تاریخ انتشار:
آمادگی شرکتها برای آینده غیرقابل پیشبینی
نسل سردرگم
روسای شرکتهای اصلی آلمان اذعان دارند نمیدانند آینده چگونه خواهد بود.
عصر غیرقابل پیشبینی
ولفگانگ ریتزل، مدیرعامل گروه لیند مستقر در مونیخ اذعان میکند عصر قابلیت پیشبینی به پایان رسیده است. شرکت او که برای صنایع نفت، شیمیایی و مواد غذایی گاز تولید میکند به طور مرتب سود خود را افزایش داده و طی 10 سال گذشته ارزش سهام خود را شش برابر کرده است. اما او عقیده دارد پیشبینی توسعه اقتصادی آینده هیچگاه تا این اندازه مشکل نبوده است. تا تقریباً یک دهه قبل از ورشکستگی بانک لمان برادرز ، توسعه اقتصادی با رشد بالا و فراز و نشیبهای اندک همراه بود اما اکنون وضعیت متفاوت شده است. ریتزل میگوید در حال حاضر رشد به حداقل سرعت رسیده است در حالی که بازارها متلاطم و ناآرام هستند. طراحی و تدوین تصمیمات راهبردی صرفاً برای شرکتهای بیامو و لیند دشوار نیست. بانکها و شرکتهای بیمه به همراه مصرفکنندگان و سپردهگذاران اکنون فقط از یک چیز مطمئن هستند: اینکه هیچ چیز قطعی نیست. طبق نظرسنجی موسسه تحقیقات اقتصادی کولون، شرایط اقتصادی از آنچه به نظر میرسد بهتر است اما این موضوع فایدهای ندارد. اگر شرکتها و مصرفکنندگان به دیدگاه تاریک رایج درباره اقتصاد واکنش نشان دهند و سرمایهگذاری یا مصرف را کاهش دهند آنها باعث
میشوند شرایط واقعی به سرعت رو به وخامت برود. همانطور که شبکه گسترده بازارهای مالی و اینترنت میتوانند در دوران شکوفایی باعث تسریع فرآیند رشد شوند، عکس آن در دوران بحران هم اتفاق میافتد. هماکنون در جوامع صنعتی غرب احساس عدم امنیت، اذهان عمومی را تحت سلطه خود گرفته است. هرچند در هفتههای اخیر امید به بهبود اقتصاد در سال 2013 افزایش یافته است، رویدادهای ناگوار در هر لحظه امکانپذیر هستند. به عنوان مثال برلوسکونی ممکن است در ایتالیا به قدرت برسد، جنگهای خاورمیانه شدت گیرند و یا رشد اقتصادی چین کند شود و یا اینکه باراک اوباما و دولتش نتوانند مشکلات تلخ بودجه فدرال را حل کنند.
برنامه ضدبحران
اکنون این سوال پیش میآید که عدم قطعیت دیگر مهم نیست بلکه برای مقابله با آن شرکتها چه کاری میتوانند انجام دهند؟ ریتوفر مدیرعامل بیامو تلاش دارد شرکت خود را به سازمانی کاملاً منعطف تبدیل کند. نظر او این است که این شرکت خودروسازی را از ورود به مشکلات ناشی از آینده غیرقابل پیشبینی یا به گفته وی قوهای سیاه بازدارد. به عنوان مثال اگر فروش ظرف یکسال 20 درصد کاهش یابد چه اتفاقی میافتد؟ اکثر شرکتها به سرعت خود را در وضعیت قرمز میبینند. آنها نیروی کار خود را تعدیل میکنند و سرمایهگذاری را کاهش میدهند. پس از بحران آنها دچار ضعف و سستی شدهاند و باید دوباره خود را بالا بکشند. برای جلوگیری از وقوع چنین رویدادی برای بیامو ، ریتوفر و شورای کاری متشکل از نمایندگان کارکنان شرکت، بر روی یک برنامه ضدبحران کار کردهاند. در نگاه اول اصطلاح ضدبحران ممکن است القاکننده این دیدگاه باشد که شرکت قصد دارد جلوی همه مشکلات اقتصادی را بگیرد اما در واقع این برنامه بسیار ساده است: در آینده ساعات کاری کارگران بیامو با فروش هماهنگ میشود، کارگران حقوق ماهانه توافقی خود را دریافت میکنند، اضافهکارها فقط به ساعات مقرر کاری
