شناسه خبر : 2639 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پس از پژو، کیا و رنو هم به ایران برمی‌گردند

بازگشت بی‌وفاها

در روزهایی که تیم سیاسی کشور مذاکرات خود با گروه ۱ + ۵ را از سر گرفته و بارقه‌هایی از امید بابت توافقی جامع بر سر پرونده هسته‌ای ایران پدیدار شده است، گویا خودروسازان بی‌وفای خارجی از همین حالا نتیجه مذاکرات را پیش‌بینی کرده و استارت بازگشت به ایران را زده‌اند.

حمیدرضا بهداد

در روزهایی که تیم سیاسی کشور مذاکرات خود با گروه 1+5 را از سر گرفته و بارقه‌هایی از امید بابت توافقی جامع بر سر پرونده هسته‌ای ایران پدیدار شده است، گویا خودروسازان بی‌وفای خارجی از همین حالا نتیجه مذاکرات را پیش‌بینی کرده و استارت بازگشت به ایران را زده‌اند. تا دیروز خبر از حضور دوباره «پژو» در «جاده مخصوص» بود و حالا نیز رنو و کیا؛ آن هم در شرایطی که هر سه اینها، در بدترین روزهای خودروسازی ایران، چمدان‌هایشان را بستند و رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نکردند. آن طور که خبرگزاری رویترز به نقل از «جرومی استول» مقام ارشد رنو خبر داده، این شرکت به دنبال یافتن یک شریک مالی برای از سرگیری فعالیت‌های خود در بازار ایران است. بنا به ادعای رویترز، شرکت رنو فرانسه تمایل زیادی برای ادامه فعالیت در ایران دارد و مذاکرات و رایزنی‌هایی را با دولت‌های فرانسه و آمریکا برای از‌سرگیری فعالیت در ایران انجام داده است. ظاهراً، بدتر شدن اوضاع مالی در بازارهای رنو در آمریکای جنوبی، نگرانی‌هایی جدی را برای خودروساز فرانسوی به وجود آورده، تا جایی که رنو به دنبال سرمایه‌گذاری‌های جدید در سایر بازارهایش از جمله ایران و ترکیه می‌گردد. اعلام آمادگی رنو برای ازسرگیری فعالیت‌هایش در ایران در حالی است که کیاموتورز کره نیز دوباره به «جاده مخصوص» بازگشته و زندگی دوباره‌ای را با سایپا آغاز کرده است. با این حساب و با احتساب پژو که مذاکراتش با ایران‌خودرو برای بازگشت ادامه دارد، تا به امروز سه دوست بی‌وفای خودروسازی ایران، آماده حضوری دوباره در «جاده مخصوص» شده‌اند. در این بین البته رنو در مقایسه با آن دو دیگر (پژو و کیاموتورز)، کمی بامعرفت‌تر عمل کرد و تا جایی که توانست، ماند و ساخت، اما دست آخر بی‌وفایی کرد و آبی و نارنجی‌های جاده مخصوص را در اوج بحران تنها گذاشت. نه اینکه رنو عاشق چشم و ابروی ایرانی‌ها باشد، نه؛ بلکه سرمایه‌گذاری این شرکت در صنعت خودرو کشور و همچنین لقمه بزرگی به نام «بازار خاورمیانه»، اجازه نمی‌داد این خودروساز فرانسوی به راحتی و با اولین توپ و تشر آقا بالاسرهایش (دولت وقت فرانسه و آمریکایی‌ها)، قید ایران را بزند. رنویی‌ها که به سرسختی و نظم معروف‌اند، تا حد توان‌شان در مقابل دستور آقا بالاسرها مبنی بر ترک ایران مقاومت کردند، اما وقتی توپ و تشرها جدی شد و قالب تهدید به خود گرفت، رنو پایش لرزید و دیگر نتوانست سختی‌ها را تاب بیاورد. همین شد که رنو راه هموطن‌اش پژو را رفت و قید ایران و بازارهای مجاورش را زد تا آقا بالاسرها را خشنود کند و شرکای ایرانی‌اش را غمگین. اوایل تیرماه سال گذشته بود که ایالات متحده آمریکا در