شناسه خبر : 19834 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کاهش قیمت‌ها در حوزه یورو بسیار نزدیک شده و شدیداً خطرناک است

بزرگ‌ترین مشکل اقتصادی جهان

اقتصاد جهان در وضع خوبی نیست. اخبار رسیده از آمریکا و بریتانیا به طور منطقی مثبت بوده، اما اقتصاد ژاپن در حال دست و پا زدن است و رشد چین بیش از هر زمان دیگری از سال ۲۰۰۹ کندتر شده است.

ترجمه: الهام شیرمحمدی

اقتصاد جهان در وضع خوبی نیست. اخبار رسیده از آمریکا و بریتانیا به طور منطقی مثبت بوده، اما اقتصاد ژاپن در حال دست و پا زدن است و رشد چین بیش از هر زمان دیگری از سال 2009 کندتر شده است. خطرات غیرقابل پیش‌بینی فراوان هستند، به ویژه از منظر اپیدمی ابولا، که هزاران نفر را در غرب آفریقا به کام مرگ کشانده و جاروجنجال زیادی به پا کرده است. اما با فاصله بسیار از اینها بزرگ‌ترین تهدید از قاره اروپا می‌آید.
اکنون که رشد آلمان متوقف شده، حوزه یورو در آستانه ورود به سومین رکود خود طی شش سال گذشته است. رهبران آن مهلت دو‌ساله‌ای را که با تعهد ماریو دراگی (رئیس بانک مرکزی اروپا) برای انجام «هر کار لازم» به منظور حفظ این پول رایج اعطا شد، تلف کرده‌اند. فرانسوی‌ها و ایتالیایی‌ها از زیر بار انجام اصلاحات ساختاری طفره رفته‌اند، در حالی که آلمانی‌ها در برابر ریاضت اقتصادی خیلی زیاد، مقاومت کرده‌اند. قیمت‌ها در هشت کشور اروپایی در حال سقوط است. نرخ کل تورم این حوزه به 3/0 درصد رسیده و ممکن است سال آینده دچار کاهش آشکار شود. منطقه‌ای که تقریباً یک‌پنجم خروجی جهان را تولید می‌کند به سوی رکود و کاهش قیمت‌ها پیش می‌رود.
افراد خوش‌بین، هم داخل و هم خارج اروپا، اغلب ژاپن را مثال می‌زنند. ژاپن در اواخر دهه 90 میلادی دچار تورم منفی، همراه با پیامدهای ناخوشایند اما نه فاجعه‌بار برای خود و اقتصاد جهان شد. اما حوزه یورو ریسک‌های بسیار بزرگ‌تری دارد. برخلاف ژاپن، حوزه یورو جداافتاده نیست: از چین گرفته تا آمریکا تورم بسیار پایین و در حال کاهش بیشتر است. و برخلاف ژاپن، که جامعه‌ای همگن و شکیبا دارد، حوزه یورو نمی‌تواند طی سال‌های افزایش و کاهش قیمت‌ها منسجم بماند. با سر به فلک کشیدن بار بدهی‌ها از ایتالیا گرفته تا یونان، سرمایه‌گذاران به وحشت خواهند افتاد، سیاستمداران پوپولیست پیشروی خواهند کرد، و- به‌زودی- یورو سقوط خواهد کرد.
اگرچه بیشتر اروپایی‌ها، به ویژه آلمانی‌ها، با ترس از تورم بزرگ شده‌اند، اما تورم منفی هنوز می‌تواند بی‌رحمانه‌تر باشد. اگر مردم و شرکت‌ها انتظار داشته باشند قیمت‌ها کاهش یابد، دیگر پول خرج نمی‌کنند، تقاضا سقوط می‌کند، و نکول وام افزایش می‌یابد. این همان چیزی است که در رکود بزرگ، به خصوص با پیامدهای ناگوار در آلمان در اوایل دهه 30 میلادی رخ داد.
بنابراین نگران‌کننده است که از بین 46 کشوری که بانک‌های مرکزی‌شان تورم را هدف قرار داده‌اند، 30 کشور هنوز عقب‌تر از اهداف خود هستند. بعضی کاهش قیمت‌ها خوشایند است. به ویژه، قیمت‌های در حال سقوط نفت باعث افزایش درآمد مشتریان شده است. اما قیمت‌های در حال کاهش و دستمزدهای راکد بیشتر به دلیل تقاضای اندک در اقتصاد است و تقریباً 45 میلیون کارگر در کشورهای ثروتمند OEDC بیکارند. سرمایه‌گذاران حتی در اقتصادهایی چون آمریکا که با سرعت منطقی در حال رشد است انتظار تورم کمتر دارند. از همه بدتر، نرخ‌های بهره کوتاه‌مدت در بسیاری اقتصادها نزدیک به صفر است، بدین ترتیب بانک‌های مرکزی نمی‌توانند آنها را برای افزایش پول خرج کردن کاهش دهند. تنها سلاح آنها تسهیل سیاست‌های پولی و دیگر اشکال چاپ پول است.
تهدید تورم بسیار کم جهانی دلیل خوبی است برای بیشتر بانک‌های مرکزی تا سیاست‌های پولی را آسان‌گیرانه نگه دارند. همچنین در دوره‌ای طولانی‌تر، مجال در نظر گرفتن موضوع اصلاح اهداف تورمی از منظری بالاتر وجود دارد. اما مشکل آنی، همین حوزه یورو است. اقتصاد قاره اروپا ضعف‌های زیربنایی بسیار زیادی دارد، از جمعیت‌شناسی ضعیف گرفته تا بدهی سنگین و بازارهای انعطاف‌ناپذیر کار. اما در این اقتصاد اشتباهات سیاسی بزرگی نیز صورت گرفته است. فرانسه، ایتالیا و آلمان همگی از اصلاحات ساختاری فزاینده رشد دوری گزیده‌اند. حوزه یورو به خصوص در برابر کاهش قیمت‌ها آسیب‌پذیر است که به دلیل اصرار آلمان برای ریاضت مالی بسیار زیاد و کم‌جراتی بانک مرکزی اروپاست. حتی اکنون، با متناقض بودن اقتصادها، آلمان هنوز هم دغدغه کاهش کسری بودجه را برای تمام دولت‌ها دارد، در حالی که مخالفت آن با تسهیل سیاست‌های پولی بدان معناست که عملکرد بانک مرکزی اروپا (مایه ناامیدی آشکار آقای دراگی) از لحاظ تسهیل سیاست‌های پولی (به رغم حرکت این هفته برای شروع خرید «اوراق قرضه پوشش‌دار») بسیار کمتر از دیگر بانک‌های مرکزی بزرگ بوده است.
حتی اگر قبلاً منطقی پشت این تدریجی‌گرایی وجود داشته، اکنون دیگر وجود ندارد. با تحلیل رفتن بودجه‌ها و تقلای بانک مرکزی اروپا برای متقاعد کردن مردم مبنی بر اینکه می‌تواند کاهش قیمت‌ها را متوقف کند، یک افول به ورطه کاهش قیمت‌ها بسیار محتمل به نظر می‌رسد. نشانه‌های فشار هم در بازارها و هم در سیاست‌ها دارد نمایان می‌شود. با افزایش حمایت حزب چپگرای Syriza بازده اوراق قرضه در یونان شدیداً افزایش یافته است. فرانسه و آلمان بر سر پیشنهاد بودجه جدید که از پاریس می‌آید همدیگر را به باد انتقاد گرفته‌اند.