اضافه و در زمان کاهش تولید کوتاهتر میشوند. با کار سهنوبتی در روز بیامو قادر است در طول 24 ساعت خودرو تولید کند. این وضعیت در شرایط تولید کامل اتفاق میافتد. از سوی دیگر و در زمان بحران شرکت میتواند کارخانههای خود را تا پنج هفته تعطیل کند بدون اینکه حتی یک کارگر شغل خود و یا بخشی از دستمزد خود را از دست بدهد. در طول این دوره کارگران از بخش بزرگی از زمان تعطیلات سالانه خود استفاده میکنند. این بهایی است که آنها میپردازند تا امنیت شغلی خود را حتی در زمان رکود حفظ کنند. چنین توافقی برای یک شرکت خودروسازی مزایای زیادی دارد. در طول بحران، شرکت مجبور نیست پولی برای حق سنوات و یا طرحهای اجتماعی که توسط قانون آلمان الزامی شدهاند بپردازد. پس از پایان دوره بحران، بیامو باز هم نیروی کار آماده و باصلاحیت خود را در اختیار دارد. طرحهایی هم هست تا کارخانههای تولید خودرو را همانند کارگران انعطافپذیر کنند. اگر در تقاضا تغییری ایجاد شود خط مونتاژ به سرعت میتواند تولید خود را از خودروهای شاسیبلند به سواری معمولی و یا برعکس تغییر دهد. بیامو همچنین قصد دارد خود را در مقابل فراز و نشیبهای ارز و تعرفههای
واردات مصون کند. طبق این برنامه، این شرکت مونیخی در حال گسترش کارخانههای خود در ایالات متحده و چین است و خط تولید جدیدی هم در برزیل میسازد. در سال 2012 که بهترین سال در تاریخ شرکت بود رئیس بیامو طرحهایی را برای آمادهسازی این خودروساز برای مقابله با شرایط اضطراری آغاز کرد. ریتوفر این کار را بخشی از مدیریت مناسب شرکت میداند. هنگامی که اوضاع خوب است تمایل برای تغییرات اندک و تمایل برای حفظ وضعیت تقویت میشود بنابراین اجرای برنامهها انرژی زیادی میطلبد.
پیشبینی معتبر تقریباً غیرممکن است
ریتزل برای اداره گروه لیند روشی مشابه دارد. به عقیده وی تدوین برنامههای پنجساله و امید برای تحقق اهداف آنها چندان واقعی نیست. به گفته ریتزل شرکتهای عصر حاضر به نوع کاملاً متفاوتی از انعطافپذیری نیاز دارند. این حرف بدان معناست که بخشهای مختلف یک شرکت بزرگ باید به روشهای مختلف اداره شوند. در بخشهای رو به رشد باید تهاجمی بازی کرد و سرمایهگذاریهای اصلی انجام داد. در مقابل، کند ساختن روند کار در بازارهای راکد ضروری است. همه کارها هم باید مرتباً بهتر، سریعتر و موثرتر انجام گیرند. برنامه عملکرد بالای سازمان (HPO) به تصویب رسیده است و ریتزل برنامه دوم خود را معرفی کرده است. مطابق این برنامه در پنج سال آینده باید 900 میلیون یورو پسانداز شود. برخی از مدیران اجرایی از این طرح ناراضی هستند. آنها میپرسند چرا در حال حاضر که همهچیز رو به راه است ما باید از این هم بهتر شویم و در عین حال صرفهجویی کنیم؟ ریتزل علت این مخالفتها را درک نمیکند. از یک طرف او عقیده دارد شرکت باید پول کافی داشته باشد تا بتواند از فرصتها استفاده و شرکتهای رقیب را خریداری کند. اخیراً لیند شرکت آمریکایی لینکر را به مبلغ 6/3 میلیارد
یورو خرید. از طرف دیگر، او عقیده دارد باید سیستمهای پیشهشداردهندهای ساخته شوند تا شرکت همیشه برای بدترین سناریوها آماده باشد. به گفته او، وضع مطلوب هنگامی است که شرکت در هیچ بحران غافلگیرکنندهای مورد تهدید قرار نگیرد. به گفته ریتزل شرکت باید «ویراننشدنی» باشد. فقط شرکتهای بزرگ ثبتشده در بورس نیستند که خود را برای بحران بعدی آماده میکنند. بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط نیز خود را برای آینده مبهم آماده میکنند. فونیکس یکی از این شرکتهاست. این شرکت که یک قهرمان مخفی است یکی از پیشتازان عرصه بازارهای جهانی است که عده اندکی از مردم با آن آشنایی دارند. این شرکت استانداردهایی جهانی برای فناوری اتصالات الکتریکی تدوین کرده است. فونیکس یکچهارم رابطهای برقی مورد استفاده در تابلوهای برق یا سایر وسایل برقی جهان را تولید میکند.
استفاده از آرامش برای سود بردن
در 12 سال گذشته شرکت فروش خود را سه برابر کرده و به 5/1 میلیارد یورو رساند. اما اکنون رشد شرکت متوقف شده است. طبق گفته رولاند بنت، مدیرعامل این شرکت فروش آنها در چین کاهش یافته و در جنوب اروپا هم کاهش شدید داشته است. بنابراین رئیس شرکت شروع به سرمایهگذاری کرده است. در سال 2013 فونیکس آزمایشگاهی تجربی در بلومبرگ میسازد و مرکزی برای کارآموزان در نزدیکی آن احداث میکند. تعداد کارآموزان 360 نفر است. علاوه بر این فونیکس دهها میلیون یورو برای ساخت پریز شارژ اتومبیلهای برقی سرمایهگذاری میکند. این روش ویژگی خاص شرکت فونیکس است. حتی در طول بحران کنونی شرکت راهبردی را که از نظرش مناسب باشد اجرا میکند. شرکت از آرامش و سکون موقتی استفاده میکند تا بتواند از نظر فناوری مزیتی رقابتی برای خود ایجاد کند. به عنوان مثال در دوران رکود سال 2009 مهندسان فونیکس دستگاهی را خریداری کردند که در زمان خود انقلابی در فناوری بود: دستگاه چاپگر سهبعدی. آنها این دستگاه را خریداری کردند تا اتصالات پریز و شاخه آن را الگوبرداری کنند. در این صورت شرکت میتواند به جای نشان دادن تصاویر در صفحه نمایش کامپیوتر به مراجعان خود نمونهای
پلاستیکی ارائه دهد. شرکت فونیکس سعی میکند روشی در پیش گیرد که از دور زدن درجا بپرهیزد. شرکت همیشه روشی تهاجمی دارد و این قابلیت را از آن جهت داراست که مالکان آن اعضای یک خانوادهاند و هیچ وابستگی به بانکها و سهامداران ندارند. فونیکس از سرمایه خارجی بینیاز است. در فضای مبهم کنونی بسیاری از رهبران بازار جهانی در آلمان رویهای شبیه رویه مدیران اجرایی فونیکس در پیش گرفتهاند. آنها در هزارتوی بحران مالی و بحران یورو راه خود را پیدا کردهاند. بنت مدیرعامل فونیکس اعتقاد دارد پیشبینی معتبر آینده تقریباً غیرممکن است.
سرمایهگذاران مضطرب
ابهام، درباره وضعیت اقتصادی آینده افرادی را که در جستوجوی راههایی برای سرمایهگذاری پول خود هستند دچار اضطراب کرده است. امروزه حسابهای پسانداز تقریباً هیچ سودی نمیدهند. پس از کسر ضررهای ناشی از تورم عملاً پولی در حسابها نمیماند. اما چه جایگزینی میتوان پیدا کرد؟ بعضی افراد آپارتمان، خانه، جواهرات قیمتی و یا سهام میخرند. در برخی موارد قیمتها افزایش چشمگیری داشتند. در مناطق شهری مانند مونیخ، هامبورگ و برلین قیمت آپارتمانها از دو سال پیش 20 درصد افزایش یافته است. قیمت طلا در پنج سال گذشته دو برابر شد و هفته گذشته شاخص بازار بورس به بالاترین سطح خود در پنج سال رسید. اما این روند برای همیشه ادامه نخواهد یافت. مشاوران مالی منصف به مراجعان خود میگویند هیچ نقطه امنی برای سرمایهگذاری وجود ندارد. آنها توصیه میکنند سرمایهگذاری متنوع و در حیطههای مختلف باشد. حداقل مزیت این کار آن است که خطر ضرر کردن پخش میشود. با وجود اینکه سرمایهگذاران، مدیران عامل شرکتها و شرکتهای کوچک و متوسط عقیده دارند که نمیتوانند چگونگی پیشرفت اقتصاد را پیشبینی کنند این حس سردرگمی تاثیر زیادی بر یک گروه دیگر از افراد
حرفهای یعنی تحلیلگران اقتصادی نداشته است. آنها چنان به پیشبینیهای خود ادامه میدهند که انگار فرمولی ریاضی برای پیشبینی آینده دارند. آنها اصلاً به خود زحمت نمیدهند تا ببینند پیشبینیهای آنها در گذشته بسیار از واقعیت دور بوده است. حتی سازمان ملل هم در مورد رکود جهانگستر هشدار میدهد. در گزارش سازمان ملل با عنوان «وضعیت اقتصادی جهان و چشماندازهای 2013» آمده است: رشد اقتصادی نزدیک به صفر خواهد بود. اما متخصصان همچنین پیشبینی میکنند بسته به شرایط پیشرو رشد اقتصادی میتواند به 4/2 یا 8/3 درصد هم برسد. همه چیز امکانپذیر است. نکته جالب توجه آن است که قوی سیاه دامنه پرواز خود را گستردهتر ساخته است. نیوزیلند زیستگاه اولیه این گونه است اما گونههای اندکی هم در هلند مشاهده شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید