تاریخ انتشار:
چپ سنتی و راست سنتی چگونه پشت در اتاق ماندند؟
توفیق راست مدرن
نتیجه انتخابات هیاترئیسه اتاق ایران اگرچه قابل پیشبینی بود اما بازهم ناظران را به تعجب واداشت. تعجب به این دلیل که برگ دیگری از یک برنامه حسابشده برای قبضه کردن قدرت در اتاقهای بازرگانی را رو کرد.
نتیجه انتخابات هیاترئیسه اتاق ایران اگرچه قابل پیشبینی بود اما بازهم ناظران را به تعجب واداشت. تعجب به این دلیل که برگ دیگری از یک برنامه حسابشده برای قبضه کردن قدرت در اتاقهای بازرگانی را رو کرد. اکنون ماشین انتخاباتی «ائتلاف برای فردا» نهتنها فاتح بلامنازع رالی اتاقهای بازرگانی شده است که میتواند الگویی برای گروههای سیاسی در انتخابات پیش روی مجلس هم باشد. موفقیت چشمگیر ائتلاف برای فردا در انتخابات اتاق تهران و رایزنیهای موثر با راهیافتگان اتاقهای شهرستانها البته نتیجهای جز آنچه در نیم روز یکشنبه هفته گذشته رقم خورد نداشت اما آنچه بر تعجب ناظران این انتخابات میافزاید، قدرت سازماندهی بالای این گروه نوپاست که در چند ماه گذشته بارها شگفتیساز شده است. آنها که پیگیر انتخابات اتاقهای بازرگانی بودهاند، بر این نکته تاکید دارند که ماشین انتخاباتی ائتلاف برای فردا رانندهای نامرئی دارد. رانندهای که پیچ و خمهای جاده انتخابات اتاقهای بازرگانی را به خوبی میشناسد و به راحتی میتواند پستیها و بلندیهای این راه ناهموار را پشتسر بگذارد. حال که انتخابات اتاق ایران با همه شگفتیهایش به پایان رسیده،
خیلیها دوست دارند به اتاق فرمان ائتلاف برای فردا سرک بکشند و کمی از پیشینه و شرح حال افراد موثر این گروه اطلاعاتی داشته باشند. هر چه هست، در تاریخ اتاقهای بازرگانی، گروهی تا این اندازه منسجم، مصمم و البته ماشینوار فعالیت نکرده است. آیا موفقیتهای زنجیرهای ائتلاف برای فردا اتفاقی بوده است؟
روایت آنچه در انتخابات اتاق ایران گذشت
صبح روز یکشنبه بیست و چهارم خردادماه سال 1394 از 439 عضو اتاق بازرگانی ایران 424 نفر در طبقه دهم ساختمان 175 خیابان طالقانی حضور یافتند تا هیاترئیسه خود را برای چهار سال آتی انتخاب کنند. تشریفات اولیه اجرا شد و هیاترئیسه سنی با ریاست علاء میرمحمدصادقی و بعد با حضور فرهاد فزونی، عبدالوهاب سهلآبادی و فاطمه دانشور برای برگزاری انتخابات دست به کار شد. پیش از آن روز گمانهزنیهای متعددی برای ریاست اتاق ایران شنیده شده بود اما در نهایت در روز موعود تنها دو نفر کاندیدا شدند: «محسن جلالپور» همشهری اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و محسن مهرعلیزاده معاون رئیسجمهور در دولت هشتم. به هر کدام از کاندیداها اجازه داده شد به مدت 10 دقیقه خود را معرفی و اهداف خود را اعلام کنند. نخست نوبت جلالپور بود که با لهجهای کرمانی به تشریح دیدگاههای خود پرداخت و پس از او محسن مهرعلیزاده پشت تریبون رفت و از آنجا که میدانست ماشین رای ائتلاف برای فردا شانسی برای عرضاندام او نگذاشته، از شرکت در انتخابات ریاست اتاق انصراف داد. در نهایت انتخابات ریاست اتاق بازرگانی ایران در دوره هشتم همچون انتخابات هیاترئیسه اتاق تهران تنها با یک کاندیدا برگزار شد و جلالپور با کسب 354 رای رئیس اتاق ایران شد. به این ترتیب دستاورد محسن مهرعلیزاده از این انتخابات، 10 دقیقه سخنرانی در حضور فعالان بخش خصوصی بود و ثمرهاش را محسن جلالپور