شهزاد برومند میگوید تشدید اقدامات کنترلی، پاسخ معکوس میدهد
باید تقاضای مواد مخدر را کاهش داد
شهزاد برومند، معاون پژوهشی پژوهشکده امور اقتصادی و استاد اقتصاد دانشگاه آزاد تهران و همچنین مسوول موسسه آموزش بازرگانی در اصفهان است. او مولف کتاب «اقتصاد مواد مخدر با رویکردی بر مبنای اقتصاد خرد» است که به بازار مواد مخدر در جهان میپردازد و نگاهی ویژه نیز به بازار تهران دارد.
شهزاد برومند، معاون پژوهشی پژوهشکده امور اقتصادی و استاد اقتصاد دانشگاه آزاد تهران و همچنین مسوول موسسه آموزش بازرگانی در اصفهان است. او مولف کتاب «اقتصاد مواد مخدر با رویکردی بر مبنای اقتصاد خرد» است که به بازار مواد مخدر در جهان میپردازد و نگاهی ویژه نیز به بازار تهران دارد. برومند در این گفتوگو، رشد تقاضا را عامل تولید مواد مخدر صنعتی میداند و معتقد است سیاستهای پیشگیرانه، نسبت به سرکوب فعالان بازار مواد مخدر در اولویت است. از دیدگاه وی، وقتی بازار مواد مخدر با رشد تقاضا همراه میشود؛ تولید صرفه اقتصادی پیدا کرده و رشد تعداد قاچاقچیان نیز این موضوع را تایید میکند. برومند راهکار برونرفت از این شرایط را تغییر وضعیت فرهنگی و سالمسازی اوقات فراغت جوانان میداند و معتقد است سیاستهای موجود در درازمدت پاسخ معکوس خواهد داد.
تجارت مواد مخدر در بسیاری از کشورهای دنیا، خط قرمز دولتها محسوب میشود؛ اما اگر مواد مخدر را در یک ساختار اقتصادی به عنوان یک «کالا» در نظر بگیریم، چرا اقدامات پلیسی در مقابل این تجارت تاکنون بیپاسخ مانده است؟
اگر بتوان به قول شما این موضوع را در قالب اقتصادی گنجاند و مواد مخدر را به عنوان یک «کالا» اما کالای غیرقانونی دید؛ باید ابتدا در یک تقسیمبندی کلی، بین کالاهای کششپذیر و کششناپذیر تفکیک قائل شد. مواد مخدر نیز در این تقسیمبندی در رده کالاهای کششناپذیر برای معتادهای سخت به این مواد قرار میگیرد. در واقع مواد مخدر جزو کالاهایی قرار میگیرد که مانند داروهای حیاتی برای وابستگان به آن عمل میکند. یک بیمار سرطانی نیاز مبرمی به دارویی خاص دارد و باید این دارو را به هر طریق و با هر هزینهای که میتواند به دست بیاورد. مواد مخدر برای فرد معتاد چنین حالتی دارد و همواره برای آن تقاضا وجود دارد. بنابراین تا زمانی که تقاضا وجود دارد؛ طرف عرضه به فعالیت خود ادامه داده و به رشد این چرخه تداوم میدهد.
اما مجازاتهای سنگین برای این کار در نظر گرفته شده؛ آیا این مجازاتها نمیتواند عامل بازدارنده برای طرف تولید و عرضه باشد؟
مجازات یک «هزینه» برای تولیدکننده و عرضهکننده است. در اقتصاد، وقتی هزینه تولید بالا برود، مصرفکننده است که زیان میبیند. در واقع توزیعکننده موادمخدر(قاچاقچی) سرکوب و مجازات را مانند هزینه دریافت میکند و ریسک بازداشت را هزینه محسوب میکند و آن را به قیمت مواد اضافه میکند. بهتر است این موضوع را با دید اقتصادی نگاه کنیم. مجازات سخت و سنگین برای قاچاق یا تولید مواد مخدر روی کاغذ عامل بازدارنده است. اما در ادامه کار، وقتی تقاضا همچنان برای کالای کششناپذیر وجود دارد؛ طرف عرضه نمیتواند از منفعت و سود هنگفتی که در بازار است، چشمپوشی کند. بنابراین خطر کرده و به کار خود ادامه میدهد؛ اما این هزینه سربار که به دلیل ترس ناشی از دستگیری و اعدام به وجود آمده، روی قیمت نهایی کالا تاثیر میگذارد و آن را بالاتر میبرد. حتی ممکن است میزان عرضه را پایین بیاورد و بازار را به هم بریزد و مواد تقلبی به جای اصلی به آن
تزریق کند. در واقع میخواهم بگویم روش مبارزه با مواد مخدر در کشورهایی که به روش سرکوب عمل میکنند، بیشتر به نفع قاچاقچی است تا در نگاه کلان کمکی به بهبود این وضعیت کند. روشهای کنونی، ریسک کار برای تولید و عرضه را بالاتر میبرد و تنها قیمت مواد را افزایش خواهد داد.
در طرف مصرف چطور؟ حداقل باید در این بخش، کاهش تعداد مصرفکننده را شاهد باشیم اما این اتفاق نمیافتد؛ چون به گفته شما وقتی تقاضا وجود دارد، مواد مخدر صرفه اقتصادی تولید دارد و نشانههایی برای افزایش تقاضا موجود است.
طرف عرضه به ویژه در مواد مخدر صنعتی، دو دستهاند. آنهایی که پول دارند و آنها که ندارند. کسانی که پول دارند، عمدتاً به «یقهسفید»های معتاد معروفاند. آنها از تمکن مالی مناسبی برای خرید مواد مخدر برخوردارند و از این رو مشکلی برای خرید ندارند. این دسته برای تفریح و سرگرمی حتی حاضرند پول بیشتری برای موادی که به طریقه متفاوت تهیه شده بپردازند. (مواد مخدر سنتی مانند تریاک) اما مصرف را قطع نخواهند کرد. چون اعتیاد ترکنشدنی است. دسته دوم نیز آنهایی هستند که پولی در بساط ندارند و شغلی هم ندارند. برخی از آنها دست به بزهکاری مانند سرقت اموال و منازل و... میزنند تا پول مصرف را به دست
بیاورند. یعنی از هر راهی که شده بالاخره این پول را به دست میآورند تا مواد مورد نیاز خود را که به آن وابستهاند به دست بیاورند.
یعنی معتقدید تشدید برخورد با مصرف مواد مخدر نیز پاسخگو نیست؟
نه به تنهایی. مصرف مواد مخدر با منع و اقدامات پلیسی پایین نمیآید. همان گونه که گفتم باید مواد مخدر را یک کالا دید و به همین دلیل باید نگاه اقتصادی داشت. طرف مصرف (معتاد سخت) همیشه به مواد نیاز دارد و با این شرایط فرآیند تولید مواد مخدر و امروزی صنعتی برچیده نمیشود.
این موضوع که میگویید در الگوهای خارجی نیز دیده شده است؟
ببینید از هر دو سوی جریان یعنی برخورد و آزادسازی مصرف، الگوی خارجی وجود دارد. الگوهایی مثل برخی کشورهای آمریکایی مبنی بر افزایش برخورد با مصرف مواد مخدر وجود دارد. در هلند نیز مصرف مواد مخدر آزاد است اما در هر دو این طیفها تغییر آنچنانی در جهت کاهش منحنی تقاضا مشاهده نشده است.
با این حساب، میتوان راهکار مشخصی برای کنترل طرف عرضه در نظر گرفت؟
بله، بهترین راهکار که هماکنون نیز در دست بررسی است؛ پیشگیری است. پیشگیری نیز با مبحث آموزشهای اولیه در مورد مواد مخدر و زیانهای آن به خانوادهها گنجانده میشود. البته هیچ چیز را نمیتوان به طور مطلق در نظر گرفت. شما به شرایط تفریح و امور فرهنگی جوانان ایرانی دقت کنید. بیشتر معتادانی که برای بار اول درگیر مواد مخدر شدهاند، این کار را بهعنوان سرگرمی شروع کردهاند. وقتی یک جمع کوچک جوان ایجاد میشود و امور تفریحی و فرهنگی و سرگرمی ندارند، مصرف مواد مخدر است که جایگزین خیلی چیزها میشود. این مساله فقیر و غنی نمیشناسد و به جیب افراد بستگی ندارد. هر کسی با هر میزان درآمد میتواند از مواد مخدر استفاده کند و ارتباطی هم با وضعیت اقتصادی مردم ندارد. این مساله تقاضا ایجاد میکند و تقاضای بیشتر یعنی تولید و عرضه بیشتر.
به مورد مواد مخدر صنعتی اشاره کردید؛ در مورد مواد مخدر سنتی نیز میتوان این موضوع را به عنوان یک تئوری مطرح کرد؟
بحث مواد مخدر سنتی مربوط به مرزهای شرقی کشور است که نرخ بیکاری در این نقاط بالاست و تمام آن چیزی که رخ میدهد، به دلیل درآمدزایی است. وقتی در یک منطقه حتی یک کارخانه بزرگ صنعتی نیست، وقتی رکود و بیکاری در مناطقی که عمدتاً با کشاورزی میچرخد، بیداد میکند، راهی باقی نمیماند جز همکاری با قاچاقچیان مواد مخدر که سودهای بالا پیشنهاد میدهند و کار بیدردسر در ظاهر اما بسیار پرمخاطره.
بنابراین برای برخورد با این موضوع در مرزهای شرقی باید برنامه دیگری داشت؟
در بحث مواد مخدر سنتی بیش از آنکه موضوع ساخت و توزیع آن مشکلزا باشد، موضوع قاچاق و ترانزیت آن از شرق به شمال غرب کشور و به سمت اروپا، مشکلزاست. قاچاقچیان مواد مخدر سنتی مانند تریاک یا حشیش، تشکیلات و بیزینس دارند و از امکانات و تجهیزات به روز شده استفاده میکنند تا کالای خود را از افغانستان به سمت اروپا ترانزیت کنند. ایران در میانه این اقدام ترانزیتی قرار گرفته و با صرف هزینه مادی و معنوی بسیار، در مقابل قاچاق کالایی میایستد که قرار است از ایران خارج شود. بنابراین قاچاقچیان ترجیح میدهند بازار مصرف را از اروپا به سمت داخل ایران بیاورند تا حداقل سود کنند. در واقع کالایی که قرار است از ایران ترانزیت شود در خود ایران توزیع میشود، هزینههای زیادی هم برای کشورمان دارد.
به هر حال این هزینهها در سرفصل مبارزه با مواد مخدر قرار میگیرد که یک سیاست کلان است.
بله، اما به نظر من در بحث مبارزه با مواد مخدر، بیش از آنکه سرکوب و مبارزه خشن جواب بدهد، پیشگیری و آموزش مهم است. براساس تحقیقات انجام شده در کشورهای توسعه یافته، اگر یکسوم هزینههایی که با شیوه فعلی برای مبارزه با مواد مخدر انجام میگیرد و نتایج دو چندانی که حاصل میشود در بحث آموزش و پیشگیری صرف شود، امکان تجارت مواد مخدر سختتر میشود.
به اعتقاد شما چه زمانی تجارت مواد مخدر صرفه اقتصادی خود را از دست خواهد داد؟
باز هم میگویم این تجارت سرپاست چون تقاضا هست. اگر تقاضا پایین بیاید، این تجارت به مشکل میخورد. تقاضا هم با کاهش تعداد معتادان به وجود میآید که اصلیترین راه آن، پیشگیری است. الان سوال اساسی این است که چند درصد معتادان توانستهاند برای همیشه ترک کنند؟ روشهای ترک اعتیاد هم مهم است. آموزش تنها این نیست که یک فیلم یا تیزر آن هم یک بار در سال در روز مبارزه با مواد مخدر برای مردم پخش شود و از مواد مخدر به عنوان یک دیو بدشکل نام برده شود.
پس با روندی که وجود دارد باز هم باید شاهد افزایش تقاضا بود؟
این بستگی به وضعیت اقتصادی مردم دارد که تجارت مواد مخدر مستحکمتر از قبل بماند یا خیر. افزایش فقر در جامعه میتواند موجب تقاضای بیشتر در بازار مواد مخدر شود جوانی که قادر به ارضای نیازهای عادی متناسب با سن خود نیست و آنها را دور از دسترس میبیند با استفاده از مواد مخدر حداقل چند ساعتی با توهم ناشی از استعمال مواد دنیای خیالی خود را میسازد و به تبع آن شرایط تجارت مواد مخدر را تسهیل کند. اما این تمام ماجرا نیست و باید اینها را در یک «بسته» دید. بستهای حاوی برنامههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که تمام موارد را در خود ببیند و حل و فصل کند.
دیدگاه تان را بنویسید