در وزارت صنعت، معدن و تجارت چه خبر است؟
ترک ساختمان سنگی
آمدنش به دولت پرسر و صدا بود و پرهزینه. بعضیها به سنش گیر دادند و بعضیها به ثروتش. بعضیها هم گفتند برای در دست گرفتن سکان وزارت، زیادی سالخورده است.
آمدنش به دولت پرسر و صدا بود و پرهزینه. بعضیها به سنش گیر دادند و بعضیها به ثروتش. بعضیها هم گفتند برای در دست گرفتن سکان وزارت، زیادی سالخورده است. مدافعان زیادی هم داشت. بعضیها او را نماد توسعه میدانستند و بعضیها در بزرگی تجربهاش سخن گفتند. این روزها اما موافق و مخالف، از آمد و شدهای وزارتخانهاش متعجب ماندهاند. محمدرضا نعمتزاده این روزها وزارت صنعت، معدن و تجارت را با کوهی حرف و حدیث اداره میکند. کوهی که به زودی وزیر سالخورده دولت یازدهم را در صعود، ناکام خواهد گذاشت.
با استعفای احمد دوستحسینی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، شمار جداییطلبان از محمدرضا نعمتزاده به عدد چهار رسید. خیلیها اما معتقدند دوستحسینی آرام و متین، اولین نبود و آخرین هم نخواهد بود.
ماجرا چیست؟
روز سهشنبه 9 اردیبهشتماه خبرگزاری ایسنا خبر استعفای احمد دوستحسینی را روی خروجی خود قرار داد. در این گزارش آمده بود: «پس از استعفای یزدان سیف از مدیرکلی تامین و توزیع کالای وزارت صنعت و تجارت، دوستحسینی نیز از قائممقامی وزیر استعفا داد. در این باره یک مقام مسوول در وزارت صنعت و تجارت گفت: دو هفته پیش دکتر دوستحسینی استعفای خود را تقدیم وزیر کرد و از آن زمان تاکنون در سمت خود فعالیت ندارد.» در همان روز صراطنیوز ماجرای استعفای دوستحسینی را اینگونه تفسیر کرد: «وی که از مدیران باسابقه صنعتی بود تنها چند ماه در این وزارتخانه تحت مدیریت دولت تدبیر و امید دوام آورد. گفته میشود به جز اختلافات کاری بین وی و نعمتزاده، دوستحسینی از رفتارها و گفتارهای وزیر صنعت نیز ناراحت بوده است. دوستحسینی بیش از 10 روز است که در محل کار خود حاضر نمیشود.»
استعفای چهار معاون و مدیرکل در چهار ماه
شاید اولین استعفا در این وزارتخانه به محمدصادق مفتح مربوط میشود. او کسی بود که سالها دوست صمیمی محمدرضا نعمتزاده بود و خیلی وقتها با او در باشگاه انقلاب تنیس بازی میکرد. اما به یکباره استعفا داد و رفت و احمد دوستحسینی جایگزین او شد. روزی که احمد دوستحسینی با آن پیشینه سنگین مدیریت صنعتی به عنوان قائممقام امور تولیدی وزارت صنعت منصوب شد کمتر کسی انتظار داشت تا پس از 9 ماه استعفا دهد و ساختمان خیابان سمیه را ترک کند. دوستحسینی پیش از رفتن به وزارت صنایع دبیر کل اتاق تهران بود. جایی که امروز هم پس از استعفا میزی در اختیارش قرار دادهاند.
ماجرای استعفاها در وزارت صنعت، ریشه در همان روزهای اول تشکیل دولت یازدهم دارد. جایی که وقتی خبر استعفای حسن یونسسینکی منتشر شد به عقیده بسیاری از کارشناسان یک اتفاق طبیعی یا حتی یک اختلاف نظر ساده بود هر چند برخی رسانهها تیتر «اولین استعفا در دولت یازدهم» را منتشر کردند. پس از سینکی منوچهر طاهایی مدیرکل روابط عمومی وزارت صنعت استعفا داد و پس از آن یزدان سیف مدیرکل تامین و توزیع وزارت صنعت و در پایان هم دوستحسینی. البته گفته میشود دو تن از معاونان نعمتزاده نیز در صف انتظار برای استعفا ایستادهاند. اینجاست که این سوال پیش میآید که چرا باید معاونان و مدیران نعمتزاده استعفا بدهند؟ در این وزارتخانه چه میگذرد؟
کاهش وظایف وزارت صنعت
شاید بدشانسی محمدرضا نعمتزاده باشد که در همان اولین روزهای آغاز به کار باید توزیع سبد کالا را در برنامه 100روزه خود بگنجاند. البته وعده این سبد از جمله وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور بوده است. اما عدم اجرای صحیح آن به پای نعمتزاده نوشته شد. شاید به خاطر اختلاف نظرها در توزیع این سبد بود که دو هفته قبل از توزیع آن سینکی استعفا داد و دیگر به ساختمان میدان ولیعصر نرفت. تا پس از مدت زمان کمی به عنوان دبیر ستاد تنظیم بازار از دست محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیسجمهور حکم بگیرد و در جایگاهی بالاتر از نعمتزاده بر تنظیم بازار نظارت داشته باشد. البته برخی معتقدند او سودای جداسازی وزارت بازرگانی از وزارت صنعت فعلی را در سر میپروراند.
پس از آن، وعده توزیع دو سبد کالا در سال 92 هرگز محقق نشد و در عین حال، وظیفه توزیع آن را هم از وزارت صنعت گرفتند و به وزارت کار دادند. خبر این تحول را ظهر یک چهارشنبه زمستانی (16 بهمنماه) محمدباقر نوبخت داد و گفت: «آقای رئیسجمهور امروز با هدف سازماندهی به وضع موجود به آقای ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ماموریت داد تا مسوولیت وحدت مدیریت توزیع سبد کالا را برعهده بگیرد.» کارشناسان معتقد بودند رئیسجمهور برای آنکه حجم حاشیه را از محمدرضا نعمتزاده کم کند، وظایفش را کم میکند. چرا که در قانون انتزاع هم وزیر صنعت پافشاری نکرد و اجازه داد تا بخشی از وظایف این وزارتخانه جدا شود. یا به عبارت دیگر وظایف بازرگانی داخلی وزیر کاهش پیدا کرد و به وزارت جهاد منتقل شد که از آن جمله میتوان به تنظیم بازار مواد پروتئینی نظیر گوشت و مرغ و محصولات کشاورزی اشاره کرد.
وقتی شایعه گریبان خود نعمتزاده را هم میگیرد
گویی قرار نیست حاشیه از پیرترین وزیر کابینه دور شود. نعمتزاده از آخرین روزهای اسفند 92 ایران را به قصد آلمان برای برخی معالجات ترک میکند. او در همان روزهای پایانی در جلساتی که با مدیران خود داشته است از عبارت «ما کمکم رخت سفر میبندیم» استفاده میکند. طولانی شدن سفر 25روزه نعمتزاده باعث میشود تا خیلی عبارت «سفر» را به «استعفا» تعبیر کنند و رضا ویسه را جایگزین او کنند و این میشود که وزیر صنعت دچار حاشیههای جدید میشود.
او پس از بازگشت از سفر آلمان میگوید برای عمل پیچیده گوش به آلمان سفر کرده است. هر چند که بعدها این خبر تکذیب شد و اعلام کردند گوشهای آقای وزیر خوب میشنود و برای عمل عصب صورت به آلمان رفته بود. ولی همین موضوع کوچک باعث شد تا چند روز وزیر صنعت روی موج حاشیهها باشد. تا آنجا که موضوع عمل گوش یا عصب صورت نعمتزاده به نقل محافل پارلماننشینان و متخصصان و فوق متخصصان گوش و حلق و بینی تبدیل شود.
وزارت صنعت، معدن و تجارت پس از ادغام به یکی از بزرگترین وزارتخانههای اقتصادی تبدیل شده است به نحوی که برخی کارشناسان معتقدند بیش از 50 درصد اقتصاد در این وزارتخانه متمرکز شده است؛ لذا آمدنها و رفتنهای عجیب در ردههای معاونان وزیر و مدیران کلیدی این وزارتخانه در کنار حاشیههایی که شخص آقای وزیر به وجود آورده است بسیاری از فعالان صنعتی، معدنی و تجار را نگران کرده است. به نظر میرسد وزیر صنعت برای اداره این وزارتخانه عریض و طویل باید تدبیر لازم را داشته باشد. در این پرونده به چرایی استعفای مدیران، عملکرد 9ماهه وزارت صنعت و برخی حاشیههای این وزارتخانه پرداخته میشود.
دیدگاه تان را بنویسید