پیوستن به کاروان مرگ
اگر اروپا درصدد است بدتر شدن اقتصادش را متوقف کند، باید از رفتار خودتخریبی دست بکشد. بانک مرکزی اروپا باید خرید اوراق قرضه حکومتی را شروع کند. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان باید اجازه دهد فرانسه و ایتالیا کسری بودجه خود را کاهش دهند؛ در عوض، این کشورها باید اصلاحات ساختاری را سرعت بخشند. آلمان، که می‌تواند با نرخ بهره واقعی منفی پول قرض دهد، می‌تواند پول بیشتری را خرج ایجاد زیرساخت در کشور خود کند.
این امر می‌تواند کمک‌کننده باشد اما کافی نیست. وضعیت اندکی مانند سال‌های اولیه فروپاشی یورو، قبل از تعهد «به هر قیمتی شده»‌ی آقای دراگی، است یعنی زمانی که راه‌حل‌های نیمه‌کاره تنها به بحران دامن می‌زد. اکنون راه‌حلی تمام‌عیار نیاز است. مشکل این است که قانون اروپا بسیاری از راه‌حل‌های عالی مانند خریدهای اوراق قرضه دولتی و جدیداً انتشار‌یافته از طرف بانک مرکزی اروپا را ممنوع می‌کند. بهترین گزینه انجام همزمان افزایش قابل توجه مخارج زیرساختی و خرید اوراق قرضه توسط بانک مرکزی اروپاست. بنابراین بانک سرمایه‌گذاری اروپا می‌تواند سرمایه‌گذاری‌هایش را گسترش زیادی (مثلاً 300 میلیارد یا 383 میلیارد یورو) بدهد در مواردی مانند ارتباطات ریلی فرامرزی یا شبکه‌های برق یکپارچه‌تر-‌و این پول را با انتشار اوراق قرضه‌ای که بانک مرکزی اروپا در بازار ثانویه خواهد خرید، تهیه کند. یک امکان دیگر باز‌تعریف قوانین کسری بودجه اتحادیه اروپاست تا مخارج سرمایه‌گذاری را مستثنی کند، مخارجی که به دولت‌ها اجازه می‌دهد کسری‌های بزرگ‌تری را بار دیگر با پشتوانه بانک مرکزی اروپا اداره کند.
در پس تمام اینها مشکل اراده سیاسی وجود دارد. به نظر می‌رسد خانم مرکل و آلمانی‌ها تنها زمانی آماده اقدام‌اند که یورو در آستانه فرجام مصیبت‌بار باشد. مردم سراسر اروپا در رنج هستند - در ایتالیا و اسپانیا بیکاری جوانان بالای 40 درصد است. رای‌دهندگان خشم خود را نسبت به ترتیب تثبیت‌شده در انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در تابستان امسال ابراز داشتند، اما تغییرات اندکی را شاهد بودند. یک سقوط دیگر به درون پرتگاه صبر آنها را خواهد آزمود. زمانی که کاهش قیمت‌ها به اقتصاد فشار وارد آورد، گریختن از چنگال آن دشوار است. رهبران اروپا دارند زمان را از دست می‌دهند.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها