استعفای معاونان و مدیران وزیر صنعت طبیعی است
یکی میرود، یکی میآید
بهرغم اینکه برخی فعالان بخش خصوصی از تغییر پیاپی مدیران وزارت صنعت ابراز نگرانی میکنند و معتقدند که بسیاری از انتظارات برآورده نشده است، اما اللهوردی دهقانی عضو کمیسیون صنایع مجلس از اقدامات و عملکرد نعمتزاده دفاع میکند و معتقد است در این مدتزمان کم نمیشود در مورد عملکرد کسی قضاوت کرد. او استعفای معاونان و مدیران را طبیعی میداند.
بهرغم اینکه برخی فعالان بخش خصوصی از تغییر پیاپی مدیران وزارت صنعت ابراز نگرانی میکنند و معتقدند که بسیاری از انتظارات برآورده نشده است، اما اللهوردی دهقانی عضو کمیسیون صنایع مجلس از اقدامات و عملکرد نعمتزاده دفاع میکند و معتقد است در این مدتزمان کم نمیشود در مورد عملکرد کسی قضاوت کرد. او استعفای معاونان و مدیران را طبیعی میداند.
چهار نفر از معاونان و مدیران وزیر صنعت در چهار ماه گذشته استعفا دادهاند این موضوع چه لطماتی میتواند به وضعیت صنعت، معدن و تجارت کشور بزند؟
چه کسانی استعفا دادهاند؟
آقای سینکی که معاون بازرگانی داخلی وزیر بودند، آقای دوستحسینی که قائممقام امور تولیدی وزارت بودند، آقای یزدانسیف مدیرکل تامین و توزیع و آقای طاهایی که مدیرکل روابط عمومی بودند. به عنوان نماینده مردم در بخش کمیسیون صنایع و معادن مجلس در این وضعیتی که وجود دارد اگر وزارتخانهای با این درجه اهمیت اینقدر تزلزل در سطوح مدیریتیاش باشد چه لطمهای میتواند به وضعیت صنعت و معدن کشور بزند؟
البته با این شرایط نمیشود گفت تزلزل. اینها طبیعی است و در خیلی از وزارتخانههای دیگر هم استعفا میدهند. شرایطی پیش میآید یکی میرود، یکی میآید. دولت هم که دولت محبوبی است. در واقع، تازه آمدهاند و اینها را تازه آوردهاند و چند ماهی بیشتر نمیشود، حالا یکی شرایطش نمیخورد مشکل دارد نمیتواند کار کند. این را نمیشود به حساب این گذاشت که بگوییم این وزارتخانه از هم پاشیده است.
عملکرد آقای نعمتزاده در بخش صنعت چطور بوده است؟
انصافاً بد نبوده است. میدانید یک دولتی تازه مستقرشده تا عملاً اینها کار را به دست بگیرند، پنج، شش ماه بیشتر نمیشود آن هم باز با یک شرایط خاصی مثل اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها مواجه بوده است. اینکه بگوییم عملکردشان این بوده یا آن بوده، نه شاخصی بیرون است، نه آماری بیرون است، به هر صورت باید یک سال بگذرد.
این فرمایش شما کاملاً متین است ولی یک موضوعی وجود دارد حالا میگوییم پنج، شش ماه گذشته و اینها روی کار سوار نشدهاند، به دلیل اینکه دولت را تازه تحویل گرفتهاند، بعد قانون هدفمندی هم در حال اجراست. اما وقتی یک معاونت کلیدی مانند آقای سینکی استعفا میدهد و به وزارت جهاد میرود و مشغول کار میشود یا آقای دوستحسینی که قائممقام تولید بودند استعفا میدهند و میروند به اتاق تهران نشاندهنده این است که این افراد با کار مشکل نداشتهاند.
نه، ببینید هیچ کسی برای کاری تا ابد ساخته نشده است.
آخر این ابد نیست، فقط شش ماه گذشته است...
نه، بالاخره وزیر این اختیار را دارد که معاونان خودش را انتخاب کند و اگر دید نمیتوانند کاری کنند یا مثلاً نمیتوانند آن انتظاراتی را که وزیر دارد برآورده کنند، طبیعی است که مثلاً بگوید آقا شما تشریف ببرید. این حق وزیر است.
نه، اتفاقاً کاملاً برعکس بوده است، چون آقای وزیر عذر اینها را نخواستند، این دوستان خودشان استعفا دادند.
میدانم، معاون یعنی کمککننده. وقتی بیاید و شرایط را به نوعی سخت ببیند، حالا وزیر برکنار کرده باشد این یک بحث است، ولی خودش استعفا میدهد و میرود. حتماً برنامهای دارند. حتماً به او یک تکلیفی مشخص کرده، احتمالاً هم سخت بوده که گفته آقا اینها را شما بروید و حلش کنید نه اینکه میدان را خالی کند...
یعنی چون تکلیف سختی بر عهدهشان گذاشته شده و از عهدهشان برنیامدهاند استعفا دادهاند؟
من نمیدانم، شاید اینطور بوده، شاید شرایط کار سخت بوده است. اینکه یک نفر میآید در یک جایی قرار میگیرد کاری نمیکند یا شرایطش سخت است یا هر کسی خودش استعفا میدهد و میرود. این را باید از خود ایشان بپرسید که چرا استعفا دادید و رفتید.
عملکرد آقای نعمتزاده در حوزه بازرگانی و تجارت را در این مدت چطور ارزیابی میکنید؟
آن چیزی که ما در برخی از عرصهها دیدیم واقعاً خوب است. چون ایشان هم از بازار اطلاعات دارند و اینکه ما نباید برای مردم محدودیت ایجاد کنیم. در واردات هم سیاستی را اتخاذ کردند که نه تولید داخل آسیب ببیند و نه مردم اذیت شوند. نیازهای اساسی هم باید تامین شود که این یکی از نکات قوتشان است که آن نیازهای اساسی را از قبل تهیه کنند و در داخل وجود داشته باشد که دچار بحران نشویم.
یک موضوع در حوزه بازرگانی داخلی مطرح است. در توزیع سبد کالا بعد از اینکه وزارت صنعت عملاً نتوانست این کار را به خوبی انجام دهد به وزارت کار محول شد، تنظیم بازار محصولات پروتئینی نیز با تصویب قانون انتزاع به وزارت جهاد واگذار شد، فکر نمیکنید این موضوع، رویه شده؟ یعنی کارهایی که در بازرگانی داخلی در زمان آقای نعمتزاده به درستی انجام نمیشود به جای اینکه خود ایشان مورد بازخواست قرار بگیرند وظایفشان را میدهند به سازمانها و وزارتخانههای دیگر؟
نه، به وزارتخانه دیگری نمیدهند. در توزیع سبد کالا، این تصمیم وزارتخانه نبود تصمیم دولت بود. متاسفانه یکی از ضعفهایی که هماکنون در کشور ما وجود دارد این است که هنوز مشخص نشده است شهروندانمان چند طبقه هستند، چه درآمدی دارند، واقعیت این است که خوب شناسایی نکردند، خوب نمیدانند به چه کسانی سبد کالا بدهند و به چه کسانی ندهند. در بحث یارانهها هم ما همین ضعف را داریم. یعنی دولت یا مرکزی در کشور وجود ندارد که نگاه و شناخت کامل از درآمدهای مردم، توانمندیهای اقتصادی آحاد جامعه داشته باشد. این یک ضعفی بود و دولت تصمیم گرفت که سبد کالا دهد. با توجه به
اطلاعات ضعیف این اتفاقات افتاد. اطلاعات نصفهونیمهای داشتند، یک عده را شامل میشد، یک عده را شامل نمیشد و این موجی ایجاد کرد.
نه، من منظورم این است که چرا این وظیفه را از وزارت صنعت گرفتند و به وزارت کار محول کردند؟
از این بابت به وزارت کار دادند که آن افرادی که میبایست مورد حمایت بیشتری قرار میگرفتند تحت پوشش وزارت کار هستند نه وزارت صنعت و معدن....
پس ربطی به عملکرد آقای نعمتزاده نداشته است؟
نه، ربطی به عملکرد ندارد. هیچ وزارتخانهای این ساختار را ندارد که کالایی را توزیع کند. اینکه تنظیم بازار مواد پروتئینی به وزارت جهاد محول شده هم بر اساس قانون انتزاع بوده است.
بله، من اینها را کاملاً متوجه هستم. اینکه آقای سینکی که مسوول بازرگانی داخلی آقای نعمتزاده بودند استعفا میدهند و در معاونت اجرایی ریاستجمهوری دبیر ستاد تنظیم بازار میشوند، این نکته را در ذهن مردم متبادر میکند که معاونت اجرایی رئیسجمهور تنظیم بازار را به عهده گرفته و همان مدیر را هم که نتوانست با آقای نعمتزاده کار کند، آورد.
در داخل این وزارتخانه سه وزارتخانه تجمیع شده بود. ادغام نشده بود. من در جریانش بودم. جایی یک روزی بحث میکردیم ایشان نظرشان این بود که واقعاً کار ادغام را انجام دهد یعنی این کارها را بیاورد یک تقسیمبندی دقیقی کند که وزارتخانه یکدستی باشد نه اینکه یک بخش فقط کار وزارت را انجام دهد و بخش دیگری کار دیگری، و در استانها این کار را کردهاند یعنی پنج، شش تا معاونتی که وجود داشت اینها را ادغام کردند و به حداقل رساندند. معاونت داخلی و خارجی را یک معاونت گذاشتند.
در دفاع از آقای نعمتزاده اگر جملهای جا مانده است بفرمایید؟
ببینید این حرفها نیست. فرق نمیکند. من اصلاً با این دولت همسو نیستم. در واقع از نظر فکری و سیاسی همسویی ندارم. ولی بالاخره این دولت خواست مردم است و این فرصتی برای کل کشور است. یک فرصت ملی است. باید فرصت داد تا دولت در بحث سیاستهای داخلی و خارجی حداقل یک سال یا یک سال و نیم سوار کار شود. ببینیم برنامههایی که دارد چقدر موفق شده است؟ اجرا شده است یا خیر؟ آن موقع بیاییم قضاوت کنیم. این بحثها از روزهای اول وجود داشته است. بالاخره ما در جریان هستیم. آدم مریض میشود و میرود عمل میکند. این میشود سوژه روزنامهها و یا اینکه معاونتی حذف میشود. یکی میرود. یکی میآید. اینها مشکلات کشور ما نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید