از چه زمانی آمارها نگرانکننده میشود؟
سیاستگذاران گوش به زنگ شدند
مثل تقریباً هر کس دیگر، گزارش بازار کار ماه دسامبر خلاف پیشبینی من بود.
مثل تقریباً هر کس دیگر، گزارش بازار کار ماه دسامبر خلاف پیشبینی من بود. چقدر شما باید چشماندازتان را با آمارهای جدید تطبیق دهید؟ تقریباً هیچ. مهم این است که روندهای چندماهه مورد توجه قرار گیرد. این گزارش مربوط به تغییر شاغلان در یک جمعیت 150 میلیونی است، که در مقایسه با کل مجموعه، یک نسبت کوچک و 1/0 درصدی را بررسی میکند. بنابراین شاید نکته مهمتر از روند فعلی این دادهها، فشار واردشده برای کاهش نرخ مشارکت از ناحیه نزول تعداد نیروی کار باشد. آمارهای جدید نیروی کار اما تا حدودی سیاستگذاری پولی را دچار ابهام کرده است. من فکر میکنم فدرالرزرو به طور کلی تصمیم به کاهش خرید اوراق قرضه در سال جاری (متوقف کردن بستههای انبساطی) گرفته است و تحت تاثیر یک عدد، تصمیم خود را عوض نمیکند. آنها در صورتی تنها به یک عدد حساس میشوند که سازگار با مسیر سیاستگذاری آنان باشد. بنابراین، فقط یک تغییر چشمگیر در روند کلی دادهها میتواند طرح کاستن از بستههای پولی (taprting) را عوض کند. با همه اینها، نوع کاهش رخداده در نرخ بیکاری و رسیدن آن به 7/6 درصد، چیزی بیشتر از یک چالش است: مقامات فدرالرزرو به هیچ وجه فکر نمیکردند رسیدن به نرخ هدف فدرالرزرو برای بیکاری، یعنی 5/6 درصد، به این سرعت امکانپذیر باشد و در این مسیر، تورم نیز شدیداً پایین بماند و افزایشی پیدا نکند. اما موضوع مهم در اینجا، نزول شدید در نرخ مشارکت است. این افت به صورت ساختاری رخ داده و خارج از قلمرو سیاستگذاری پولی رخ داده است. دیدگاه غالب این است که افت نرخ مشارکت و خروج نیروی کار، به دلیل پیر شدن جمعیت و ناتوان شدن بخشی از افراد، رخ داده است؛ هر چند گفته میشود بخشی از این نزول نیز «ادواری» است و دادههای سال آینده و سالهای بعد، بهتر میتواند راجع به روند نیروی کار اطلاع بدهد. سوال بعدی این است که چرا تورم پایین مانده است؟ به نظر میرسد تورم دیگر به محدودههای اندک فعلی عادت کرده و به سطحی فراتر از دو درصد نمیرود. با این حال به نظر میرسد با بهتر شدن اوضاع اقتصاد و کاهش بیکاری، تورم نیز بالاتر خواهد رفت. اما نکته این است که تورم پایین فعلی، همچنان تداوم سیاستهای انبساطی را توجیهپذیر میکند. مقامات فدرالرزرو چندان به قضیه مهم پشت کاهش بیکاری یعنی نزول نرخ مشارکت و خروج نیروی کار، توجهی ابراز نکردهاند. در نهایت، من فکر میکنم مسیر غافلگیرکننده کنونی تورم که کاهشی است، میتواند باعث تصمیمگیریهای جدیدی در سیاستگذاری پولی شود. بدون چنین غافلگیریهایی، سیاستگذاری بر اساس انتظارات کنونی پیش خواهد رفت. طرح کاهش بستههای پولی در مسیر معتدل فعلی خود پیش خواهد رفت. همانطور که انتظار میرفت، قانون ایوانس که نرخ هدف 5/6 درصدی را پیشنهاد میداد، دیگر اعتباری ندارد ولی به نظر نمیرسد سیاستگذاران بخواهند این قانون را با مجموعه جدیدی از راهنماهای عددی ثابت، عوض کنند. محرک اصلی سیاستگذاری در حال حاضر، هماهنگی دادههای درآمدی با چشمانداز تورمی است. ثبات مالی در حال حاضر چیزی شبیه یک نگرانی درجه سه است، حداقل تا زمانی که سیاست پولی نگرانیهایی دارد. اما این مسیر عوض خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید