تاریخ انتشار:
جامعه ایرانی در هفتهای که گذشت
آنتیبیوتیک بیمارستانها ته کشید
شجاعی: برای جبران خسارتهای فرهنگی هشت سال اخیر ۴۰ سال وقت لازم است
سیدمهدی شجاعی از نویسندگانی است که کم سخن میگوید، اما هنگامی هم که وارد وادی سخن میشود، صریح و بدون مجامله حرفهای خود را بر زبان جاری میکند.
سیدمهدی شجاعی از نویسندگانی است که کم سخن میگوید، اما هنگامی هم که وارد وادی سخن میشود، صریح و بدون مجامله حرفهای خود را بر زبان جاری میکند. این چهره شاخص ادبیات داستانی سه دهه گذشته در هفته پیش گفتوگویی با خبرگزاری مهر انجام داد و به صراحت سیاستهای فرهنگی محمود احمدینژاد را به باد انتقاد گرفت. نویسنده کتاب «دموقراضه» -در سال 1388 جمعآوری شد- در این گفتوگو تصریح کرد: «من اگر بخواهم خیلی خودم را سانسور کنم و با ملاحظه حرف بزنم باید بگویم بلایی که سر فرهنگ و هنر و نشر در هشت سال اخیر آمده است، بیسابقه بوده است و شاید نزدیک به 40 سال زمان لازم باشد که بتوانیم تنها ضایعات ناشی از آن را جبران کنیم. شاید مشکلات فرهنگی و یا مسائل سیاسی و بینالمللی پیشآمده خیلی زود در نگاه مردم خود را نشان دهد، اما مشکلات و ضایعات فرهنگی سالها طول میکشد تا بفهمیم چگونه رخ داده است و باید برای رفعش چه کار کرد...عموم آدمهایی که سرشان به تنشان میارزید در این دوره خانهنشین شدند و یا مهاجرت کردند و کارها در دست انسانهای کوتاهقامت افتاد و این به همه عرصههای فرهنگی کشور تعمیم پیدا کرد. انگار ویروسی بود که گسترش پیدا
کرد و به تبع آن آدمهای سرشناس دیگر حاضر به پذیرش مسوولیت نشدند.» نویسنده رمان «کمی دیرتر» در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد: «با تغییر دولت نباید تصور کرد که قرار است اتفاق مهمی رخ دهد. مجموعه ساز و کار فعالیت فرهنگی در کشور که به هر حال رئیسجمهور هم جزو آنهاست، تغییری نکردهاند و این در امور ما تغییری ایجاد نمیکند. به اعتقاد من باید برای آغاز اصلاح این امور اول فاجعه و درد را شناخت و بعد به آن اعتراف کنیم. الان آمارها و ارقام به شکلی است که میگوید ما در بهترین وضعیت فرهنگی قرار داریم، ولی در حال دروغ گفتن هستیم. اگر بپذیریم که چه فاجعهای رخ داده آن وقت میتوانیم به فکر اصلاحش نیز باشیم و اگر نپذیریم کاری از پیش نمیبریم.»
آنتیبیوتیک بیمارستانها ته کشیددر ماههای اخیر اخبار خوشایندی در حوزه بهداشت، دارو و سلامت در کشور منتشر نشده است. این روزها اخباری درباره کمبود برخی داروهای کلیدی بسیاری از مردم را نگران وضعیت سلامت خود کرده است. بهار در گزارشی به این موضوع پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: ... زنجیره مشکلاتی که از داروهای بیهوشی شروع شده بود، حالا به آنتیبیوتیکها رسیده است. بهطوری که به گفته امیرعلی سوادکوهی رئیس انجمن مراقبتهای ویژه ایران، بخش عمدهای از این مشکل ناشی از داروهای آنتیبیوتیک وارداتی بوده که حالا با مسائل مربوط به ارز و در کنارش سوءمدیریتهای دولت، بیمارستانها را با مشکل روبهرو کرده است. هفته گذشته، مدیران بعضی بیمارستانها اعلام کردند بخش مراقبتهای ویژه آنها با کمبود آنتیبیوتیک مواجه بوده است. اگر تا هفتههای گذشته خبر از کمیاب شدن داروهای بیماریهای خاص در صدر خبرها بود و مدیران دولتی میگفتند بازار دارو در کنترل ماست و تنها بیماران خاص هستند که برای تهیه بخشی از داروهایشان مشکل دارند، این روزها اما تعدادی از بیمارستانها با مشکل جدیدی مواجه شدهاند: کمبود آنتیبیوتیک. دارویی که اول و آخر بسیاری از درمانها از جراحیهای سرپایی گرفته تا پیوند اعضا، بدون وجود آن ممکن نیست. رئیس انجمن مراقبتهای ویژه ایران، درباره مسائل مربوط به داروهای آنتیبیوتیک تاکید میکند: کمبود داروهای وارداتی آنتیبیوتیک به هر دلیلی که باشد، اعم از مشکلات ارزی، معلوم نبودن نرخ ارز دارو، تحریمهای نانوشته یا سوءمدیریت و سیاستگذاریها، موضوعی است که بهطور مستقیم با جان بیماران ارتباط دارد و باید هرچه سریعتر در اینباره راهکارهای مناسب اندیشیده شود. بهار در بخش دیگری از گزارش خود خبر میدهد:...هنوز پرونده نبود و کمبود داروهای مختلف که برای بیماران حیاتی است، روی میز نمایندگان مردم قرار نگرفته است. محمدعلی قربانی عضو کمیسیون بهداشت مجلس در این باره تاکید میکند: «چون نمایندگان مجلس در حال حاضر درگیر لایحه بودجه سال 92 بودهاند، این موضوع را هم در کمیسیون مطرح نکردهایم...این بحث بیشتر مربوط به داروهای آنتیبیوتیک وارداتی بوده که به دلیل مسائل مربوط به ارز ایجاد شده است. البته مجموعهای از داروهای آنتیبیوتیک داخلی هم که با مواد اولیه خارجی تولید میشوند به مشکل برخوردهاند...با حل شدن مسائل بودجه، قطعاً مشکلات داروهای آنتیبیوتیک و بیهوشی در کمیسیون مطرح و حل میشود.»
افزایش 9درصدی تلفات جادهای در ایران
هرچند مسوولان کشور در سالهای اخیر از کاهش مرگ و میر در تلفات جادهای خبر دادهاند، اما به نظر میرسد گزارشگران بینالمللی نظری متفاوت با مسوولان ما داشته باشند. طبق قانون برنامه پنجم توسعه نیز دولت موظف به کاهش سالانه 10درصدی تلفات جادهای بوده است. با این حال به نظر میرسد نه آمار داخلی درست بوده و نه دولت توانسته به تعهدات خود در برنامه پنجساله توسعه دست یابد. اعتماد در این باره نوشت: «گزارش 2012 سازمان بهداشت جهانی که وضعیت تمام کشورها در زمینه تعداد قربانیان حوادث رانندگی را رصد کرده، از افزایش بیش از 9درصدی تلفات جادهای در سال 2012 نسبت به سال 2010 و قرار گرفتن ایران در رده پنجم جدول کشورهای دارای بیشترین تلفات جادهای خبر میدهد. جالب اینجاست که گزارش این نهاد بینالمللی مبتنی بر گزارشهای رسمی دولتهاست، اعلام شده که در سال 2012 به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت ایران، 8/43 نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادهاند که این رقم در سال 2010، 1/34 نفر به ازای 100 هزار نفر جمعیت بوده است.»
تلاش برای تولید مخدر مورد اقبال زنان
این روزها اخبار زیادی درباره اعتیاد بانوان ایرانی در رسانهها منتشر میشود. بر اساس آمار رسمی زنان حدود 10 درصد معتادان کشور را به خود اختصاص دادهاند. رشد آمار اعتیاد بانوان زنگهای خطر را در این باره به صدا درآورده است. عباسعلی ناصحی، مدیرکل دفتر سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت نیز در هفته گذشته درباره وضعیت اعتیاد در کشور اظهار نظرهای قابل تاملی داشته است. وی تاکید میکند: «در حال حاضر بنا بر آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر و نتایج بررسی وزارت بهداشت، 65/2 درصد جمعیت 15 تا 64ساله کشور که حدود یک میلیون و 500 هزار نفر را شامل میشوند، درگیر سوءمصرف مواد مخدر هستند. هنوز شایعترین مواد مصرفی، مخدر سنتی شامل تریاک، شیره تریاک، هرویین و کراک افغانی است و در مرحله بعد، محرکهای صنعتی قرار دارند. در چند سال اخیر با افزایش تدریجی شیوع مصرف محرکها مواجه بودهایم اما هنوز هم مخدر سنتی شیوع بیشتری دارد اما در سالهای آینده ممکن است به تدریج، شیوع مصرف مواد محرک بیشتر شده و بیشترین ماده مصرفی معتادان باشد. البته امروز بیشترین ماده مصرفی دنیا حشیش است و مخدرها و محرکها در رتبههای بعد هستند اما در ایران، حشیش در رده سوم مصرف قرار دارد... آنچه در سالهای اخیر شاهد بودهایم این است که مافیا قصد دارد مواد اعتیادآوری تولید کند که تولید آن سریع و راحت و در تمام مکانها ممکن باشد، تولید و فرآوری آن نیازمند تجهیزات پیشرفته نباشد زیرا استفاده از تجهیزات بر قیمت محصول افزوده و مجموعه تولید را آسانتر در معرض شناسایی قرار میدهد. در عین حال ماده تولیدشده باید طیف مصرفکننده وسیع و گستردهای داشته باشد زیرا سود بیشتری برای مافیا دارد بنابراین تمرکز امروز مافیا بر کودکان و نوجوانان است زیرا اعتیاد این گروه دائم و مادامالعمر است در حالی که اعتیاد در سنین بالا به علت کوتاه بودن دوران مصرف سود زیادی برای مافیا ندارد. تمرکز دیگر مافیا بر گروه زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه است. خوشبختانه