامی که منتشر کردند، گفتند اگر کسی خواستار ادامه کار نشریه است، می‌توانند به او کمک کنند، اما متاسفانه چنین نشد.
اردوبادی و ایروانی، اگرچه در دوران دانشجویی، در بخش فرهنگی فعالیت می‌کردند، اما هر دو و به‌خصوص ایروانی، شم اقتصادی قدرتمندی داشتند و به ارزش کار در کنار تحصیل واقف بودند. ایروانی، همزمان با درس، مدیر پمپ بنزین وصال بود و مقداری از درآمدش را صرف هزینه‌های نشریه می‌کرد. پس از تعطیل نشریه، اردوبادی به آمریکا رفت و ادامه تحصیل داد و برگشت و در بخش دولتی، از مقامات وزارت اقتصاد شد و ایروانی به آمریکا رفت، درس نخواند و برگشت. از قول اردوآبادی نقل است که ایروانی می‌گفت: «درس خواندن وقت تلف کردن است»، امتیاز یک دارو را از حبیب ثابت گرفت و برگشت. او بعدها در دهه 40، به بزرگ‌ترین تولید‌کننده کفش کشور تبدیل شد، و با تولید انبوه کفش ماشینی به همراه توزیع مدرن آن از طریق ایجاد فضاهای جدید در شهرهای ایران، در تحول سبک زندگی ایرانیان اثرگذار شد.ایروانی علاوه بر تاسیس فروشگاه‌های کفش ملی در سطح ایران و یکسان‌سازی قیمت در کل فروشگاه‌ها توانسته بود به شوروی و اروپای شرقی، پوتین صادر کند.
محمدتقی ایروانی در دسته بزرگ‌ترین کارآفرینان پنج دهه گذشته ایران جای می‌گیرد. وی طی سال‌های فعالیت صنعتی‌اش در تاسیس بیش از 50 شرکت صنعتی و تجاری و بیش از 25 شرکت صنعتی در زمینه تولید انواع کفش با شرکای خارجی و داخلی مشارکت داشت. اولین شرکت با نام باتا در تیر1330 و آخرین شرکت با نام چرم خسروی‌نو در سال 1356 به منظور دباغی و چرم‌سازی به ثبت رسید. شرکت کفش پویا به تولید کفش ورزشی می‌پرداخت، کفش صنعتی، ایمنی و پوشش سرپایی و دمپایی از دیگر تولیدات گروه صنعتی ملی بودند. با رشد کارخانه‌های کفش‌سازی، نیاز به واردات کفش شدیداً کاهش یافت و جای خود را به واردات فناوری و ماشین‌آلات کفش‌سازی داد.
نکته جالب اینجاست که آنها که به این خوبی می‌توانستند با افراد ارتباط برقرار کنند و مقالات خوبی بنویسند و افراد مختلفی را جذب کنند، هیچ‌گاه پا به عرصه سیاست عمومی نگذاشتند.10

پی‌نوشت‌ها‌:
1- هدف ما، شماره اول، صص 2-1.
2- آدام اسمیت، به قلم عباس اردوبادی، شماره اول، ص 9
3- همان، صص 13-11
4- اتاتیسم در فرانسه، به قلم لطف‌الله مجاب، شماره اول، ص 28
5- همان، ص 31
6- Sir William Beveridge
7- دومین طرح اقتصادی بوریج، شماره سوم، صص 26-24
8- لزوم طرح نقشه اقتصادی، شماره چهارم، صص 10-9
9- همان، صص 12-11
10- به نقل از علی‌اصغر سعیدی در جلسه رونمایی کتاب

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها