اکونومیست ایران را از نوظهورهای آینده میداند
آیا ایران یک بازار نوظهور است؟
بازارهای نوظهور به کشورهایی اطلاق میشود که ویژگیهایی از بازارهای توسعهیافته کشورهای صنعتی را دارند ولی شرایط لازم را برای قرار گرفتن در دسته کشورهای توسعهیافته ندارند.
بازارهای نوظهور به کشورهایی اطلاق میشود که ویژگیهایی از بازارهای توسعهیافته کشورهای صنعتی را دارند ولی شرایط لازم را برای قرار گرفتن در دسته کشورهای توسعهیافته ندارند. در این کشورها پروسه رشد فعالیتهای صنعتی و اجتماعی بسیار سریع است و با سرعت زیادی به سمت صنعتی شدن حرکت میکنند. بزرگترین و بهترین نمونه بازارهای نوظهور را میتوان در کشورهای چین و هند مشاهده کرد. البته در قرار دادن کشور چین در جرگه ابزارهای نوظهور باید دو کشور هنگکنگ و ماکائو را جدا کرد زیرا این دو کشور بسیار کوچک که در همسایگی چین قرار دارند و پیش از این هم جزو کشور چین بودهاند در دستهبندیهای جهانی به عنوان کشورهای صنعتی و توسعهیافته معرفی میشوند.
سازمانها و ارگانهای مختلفی به معرفی بازارهای نوظهور در دنیا پرداختهاند ولی هشت کشوری که در تمامی این گزارشها از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی اسمی و حقیقی به عنوان بزرگترین بازارهای نوظهور دنیا معرفی میشوند عبارتند از: کشورهای عضو گروه BRIC یعنی برزیل، روسیه، هند و چین و کشورهای عضو MIKT که عبارتند از: مکزیک، اندونزی، آفریقای جنوبی و ترکیه. کشورهای دیگری هم هستند که هنوز به اقتصادهای نوظهور تبدیل نشدهاند ولی در این مسیر قرار گرفتهاند که در برخی از ردهبندیها ایران در این دسته قرار گرفته است.
مفهوم بازارهای نوظهور از سالهای میانی دهه 1970 میلادی مطرح شد و در آن زمان بازارهای نوظهور به بازارهایی اطلاق میشد که در مسیر حرکت از اقتصادهای در حال توسعه به سمت اقتصادهای توسعهیافته بودند و در این دستهبندی کشورهایی از قبیل ایران و اندونزی و عربستان سعودی و کره جنوبی هم وجود داشتند. اما این تعریف یک ایراد بسیار بزرگ داشت. در این تعریف فرض شده بود که یک اقتصاد در حال توسعه در مسیر رشد خود به یک اقتصاد صنعتی تبدیل میشود در حالی که در دنیای واقعی حرکت بر خلاف این مسیر هم دیده میشد. یان برمر دانشمند علوم سیاسی بازارهای نوظهور را به عنوان کشوری که مسائل سیاسی به اندازه مسائل اقتصادی در عملکرد بازارها اهمیت دارد تعریف کرد. در سال 1999 میلادی و بعد از سالها مطالعه در این زمینه کونت تعریف تازهای را در مورد بازارهای نوظهور ارائه داد. وی بازارهای نوظهور را به عنوان کشوری تعریف کرد که از دیکتاتوری اقتصادی به سمت اقتصاد بازارمحور حرکت میکند. در این مسیر آزادی اقتصادی بیشتر میشود و تعامل اقتصادی آن کشور با بازارهای جهانی افزایش پیدا میکند. در این کشورها طبقه متوسط بزرگتر میشود و استاندارد زندگی مردم
ارتقا پیدا میکند و تعامل سازمانهای اقتصادی و اجتماعی داخلی با سازمانهای بینالمللی بیشتر میشود.
جولین ورکویل اخیراً تعریف دیگری برای بازارهای نوظهور ارائه داده است که این تعریف به ارائه ویژگیهای اقتصادی این بازارها میپردازد: طبق این تعریف بازارهای نوظهور سه ویژگی عمده دارند. اول اینکه درآمد سرانه مردم در سطحی بین 10 تا 75 درصد سرانه درآمد مردم در کشورهای اتحادیه اروپاست. به این معنا که سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور نسبت به سالهای قبلی که در زمره اقتصادهای کمتوسعهیافته بودند رشد کرده است و این رشد زمینه را برای ارتقای استانداردهای زندگی مردم فراهم کرده است. دومین ویژگی این کشورها نرخ بالای رشد اقتصادی است. طبق این تعریف نرخ رشد اقتصادی کشورها حداقل در یک دهه قبل از آغاز مطالعه افزایش یافته است و این افزایش نرخ رشد اقتصادی فاصله اقتصادی این کشورها را با کشورهای توسعهیافته کمتر کرده است. سومین و مهمترین ویژگی این کشورها را میتوان تحولات ایجادشده در سازمانهای اقتصادی آنها و باز شدن فضای اقتصادی و افزایش تعاملات اقتصادی با دیگر کشورهای دنیا خواند. در آغاز سال 2010 میلادی 50 کشور با در نظر گرفتن این تعریف به عنوان بازارهای نوظهور معرفی شدند. این 50 کشور در مجموع 60 درصد از جمعیت دنیا را در
خود جای داده بودند و سازنده 45 درصد تولید ناخالص داخلی دنیا بودند. در میان این کشورها میتوان به اعضای BRIC اشاره کرد که از بزرگترین اقتصادهای نوظهور دنیا هستند و کشورهایی از قبیل امارات متحده عربی، شیلی و مالزی هم قرار دارند که با سرعت زیادی در حال رشد هستند و فضای اقتصادی توسعهیافتهای دارند.
در سالهای اخیر در تعریف اقتصادهای نوظهور گروههای مختلفی وارد شدند که از جمله آنها میتوان به BRICS(آفریقای جنوبی +BRIC) یا BRICK (کره جنوبی+BRIC) یا 11 کشور بعدی ( Next eleven) اشاره کرد که در گروه 11 کشور بعدی کشورهای بنگلادش، مصر، اندونزی، ایران، مکزیک، نیجریه، پاکستان، فیلیپین، کره جنوبی، ترکیه و ویتنام قرار دارند. کشورهای این دسته وضعیت مشابهی ندارند و تنها دلیل قرار گرفتن آنها در یک دسته را میتوان افزایش نقش آنها در اقتصاد جهان و در صحنه سیاسی دنیا دانست. به هر حال ارائه یک فهرست دقیق از بازارهای نوظهور کار دشواری است و از قابل اعتمادترین فهرستهای ارائهشده میتوان به فهرست ISI بازارهای نوظهور یا گزارش مالی اکونومیست اشاره کرد ولی یکی از قابل اعتمادترین و مهمترین فهرستهای ارائهشده فهرست بازارهای نوظهور بزرگ است که به اختصار BEM نامیده میشود. در این فهرست کشورهای برزیل، چین، مصر، هند،اندونزی، مکزیک، فیلیپین، لهستان، روسیه، آفریقای جنوبی، کره جنوبی و در نهایت ترکیه قرار دارند.
جایگاه ایران
در میان گزارشهای ارائهشده توسط سازمانهای مختلف جهانی، ایران تنها در زمره کشورهای BRICS به علاوه 11 کشور بعدی قرار دارد. در گزارشهای تازهای که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و اکونومیست ارائه دادهاند ایران در مسیر تبدیل شدن به اقتصادهای نوظهور است و هنوز از نظر شرایط اقتصادی به خصوص شرایط مالی در وضعیتی نیست که در زمره اقتصادهای نوظهور باشد. از عواملی که مانع از قرار گرفتن ایران در میان بازارهای نوظهور میشود میتوان به سطح نسبتاً پایین تعاملات اقتصادی این کشور با دنیا اشاره کرد که به دلیل شرایط تحریمی سالهای اخیر تشدید شده است. بسته بودن فضای مالی هم به دلیل تحریمهای اخیر اقتصادی است که مانع از رشد اقتصادی ایران با حداکثر توان شده است و میتواند در مسیر رشد اقتصادی این کشور موانعی را ایجاد کند. به هر حال دلیل ضعفهای اقتصادی ایران هر چیزی که باشد، از نظر اغلب اقتصاددانان صندوق بینالمللی پول و اکونومیست این کشور در وضعیت در حال توسعه است و هنوز به مرحله بازارهای نوظهور نرسیده است. از طرف دیگر در گزارش سال گذشته صندوق بینالمللی پول اعضای بازارهای
نوظهور 25 کشور بودند که کشورهای ونزوئلا و ترکیه هم در این فهرست قرار داشتند. اکونومیست 24 کشور را در فهرست بازارهای نوظهور قرار داده بود که عربستان سعودی نیز در این فهرست قرار داشت.
دیدگاه تان را بنویسید