اقدامی ناگهانی، خودروسازی ایران را تحریم کرد و به همه زیردستانش از جمله رنو، بابت ماندن در ایران و حتی کوچک‌ترین مراودات با خودروسازان کشور، هشداری سفت و سخت داد. آمریکایی‌ها تهدید کردند که ارتباط با صنعت خودرو ایران به معنای نافرمانی از آنهاست و هر کس و هر شرکتی در هر جای دنیا کوچک‌ترین رابطه‌ای با خودروسازان ایرانی داشته باشد، تنبیه می‌شود. خود مسوولان رنو نیز بعدها اعتراف کردند که دلیل رفتن‌شان، فرمان مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا بوده، چه آنکه کارلوس تاوارس مدیر بخش اجرایی رنو، در گفت‌وگو با روزنامه تریبون فرانسه تاکید کرد «باراک اوباما» رنو را مجبور به ترک ایران کرده است. آمریکایی‌ها البته به جز تهدید، از راه تطمیع نیز وارد شده و با نشان دادن در باغ سبز به رنو، این خودروساز فرانسوی را هوایی کردند. رنو یکی از آرزوهای بزرگش حضور در بازار آمریکا بود و آمریکایی‌ها نیز پشت پرده وعده برآورده شدن این رویا را به رنویی‌ها دادند تا خودروساز فرانسوی، راحت‌تر با ترک ایران کنار بیاید. در نهایت نیز آنچه نباید، شد و رنو فعالیت‌های خود را در ایران به حالت تعلیق درآورد، هرچند بدش نمی‌آمد روزی دوباره به «جاده مخصوص» برگردد. این در حالی بود که رنو جدای از فشار خارجی بابت ترک ایران، با خودروسازان کشور نیز مشکلاتی داشت و عمده آنها به مباحث مالی مربوط می‌شد. اگر منصفانه به دوران حضور رنویی‌ها در ایران نگاه کنیم، آنها دشواری‌های زیادی را در «جاده مخصوص» متحمل شدند و حتی گاهی قادر به دریافت پول خود نیز (به دلیل تحریم بانکی ایران) نبودند. با این حال، خودروساز فرانسوی چون در ایران سرمایه‌گذاری کرده بود و برنامه‌ای بلندمدت را در نظر داشت، تا پیش از ورود مستقیم آمریکایی‌ها به ماجرای تحریم، ایستاد و به کارش ادامه داد. رنو حتی تصمیم گرفته بود «ایران» را به پایگاه صادراتی خود در خاورمیانه تبدیل کند، اما سمبه آمریکا آنقدر پرزور بود که کمر رنو را خم کرد و اجازه نداد زندگی مشترکش با ایرانی‌ها، دوام بیاورد. مشکل آنجا بود که رنو نمی‌خواست همه مناسبات بین‌المللی‌اش را قربانی ماندن در ایران بکند و تهدید و تطمیع آمریکایی‌ها نیز چیزی نبود که دومین خودروساز بزرگ فرانسه بی‌خیال آن شود. هرچه بود، رنو رفت و بعدها نیز آن طور که خود فرانسوی‌ها گزارش دادند، سود این شرکت به علت قطع همکاری با ایران، افت قابل توجهی را تجربه کرد. مشابه ماجرایی که بر رنو گذشت، به نوعی برای پژو نیز رخ داد، چه آنکه مجبور شد تحت فشار جنرال‌موتورز (خودروساز آمریکایی که بخشی از سهام پژو را خریده بود)، قید بیش از دو دهه زندگی مشترک با ایران‌خودرو را بزند و چمدان‌هایش را ببندد و برود. با این حال، فرق رنو با پژو، دلبستگی‌هایش در ایران بود و این شرکت حیفش می‌آمد سرمایه‌گذاری‌هایش را نادیده بگیرد و از آن سو بازار بزرگ ایران و خاورمیانه را به راحتی هموطنش از دست بدهد. رفتن رنو اما خودروسازان ایرانی را با مشکلاتی مواجه کرد که اگرچه به اندازه ماجرای پژو، آزارشان نداد، اما آنها به هیچ وجه دل‌شان نمی‌خواست رنو را به عنوان شریکی معتبر و به اصطلاح کاردرست، به راحتی از دست داده و از آن جدا شوند. رنو تنها خودروسازی بود که حاضر به سرمایه‌گذاری در ایران شد و صنعت قطعه را متاثر از حضور مثبت خود کرد و محصولاتی با‌کیفیت را به بازار داد و با این شرایط، از دست دادنش اتفاقی ناخوشایند و نگران‌کننده برای اهالی جاده مخصوص به حساب می‌آمد. حالا اما این شریک بی‌وفای خودروسازی ایران قصد بازگشت دارد و آن طور که رویترز گزارش داده، رنو به دنبال شریکی مالی برای بازگشت دوباره‌اش می‌گردد. اما از فرانسه به کره جنوبی برویم و از کیاموتورز بگوییم؛ خودروسازی که حالا دیگر در قد و قواره شرکت‌های بزرگ دنیا به شمار می‌رود و ایرانی‌ها آن را بیشتر با «پراید» می‌شناسند. پراید اولین تجربه کیا در خودروسازی و بازار ایران بود و حالا این محصول کم‌کیفیت و کوچک و ارزان (در مقایسه با سایر خودروهای داخلی)، به سلطان خیابان‌های ایران تبدیل شده است. آغاز ارتباط کیا با خودروسازی و بازار ایران، در اوایل دهه 70 شمسی کلید خورد، درست در روزهایی که پیکان ایران‌خودرو آقایی می‌کرد و هیچ رقیبی هم نداشت و این موضوع خلئی بسیار بزرگ به شمار می‌رفت. از همین رو بود که مسوولان وقت وزارت صنایع، به سراغ کیاموتورز رفتند و یکی از ارزان‌ترین محصولات این شرکت را برای تولید و عرضه در بازار ایران پسندیدند. آنهایی که پرایدهای وارداتی دهه 70 را داشته‌اند، به کیفیت مناسب آن (در مقایسه با پرایدهای فعلی) گواهی می‌دهند و این نشان‌دهنده رضایت نسبی مردم از این خودرو در آن دوران است. با این حال چون کیا علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در ایران نداشت و چندان نظارتی نیز بر روند کمی و کیفی تولید پراید نمی‌کرد، این خودرو به تدریج دچار ضعف کیفی شد و حالا انتقادهای زیادی نسبت به سطح کیفی آن مطرح می‌شود. بعدها نیز کیا به نوعی کلاً بی‌خیال پراید شد و حتی به سایپا اجازه داد تا لوگوی خود را روی آن حک کند. رابطه کیا و سایپا اما با آمدن «ریو» به ایران، همچنان حفظ شد و دو طرف برای ساخت این خودرو قراردادی منعقد کردند و این در حالی بود که ریو با وجود کیفیت بهتر نسبت به پراید، هیچ‌گاه نتوانست سهم قابل توجهی در تیراژ خودروهای تولید داخل داشته باشد. هرچند گمان می‌رفت با آمدن ریو، جا برای مونتاژ دیگر محصولات کیا در ایران نیز باز شود، اما نه‌تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه وقتی قرارداد تولید ریو به پایان رسید، جایگزینی نیز برای آن در نظر گرفته نشد. در آن دوران البته قرار بود یکی از محصولات گران‌قیمت کیا به نام «سراتو» در سایپا به تولید برسد، اما همزمان شد با تشدید تحریم‌های بین‌المللی و کیا نیز ترسید و از خوف برخورد تند آمریکایی‌ها، قید تولید در ایران را زد. حالا اما با توجه به مذاکرات مثبت هسته‌ای میان ایران و غرب و لغو تحریم‌ها علیه صنعت خودرو کشور، کیا بار دیگر به «جاده مخصوص» بازگشته و ظاهراً حتی مونتاژ سراتوی خود را نیز در سایپا آغاز کرده است.
باید منتظر ماند و دید پس از رنو و پژو و کیا، دیگر دوستان بی‌وفای خودروسازی ایران مانند هیوندایی و فولکس‌واگن و... نیز روانه «جاده مخصوص» خواهند شد؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها