شناسه خبر : 11 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اقتصاددانان فعال در زمینه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی

تهیه و ترجمه: الهام شفیع‌نژاد

کمپبل راسل‌ هاروی
Campbell R. Harvey
کمپبل راسل هاروی در 22 ژوئن سال 1958 میلادی متولد شد. او به دلیل پژوهش‌هایی که در زمینه تخصیص دارایی توام با تغییر در ریسک، مزایای ریسک و بازارهای مالی انجام داده، شخصیتی شناخته‌شده است. هاروی در حال حاضر استاد اقتصاد بین‌الملل دانشگاه دوک است و همچنین در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی دانشگاه کمبریج و نیز موسسه مطالعات بین‌المللی همگرایی واقع در ترینیتی کالج فعالیت پژوهشی دارد، او همچنین به عنوان محقق مدعو در دانشگاه آکسفورد مشغول به کار است. پروفسور کمپبل راسل هاروی مدرک کارشناسی رشته اقتصاد و علوم سیاسی خود را در سال 1981 میلادی و از ترینیتی کالج دانشگاه تورنتو دریافت کرد. او مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه یورک تورنتو اخذ کرده و تز دکترایش در گروه تجارت دانشگاه شیکاگو شکل گرفت. رساله دکترای هاروی به سرپرستی یوجین فاما و تحت نظارت کمیته‌ای متشکل از مرتون میلر، رابرت استمبوگ، شموئل کاندل و لارس هانسن انجام شد. موضوع پایان‌نامه دکترای او مفهوم اصطلاح ساختار زمانی نرخ‌های بهره (تفاوت نرخ بهره بلند‌مدت و نرخ بهره کوتاه‌مدت) را مورد بررسی قرار داد؛ چیزی که می‌تواند چرخه کسب و کار موجود در ایالات متحده را پیش‌بینی کند. این پایان‌نامه در سال 1988 میلادی در مجله اقتصاد مالی منتشر شد و در طول زمان توسعه یافت و نهایتاً در سال 1989 میلادی در مجله تحلیلگران مالی به چاپ رسید.



مارک کیسون
Mark Casson
مارک کیسون متولد سال 1945 میلادی و استاد اقتصاد دانشگاه ریدینگ انگلستان است. او طی سال‌های 1987 تا 1994 میلادی مدیر گروه بود و در حال حاضر مدیر مرکز عملکرد سازمانی آن دانشگاه است. پژوهش‌های انجام‌شده توسط او مباحثی مانند کارآفرینی، تجارت بین‌الملل، تجارت و تاریخ اقتصادی و اقتصاد فرهنگ را پوشش می‌دهد. او با همراهی پیتر باکلی نظریه درونی‌سازی یک شرکت چند‌ملیتی را توسعه داد، تئوری‌ای که در حوزه بین‌المللی‌سازی شرکت‌ها به شکل گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. او همچنین از طریق ترکیب کردن نظریات افرادی مانند جوزف شومپیتر، فردریش هایک و فرانک نایت، تئوری اقتصاد مدرن کارآفرینی را توسعه داد. طبق این تئوری، کارآفرینان موفق افرادی هستند که یک قضاوت خوب را در زمینه ایجاد نوآوری‌های مخاطره‌آمیز از خود نمایش دهند و برنده سود یا دستمزدی شوند که به عملکرد آنها، به عنوان صاحبان یا مدیران شرکت‌هایشان، بستگی دارد. تحقیق صورت‌گرفته توسط او این نتیجه را به ارمغان می‌آورد که عرف و فرهنگ جامعه، عملکرد کارآفرینان و شرکت‌های بزرگ چندملیتی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.



جان هری دانینگ
John Harry Dunning
جان هری دانینگ در 26 ژوئن سال 1927 میلادی به دنیا آمد و در 29 ژانویه سال 2009 میلادی درگذشت. او یک اقتصاددان بریتانیایی بود که از سال 1950 میلادی تا پایان عمرش اقتصاد سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و شرکت‌های چندملیتی را مورد پژوهش قرار داد. او مدرک کارشناسی اقتصاد خود را از دانشگاه لندن دریافت کرده و در سال 1952 میلادی به عنوان استادیار به گروه اقتصاد دانشگاه ساوتهمپتون ملحق شد و در سال 1962 میلادی مقام مدرس ارشد را اخذ کرد. در سال 1953 میلادی، دانینگ پژوهش خود را در زمینه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی شرکت‌های آمریکایی در بریتانیا و تاثیرات این نوع سرمایه‌گذاری بر عملکرد اقتصاد بریتانیا آغاز کرد؛ پژوهشی که منجر به چاپ کتاب «سرمایه‌گذاری آمریکایی در صنعت تولیدی بریتانیا» در سال 1958 میلادی شد. در سال 1964 میلادی دانینگ به مقام ریاست گروه اقتصاد دانشگاه ریدینگ منصوب شد. در مدت زمان تصدی این عنوان، او تعداد زیادی از کارهای تاثیرگذار خود را در حوزه پارادایم فراگیر (eclectic paradigm) منتشر کرد. این پژوهش مسیر تحقیق شرکت‌های بین‌المللی را بر اساس پارادایمِ فراگیرِ مطرح‌شده توسط پژوهشگران دانشکده تجارت بین‌الملل دانشگاه ریدینگ پایه‌گذاری کرد.



آلن سی شپیرو
Alan C. Shapiro
آلن سی شپیرو، استاد ایوادِل و تئودور جانسون بانکداری و اقتصاد مالی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و رئیس سابق گروه اقتصاد مالی و اقتصاد بانکداری دانشکده کسب و کار همین دانشگاه بوده است. پیش از آنکه در سال 1978 میلادی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ملحق شود، طی سال‌های 1971 تا 1978 میلادی به عنوان استادیار در دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به کار بود. او همچنین در دانشگاه ییل، مدرسه اقتصاد استکهلم و دانشگاه بریتیش کلمبیا به عنوان استاد مدعو فعالیت داشت. پروفسور شپیرو مدرک کارشناسی خود را در سال 1967 میلادی و در رشته ریاضیات از دانشگاه رایس و مدرک دکترای اقتصاد را در سال 1971 میلادی از دانشگاه کارنگی ملون دریافت کرد. تخصص او در حوزه مدیریت مالی بین‌الملل و شرکت‌هاست. کتاب پرفروش او، که «مدیریت مالی چند‌ملیتی» نام دارد، در بسیاری از برنامه‌های درسی رشته MBA پیشرفته در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. کتاب‌های دیگر او شامل «امور مالی مدرن شرکتی» (1990) و «مبانی مدیریت مالی چند‌ملیتی» (1998) است. در حال حاضر دکتر شپیرو بر ارتباطات موجود میان اقتصاد مالی شرکتی و استراتژی شرکت تحقیق می‌کند. به عنوان یکی از نتایج این تحقیق می‌توان از مقاله «سهامداران شرکت و امور مالی شرکتی» نام برد که این مقاله از سال 1985 میلادی به بعد به عنوان پرتیراژترین مقاله چاپ‌شده در زمینه مدیریت مالی مطرح است.



ریموند ورنون
Raymond Vernon
ریموند ورنون در سال 1913 میلادی، در شهر نیویورک دیده به جهان گشود و در 85‌ سالگی درگذشت. او تحصیلات لیسانس خود را در دانشگاه نیویورک سپری کرد و در سال 1933 میلادی به اتمام رساند. ورنون مدرک دکترای خود را در سال 1941 میلادی از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و پس از آن به مدت 24 سال در کمیسیون بورس و اوراق بهادار حضور داشت. در سال 1956 میلادی ورنون پیشنهادی را از طرف رئیس تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت دولتی دانشگاه هاروارد دریافت کرد که طی آن پیشنهاد شده بود ورنون ریاست گروه مطالعات منطقه‌ای متروپولیتن نیویورک را بر عهده بگیرد. این پروژه سه‌ساله‌ای بود که در آن ورنون مدیریت رویکرد آینده را در جهت توصیف آنچه ممکن بود در ربع قرن آتی اتفاق بیفتد بر عهده گرفته بود. ورنون در سال 1959 میلادی به دانشکده هاروارد پیوست و در سال 1965 میلادی مدیریت پروژه شرکت چند‌ملیتی را در دانشکده کسب و کار دانشگاه هاروارد بر عهده گرفت. این پروژه در جهت مطالعه عملکرد ایالات متحده و شرکت‌های چندملیتی راه‌اندازی شده بود.



استفن هربرت هایمر
Stephen Herbert Hymer
هایمر در 15 نوامبر سال 1939 میلادی به دنیا آمد و در دوم فوریه سال 1974 میلادی درگذشت. پژوهش او بر روی فعالیت شرکت‌های چندملیتی تمرکز داشت، تا جایی که موضوع رساله دکترای او «عملکرد بین‌المللی شرکت‌های ملی؛ مطالعه‌ای در زمینه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی» بود، که در سال 1960 میلادی مطرح شد اما انتشار آن در سال 1976 میلادی و پس از مرگ نویسنده صورت پذیرفت. در تجزیه و تحلیل صورت‌گرفته بر روی ماهیت و علل سرمایه‌گذاری خارجی، هایمر میان سرمایه‌گذاری مستقیم و سرمایه‌گذاری از طریق سهام تمایز قائل می‌شود. پس از حصول اطمینان از اینکه تفاوت در نرخ‌های بهره موجب سرمایه‌گذاری در سهام و نه سرمایه‌گذاری مستقیم در یک شرکت می‌شود و با توجه به اینکه اخیراً مشخص شده تفاوت معناداری میان توزیع صنایع در کشورها وجود ندارد و در صورتی که تنها علت تفاوت در صنایع تفاوت در میزان سوددهی آنها بود؛ هایمر نتیجه گرفت که سرمایه‌گذاری مستقیم شامل تحرک سرمایه اختصاص داده‌شده به عملکرد بین‌المللی شرکت‌هاست و هدف آنها این است که تولید را همواره تحت کنترل خود داشته باشند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها