تاریخ انتشار:
اهمیت توسعه بورس کالا در اقتصاد کشورها
رقابت پنج با پنج در بورس کالا
به مدت نزدیک به چهار دهه، آنکتاد(کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) برای تاسیس بورسهای کالای محلی در کشورهای در حال توسعه تلاش کرده است. بخشی از ماحصل این تلاش در گزارشهای متعدد این نهاد در گزارههای زیر آمده است: در تعداد روزافزونی از کشورهای در حال توسعه، بورسهای کالایی معمولاً به عنوان سکویی برای معاملات قراردادهای آتی یا قراردادهای سلف عمل میکنند.
به مدت نزدیک به چهار دهه، آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) برای تاسیس بورسهای کالای محلی در کشورهای در حال توسعه تلاش کرده است. بخشی از ماحصل این تلاش در گزارشهای متعدد این نهاد در گزارههای زیر آمده است: در تعداد روزافزونی از کشورهای در حال توسعه، بورسهای کالایی معمولاً به عنوان سکویی برای معاملات قراردادهای آتی یا قراردادهای سلف عمل میکنند.
از سال میلادی 2003، بورسهای کالا در کشورهای در حال توسعه نرخ رشد حجمی را تجربه کردهاند که دو برابر همتایان سابقهدار آنها در بازارهای کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه بوده است. این مساله سبب شده سهم کشورهای در حال توسعه از کل معاملات آتی و اختیار معامله کالا به بیش از یکسوم افزایش یابد و این افزایش هنوز هم به سرعت ادامه دارد. از نظر حجم قرارداد، از میان 22 بورس عمده کالا در جهان، 9 بورس اکنون در کشورهای در حال توسعه قرار دارند. ازجمله میتوان به سه بورس در هر یک از کشورهای چین و هند و بورسهای دیگری در برزیل، مالزی و آفریقای جنوبی اشاره کرد. اکثر این بورسها در دهههای 1980 و 1990 در واکنش به آزادسازی بازارهای کالا توسط دولت تاسیس شدند. با وجود این سه بورس هند در سالهای 2002 تا 2003 تاسیس شدند و از این میان، دو بورس کالای هند و بورس ملی و مشتقات هند توانستهاند طی یک دهه گذشته در زمره 10 بورس برتر جهان قرار گیرند و گوی سبقت را از موسسات ریشهداری همچون بورس کالای نیویورک بربایند. همچنین بورس کالای دالیان و آتی شانگهای چین از سالهای 2013 و 2014 شانهبهشانه بورس کالای شیکاگو برای کسب رتبه
اول در حال رقابت بوده است. در همین حال آنکتاد در جریان برگزاری بیست و هفتمین کنفرانس بینالمللی اتحادیه بورسهای آتی و اختیار سوئیس که اواخر سال 2006 میلادی برگزار شد، پیشبینی کرده بود که در میان بورسهای کالایی آسیا، بورسهای دوبی، پاکستان، اندونزی و تایلند در کوتاهمدت یا میانمدت شاهد توسعه معنادار باشند. اما چرا در لابهلای گزارشهای متعدد آنکتاد در مورد توسعه بورسهای کالایی کشورهای در حال توسعه منتشر شده (که بخشهایی از آن ارائه شد) سخنی از موفقیتهای بورس کالای ایران در میان نیست؟
بورس کالای ایران در طول فعالیت 9ساله خود پنج موفقیت عمده را کسب کرده است:
1- شاگرد اول بازار سرمایه: ارزش معاملات بورس کالای ایران چهار سال پس از ادغام بورس کالای کشاورزی و فلزات یعنی در سال 1390 از بورس اوراق بهادار 45ساله فراتر رفت. در سال 1391 نیز برای اولینبار 5 /62 درصد مجموع ارزش معاملات بازار سرمایه ایران به بورس کالا اختصاص یافت و سهم این بورس در بازار سرمایه کشور از 50 درصد فراتر رفت. از سال 1386 تاکنون بورس کالای ایران طی چهار سال، شاگرد اول بازار سرمایه ایران شده که با توجه به عمر 9 سال آن، درخور توجه است.
2- تامین درآمد مالیاتی دولت: معاملات شرکتها در بورس کالا و ثبت معاملات روزانه آنها، رصد درآمدهای آنها و اخذ مالیات دقیق از سوی دولت را سادهتر کرده است.
3- بازار پیشین برای پیشبینی بورس اوراق بهادار: بررسی ضریب همبستگی ارزش معاملات دو بورس کالا و اوراق بهادار طی سالهای 1387 تا 1395، نشاندهنده روند تقویت این ضریب تا 7 /0 است. لذا این فرضیه که میتوان از روند معاملات شرکتهای در بورس کالا، با لحاظ یک تاخیر زمانی، روند مالی و نیز قیمت سهام شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران را پیشبینی کرد، در حال تقویت است.
4- کاهش دامنه نوسان قیمت سهام شرکتهای عضو: یک بررسی دیگر که در بازه زمانی سالهای 1389 تا 1393 انجام شده، نشان میدهد همبستگی قابل توجهی میان روند حرکت قیمت سهم صنایعی که عضو هر دو بورس هستند و ارزش معاملات آنها در بورس کالا وجود دارد. به عنوان مثال، صنعت سیمان و کانیهای غیرفلزی که معاملات محصولات آنها در بورس کالا انجام نمیشود، بهای سهم شرکتهای این صنایع، دچار شوک قیمتی بزرگتری در بازار اوراق بهادار شدهاند ولی قیمت سهم صنایعی که محصولات آنها در بورس کالا معامله میشود، بر اساس روال همسویی تغییر کرده است به طوری که ضریب همبستگی نرخ رشد قیمت سهام شیمیاییها در بورس اوراق بهادار و نرخ رشد معاملات محصولات پتروشیمی در بورس کالا حدود 69 /0 است. همچنین ضریب همبستگی نرخ رشد قیمت سهام فلزات اساسی در بورس اوراق بهادار و نرخ رشد معاملات صنعتی و معدنی در بورس کالا 75 /0 است.
5- کاهش ریسک معاملات کالایی: یک بررسی در مورد تاثیر بورس کالا بر کاهش نوسان قیمتی بازار سنتی از سال 1387 به این سو نشان میدهد که به عنوان نمونه در مورد محصول میلگرد که دارای روند معاملاتی مستمر با سطح ارزش به نسبت بالاست، تعداد عرضهکنندگان قابل توجهی دارد و معاملات آن به واسطه مازاد تقاضا همواره رقابتی بوده و ارزش معاملات آن نیز همواره روند صعودی داشته است. قیمت کشفشده در بورس کالا، توانسته ریسک صعود قیمتهای بازار سنتی را تحت تاثیر صعود نرخ ارز (به ویژه در مقطع بحرانی سال 1391) و سایر عوامل موثر بر بازار داخلی کاهش دهد. از سوی دیگر تعداد نادر از نکول در معاملات بورس کالای ایران حاکی از ریسک پایین معامله فیزیکی کالا در این بورس است.
با وجود این بورس کالای ایران با پنج معضل نیز روبهرو است:
1- ساختار نهادی معلول: تاسیس بورس کالا در ایران نه با انگیزه توسعه ابزارهای آتی پوشش ریسک بلکه بر اساس احساس نیاز به یک بازار متشکل تحت نظارت و در تقابل با بازار سنتی، از سوی دولت تاسیس شد. لذا تمهیدات نهادی آن همچون آزادسازی قیمتها، خروج دولت از بنگاهداری، حفظ استقلال بورس و متعهد بودن به اصل افشای اطلاعات و توسعه رقابت، رعایت نشد. بررسیهای آنکتاد نیز نشان میدهد ثبات اقتصاد کلان و مقررات دولتی تقریباً پیششرط موفقیت بورسهای کالایی در کشورهای در حال توسعه به شمار میرود. همچنین بر پایه یافتههای این پژوهش دخالتهای بیش از حد دولت از جمله در حوزه قیمتگذاری کالا مانع توسعه بورسهای کالایی شده است.
2- شکست پوشش ریسک با افول بازار آتی: قراردادهای آتی راهاندازی شده بر سایر داراییهای پایه به جز سکه طلا از جمله شمش طلای یکاونسی، مفتول مس و شمش طلای 10اونسی به ترتیب پس از یک، سه و دو سال تعطیل شدهاند و قراردادهای آتی زیرهسبز و کنجاله سویا هم به نسبت حجم و ارزش معاملات قراردادهای آتی که عمدتاً متکی به سکه طلاست، در حد صفر باقی ماندند به ویژه تعطیلی قرارداد آتی مفتول مس و فروغ کم قرارداد آتی زیرهسبز و کنجاله سویا که از اقلام اولیه و مورد نیاز صنعت و فعالان حوزه کشاورزی و صنعت دام و طیور است، میتواند نشاندهنده ناتوانی این قراردادها در پوشش ریسک و جذب فعالان این حوزهها باشد. همچنین معاملات قراردادهای آتی در اوج خود یعنی در سال 1391 و همزمان با شوک ارزی در اقتصاد ایران، به 50 درصد مجموع ارزش معاملات فیزیکی و آتی بورس کالا نرسید تا معاملات فیزیکی کالا همچنان بر بورس حاکم باشد.
3- سهم اندک در توسعه صادرات: در طول 9 سال فعالیت بورس کالای ایران، بر مبنای دلار 3800تومانی فعلی، کمتر از پنج میلیارد دلار کالا از طریق رینگ صادراتی آن داد و ستد شده و این رقم به طور متوسط معادل حدود 10 درصد مجموع ارزش معاملات بورس کالا بوده است.
4- ضعف در تامین مالی شرکتها: تامین مالی از طریق بورس کالای ایران عمدتاً از طریق دو ابزار معاملات سلف (ابزار تامین مالی کوتاهمدت) و ابزار سلف موازی استاندارد (ابزار تامین مالی بلندمدت) صورت گرفته است که گزارشها حاکی از کاهش ارزش معاملات سلف در سال 1394 در مقایسه با سال 1393 است. همچنین در فاصله سالهای 1387 تا 1393 نیز با وجود اینکه ارزش معاملات سلف تا 1392 به لحاظ ارزش روند کاملاً صعودی داشته ولی از نظر سهم این معاملات در مجموع معاملات بورس کالا، شاهد آغاز سیر نزولی طی سالهای اخیر هستیم.
5- حفظ نیروی گریز از بورس: اسفندماه سال 1390، ستاد هدفمند کردن یارانهها کلیه مجتمعهای تولیدی دولتی و غیردولتی محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی را موظف کرد محصولات تولیدی خود را از طریق بورس کالا عرضه کنند. از آن زمان تاکنون تلاش شرکتهای پتروشیمی برای خروج از بورس کالا، فروکش نکرده است.
دیدگاه تان را بنویسید