برد. پس از آن، نوبت به انتخاب چهار نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران رسید و در حالی که تنها یک نفر کاندیدای ریاست اتاق ایران بود، 14 نفر برای به دست آوردن کرسی نایبرئیسی ثبتنام کردند که این تعداد کاندیدا برای نایبرئیسی اتاق ایران بیسابقه بود. یحیی آلاسحاق، غلامحسین شافعی، محمدرضا انصاری، محسن چمنآرا، مسعود گلشیراز، پدرام سلطانی، رحیم بناملایی، مسعود خوانساری، محمدرضا انصاری، یونس ژائلهسعدآبادی، هادیزاده معلم، سیدمحمد بحرینیان، محمدرضا قمی، محسن روشنک و حسین طوسی 14 کاندیدای نواب رئیس بودند. اندکی بعد محسن روشنک و حسین طوسی از کاندیداتوری انصراف دادند و دیگران در کورس رقابت قرار گرفتند. تا اینکه در نهایت پدرام سلطانی با کسب 287 رای نایبرئیس اول، مسعود خوانساری با 255 رای نایبرئیس دوم، محمدرضا انصاری با 210 رای نایبرئیس سوم و غلامحسین شافعی با 147 رای نایبرئیس چهارم شد. در نهایت انتخاب خزانهدار و منشی هیات آغاز شد. چهار نفر کاندیدای خزانهداری و دو نفر کاندیدای منشیگری در هیاترئیسه اتاق ایران شده بودند. محمدحسین معروف از اتاق بوشهر، حسین پیرموذن از اتاق اردبیل، ابوالفضل ابراهیمی از اتاق تبریز و جمال رازقیجهرمی از اتاق شیراز کاندیدای خزانهداری و کیوان کاشفی و عدنان موسیپور، کاندیدای منشیگری اتاق ایران شده بودند. در پایان، حسین پیرموذن به عنوان خزانهدار و کیوان کاشفی به عنوان منشی هیاترئیسه دوره هشتم اتاق بازرگانی ایران انتخاب شدند.
تبارشناسی هیاترئیسه اتاق ایران
آنچه در انتخابات روز یکشنبه رقم خورد، از هفتهها قبل قابل پیشبینی بود. بودند بسیاری از افرادی که از اوایل سال، محسن جلالپور را رئیس اتاق ایران میدانستند. پدرام سلطانی هم آنقدر به انتخاب شدن خود اطمینان داشت که در اتاق تهران کاندیدای هیاترئیسه نشد. مسعود خوانساری هم با اطمینان از حضورش در هیاترئیسه اتاق ایران سخن میگفت و محمدرضا انصاری نیز اطمینان داشت که در ساختمان شماره 175 اتاقی به او خواهد رسید. در این میان، صحبت بر سر رفتن و نرفتن غلامحسین شافعی بود و دو کرسی دیگر که قاعدتاً باید به دو نماینده از شهرستانها میرسید. شاید اگر دو ماه پیش این شایعات به گوش میرسید به مثابه شنیدهها و شایعه با آن برخورد میشد اما زمانی که به وقوع پیوست، نشانه دیگری بود از قدرت محاسباتی ماشین انتخاباتی ائتلاف برای فردا. حال ببینیم اعضای جدید هیاترئیسه اتاقهای ایران و تهران چه خاستگاهی در سیاست و اقتصاد دارند. اگر به دنبال تبارشناسی ترکیب جدید هیاترئیسه اتاق ایران و تهران باشیم، به دو نشانه مشخص میرسیم. ائتلاف برای فردا و کارگزاران سازندگی. این دو در هر صورت و با ترسیم هر شکلی به هم میرسند. محسن جلالپور مرید اسحاق جهانگیری است و اسحاق جهانگیری پدرخوانده کارگزاران سازندگی. پدرام سلطانی اگرچه سیاسی نیست اما ائتلافی محکم با این گروه ایجاد کرده اما مسعود خوانساری دوستی دیرینه با کارگزارانیها دارد. محمدرضا انصاری نیز نزدیک فکری این جریان محسوب میشود. همچنین برخی شواهد گویای نزدیکی کیوان کاشفی و حسین پیرموذن به جریان فکری کارگزاران است. حزب کارگزاران سازندگی که این روزها با محوریت غلامحسین کرباسچی و پدرخواندگی اسحاق جهانگیری حیات تازهای را تجربه میکند، به دنبال تجهیز فکری خود با قواعد نزدیک به راست مدرن است.
کارگزاران در اتاق بازرگانی
ناظران انتخابات اتاقهای بازرگانی معتقدند پیروزی قطعی ماشین انتخاباتی ائتلاف برای فردا در انتخابات اتاقهای بازرگانی پیروزی راست مدرن بر چپ سنتی و راست سنتی بوده است. ائتلاف برای فردا در این انتخابات موفق شد بر حاکمیت 35ساله راست سنتی بر اتاق بازرگانی نقطه پایان بگذارد. بر اساس برخی دستهبندیها گفته میشود جناح راست در ایران از دو طبقه روحانیت و تشکلهای مذهبی مرتبط با بازارهای سنتی توزیعی تشکیل شده است. همین اختلاف در پایگاه اقتصادی، اختلافات سیاسی شدیدی را در سالهای ابتدای دهه 60 و خصوصاً در رابطه با سیاستهای اقتصادی دولت میرحسین موسوی در زمان جنگ میان انقلابیون ایجاد کرد که عامل کلیدی انشعاب دو جناح راست و چپ در درون نظام بود. به طور مثال حزب موتلفه اسلامی به عنوان بدنه اصلی جناح راست، که بخش اصناف آن (مشهور به موتلفه بازار) قویترین شاخه آن شناخته میشود، از نظر اقتصادی مخالف کنترل کامل دولت بر همه فعالیتهای تجاری و مبادلات اقتصادی بوده است. علینقی خاموشی، یحیی آلاسحاق، علاء میرمحمدصادقی، علی عبدالهیان، حسین نقرهکارشیرازی، اسدالله عسگراولادی و بسیاری از چهرههای معروف بازاری در گروه راست سنتی جا میگیرند. آنها حدود 35 سال قدرت را در اتاقهای بازرگانی ایران و تهران در دست داشتهاند.
در مقابل جریان راست سنتی، چپ سنتی نیز در اتاق نمایندگانی داشت که اختلاف این دو طیف گاه به رسانهها نیز کشیده میشد. نظیر آنچه در دوره محمدرضا بهزادیان رخ داد و منجر به ریاست سهساله او بر اتاق تهران شد. افراد سرشناس این گروه در ابتدای انقلاب گرایشهای اقتصاد دولتی داشتند اما به مرور زمان این نگاه رنگ باخت و کمی تعدیل شد با این حال تفکرات این گروه در تقابل با راست سنتی، اختلافات سیاسی شدیدی را در سالهای ابتدایی دهه 60 ایجاد کرد. محمدرضا بهزادیان، محسن مهرعلیزاده، محسن صفاییفراهانی و... جزو چهرههای سرشناس این جریان بودند که در سالهای گذشته سعی کردند قدرت را از راست سنتی بگیرند اما گاهی موفق بودند و گاهی ناموفق. و اما ریشه راست مدرن کجاست و چه برنامهای را دنبال میکند؟ سالها پیش در آستانه انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، 16 نفر از وزرا، معاونان و رئیسکل بانک مرکزی دولت هاشمیرفسنجانی به اضافه شهردار تهران، به دلیل اختلاف با جناح راست با صدور بیانیهای از اکبر هاشمیرفسنجانی حمایت کردند. حمایت آنها که مغایر با موضعگیری جریان راست در برابر هاشمیرفسنجانی بود، منجر به انشعاب در این جناح شد و در نهایت، جریان راست مدرن در ایران شکل گرفت که به کارگزاران سازندگی معروف شدند. راست مدرن که همچنان همراهی هاشمیرفسنجانی را با خود دارد، از حضور چهرههای سرشناسی همچون اسحاق جهانگیری، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، سعید لیلاز، محمد قوچانی و... سود میبرد. با نگاهی به فهرست هیاترئیسه اتاقهای تهران و اتاق ایران اینگونه برمیآید که عمده اعضای هیاترئیسه این دو اتاق بازرگانی از اعضای رسمی حزب کارگزاران یا افرادی با دیدگاه نزدیک به این حزب هستند. در اتاق بازرگانی تهران فاطمه مقیمی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران است. مسعود خوانساری هر چند از اعضای این حزب نیست اما از افراد نزدیک به این حزب تلقی میشود. مهدی جهانگیری که نایبرئیس اول اتاق بازرگانی تهران شده است برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور است که پیش از این از اعضای سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران بوده و در حال حاضر پدرخوانده این حزب شناخته میشود. در اتاق ایران نیز وضع به همین منوال است. بر اساس اظهارات پدرام سلطانی نایبرئیس اتاق ایران محسن جلالپور و اسحاق جهانگیری هر دو کرمانی و از دوستان نزدیک یکدیگر هستند. پدرام سلطانی و محمدرضا انصاری اگرچه سیاسی نیستند ولی در دستهبندیها تکنوکرات به حساب آمده و به لحاظ فکری با کارگزاران قرابت دارند.
روایت آنچه در انتخابات اتاق ایران گذشت
صبح روز یکشنبه بیست و چهارم خردادماه سال 1394 از 439 عضو اتاق بازرگانی ایران 424 نفر در طبقه دهم ساختمان 175 خیابان طالقانی حضور یافتند تا هیاترئیسه خود را برای چهار سال آتی انتخاب کنند. تشریفات اولیه اجرا شد و هیاترئیسه سنی با ریاست علاء میرمحمدصادقی و بعد با حضور فرهاد فزونی، عبدالوهاب سهلآبادی و فاطمه دانشور برای برگزاری انتخابات دست به کار شد. پیش از آن روز گمانهزنیهای متعددی برای ریاست اتاق ایران شنیده شده بود اما در نهایت در روز موعود تنها دو نفر کاندیدا شدند: «محسن جلالپور» همشهری اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و محسن مهرعلیزاده معاون رئیسجمهور در دولت هشتم. به هر کدام از کاندیداها اجازه داده شد به مدت 10 دقیقه خود را معرفی و اهداف خود را اعلام کنند. نخست نوبت جلالپور بود که با لهجهای کرمانی به تشریح دیدگاههای خود پرداخت و پس از او محسن مهرعلیزاده پشت تریبون رفت و از آنجا که میدانست ماشین رای ائتلاف برای فردا شانسی برای عرضاندام او نگذاشته، از شرکت در انتخابات ریاست اتاق انصراف داد. در نهایت انتخابات ریاست اتاق بازرگانی ایران در دوره هشتم همچون انتخابات هیاترئیسه اتاق تهران تنها با یک کاندیدا برگزار شد و جلالپور با کسب 354 رای رئیس اتاق ایران شد. به این ترتیب دستاورد محسن مهرعلیزاده از این انتخابات، 10 دقیقه سخنرانی در حضور فعالان بخش خصوصی بود و ثمرهاش را محسن جلالپور برد. پس از آن، نوبت به انتخاب چهار نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران رسید و در حالی که تنها یک نفر کاندیدای ریاست اتاق ایران بود، 14 نفر برای به دست آوردن کرسی نایبرئیسی ثبتنام کردند که این تعداد کاندیدا برای نایبرئیسی اتاق ایران بیسابقه بود. یحیی آلاسحاق، غلامحسین شافعی، محمدرضا انصاری، محسن چمنآرا، مسعود گلشیراز، پدرام سلطانی، رحیم بناملایی، مسعود خوانساری، محمدرضا انصاری، یونس ژائلهسعدآبادی، هادیزاده معلم، سیدمحمد بحرینیان، محمدرضا قمی، محسن روشنک و حسین طوسی 14 کاندیدای نواب رئیس بودند. اندکی بعد محسن روشنک و حسین طوسی از کاندیداتوری انصراف دادند و دیگران در کورس رقابت قرار گرفتند. تا اینکه در نهایت پدرام سلطانی با کسب 287 رای نایبرئیس اول، مسعود خوانساری با 255 رای نایبرئیس دوم، محمدرضا انصاری با 210 رای نایبرئیس سوم و غلامحسین شافعی با 147 رای نایبرئیس چهارم شد. در نهایت انتخاب خزانهدار و منشی هیات آغاز شد. چهار نفر کاندیدای خزانهداری و دو نفر کاندیدای منشیگری در هیاترئیسه اتاق ایران شده بودند. محمدحسین معروف از اتاق بوشهر، حسین پیرموذن از اتاق اردبیل، ابوالفضل ابراهیمی از اتاق تبریز و جمال رازقیجهرمی از اتاق شیراز کاندیدای خزانهداری و کیوان کاشفی و عدنان موسیپور، کاندیدای منشیگری اتاق ایران شده بودند. در پایان، حسین پیرموذن به عنوان خزانهدار و کیوان کاشفی به عنوان منشی هیاترئیسه دوره هشتم اتاق بازرگانی ایران انتخاب شدند.