در ایران، اعتیاد زنان نسبت به مردان بسیار کمتر بوده و بنابراین مافیا تعداد زیادی از جمعیت هدف خود را از دست داده اما برنامه آینده این است که مادهای مورد اقبال زنان تولید کند تا بر تعداد مصرفکنندگانش افزوده شود. مافیا درصدد تولید مادهای است که قیمت آن ارزان و مصرف آن آسان بوده و نیاز به وسایل حجیم و گران نداشته و بدون بوی خاص و دود، همه جا قابل مصرف باشد علاوه بر آنکه افراد بتوانند با شیوههای مختلف استنشاقی، تزریقی، خوراکی و دارویی آن را مصرف کنند. مافیا میداند که دغدغههای امروز، افسردگی و اضافه وزن و چاقی، فقدان انرژی و کسالت و سستی و ناتوانی جنسی و بیماریهای شایع مثل فشار خون و دیابت است بنابراین، ایجاد اثرات خوشایند سریع، ایجاد شادابی و انرژی و نشئگی و ایجاد اثرات مثبت بر دغدغههای جسمی و روانی جامعه از دیگر ویژگیهای موادی است که مافیا در تولید آن دست دارد.» به گزارش اعتماد این مدیر وزارت بهداشت تاکید دارد: «پیشبینی ما این است که تولید و مصرف مواد محرک صنعتی در ایران گسترش مییابد و این گسترش تا زمانی که مادهای با سوددهی بیشتر وارد بازار شود ادامه خواهد یافت. فعلاً نمیتوانیم زمان مشخصی برای ورود ماده جدید مشخص کنیم اما پیشبینی میکنیم ظرف چند سال آینده با اوج مصرف مواد محرک صنعتی مواجه باشیم. علاوه بر آنکه بررسیهای ما از رشد معضل سوءمصرف الکل هم در سالهای آینده خبر میدهد زیرا بررسیهای موردی ما در سالهای گذشته و آمار مراجعه بیمارانی که به دلیل مصرف الکل دچار عوارض جسمی و روانی شدهاند و همچنین کشفیات انتظامی از افزایش سوءمصرف الکل خبر داده و پیشبینی میکنیم که این مساله به معضل بزرگتری در آینده تبدیل شود.»
فقط 400 متر
ماجرای جاده جنگل ابر و ضد و نقیضگوییهای مسوولان دولتی سبب شده است این تهدید بزرگ زیستمحیطی هنوز یکی از دغدغههای اصلی خبرنگاران حوزه محیط زیست به شمار رود. روزنامه اعتماد هفته گذشته در یادداشتی به این مسائل اشاره کرد و نوشت: «رئیس سازمان جنگلها میگوید عبور جاده از جنگل ابر تنها درختهای 400 متر از جنگل را از بین میبرد. این عدد در حالی از سوی این مدیر زیست محیطی اعلام شده است که هیچ تعداد دقیقی از درختهایی که قرار است قطع شوند در دست نیست و این مقام مسوول تنها به اعلام عددی بسنده کرده، عددی گنگ که معلوم نیست قرار است ترمیم جاده محلی قدیمی عبوری از میان جنگل ابر، چه حجم تخریب را به بار داشته باشد. چند ماه پیش زمانی که بحث احداث جاده در جنگل ابر بر سر زبانها افتاده بود، خبر از قطع چهار هزار درخت در این جنگل آمده بود که با تکذیب سازمان محیط زیست روبهرو شد و به جایش اعلام شد تنها 32 درخت قطع میشود اما استانداری گلستان گفته بود از طول 2/3 کیلومتر مربوط به مسیر احداثی تنها 463 متر از مسیر از عرصههای جنگلی عبور میکند که فاقد درختان راش و سرخدار است که در این قسمت از طرح برای گزارش منابع طبیعی استان به منظور احداث مسیر مربوطه با رعایت عرض پلان عرض جاده به تعداد 619 اصله درخت مورد نشانهگذاری قرار گرفت.»
در حالی که هنوز از تعداد درختهایی که قرار است قربانی این مسیر شود خبر دقیقی در دست نیست باید حق داد که همه دلسوزان کشور با چشمانی نگران نسبت به تخریب این ثروت خدادادی نگران باشند.
دیدگاه تان را بنویسید