سرنوشت مهمان فرانسوی از دهه ۸۰ تا به امروز
غربت یک خودروساز
پروژه X۹۰ را باید یک استثنا در صنعت خودرو ایران دانست؛ استثنایی پرحاشیه که مرورش پس از سالها، میتواند نشاندهنده برخی واقعیات تلخ خودروسازی ایران باشد.
پروژه X90 را باید یک استثنا در صنعت خودرو ایران دانست؛ استثنایی پرحاشیه که مرورش پس از سالها، میتواند نشاندهنده برخی واقعیات تلخ خودروسازی ایران باشد.
آغاز ماجرای X90 و کلاً داستان رنو در ایران، به اوایل دهه 80 شمسی برمیگردد، به روزهایی که مسوولان وزارت صنایع و صنعت خودرو ایران به دنبال شریکی معتبر برای پروژه پلت فورم مشترکشان میگشتند. هرچند مکاتبات زیادی با خودروسازان مختلف دنیا از فیات گرفته تا تویوتا انجام شد، اما تنها رنو دعوت جاده مخصوصیها را پذیرفت وبا شرایط آن زمان تیم مذاکرهکننده خودرویی کنار آمد.
در آن زمان، فقط بحث تولید یک خودرو (تندر90) در میان نبود و مسوولان وقت به دنبال انجام کاری ریشهای و آیندهنگرانه برای خودروسازی کشور بودند و این کار چیزی نبود جز «پلت فورم مشترک».
در واقع هدف این بود که به مدد پلت فورم مشترک، دانش فنی روز صنعت خودرو جهان به خودروسازی ایران تزریق شود و در کنار تکنولوژی، قیمت تمامشده نیز پایین بیاید.
هدف بزرگتر اما به سازمان تجارت جهانی و پیوستن احتمالی ایران به این سازمان مربوط میشد، چه آنکه مسوولان میخواستند زمینه را برای این اتفاق احتمالی فراهم کنند تا اگر رخ داد، دومین صنعت بزرگ کشور توان رقابت با رقبای خارجیاش را داشته باشد. قرار شد به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم، با توجه به آنکه کاهش تعرفهها یکی از شروط پیوستن به این سازمان است، خودروسازی ما توان مقابله با خودروهای خارجی را داشته باشد. کارها نسبتاً سریع پیش رفت و نامهنگاری و مکاتبه با بزرگان خودروسازی جهان آغاز شد و در نهایت رنو با شرایطی که وزارت صنایعیها گذاشته بودند، کنار آمد و حاضر به سرمایهگذاری در صنعت خودرو ایران شد. یکی از شروط اصلی ایران، تولید خودروهایی به روز و ارزانقیمت بود که بتوان آنها را جایگزین پراید و پیکان کرد؛ از همین رو رنوییها پلت فورم مشترک X90 و خودرو لوگان (تندر90 فعلی) را پیشنهاد دادند.
هرچند در جلسات ابتدایی، رنو و تیم مذاکرهکننده ایران بر سر قیمت لوگان به توافق نرسیدند، اما در نهایت طرفین باهم کنار آمده و قرار شد سادهترین مدل لوگان (E0) باقیمتی معادل سه هزار و 750 یورو در ایران به تولید برسد و مدلهای دیگرش نیز با قیمتی بالاتر تولید شوند. برای مدیریت بهتر کارها، شرکتی با نام رنوپارس نیز با سهامداری مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و رنو تشکیل شد تا تامین قطعات موردنیاز و همچنین مراودات مالی، از راه این شرکت انجام شود. در شرایطی که کارها روالی مناسب داشت و همه چیز برای تولید خودرویی ارزان و در عین حال باکیفیت فراهم شده بود، ساز مخالف بهارستانیها به صدا درآمد تا رنو هنوز نیامده، آماج انتقادات تند نمایندگان مجلس هفتم قرار گیرد.
برخی نمایندگان مجلس با این استدلال که باید پروژههای داخلی را دنبال کنیم، حضور و سرمایهگذاری رنو را در ایران به چالش و حاشیه کشاندند و در نهایت نیز نگذاشتند پروژه پلت فورم مشترک X90 طبق برنامهریزی انجامشده پیش برود. زمانی که رنو با ایرانیها بر سر تولید تندر90 به توافق رسید، یورو تنها 700 تومان قیمت داشت و از همین رو بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر سنگ پیش پای پروژه نمیافتاد، تندر با قیمت پیشبینیشدهاش (زیر 10 میلیون تومان) تولید و روانه بازار میشد.
این در حالی بود که مخالفتها اجازه آغاز پروژه را در موعد مقرر نداد و وقتی هم که آنها کوتاه آمدند، اتفاقی که نباید، افتاده بود؛ قیمت یورو دو برابر شد. حالا خودروسازان ایرانی مجبور بودند تندر90 را با یوروی یک هزار و 400 تومانی تولید کنند و این معنایی جز افزایش قیمت تندر نداشت. خودرویی که قرار بود زیر 10 میلیون تومان قیمت داشته باشد و جایگزین پراید و پیکان شود، حالا نزدیک به 40 میلیون تومان در بازار خریدوفروش میشود و این نتیجه مخالفتها و سنگاندازیهایی است که در مقابل پروژه X90 انجام شد.
البته نتیجه این سنگاندازیها، فقط افزایش قیمت نبود، چه آنکه به دلیل آغاز دیرهنگام پروژه و ماندن قطعات در گمرک، خودروسازان نتوانستند تندرهایی را که پیشفروش کرده بودند، سروقت تحویل ثبتنامکنندگان بدهند و این موضوع سرگردانی و نارضایتی مردم و صد البته بیاعتمادی بیشتر آنها به خودروسازان را در پی داشت. تا به امروز که هفت سال از آغاز تولید تندر90 میگذرد، هنوز هم این خودرو با حواشی خاص خود روبهرو است و نه تنها قیمتی چند برابر آنچه وعده داده شد، دارد، بلکه تولیدش نیز کژدار و مریز پیش میرود و تندر هیچگاه نتوانست خود را بهعنوان محصولی پرتیراژ در خودروسازی ایران مطرح کند. این در شرایطی است که خودروهایی مانند پژو 405 و پارس و پراید، چند برابر تندر90 تیراژ دارند، آن هم با کیفتی پایینتر نسبت به این مهمان فرانسوی.
اگرچه ایرانیها بابت رفتن رنو حسابی از دستش شاکیاند، اما اگر منصفانه به آنچه بر این خودروساز فرانسوی در ایران گذشته، نگاهی بیندازیم، شاید تا حدی به غربت آن پی ببریم.
دیدگاه تان را بنویسید