تبارشناسی هیاترئیسه اتاق ایران
آنچه در انتخابات روز یکشنبه رقم خورد، از هفتهها قبل قابل پیشبینی بود. بودند بسیاری از افرادی که از اوایل سال، محسن جلالپور را رئیس اتاق ایران میدانستند. پدرام سلطانی هم آنقدر به انتخاب شدن خود اطمینان داشت که در اتاق تهران کاندیدای هیاترئیسه نشد. مسعود خوانساری هم با اطمینان از حضورش در هیاترئیسه اتاق ایران سخن میگفت و محمدرضا انصاری نیز اطمینان داشت که در ساختمان شماره 175 اتاقی به او خواهد رسید. در این میان، صحبت بر سر رفتن و نرفتن غلامحسین شافعی بود و دو کرسی دیگر که قاعدتاً باید به دو نماینده از شهرستانها میرسید. شاید اگر دو ماه پیش این شایعات به گوش میرسید به مثابه شنیدهها و شایعه با آن برخورد میشد اما زمانی که به وقوع پیوست، نشانه دیگری بود از قدرت محاسباتی ماشین انتخاباتی ائتلاف برای فردا. حال ببینیم اعضای جدید هیاترئیسه اتاقهای ایران و تهران چه خاستگاهی در سیاست و اقتصاد دارند. اگر به دنبال تبارشناسی ترکیب جدید هیاترئیسه اتاق ایران و تهران باشیم، به دو نشانه مشخص میرسیم. ائتلاف برای فردا و کارگزاران سازندگی. این دو در هر صورت و با ترسیم هر شکلی به هم میرسند. محسن جلالپور مرید اسحاق جهانگیری است و اسحاق جهانگیری پدرخوانده کارگزاران سازندگی. پدرام سلطانی اگرچه سیاسی نیست اما ائتلافی محکم با این گروه ایجاد کرده اما مسعود خوانساری دوستی دیرینه با کارگزارانیها دارد. محمدرضا انصاری نیز نزدیک فکری این جریان محسوب میشود. همچنین برخی شواهد گویای نزدیکی کیوان کاشفی و حسین پیرموذن به جریان فکری کارگزاران است. حزب کارگزاران سازندگی که این روزها با محوریت غلامحسین کرباسچی و پدرخواندگی اسحاق جهانگیری حیات تازهای را تجربه میکند، به دنبال تجهیز فکری خود با قواعد نزدیک به راست مدرن است.
کارگزاران در اتاق بازرگانی
ناظران انتخابات اتاقهای بازرگانی معتقدند پیروزی قطعی ماشین انتخاباتی ائتلاف برای فردا در انتخابات اتاقهای بازرگانی پیروزی راست مدرن بر چپ سنتی و راست سنتی بوده است. ائتلاف برای فردا در این انتخابات موفق شد بر حاکمیت 35ساله راست سنتی بر اتاق بازرگانی نقطه پایان بگذارد. بر اساس برخی دستهبندیها گفته میشود جناح راست در ایران از دو طبقه روحانیت و تشکلهای مذهبی مرتبط با بازارهای سنتی توزیعی تشکیل شده است. همین اختلاف در پایگاه اقتصادی، اختلافات سیاسی شدیدی را در سالهای ابتدای دهه 60 و خصوصاً در رابطه با سیاستهای اقتصادی دولت میرحسین موسوی در زمان جنگ میان انقلابیون ایجاد کرد که عامل کلیدی انشعاب دو جناح راست و چپ در درون نظام بود. به طور مثال حزب موتلفه اسلامی به عنوان بدنه اصلی جناح راست، که بخش اصناف آن (مشهور به موتلفه بازار) قویترین شاخه آن شناخته میشود، از نظر اقتصادی مخالف کنترل کامل دولت بر همه فعالیتهای تجاری و مبادلات اقتصادی بوده است. علینقی خاموشی، یحیی آلاسحاق، علاء میرمحمدصادقی، علی عبدالهیان، حسین نقرهکارشیرازی، اسدالله عسگراولادی و بسیاری از چهرههای معروف بازاری در گروه راست سنتی جا میگیرند. آنها حدود 35 سال قدرت را در اتاقهای بازرگانی ایران و تهران در دست داشتهاند.
در مقابل جریان راست سنتی، چپ سنتی نیز در اتاق نمایندگانی داشت که اختلاف این دو طیف گاه به رسانهها نیز کشیده میشد. نظیر آنچه در دوره محمدرضا بهزادیان رخ داد و منجر به ریاست سهساله او بر اتاق تهران شد. افراد سرشناس این گروه در ابتدای انقلاب گرایشهای اقتصاد دولتی داشتند اما به مرور زمان این نگاه رنگ باخت و کمی تعدیل شد با این حال تفکرات این گروه در تقابل با راست سنتی، اختلافات سیاسی شدیدی را در سالهای ابتدایی دهه 60 ایجاد کرد. محمدرضا بهزادیان، محسن مهرعلیزاده، محسن صفاییفراهانی و... جزو چهرههای سرشناس این جریان بودند که در سالهای گذشته سعی کردند قدرت را از راست سنتی بگیرند اما گاهی موفق بودند و گاهی ناموفق. و اما ریشه راست مدرن کجاست و چه برنامهای را دنبال میکند؟ سالها پیش در آستانه انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، 16 نفر از وزرا، معاونان و رئیسکل بانک مرکزی دولت هاشمیرفسنجانی به اضافه شهردار تهران، به دلیل اختلاف با جناح راست با صدور بیانیهای از اکبر هاشمیرفسنجانی حمایت کردند. حمایت آنها که مغایر با موضعگیری جریان راست در برابر هاشمیرفسنجانی بود، منجر به انشعاب در این جناح شد و در نهایت، جریان راست مدرن در ایران شکل گرفت که به کارگزاران سازندگی معروف شدند. راست مدرن که همچنان همراهی هاشمیرفسنجانی را با خود دارد، از حضور چهرههای سرشناسی همچون اسحاق جهانگیری، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، سعید لیلاز، محمد قوچانی و... سود میبرد. با نگاهی به فهرست هیاترئیسه اتاقهای تهران و اتاق ایران اینگونه برمیآید که عمده اعضای هیاترئیسه این دو اتاق بازرگانی از اعضای رسمی حزب کارگزاران یا افرادی با دیدگاه نزدیک به این حزب هستند. در اتاق بازرگانی تهران فاطمه مقیمی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران است. مسعود خوانساری هر چند از اعضای این حزب نیست اما از افراد نزدیک به این حزب تلقی میشود. مهدی جهانگیری که نایبرئیس اول اتاق بازرگانی تهران شده است برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور است که پیش از این از اعضای سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران بوده و در حال حاضر پدرخوانده این حزب شناخته میشود. در اتاق ایران نیز وضع به همین منوال است. بر اساس اظهارات پدرام سلطانی نایبرئیس اتاق ایران محسن جلالپور و اسحاق جهانگیری هر دو کرمانی و از دوستان نزدیک یکدیگر هستند. پدرام سلطانی و محمدرضا انصاری اگرچه سیاسی نیستند ولی در دستهبندیها تکنوکرات به حساب آمده و به لحاظ فکری با کارگزاران قرابت دارند.
دیدگاه تان را بنویسید