تاریخ انتشار:
چرا برخی مقایسههای آماری اشتباه است؟
مقایسه سیب و پرتقال
بحثفیشهای حقوقی برخی مدیران دولتی و پزشکان این روزها بسیار داغ شده است. صرفنظر از اینکه این بحثبرای جامعه بسیار مفید و آموزنده خواهد بود چیزی که این روزها بسیار آزاردهنده است حجم وسیع آمار و اطلاعات عجیب و غریبی است که معمولاً بدون سند ارائه میشوند و متاسفانه خیلی هم سریع بازپخش میشوند.
بحث فیشهای حقوقی برخی مدیران دولتی و پزشکان این روزها بسیار داغ شده است. صرفنظر از اینکه این بحث برای جامعه بسیار مفید و آموزنده خواهد بود چیزی که این روزها بسیار آزاردهنده است حجم وسیع آمار و اطلاعات عجیب و غریبی است که معمولاً بدون سند ارائه میشوند و متاسفانه خیلی هم سریع بازپخش میشوند. به عنوان مثال در مقالهای که توسط سایت الف بازنشر شده، ادعا شده است که متوسط درآمد ماهانه پزشکان در آلمان تنها بین چهار هزار تا هفت هزار یورو است و نتیجهگیری شده چون تولید ناخالص داخلی آلمان حدود 15 برابر درآمد سرانه ایران است، بنابراین پزشکان ایرانی به نسبت بسیار بیشتر از پزشکان آلمانی حقوق دریافت میکنند. در این نوشته کوتاه بدون هرگونه داوری یا ارزشگذاری تنها سعی میکنم اطلاعات دقیقتری ارائه کرده و نکات ظریفی برای استفاده بهتر از دادههای زیادی که در اطراف وجود دارد بیان کنم. خلاصه کلام این است که باید حواسمان جمع باشد که اگرچه آمار و اطلاعات ابزارهای بسیار مفیدی هستند ولی استفاده غلط از آنها میتواند به نتیجهگیریهای غلط هم منجر شود. نکته آخر اینکه متاسفانه به دادههای درآمد پزشکان آلمانی دسترسی ندارم. در عوض
درآمد پزشکان آمریکا را بررسی کردهام.
منبع آمار
اولین نکته در استفاده از آمار توجه به منبع ارائهکننده آمار است. خوانندگان باید از نویسندگان بخواهند که آمار بدون منبع ارائه نکنند. به عنوان مثال در مقاله فوق اشاره شده است که تولید ناخالص داخلی آلمان حدود چهار هزار میلیارد دلار است که حدود 15 برابر تولید ناخالص داخلی ایران است. در حالی که طبق آمار بانک جهانی در سال 2014 درآمد ناخالص داخلی آلمان و ایران به ترتیب 3868 و 3 /425 میلیارد دلار بوده. بنابراین در سال 2014 تولید آلمان تنها حدود 9 برابر تولید ایران بوده است و نه 15 برابر.
مقایسه سیب با پرتقال؟!
اولین نکته بدیهی در مقایسه دو پدیده این است که آن دو باید از یک جنس باشند. شما نمیتوانید رنگ، مزه یا آبدار بودن سیب را با یک پرتقال مقایسه کنید. همینطور است مقایسه درآمد ماهانه با درآمد سالانه! یا درآمد پزشک عمومی با پزشک متخصص یا فوق تخصص. اگرچه این شرط بسیار ساده و بدیهی به نظر میرسد، متاسفانه بسیاری از اخبار و نوشتهها همین اصل ساده را رعایت نمیکنند. اگر نویسندهها سهواً یا عمداً مقایسههای غلط انجام میدهند، خواننده باید هوشیار باشد.
اگر متن انگلیسی مطلب فوق در سایت الف را با دقت بخوانید متوجه میشوید که درآمد مورد اشاره مربوط به پزشکان عمومی است که هنوز تخصص نگرفتهاند. در جای دیگری از متن هم به این نکته اشارهای نشده است. ولی اگر کامنتها را بخوانید متوجه میشوید که اکثر خوانندگان سایت برداشتشان این بوده است که درآمد چهار هزار یورویی مربوط به متخصصان آلمانی است. مقاله فوق سهواً یا عمداً ذهن خواننده را به این سمت هدایت کرده است. مثال دیگر از مقایسههای «سیب با پرتقال»، مقایسه متوسط درآمد با درآمد سوپراستارهاست. فرض کنید که میخواهیم درآمد فوتبالیستهای اسپانیا با بسکتبالیستهای آمریکا را مقایسه کنیم. آیا مقایسه درآمد مسی (39 میلیون دلار) و رونالدو (19 میلیون دلار) با درآمد بسکتبالیستهای معمولی (9 /4 میلیون دلار) در NBA مقایسه درستی است؟ مسلماً سوپراستارهایی مانند مسی درآمد بیشتری از یک بازیکن معمولی در بسکتبال دارند. برای مقایسه دقیقتر نهتنها نیاز به مقایسه درآمد مسی و رونالدو با کوبی برایان (8 /27 میلیون دلار) و لبران جیمز (6 /17 میلیون دلار) دارید بلکه باید متوسط دریافتی در لیگ اسپانیا (دو میلیون دلار) را با متوسط دریافتی (9 /4
میلیون دلار) در NBA مقایسه کنید. مقایسه درآمد متوسط پزشکان عمومی خارجی با درآمد عده معدودی پزشک متخصص داخلی از جنس مقایسه درآمد مسی با درآمد بسکتبالیست معمولی در دسته دوم و سوم NBA یا همان مقایسه «سیب با پرتقال» است. بنابراین مقایسه درستتر، مقایسه درآمد متخصصان پردرآمد داخلی با پزشکان متخصص پردرآمد خارجی است.
نمونهبرداریهای خراب!
فرض کنید میخواهید قد دانشآموزان دو مدرسه را مقایسه کنید ولی فرصت ندارید که قد تمام دانشآموزان دو مدرسه را اندازهگیری کنید. ناچار هستید که از هر مدرسه یک نمونه انتخاب کنید و این دو نمونه را مقایسه کنید. برای نمونهگیری به مدرسه اول مراجعه میکنید و موفق میشوید تنها از پیشدبستانی چند دانشآموز انتخاب کنید. در مدرسه دوم فقط دانشآموزان پیشدانشگاهی در مدرسه حاضرند. آیا این دو نمونهبرداری به شما کمکی در مقایسه قد دانشآموزان این دو مدرسه میکند؟ در مقایسههای آماری باید حواسمان جمع باشد که در تله اینگونه نمونهبرداریهای خراب نیفتیم. نمونهبرداری تصادفی یک راه فرار از شرِ نمونهبرداریهای خراب است.
درآمد پزشکان در آمریکا
درآمد پزشکان متخصص آمریکایی گستره بسیار زیادی دارد و بسته به ایالت محل کار، تخصص و تجربه پزشک تفاوت بسیاری با هم دارند. منبع دادههای این نوشته یک نمونهبرداری از 44 هزار و 400 پزشک آمریکایی است که توسط Medical Group Management Associsation در سال 2014 انجام شده است. نکته مهم در این نمونهبرداری این است که سعی شده است نمونه انتخابشده نماینده صحیحی از جمعیتِ تمامِ پزشکانِ آمریکا باشد و به تعبیری نمونهبرداری خراب نباشد.
ستون دوم جدول متوسط درآمد ماهانه تخصصهای مختلف در آمریکا را نشان میدهد. به عنوان مثال پزشکان خانواده، به طور متوسط، کمترین درآمد را دارند که ماهانه کمی بیشتر از 17 هزار دلار (59 میلیون تومان) دریافت میکنند. در مقابل جراحان مغز و اعصاب بیشترین درآمد ماهانه را دارند که حدود 66 هزار دلار (231 میلیون تومان) است. توجه کنید که این درآمد ماهانه است و نه سالانه. همانطور که پیش از این هم اشاره شد، بین پزشکان حتی با یک تخصص، تفاوت درآمدی بسیار زیادی بسته به مکان کار و تجربه پزشک وجود دارد. انحراف معیار بالای درآمدها در ستون سوم گواهی این حقیقت است. برای اینکه درک بهتری از درآمدِ پزشکانِ پردرآمدِ آمریکایی داشته باشیم لازم است نگاهی به 10 درصد بالای درآمدی متخصصان داشته باشیم. ستون آخر این جدول درآمد فقط 10 درصد بالای هر گروه را نشان میدهد. همانطور که میبینید در میان متخصصان خانواده که کمترین متوسط درآمدی را داشتند، پردرآمدترینشان حدود 25 هزار دلار (87 میلیون تومان) درآمد ماهانه دارند و در میان جراحان مغز و اعصاب بیشترین درآمدها در حدود ماهی 110 هزار دلار (385 میلیون تومان) است.
نتیجهگیری
همانطور که اشاره شد برای مقایسه دو پدیده یا موضوع باید دقت کنیم تا فریب مقایسههای جهتدار را نخوریم. حتی اگر 6 /39 درصد مالیات بر درآمد را هم از این درآمدها کم کنیم، (صرفنظر از اینکه مالیات در حقیقت خدماتی است که دولت به طور غیرمستقیم به شهروندان ارائه میکند) باز هم درآمدهای کمی نیستند! این نوشته به هیچ عنوان به دنبال مقایسه درآمد پزشکان ایرانی با آمریکایی نیست چرا که اساساً با هم قابل مقایسه نیستند. ولی هدف این بود که نشان دهم آن طور که گفته میشود درآمد پزشکان در کشورهای پیشرفته کم هم نیست. نتیجهگیری در مورد عادلانه بودن درآمد پزشکان ایرانی نیاز به بررسی گستردهتر و عمیقتری دارد که از توان فعلی نگارنده خارج است.
دیدگاه تان را بنویسید